اگر شما از تحقیق کردن، انتخاب و حفظ آگاهی و جمعآوری اطلاعات از وضعیت ۲۰ سهم یا بیشتر میترسید، میتوانید از صندوقهای شاخص یا صندوقهای ETF کمک بگیرید. به این ترتیب میتوانید به سرعت و به آسانی به سبد سهام خود تنوع ببخشید.
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
پرتفوی یا سبد دارایی ها به گروهی از دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و اوراق قرضه و معادلهای پول نقد نظیر سپرده های بانکی، همچنین سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله گفته میشود. پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری شده و یا به وسیله حرفهایهای عرصه مالی مدیریت میشود.
سرمایه گذاران باید یک پرتفوی سرمایه گذاری بر حسب میزان تحمل ریسک و اهداف سرمایه گذاری خود تشکیل دهند. این اقدام یکی از اقدامات هوشمندانه برای پایین آوردن ریسک سرمایهگذاری در بورس است.
کلمه portfolio به معانی کیف چرمی بزرگ آمده است که در عالم بورس بازی منظور کیف یا سبد سهام میباشد بدین معنی که وقتی شخصی از پورت فوی خود صحبت میکند . منظورش انواع سهام موجود در سبد سهامش میباشد پرتفوی همان سبد است. معمولا سهامداران برای اینکه ریسک سرمایه گذاریشان کمتر شود سبد تشکیل میدهند که به آن پرتفوی میگویند.اما پرتفوی معنی بزرگتری از سبد در حالت کلی میدهد.
سبد معمولا برای شرکت های بورسی است. ولی پرتفوی شرکت های غیر بورسی را هم شامل میشود .معمولاً در زبان فارسی از نامهای دیگری نظیر پورتفولیو، سبد سهام و سبد دارایی ها به جای پرتـفوی استفاده میشود.
در کل ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییها است، که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیمکردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است؛ بدین ترتیب سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند.
یک ضربالمثل معروف میگوید: «همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید.»، چرا که ریسک شکستن سبد، باعث نابودی همه تخممرغها خواهد شد. برای تشکیل یک سبد خوب باید علم و تجریه خودتان در سرمایه گذاری را بالا ببرید. زمانی که به تحلیل گری ماهر تبدیل شوید می توانید پرتفویی از سهم های خوب را تشکیل دهید.
چیدمان سبدسهام
پرتفوی
سبد بر اساس ارزش پر تفوی
به ارزش مالی و نقدی پرتفوی هر شخص حقیقی یا حقوقی، ارزش پرتفوی گویند. برای قیمت گذاری شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، مهمترین عامل ارزش پرتفوی این شرکتهاست. در این نوع سبد ، وزن هر سهم باید با توجه به ارزش آن شرکت در بازار نسبت به بقیه سهم های موجود در سبد تعیین شود . برای مثال اگر اولین سهم موجود در سبد نسبت به سهم دوم ۲۰ درصد ارزشش بیشتر باشد باید وزن سهم اول در سبد ۲۰ درصد بیشتر باشد.
سبد بر اساس مدیریت (سبد هم وزن)
پرتفوی به منظور کاهش ریسک و به صورتی انتخاب میشود تا در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها نزدیک به صفر باشد. پرتفوی میتواند متعلق به شخصیت حقیقی یا حقوقی باشد. این ساختار بیان میکند که وزن تمامی سهم های موجود در سبد باهم برابر باشد بدون توجه به ارزش آنها در بازار.
انواع سبد سهام
در بازار سهام شاید به تعداد مشارکتکنندگان در آن، روش و شکل متفاوت برای تشکیل سبد سهام وجود داشته باشد، اما کارشناسان و متخصصان کوشیدهاند تا انواع سبد سهام را در قالب چند حالت کلی طبقهبندی کنند.
۱- سبد تهاجمی (Aggressive Portfolio)
این سبد شامل سهمهایی با ریسک و در نتیجه بازده بالا (high risk / high return) میباشد.به این خاطر به این نوع تشکیل سبد، تهاجمی میگویند که سرمایهگذار در این حالت میکوشد تا بازدهی بالاتری را نسبت به بازدهی میانگین بازار (شاخص کل) به دست آورد و به همین خاطر نیز حد بالایی از ریسک را متحمل میگردد.سهام این سبد عموما دارای ضریب بتای بالا و در نتیجه اثر پذیری بیشتر از نوسانات بازار هستند.
زیرا هرچه بتای سهم بالاتر برود، میزان اثر پذیری رفتار آن از رفتار و نوسانات بازار بیشتر خواهد بود.شرکتهایی که سهام آنها خاصیت تهاجمی دارند، عموما در مرحلههای اولیه رشد خود قرار دارند. مدیریت بهینه ریسک در چنین سبدهایی به اضافه کنترل زیانهای احتمالی و همچنین شناسایی به موقع سودهای کسب شده، کلیدهای موفقیت میباشد.
۲- سبد دفاعی (محتاطانه) (Defensive Portfolio)
این نوع از سبد، معمولا شامل سهمهایی است که بتای چندان بالایی نداشته باشند. این نوع سبد با نوسانات شدید بازار دچار هیجان نمیشود و به نوعی ایزوله است.سهام این نوع سبد، عمدتا باید از وضعیت بنیادی قوی برخوردار بوده و مرتبط با شرکتها و گروههایی که هیجانات شدید بازار را دنبال میکنند، نباشد.
سهام یک سبد محتاطانه از شرکتهایی خریداری میشوند که محصول یا خدمات آنها به صورت همیشگی دارای یک تقاضای پیوسته و در یک محدوده نسبتا ثابت و مشخص در واحد زمان باشد.
سهام محتاطانه و دفاعی، در خلال تمام سیکلهای بازار میتوانند خود را از ضرر و زیانهای شدید و ضربههای منفی بازار در امان نگاه دارند.یکی دیگر از خصوصیات چنین سبدهایی دارا بودن سهمهایی است که در اصطلاح غیرچرخهای (Non-cyclical) هستند.
در این نوع سهام، وضعیت اقتصادی کشور و مردم به تقاضای خرید محصولات یا خدمات شرکت مرتبط با سهم، تاثیری نمیگذارد.نکته کلیدی در تشکیل اینچنین سبدهایی، داشتن سهامی با P/E پایین نسبت به متوسط بازار و همچنین سهامی با بتای پایین است.
سهام این سبد همان طور که در برابر افت شدید بازار مصون هستند، در روند رشد بازار هم بالطبع نمیتوانند مطابق آهنگ رشد بازار رشد کنند و به همین دلیل، سرمایهگذاران جوان و به دنبال هیجان، یا سرمایهگذارانی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارند به سمت چنین سبدهایی تمایل پیدا نمیکنند.
۳- سبد درآمدی (Income Portfolio)
این نوع از سبد به کسب بازدهی از طریق سود تقسیمی هر سهم تکیه دارد. سهامداران برای تشکیل چنین سبدی میتوانند به دنبال سهامی بگردند که بهرغم افت زیادی که در قیمت داشته اند، همچنان دارای سیاست تقسیم سود به میزان خوب و بالایی باشند.این شرکتها نه تنها در عرصه ارائه خدمات فعال هستند بلکه دارای سودسازی سرمایه (Capital Gain) نیز هستند که این سودسازی سرمایه میتواند منجر به رشد قیمتی سهم شان نیز گردد و سرمایهگذار از محل فروش سهام خود در قیمتهای بالا نیز میتواند سود شناسایی کند.
در این راستا، نسبتی که بیانکننده میزان کارآیی این سبد است حاصل تقسیم سود سالانه به ازای هر سهم بر قیمت هر سهم است.در واقع با این نسبت فرد میزان درآمدی که به ازای هر یک تومان سرمایهگذاریاش از طریق سود تقسیمی سالانه به دست میآورد را محاسبه میکند. این مقدار سود تقسیمی در شرکتها، بستگی به نوع تجارت شرکت، جایگاه آن در بازار، درآمدها و cash flow آن دارد.این نوع سبد بیشتر مورد تمایل سرمایهگذاران ارزش محور خواهد بود تا سرمایهگذارانی که به رشد قیمتی سهم بیشتر اهمیت میدهند.
۴- سبد سوداگرانه ( Speculative Portfolio )
این نوع سبد دارای ریسک بسیار زیادی است. متخصصان پیشنهاد میکنند بیش از ۱۰ درصد از سرمایه قابل سرمایهگذاری در چنین سبدی قرار نگیرد.این نوع سبد، بیشتر بر اساس شایعات مدیریت میشود. هرچه تجربه افراد بیشتر باشد در گرداندن چنین سبدی موفقتر خواهند بود. در ایران به چنین نوع سرمایهگذاری، سفته بازی هم میگویند. در این نوع سبد، انتخاب یک سهم درست میتواند سود زیادی را در زمان کوتاهی نصیب فرد کند.
گزینههای هدف این سبد، سهام نوسانی هستند. سهام نوسانی، به سهامی گفته میشود که به نسبت پتانسیل بازدهی مثبتی که دارند، دارای ریسک زیادی نیز هستند.افرادی که این نوع از سهام را میخرند، معتقدند که بدون انجام تحلیلهای آنچنانی و جزء به جزء، میتوان از بالارفتن قیمت سهام سود برد. همچنین این نوع از سرمایهگذاری، نمیتواند به طور خاص در رده سرمایهگذاریهای رسمی و با قاعده دیگر قرار گیرد.
۵- سبد هیبریدی یا ترکیبی- The Hybrid Portfolio
این سبد سرمایهگذاری مخصوص به سهام نیست و اقلام دیگری در آن حضور دارند. سبد هیبریدی، ترکیبی از فعالیت اقتصادی در اوراق قرضه، بورسهای کالایی، املاک و مستغلات و حتی سرمایهگذاری در زمینه هنر است. در این رویکرد انعطاف پذیری زیادی است.
یک راه معمول برای گرفتن درآمد از چنین سبدهایی، خرید اوراق قرضه با سررسیدهای متفاوت از هم است. این سبد به صورت ترکیبی از مواردی که اشاره شد، تشکیل شده و نسبتهای تخصیص هرکدام در سبد تقریبا به صورت ثابت است. معمولا اقلام تشکیلدهنده چنین سبدی بهتر است همبستگی منفی نسبت به همدیگر داشته باشند.
فاکتورهای مهم در تشکیل سبد سهام
هر ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام کسی وارد دنیای سرمایه گذاری بورس می شود می خواهد تکنیک های سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام بورسی را شناسایی و در شرکت های پر بازده سرمایه گذاری کند؛ تشکیل بهترین سبد سهام از طریق روش های علمی و تجربی متعددی امکان پذیر است که در ادامه ۱۰ مورد از آن ها را با شما بررسی می کنیم.
۱- فراموش کردن سرمایهگذاری در تک سهم
نخستین و سادهترین اصل سرمایهگذاری موفق، تقسیم داراییها یا تشکیل سبدی از داراییهای متنوع است. تقسیم دارایی باعث میشود تا ریسک سرمایهگذاری بهطور محسوسی کاهش یابد. هر چه سبد داراییهایتان متنوعتر باشد، سرمایهگذاری مطلوبتری خواهید داشت، البته این موضوع بدان معنا نیست که داراییهایتان را آنقدر خرد کنید که کنترل سهمهای مختلف را از دست بدهید!
بلکه باید از قاعدهای منطقی پیروی کنید. توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم به جای تک سهم شدن، نخستین گام در اصول تشکیل سبد سهام یا پرتفوی بورس است.لازم است بدانید با سرمایه گذاری در سهام چندین شرکت – که به دقت و برای ایجاد توازن از بین انواع گوناگونی از بخش ها و شرکت ها انتخاب شده اند – کنترل بیشتری روی ریسک سرمایه گذاری خود خواهیم داشت. نکته اصلی تشکیل سبد سهام این است که اگر سهام یکی از شرکت هایی که در آن سرمایه گذاری کردهاید، افت قیمت داشته باشد، آن افت با افزایش در قیمت سایر سهم های سبدتان جبران بشود.
۲- حواستان به شاخص بورس باشد
در این شاخص فارغ از اینکه شرکتی بزرگ یا کوچک است، درصد تغییرات ارزش سهام تمام شرکتها بهطور یکسان در شاخص مذکور تأثیر میگذارد. بدیهی است که در زمانی که شاخص کل هموزن مثبت باشد، ولی شاخص کل منفی باشد، درمیابیم شرکتهای بزرگ منفی هستند و در مقابل تعداد زیادی از شرکتهای کوچک مثبت هستند. با توجه به توضیحاتی که خواندید، ضروری است شاخص بورس و شرکتهای تأثیرگذار بر آن را کنترل کنید و زمانی که ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام زمزمههای حبابی شدن بازار به گوش رسید، در تصمیمات خود دقت کنید.
۳- حواستان به بازارهای جهانی باشد
بعضی از افراد تصور می کنند آن چه در بازارهای جهانی بورس اتفاق می افتد، تاثیر چندانی بر رویداد های اقتصادی داخل کشور ندارد. باید گفت چنین برداشتی درست نیست و برای سرمایه گذاری موفق و تشکیل سبد سهام یا پرتفوی مناسب، باید چشمی هم به بازار جهانی داشته باشید.اگر بر فرض به دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص در کشوری دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت؛ بنابراین در هنگام تشکیل سبد سهام، حواستان به اخبار و رویدادهای جهانی به ویژه در حوزهای که سرمایه گذاری عمده انجام دادهاید، باشد.
۴- شناسایی صنایع پربازده
کارشناسان بورسی معتقدند تنها با انتخاب گزیده ای از سهام شرکت های مختلف در سبد سهام، ریسک سرمایه گذاری کاهش نخواهد یافت. در واقع بجز تشکیل سبد سهام و متنوع سازی دارایی هایتان، باید به صنعتی که در آن سرمایه گذاری میکنید هم توجه کنید. اگر برفرض تمام سبد سهام خود را از صنایع فلزات انتخاب کرده اید، لازم است ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام خیلی فوری استراتژی جامع تری برای سرمایه گذاری تان در نظر بگیرید!
به این دلیل که اگر هرگونه اتفاقی برای شرکت های فعال در حوزه صنایع فلزی بیفتد و در عین حال تمام سهم های شما هم در این صنعت باشد، قطعاً ریسک بالایی در انتظارتان خواهد بود؛ اما اگر سهم شرکت های فلزی را در کنار سهم شرکت های پتروشیمی و صنایع مخابراتی تهیه کرده باشید، ریسک فعالیت های اقتصادی تان هم به طور چشم گیری کاهش خواهد یافت.
به همین دلیل است که توصیه می شود گزیده ای از صنایع پربازده را برای تشکیل سبد سهام خود انتخاب کنید. در این صورت اگر اتفاق خاصی برای یک صنعت بیفتد، تمام دارایی خود را در آن صنعت قرار نداده اید.
۵- سهام چه شرکتی را انتخاب کنیم ؟
هیچ وقت نمی توان به قطعیت گفت که چه شرکتی برای سرمایه گذاری مناسب است؛ چرا که عوامل بسیار متعددی روی این مسئله تاثیر خواهند گذاشت. به طورکلی می توان گفت اگر روش های تحلیل بازار سرمایه با تکیه بر تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی را دنبال کنید تا حد زیادی ادامه راه برایتان روشن خواهد بود؛ اما اگر هیچ کدام از ابزار های تحلیلی گفته شده را نمی شناسید، نیاز است که به متخصص در این زمینه روی بیاورید.
۶- فراموش نکردن صندوقهای قابل معامله
لازم به ذکر است که تقسیم سرمایه به سهام مختلف و صنایع گوناگون در سبد سهام صرفاً کفایت نمیکند بلکه بایستی درصد سرمایه گذاری در هر سهم را نیز رعایت نمایید. استاندارد ترین حالت ممکن تخصیص حداکثر ۲۰ درصد سرمایه به یک سهم است. نقطه مقابل این موضوع این است که شما ۸۰ درصد سرمایه خود را به یک سهم اختصاص بدهید و ۲۰ درصد باقیمانده را بین ۴ سهم تقسیم نمایید، با انجام این کار عملاً ریسک سرمایهگذاری خود را افزایش داده اید.
فرض کنید شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید و ۸۰ میلیون تومان آن ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام را به سهم الف اختصاص می دهید و ۲۰ میلیون باقیمانده را بین ۴ سهم دیگر تقسیم می نمایید.حال اگر سهم الف خلاف تحلیل شما پیش برود و شما با زیان ۲۰ درصدی مواجه شوید ۱۶ میلیون تومان ضرر خواهید دید. در حالی که اگر مدیریت سرمایه و سبد سهام را رعایت کرده و فقط ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان به این سهم اختصاص می دادید حداکثر با ۵ میلیون تومان ضرر از سهم خارج می شدید.
۷- حواستان به تحلیلهای سیاسی و اقتصادی باشد پرتفوی
هر روز اخبار رسانههای تأثیرگذار را رصد کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری، لازم است در جریان اخبار مهم و رویدادهای جاری قرار داشته باشید. بیشتر افرادی که در سرمایهگذاری موفق هستند، قبل از هرگونه اقدام یا تغییر استراتژی، نگاهی به آخرین رویکردهای سیاسی و اقتصادی داخل و خارج از کشور میاندازند. قیمتهای جهانی کالاها و نفت، قیمت جهانی طلا، برابری ارزها و سایر مفاهیم اقتصاد کلان مانند نرخ تورم، رشد، تولید ناخالص داخلی از جمله مواردی هستند که باید نسبت به آنها حساس باشید.
۸- حواستان به شایعات و شایعهسازها باشد پرتفوی
توجه به اخبار رسانههای معتبر برای خرید یا فروش سهم و انتخاب سهام شرکتهای ارزنده بسیار مهم است؛ اما در عینحال نباید حین توجه به اخبار رسانهها در دام شایعات و پیامهای غیرواقعی بیافتید. گاهی مشاهده میشود برخی افراد تأثیرگذار در بازار، پس از خرید سهام یک شرکت خاص، اقدام به خبرسازی و شایعهپراکنی برای آن میکنند تا اصطلاحاً بازار را مطابق میل خود حرکت دهند، در چنین مواقعی تیزبینی و تکیهبر اخبار رسانههای معتبر اهمیت و سایر ابزارهای تحلیل بازار سرمایه اهمیت دوچندانی مییابد.
۹- نگاه نکردن متعصبانه به سهام شرکتها پرتفوی
اینکه سهام یک شرکتی در چند سال اخیر همیشه سودآور بوده، دلیل کافی و مناسبی برای ادامه سودآوری آن در آینده نیست. گاهی دیده میشود برخی افراد با تکیهبر اینکه سهام شرکتی در سالهای اخیر غالباً سودآور بوده، بدون توجه به سایر روشهای تحلیل علمی، حجم زیادی از سهام شرکت مذکور را خریداری میکنند، درحالیکه ممکن است تحلیلها و بررسیهای کارشناسی برخلاف برداشت سرمایهگذار، به خرید مجدد سهام شرکت مذکور توصیه نکند.
گروه دیگری از معاملهگران نیز صرفا با توجه به اینکه از گذشته یک شرکت خاص را میشناختهاند، در اغلب موارد خرید سهام آن شرکت را جزء گزینههای اصلیشان قرار میدهند، در حالیکه شناخت سطحی یک شرکت دلیل مناسبی برای سودآور بودن سهام آن نیست.برای تشکیل بهترین سبد سهام باید به فاکتورهای متعددی توجه کنید تا هم ریسک کمتر و هم بازدهی مناسبتری را کسب کنید.
در آخر پرتفوی
در بازار سرمایه بهتر است منطقی و دور از هرگونه برخورد احساسی عمل کنیم. قرار نیست همیشه تحلیل های شما درست از آب درآیند. اگر میخواهید یک قدم حساب شده بردارید، در مرحله اول باید اشتباه تان را پذیرفته و در مرحله بعدی تصمیم منطقی تری را برای اصلاح آن اتخاذ کنید. برای تشکیل سبد سرمایه و شروع سرمایه گذاری، حتما باید از کارشناسان این زمینه کمک گرفته و آموزش های لازم را ببینید.
جزئیات خبر
نظریه جدید سبد سهام (MPT) به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین تئوری های اقتصادی بر مبنای اصول مالی و سرمایهگذاری توسط مارکوتیز (Markovits) در سال 1952 تحت عنوان انتخاب سبد سهام معرفی شد.
بر اساس این نظریه در انتخاب گزینههای مختلف برای سرمایه گذاری صرفا توجه به ریسک و بازده یک سهم کافی نیست و در حالتی که سرمایهگذاری در تعداد زیادی سهام صورت گیرد، میتوان از توزیع دارایی در سهام مختلف برای کاهش ریسک و افزایش بازده بهره برد.
برای اکثر سرمایه گذاران، ریسک خرید تک سهم، کسب بازدهی کمتر از انتظار است و یا به عبارت دیگر انحراف از بازدهی میانگین است (هر سهمی به نوبه خود دارای انحراف معیاری از میانگین است که در این تئوری به آن ریسک اطلاق میشود.)
در حقیقت ریسک خرید با تشکیل سبد سهام با توزیع مناسب بسیار کمتر از ریسک خرید تک سهم است، به دلیل اینکه ریسک سهام مختلف مستقل از یکدیگر است. به عنوان مثال فرض کنید سبد سهامی از دو سهم که یکی در حالت افزایش نرخ بهره بانکی و دیگری در حالت کاهش نرخ بهره سود می دهد، تشکیل شده باشد.
این سبد در هر حالتی فارغ از اینکه نرخ بهره افزایش یا کاهش یابد، سود می دهد. در واقع مارکوتیز نشان داد سرمایه گذاری تنها انتخاب سهام نیست بلکه انتخاب ترکیب مناسبی از سهام است.
انواع ریسک
به تعبیر نگارنده MPT نشان می دهد که ریسک مترتب بر هر سهم از دو جزء تشکیل شده است:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی که به واسطه شرایط عمومی بر کلیه سهام وجود دارد مانند ریسک نرخ بهره، رکود اقتصادی و ناآرامی های سیاسی.
- ریسک غیرسیستماتیک: ریسکی که در تک تک سهام وجود دارد و از طریق توزیع سهام در سبد دارایی می تواند کاهش یابد.
همان طور که در نمودار بالا ملاحظه می شود تفاوت یا کواریانس بین تک تک سهام سطح ریسک کل پرتفوی را کاهش میدهد و سرمایه گذاران از توزیع سهام در پرتفوی بهره مند میشوند.
مرز کارا (Efficient Frontier)
حال که مفهوم توزیع سهام در پرتفوی معرفی شد، نکته باقیمانده سطح مناسب (مرز کارآ) توزیع سهام است.
در هر سطح از بازدهی، پرتفویی وجود دارد که دارای کم ترین ریسک است و برای هر سطح ریسک نیز سبدی از سهام وجود دارد که بالاترین بازدهی را به سرمایه گذار می دهد.
با ترسیم این دو ترکیب بر روی یک نمودار می توان به سطح کارآ رسید. نمودار مقابل مرز کارآ بین دو سهم A و B را نشان می دهد.
حال اگر پرتفوی در قسمت بالای منحنی قرار گیرد، بیشترین بازدهی مورد انتظار را در مقابل سطح مشخصی از ریسک نشان می دهد.
اما سرمایه گذار عقلایی همواره بر روی مرز حرکت میکند.
MPT از این مرحله هم فراتر می رود، به این معنا که ترکیب سبدی از سهام را که بر روی مرز کارآ قرار دارد به همراه یک دارایی بدون ریسک پیشنهاد می دهد که در این حالت بازده مورد انتظار افزایش مییابد. به عبارت سادهتر حتی اگر سرمایه گذار با استقراض اقدام به خرید یک سهم بدون ریسک کند، میتواند با انتخاب سبدی از سهام پرریسکتر، به بازدهی بالاتر دست پیدا کند.
ایده مهمی که در ورای نظریه MPT وجود دارد این است که کسب بازدهی بیش از میانگین بازار، ساده نیست و کسانی که موفق به کسب این بازدهی می شوند به طور مطمئن ریسک بالاتری را تقبل می کنند و در هنگام سقوط بازار نیز جریمه تقبل این ریسک را بیشتر پذیرا هستند.
در این میان سرمایه گذاران بزرگی مانند وارن بافت (Warren Buffett) معتقدند، MPT تنها یک نظریه است و رمز موفقیت در بازار سهام، مهارت سرمایه گذار در انتخاب سهام است.
در سبد دارایی خود چند سهام داشته باشیم؟
تعداد سهام در سبد سهام
تعداد سهام در سبد سهام از آن دست مسائلی است که شاید هیچگاه نتوان در مورد آن به یک نتیجهی واحد دست پیدا کرد. منابع مختلف هر یک نظر متفاوتی در این خصوص دارند. بهترین تعداد سهام در پرتفوی در گروی چند عامل مختلف است. به همین دلیل است که نمیتوان با قاطعیت از آن سخن گفت. کشوری که در آن ساکن هستید و سرمایهگذاری کردهاید، افق زمانی سرمایهگذاریتان، شرایط بازار و میزان میل و رغبت شما برای دنبال کردن اخبار بازار و به روز کردن اطلاعات در مورد داراییهایتان از جملهی این عوامل به شمار میروند. درست است که پاسخ جامعی در این خصوص وجود ندارد اما به هر طریق میتوان یک بازه مطلوب را برای بهترین ترکیب سبد سهام معرفی کرد. به عنوان مثال این محدوده در ایالات متحدهی آمریکا میتواند بین ۲۰ تا ۳۰ سهم باشد. در این مقاله از اخبار بورس، به بررسی تعداد مناسب سهام در سبد دارایی پرداختهایم و عوامل تاثیرگذار در تصمیمگیری برای تنوع سهام را بررسی کردهایم.
درک تعداد سهام مطلوب در سبد سهام
سرمایهگذاران از طریق سرمایهگذاری در ابزارهای مالی مختلف اقدام به متنوعسازی پرتفوی خود میکنند. دلیل اصلی آنها برای این کار به حداقل رساندن ریسک است. به ویژه آن که این متنوعسازی به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا کمتر در معرض ریسکهای غیرسیستماتیک قرار گیرند. این دسته از ریسکها مخاطراتی هستند که به یک شرکت یا صنعت خاص مربوط میشوند.
بیشتر بخوانید
سرمایهگذاران نمیتوانند از طریق متنوعسازی ریسک سیستماتیک را کاهش دهند. مثلا ریسک ناشی از رکود اقتصادی که تمام بازار سهام را تحت تاثیر قرار میدهد یکی از انواع ریسک سیستماتیک است که از آن گریزی نیست. اما تحقیقات آکادمیک در رابطه با نظریهی پرتفوی مدرن نشان داده است که پرتفویی که به شکل مطلوبی متنوعسازی شده است میتواند به نحو موثری از ریسکهای غیرسیستماتیک جلوگیری کند. این تاثیر به اندازهای است که گاه سطح ریسک به نزدیک صفر نیز میرسد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که بازده مورد انتظار از این پرتفوی کمریسک، به اندازهی سبدی است که به همان میزان در معرض ریسک است.
به بیان دیگر سرمایهگذاران برای دریافت بازده بالاتر، ریسک سیستماتیک بیشتری را متقبل میشوند. از این مسئله به عنوان تعادل ریسک و بازده یاد میشود. اما به طور کلی نمیتوان با پذیرش ریسک غیرسیستماتیک از بازده افزایشی بالقوه بهرهمند شد.
تعداد سهام بیشتر در سبد سهام ریسک غیرسیستماتیک پرتفوی را کاهش میدهد. ریسک پرتفویی با ۱۰ سهم به ویژه سهامی که مربوط به بخشها یا صنایع مختلف هستند کمتر از سبدی است که دو سهم در آن وجود دارد.
بیشتر بخوانید
البته هر چه تعداد سهام در سبد سهام بیشتر شود، هزینههای معاملاتی نیز به همان میزان افزایش پیدا میکند. پس بهتر است به طور کلی حداقل تعداد سهام لازم را به منظور کاهش ریسک غیرسیستماتیک در پرتفوی نگهداری کرد. این عدد با توجه به عواملی که در ابتدا به آنها اشاره شد، متفاوت است. در ایالات متحده که سهام حرکتی منفرد دارند و چندان به حرکت بازار کلی مرتبط نیستند، تعداد سهام میتواند بیشتر از نقاط دیگر باشد. یعنی چیزی حدود ۲۰ تا ۳۰ سهم.
تحقیقات عمدهای که در ایالات متحده انجام شده است مربوط به دوران قبل از انقلاب سرمایهگذاری آنلاین است؛ یعنی زمانی که هزینههای کمیسیون و کارمزدها بیشتر از الان بود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که سرمایهگذاران با بهرهمندی از هزینههای پایین تراکنشها که از جانب کارگزاران آنلاین ارائه میشود، میتوانند پرتفوی خود را با نگهداری حدود ۵۰ سهم بهینه کنند. هرچند باز هم نمیتوان به یک جمعبندی کلی در این خصوص دست یافت. فراموش نکنید که این موارد همگی از دادههای گذشته و کلی بازار سهام ناشی میشوند. پس هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار ۲۰ سال آینده ویژگیهایی مشابه بازار ۲۰ سال گذشته داشته باشد.
استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری
اما یک قاعدهی کلی در خصوص تعداد سهام در سبد سهام وجود دارد. بیشتر سرمایهگذاران اعم از خردهفروشان و سرمایهگذاران حرفهای حداقل تعداد ۱۵ تا ۲۰ سهم را در پرتفوی خود نگه میدارند.
اگر شما از تحقیق کردن، انتخاب و حفظ آگاهی و جمعآوری اطلاعات از وضعیت ۲۰ سهم یا بیشتر میترسید، میتوانید از صندوقهای شاخص یا صندوقهای ETF کمک بگیرید. به این ترتیب میتوانید به سرعت و به آسانی به سبد سهام خود تنوع ببخشید.
در صندوقهای ETF سهام مختلف از بخشهای متفاوت و با سرمایههای بازار متفاوت نگهداری میشوند. این ابزارهای سرمایهگذاری یک مزیت بسیار کارآمد دارند. به کمک این ابزار میتوانید سبدی از سهام را تنها با انجام یک تراکنش خریداری کنید.
بیشتر بخوانید
نظر راسل وین دربارهی بهترین تعداد سهام
در این باره میتوان نظرات افراد مختلف را جویا شد. یکی از مدیران سرمایهگذاری به نام راسل وین (Russell Wayne) در خصوص بهترین ترکیب سبد سهام نظرات جالبی دارد. او میگوید:
تعداد سهام در سبد سهام امر مهمی نیست. چرا که تمرکز یک پرتفوی میتواند روی تعداد اندکی از صنایع باشد. در حالی که پرتفوی دیگری میتواند صنایع بیشتری را در بر گیرد. اگر تعداد صنایع موردنظرتان محدود است، شما میتوانید تعداد زیادی سهام را خریداری کنید و همچنان پرتفوی کمتنوعی داشته باشید.
در سمت دیگر ممکن است در یک سبد سهام طیف وسیعی از صنایع مختلف پوشش داده شده باشند. در این حالت بهترین تعداد سهام میتواند حدود ۲۰ الی ۳۰ سهم باشد. آنچه میتواند تفاوت عمدهای را رقم بزند، انتخاب سهام مناسب است. این مسئله میتواند به تمرکز بر بازیگران قویتر در هر صنعت بینجامد. به این ترتیب میتوان منافع بالقوهای را از هر یک از این صنایع به دست آورد.
بیشتر بخوانید
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
برای این سوال پاسخ مشخصی وجود ندارد. زیرا این مسئله به عوامل مختلفی نظیر شرایط بازار، افق زمانی سرمایهگذار، میزان ریسکپذیری و … مربوط است.
نمیتوان عدد مشخصی را بیان کرد. ممکن است یک سبد سهام با ۵۰ سهم تنها چهار صنعت را پوشش دهد. حال آن که سبدی دیگر با تعداد کمتر، طیف وسیعتری از صنایع را در بر بگیرد. در ایالات متحدهی آمریکا معمولا این تعداد بین ۲۰ تا ۳۰ سهم است.
برخی از بزرگان بازار سرمایه معتقدند آنچه مهم است، انتخاب سهام مناسب است؛ نه تعداد آن.
برای افرادی که توانایی انتخاب و جمعآوری اطلاعات تعداد زیادی سهام را ندارند چه گزینههایی در دسترس است؟
این افراد میتوانند از صندوقهای شاخصی یا ETF استفاده کنند. این صندوقها خود از سهام متنوعی تشکیل شدهاند که مدیریت آن بر عهدهی مدیران صندوق است.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
همانطور که میدانید، در هر بازار و کشوری استراتژیهای متفاوتی برای تشکیل پرتفوی وجود دارد. حتی در یک بازار مشخص هم استراتژی سرمایه گذاری در طول زمان یکسان نیست و با گذشت زمان این استراتژی تغییر خواهد کرد.
اما موضوعی که همه سرمایه گذاران مطرح دنیا روی آن اتفاق نظر دارند، کاهش ریسک سرمایه گذاری با متنوع سازی سرمایه گذاری یا تشکیل پرتفوی است. در این مقاله تصمیم داریم تا شیوههای رایج متنوع سازی پرتفوی را برای شما توضیح دهیم.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
موفقیت در بازار سهام شرکتها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک رویکرد مناسب و حفظ نظم فکری دارد. بدون اینها، سرمایه گذاری تنها خرید و فروشهای بدون برنامهای خواهد بود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال وابسته میسازد تا به مهارتهایی مانند پشت کار در تحقیق، قدرت تحلیل، توانایی تصمیم گیری، صبر و شکیبایی برای رسیدن به هدفها و مواردی از این دست.
در میان رویکردهای گوناگون برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما به نسبت مطمئن شناخته شده است.
استفاده از این روش، میزان ریسک را کاهش میدهد و بازده سرمایه گذاری را در سطحی نزدیک به بازده کل بازار نگه میدارد. اما یک سبد متنوع میتواند به چارچوبی برای آزمودن تواناییهای یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت به نمونهای کامل از مدیریت فعال تبدیل خواهد شد.
مقاله پیش رو ابتدا در مورد اصل تنوع بخشی و سازوکار ساخت و مدیریت سبد متنوع توضیح میدهد. در ادامه نیز به سراغ روشهایی میرویم که یک سهامدار میتواند با استفاده از آنها تواناییهای تحلیلی و مدیریتی خود را در چارچوب یک سبد متنوع به کار بگیرد و علاوه بر کاهش سطح ریسک، توان خود را روی کسب بازده بیشتر از بازار متمرکز کند.
تنوع بخشی، میانبری برای کاهش ریسک
«تنوع بخشی» یکی از روشهای متداول برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک به شمار میرود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی میشود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکتها مرتبط است.
معمولا این گونه رویدادها کل شرکتها یا کل بازار را تحت تاثیر خود قرار نمیدهد. به عنوان مثال، یک تصمیم دولت ممکن است هزینههای یک صنعت خاص را افزایش دهد و در نتیجه قیمت سهام شرکتهای آن صنعت کاهش یابد یا مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن در برابر رقبا شود، سودآوری را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
اما هر یک از این رویدادها به طور مستقیم بر بازده سهام شرکتهای مرتبط اثر میگذارد نه کل بازار. تنوع بخشی از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکتهای مختلف میتواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعهای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گستردهای از شرکتها و صنایع گفته میشود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
به عنوان مثال، سیاستهای مالی و پولی دولتها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار یا به اصطلاح «جو بازار» نمونههایی از این رویدادها هستند که هر یک میتواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
ریسک سیستماتیک با تنوع بخشی قابل کاهش نیست. این ریسک مربوط به زمانی است که سرمایه گذار با هدف کسب سود وارد یک بازار میشود و آن را میپذیرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک در اصطلاح «ریسک بازار» هم گفته میشود.
چه راههایی برای تنوع بخشی در سبد سهام وجود دارند؟
در تئوری، هر چه قدر تعداد سهمهای یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهمها به هم کمتر یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر میشود.
اما تنوع بخشی در عمل با چالشهایی مثل «هزینه» همراه است. حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکتهای بورسی را خریداری کند در عمل هزینههای معاملاتی یا همان کارمزدها آن قدر بالا میرود که مزیتهای ناشی از تنوع بخشی را بیمعنا میکند.
علاوه بر این، اداره یک سبد بزرگ از سهام نیاز به صرف زمان و امکانات قابل توجه دارد. همچنین موضوعاتی مانند تعیین وابستگی بازده سهمها به هم حتی در تئوری هنوز یک چالش است.
با وجود تمام این چالشها و بر اساس نتایج تجربی، کاربرد تنوع بخشی برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک امکان پذیر به نظر میرسد. در منابع مالی، معمولا گفته میشود که تعداد معدودی سهم مثلا بیش از ۱۰ سهم میتواند ریسک غیرسیستماتیک را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
برای تشکیل یک سبد متنوع، رویکردهای مختلفی وجود دارد از جمله سبد مبتنی بر ارزش بازار و سبد هم وزن.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در این سبد، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهمهای سبد تعیین میشود. مثلا اگر 10 سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم 15 درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید 15 درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص میشود.
مثلا فرض کنید یک میلیون تومان برای خرید ده سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده است. در این صورت اگر 1000 سهم یک شرکت به قیمت 200 تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم 200 هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل 20 درصد است (200 هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد باید نسبت وزن سهمها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکتهای مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است. چون وزن تمام سهمها در سبد بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکتهای مربوطه چقدر است با یکدیگر برابر هستند.
مثلا در همان سبد یک میلیون تومانی باید 100 هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهمها میتوانند از میان بزرگترین شرکتها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
ریسکهای قابلاجتناب و غیرقابلاجتناب در بازار
بهعنوان یک سرمایهگذار، شما باید تفاوت بین خطر قابلاجتناب و غیرقابلاجتناب را بدانید؛ زیرا این امر به شما کمک میکند که تصمیمات مؤثری در سرمایهگذاری بگیرید.
تصمیمات شما بر روی سبد سهام بهطور کاملاً مستقیمی توازن ریسک را بر هم میزند. واقعیت آن است که بخشی از ریسکهای بازار رفیق همیشگی معاملهگر است و این مهم حتی با تسهیم بندی سرمایه و تشکیل سبد سهام نیز کاهش نمییابد!
هرچند رخدادهای آینده مشخص نیست؛ اما باید همواره بدترین احتمالات را در نظر بگیریم. ریسک نسبت نامشخصی است که ما میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم. برحسب تعریف، ریسک انحراف بین چیزی است که یک سرمایهگذار انتظار دارد درازای چیزی که وی به دست میآورد.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
اینجا منظور از سیستماتیک همان ریسک غیرقابلاجتناب است. این ریسک را تحت عنوان ریسک بازار هم میشناسند. هرچند که متنوع سازی و تشکیل پرتفوی سهام میتواند ریسک را کاهش دهد؛ اما این بخش از ریسک حتی با متنوع سازی هم کم نمیشود! به گمانم اکنون باید بدانیم که چرا متنوع سازی بیشازاندازه و غیراصولی هیچوقت کارآمد نبوده و ریسک را کاهش نداده است! این همان چیزی است که در تصویر زیر به خوبی مشخص است؛ در واقع با افزایش تعداد سهام در یک پرتفوی سرمایه گذاری، ریسک سیستماتیک حذف نمی شود!
منحنی انحراف استاندارد
درصد خطر (ریسک) که میشود از طریق تسهیم بندی سرمایه (تشکیل سبد سهام) به حداقل برسانیم یا کاهش دهیم، بهعنوان خطر غیر سیستماتیک محسوب میشود.این بدان مفهوم است که تشکیل سبد سهام به کاهش ریسک غیر سیستماتیک کمک میکند؛ همان چیزی که از آن تحت عنوان ریسک قابلاجتناب یاد میشود.
خطر سیستماتیک (چیزی که با تشکیل سبد سهام متنوع سازی کاهش پیدا نمیکند) ناشی از عوامل اقتصاد کلان (همچون تورم، نرخ بیکاری و…) است. این فاکتورهای اقتصادی خارج از کنترل ما است. اینها همان پارامترهای اقتصاد کلان است که از سوی دولت دیکته میشود و از برنامهریزی اقتصادی دولت سرچشمه میگیرد.
بد نیست که بدانیم هرچند اجرای سیاستهای اقتصادی مؤثر توسط دولت باعث کاهش ریسک سیستماتیک بازار میشود ؛ اما این مسئله نیاز به زمان دارد تا بازار به آن واکنش نشان دهد.
معیار ریسک سیستماتیک
ضریب بتا معیار اندازهگیری خطر سیستماتیک در بازار است. الان نمیخواهیم وارد مباحث ریاضی از شویم! فقط در کل بدانیم که ضریب بتای بازار همیشه عدد یک در نظر گرفته میشود. ضریب بتای بازار یک است چون ما نمیتوانیم ریسک بازار را کاهش دهیم! این ضریب معیاری است که میتوانیم ریسک سبد خودمان را نسبت به آن بسنجیم. بتا را میتوان با تقسیم کوواریانس بین اوراق بهادار و بازار به واریانس بازار محاسبه کرد. البته نیازی نیست دکترای ریاضیات داشته باشید! چون این محاسبات را برنامه اکسل بهسادگی برایمان انجام میدهد.
چند مثال از ریسک غیرقابلاجتناب
همانطور که گفتیم؛ به علت ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام تغییر در عوامل کلان اقتصادی، مقدار خطر سیستماتیک تغییر میکند، برای نشان دادن نمونهای از خطر سیستماتیک از عوامل اقتصاد کلان (نرخ تورم، نرخ بیکاری، علاقه بازار، وضعیت سیاسی و…) استفاده میکنیم.
- فرض کنید نرخ بهره در بازار افزایش یابد؛ در این صورت هزینه قرض گرفتن پول افزایش مییابد. یعنی چنانچه بخواهیم از بانک وام بگیریم، آنوقت مجبوریم سود بیشتری را نسبت به قبل بپردازیم. همین مسئله پرداخت سود بیشتر، هزینههای شرکتها را افزایش میدهد؛ و هزینه بیشتر طبیعتاً آستانه سود شرکت را کاهش میدهد که همین امر منجر به کاهش اقبال عموم برای نگهداری سهام خواهد بود. به همین سادگی! این تنها یکی از هزاران عاملی است که سرمایه ما را در بازار بورس تحت تأثیر قرارمیدهد و ما عملاً هیچ کنترلی ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام روی آن نخواهیم داشت. میخواهید جوانب بیشتری از اثرات نرخ بهره بر بازار بورس را بدانید؟ اینجا کلیک کنید.
- تورم تعریف سادهاید دارد؛ کاهش قدرت خرید نسبت به میانگین درآمد افراد جامعه. این قضیه البته با کاهش ارزش پول ملی رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد. با افزایش نرخ تورم عملاً منابع مالی کمتری برای خرید در دسترس است. بنابراین افزایش تورم (که عاملی کاملاً خارج از اراده ما است) یک ریسک سیستماتیک تلقی میشود و بهطور مستقیم سرمایه ما را در بازار تهدید میکند. همانطور که گفتم حالا هرچقدر هم که سبد سهام خود را بهینه کنید بههیچعنوان نمیتوانید اثرات این ریسک را کاهش دهید!
- نرخ بیکاری هم که نیازی به تعریف ندارد! اگر نرخ بیکاری افزایش پیدا کند، آنوقت مردم پول کمتری برای خرید کالاها و خدمات در اختیار خواهند داشت. این قضیه تأثیر منفی مستقیم بر روی فروش شرکتها خواهد داشت که بهتبع آن سودآوری سبد سهام ما را دستخوش تغییر و تحول قرار می هد.
ریسک قابلاجتناب در بازار بورس
ریسک قابلاجتناب (غیر سیستماتیک) نیز بهعنوان خطر بالقوهای شناخته میشود که ارتباط مستقیمی با بهینهسازی سبد سهام دارد. این نوع ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام ریسک از جز عوامل درونی شرکت ازجمله مدیریت غلط و یا نداشتن چشمانداز روش نشاءت میگیرد. با بهینهسازی صحیح سبد سهام و دقت در انتخاب سهامهایی با چشمانداز و پیشینه بنیادی قوی، این ریسک بشدت کاهش مییابد.
یکی از تکنیکهایی که همیشه توسط اساتید بازار معرفیشده است؛ تشکیل سبد سهام متنوع از صنایع گوناگون بوده است. منظورم سرمایهگذاری در شرکتهای مختلف و ریسک های گوناگون در پرتفوی سهام از صنایع مختلف است که ارتباط مستقیمی بین آنها وجود ندارد. چهبسا زیان ما بر روی یک سهم، از طریق کسب سود روی سهام دیگر پوشش داده شود. این همان چیزی است که از آن تحت عنوان ریسک قابلاجتناب (ریسک غیر سیستماتیک) یاد میشود. طبیعتاً با مدیریت صحیح سبد سهام، مطالعه و اتخاذ تصمیمات مؤثر تا حدود زیادی این ریسک کاهش مییابد.
دیدگاه شما