نموداری که ما از آن در معاملات فارکس استفاده میکنیم، زوم و آنزوم میشود که کشیدگی دارد و در همه این موارد، میتوان یک الگو را به دست آورد و متأسفانه، بیشتر تحلیلگران آن چیزی را که در چارت معاملاتی میخواهند میبینند
انواع حد سود و زیان در سرمایهگذاری
همانگونه که در مطلب قبلی توضیح داده شد؛ نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و زیان تقسیم میشوند. به طور خلاصه حد سود به معنی خروج از معامله در نقطه از پیش تعیین شده بهینه سوددهی است که بر اساس حداکثر توان حرکتی بازار و قابل دسترس بودن در افق زمانی مد نظر معاملهگر، مشخص شده است. حد ضرر نیز به معنی ناحیه احتمالی خروج از بازار، به هنگام وقوع یک روند قیمتی مخالف موقعیت معاملاتی است که از نظر سرمایهگذار در صورت شکست سطح مذکور، علاوه بر اینکه دیگر امیدی برای بازگشت قیمتها وجود ندارد؛ سیستم مدیریت ریسک او نیز، اجازه تحمل زیان بیشتر در یک معامله را نمیدهد.
صرف نظر از سبک تحلیل و استراتژی معاملاتی، به منظور تعیین نقطه خروج از بازار، باید بر اساس معیار مشخصی تصمیم گیری کنیم. نحوه تعیین حد سود و زیان در میان معاملهگران متفاوت است و بر اساس روشهای جامع و کلی تحلیل بازار مالی، میتوان نقاط خروج از بازار را به انواع مختلفی تقسیم نمود که هر کدام از آنها نیز خود به روشهای گوناگونی تقسیم میشوند.
حد سود و زیان در تحلیل بنیادی
یکی از مهم ترین روشهای ارزیابی وضعیت داراییها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیلگران بنیادی حین سرمایهگذاری در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روشها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایهگذاری ارزشی نامیده میشود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روشهای تحلیل بنیادی میباشد. به بیان ساده تحلیلگران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. تئوری سرمایهگذاری این روش بیان میکند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق داشته و زمانی میتوان آن را به قیمت منطقی به فروش رساند. در واقع تحلیلگران ارزشگرا معتقدند؛ در این حالت ریسک سرمایهگذاری آنها بسیار کم و شرایط معاملاتی پایداری دارند. همانطور که مشاهده میکنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم میباشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود متصور نیستند.
اما در مورد حد زیان، این معاملهگران به دلیل اینکه گمان میکنند؛ بر اساس شاخصههای بنیادی مهم در یک سهم ارزشمند سرمایهگذاری کردهاند، غالباً حد ضرر مشخصی برای خود تعیین نکرده و با کاهش احتمالی قیمت بر اساس مدیریت سرمایه و با خرید مجدد، میانگین قیمت ورود خود را کاهش میدهند تا، سهم در آینده به ارزش واقعی خود رسیده و علاوه بر جبران ضرر، سود مناسبی نیز کسب کنند.
یکی دیگر از روشهای مهم در تحلیل بنیادی «سرمایهگذاری رشدی» است که شخص بر اساس پتانسیل و محاسبات سوددهی آتی سهم، سرمایهگذاری میکند. در معاملهگری رشد محور، معمولاً حد ضرر بر اساس مدیریت سرمایه یا سایر روشهای تحلیل تعیین شده و حد سود نیز بر اساس تخمین قیمت سهم در آینده میباشد.
نقاط خروج در روش تابلو خوانی
طی سالهای اخیر در بازار سرمایه ایران، یک روش تحلیلی نوین تحت عنوان «تابلو خوانی»، تدوین و توسعه یافته است. به طور کلی، روش تابلو خوانی از تحلیل و بررسی اطلاعاتی نظیر روند حجم معاملات، تحرکات سهامداران عمده (حقوقی و حقیقی)، نوسانات قیمتی روزانه و… بهره میبرد که تمامی این موارد از صفحه مربوط به هر سهم در وب سایت رسمی شرکت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس www. tsetmc. com به صورت رایگان در دسترس و قابل استخراج میباشند. معاملهگرانی که بر اساس روش تابلو خوانی به خرید و فروش سهام میپردازند؛ بر اساس وقایع و دادههای آماری پیرامون سهم، تصمیم گیری نموده و نقاط انواع روش های تحلیل در بازار ورود و خروج خود را مشخص میکنند.
همان طور که ملاحظه میکنیم؛ در این روش نیز تقریباً نمیتوان حد سود و زیان مشخص و از پیش تعیین شدهای داشت زیرا، بر اساس وقایع جاری و روزانه بازار تصمیم گیری میشود. به طور مثال یکی از سیگنالهای پرطرفدار در این روش، ورود و خروج پول هوشمند است. زمانی که شما در سطوح قیمتی پایین وارد موقعیت خرید شده باشید؛ پر واضح است که با مشاهده خروج پول هوشمند از سهم، حد سود شما فعال شده و پیش از کاهش قیمتها باید اقدام به شناسایی سود کنید.
نواحی خروج تکنیکالی
پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس معیار قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین میکنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده میکنند؛ بسیاری از سرمایهگذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را میشناسند و معمولاً تمرکز اصلی مربیان معاملهگری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است. در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج به حدی مرسوم است که بعضاً معاملهگرانی که از سایر روشهای تحلیل استفاده میکنند نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره میبرند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روشهای مختلفی میباشد که در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آنها میپردازیم؛
- فواصل عددی مشخص نسبت به ناحیه ورود
- اعداد رند موجود در نمودار قیمت
- اندیکاتورها
- فیبوناچی بازگشتی
- سطوح حمایت و مقاومت
- خطوط روند
- الگوهای قیمتی
حد ضرر زمانی
ایجاد محدودیت معاملاتی بر اساس فیلتر زمان، یکی از روشهای نوین خروج به موقع از بازار است که بیشتر با مدیریت سرمایه افراد مرتبط بوده و معمولاً برای حد زیان به کار برده میشود. حد ضرر زمانی بدین معنا است که لزومی برای باز بودن یک معامله خنثی یا زیانده که هنوز حد سود یا زیان قیمتی خود را لمس نکرده و مدت زمان زیادی از ورود به آن گذشته انواع روش های تحلیل در بازار است؛ وجود ندارد! به طور مثال ممکن است، یک موقعیت معاملاتی برای چندین ماه متوالی، نوسانات کوچکی در حوالی نقطه ورود داشته و عملاً جز اتلاف وقت و متحمل شدن هزینه معاملاتی، چیز دیگری نصیب معاملهگر نشود. کاملاً مشخص است که ماندن در چنین معاملاتی کار عقلانی نبوده و باید سهام خود را به فروش برسانیم.
حد زیان زمانی تا حدودی بیانگر همان مفهوم هزینههای فرصتی در علوم اقتصادی است. در واقع هر دو این مفاهیم بر این نکته تأکید میکنند که در صورت اخذ تصمیمات غلط در سرمایهگذاری، باید پس از گذشت زمان معینی اقدام به خروج از معامله و جایگزینی داراییها نمود زیرا، هنگامی که سرمایه ما درگیر یک معامله زیانده است؛ فرصتهای پر سود زیادی در بازار وجود دارد که در صورت تعلل بیش از حد یکی پس از دیگری از دست میروند. به همین دلیل، بهتر است پیش از ورود به معامله، یک افق زمانی برای حداکثر مدت باز بودن موقعیت معاملاتی برای خود مشخص نموده و به آن پایبند باشیم؛ تا در صورت عدم صحت پیش بینیها، هزینه فرصتی بیشتری را متقبل نشویم!
در مطالب آتی بلاگ آسان بورس برخی روشهای مهم و مرسوم تعیین حد سود و زیان بر اساس تحلیل نموداری را بررسی خواهیم نمود.
منظور از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
یکی از انواع روش های آنالیز بازارهای مالی به ویژه بازار رمزارزها تحلیل فاندامنتال است که به بررسی اخبار و رویدادهای مرتبط با یک سهم می پردازد.
در دنیای بازارهای مالی مختلف از جمله فارکس، بورس و در سال های اخیر رمزارزها سرمایه گذاران برای انجام معاملات خود از تحلیل های متفاوتی از جمله تحلیل تکنیکال بهره می برند. تحلیل فاندامنتال یا بنیادی یکی از انواع این تحلیل ها به شمار می رود که به بررسی اخبار و رویدادهای مرتبط با یک سهم می پردازد. بازارهای مالی امکان کسب درآمد و سودهای زیادی را برای معامله گران فراهم می کنند، اما از طرفی ریسک و خطرات زیادی در این بازارها وجود دارد. بنابراین لازم است معامله گران به روش های مختلف آموزش داده شوند تا از وقوع ضررهای احتمالی تا حدی جلوگیری گردد. در بازارهای مالی مانند ارز دیجیتال روش های تحلیل زیادی وجود دارد که با به کارگیری آنها مسیر پروژه مشخص می گردد. در این صورت معامله گران می توانند از طریق مطالعه و بررسی انواع تحلیل های بازار درآمد کسب کنند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را تحلیل انواع روش های تحلیل در بازار بنیادی یا فاندامنتال آشنا کنیم.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال(Fundamental) در واقع یک روش به منظور مشخص نمودن ارزش ذاتی یک دارایی نظیر سهام، ارز دیجیتال، ارز فیات و دیگر موارد است. در این روش مواردی نظیر روندهای صنعت، صورت های مالی، تاثیرات خارجی و رویدادها با هم ترکیب می شوند.
نکته: لازم به ذکر است ارزش ذاتی یا منصفانه یک دارایی یک شبه تغییر نخواهد کرد.
این شیوه تحلیل به شما کمک می کند تا با ویژگی های کلیدی یک شرکت آشنا شده و بر اساس فاکتورهای خرد و کلان اقتصادی به آنالیز ارزش واقعی آن بپردازید.
مثلا در نظر داشته باشید یک شخص تصمیم به سرمایه گذاری در یک شرکت گرفته است. در این صورت به منظور اطمینان یافتن نسبت به سلامت مالی آن شرکت لازم است مواردی مانند ترازنامه، درآمد شرکت، گردش پول و صورت های مالی آن شرکت را مورد بررسی قرار دهد. پس از انجام این بررسی ها می تواند صنعتی که شرکت در آن به فعالیت می پردازد را مورد بررسی قرار دهد. پس از انجام موارد گفته شده می تواند در تحلیل بنیادی به مطرح کردن سوالاتی مانند سرعت گسترش، رقبا، جامعه هدف و . بپردازد.
برای اینکه ملاحظات اقتصادی نظیر نرخ بهره، تورم و. در تحلیل مورد بررسی قرار گیرد لازم است حوزه مطالعات خود را وسیع تر نماید. هدف از تحلیل بنیادی امکان تجزیه و تحلیل ارزش و قیمت ذاتی یک دارایی و مقایسه نمودن آن با قیمت فعلی است.در صورتی که ارزش ذاتی یک دارایی از ارزش کنونی آن بیشتر باشد، نشان دهنده این است که قیمت دارایی در حال حاضر ارزان است. اما اگر ارزش ذاتی یک دارایی کمتر از ارزش فعلی آن باشد، آن دارایی دارای قیمت گرانی است. بنابراین زمانی که شما این اطلاعات را در اختیار داشته باشید در رابطه با خرید و یا فروش یک ارز دیجیتال تصمیم گیری آگاهانه خواهید داشت.
بر این اساس می توان گفت در تحلیل فاندامنتال سه مجموعه داده وجود دارد:
- داده های تاریخی
این دسته از داده ها به منظور بررسی اتفاقات و رویدادهای گذشته مورد استفاده قرار می گیرند. - داده ها و اطلاعات قابل دسترسی توسط عموم مردم
بیانیه ها و اطلاعات در مورد شرکت که توسط مدیریت صادر شده و سخنان دیگران درباره آن - اطلاعاتی که عموم مردم به آن دسترسی ندارند.
این اطلاعات نظیر شیوه مدیریت بحران و . است.
تاریخچه پیدایش تحلیل فاندامنتال
یکی از تحلیل گران اقتصادی که نامش در وال استریت به عنوان کارگزار ویژه ثبت گردید بنجامین گراهام نام داشت. او در ابتدا در بازار بورس مشاوره های پنهانی می داد. پس از اخراج از بازار بورس اقدام به سرمایه گذاری با هزینه های کم کرد. وی توانست با انجام تحلیل های درست از بازار در مدت زمان کوتاهی میلیون ها دلار سود در بازار بورس نیویورک به دست آورد. بر اساس عقیده پایه گذاران تحلیل فاندامنتال، (گراهام و دیوید داد) می توان ارزش واقعی یک سهام را به دست آورد و با بررسی تفاوت آن با ارزش کنونی اش امکان پیش بینی سودآور بودن یا نبودن آن سهام با حداقل خطا وجود دارد. در واقع می توان گفت اولین شخصی که از ارزش ذاتی یک سهام صحبت کرد بنجامین گراهام بود. پیش از این فرآیند تحلیل در بازارهای مالی کاملا کمرنگ بود. تمامی سرمایه گذاران بدون انجام هیچ گونه تحلیلی و با ریسک بسیار بالا در بازارهای مالی دست به خرید و فروش می زدند.
انواع تحلیل فاندامنتال
به طور کلی تحلیل فاندامنتال بله دو دسته کمی و کیفی تقسیم می گردد.
- تحلیل کمی
تمامی افراد با هدف کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند. روش فاندامنتال کمی اشاره به تعداد، مقدار و سود و زیان یک ارز دارد. - تحلیل کیفی
روش فاندامنتال کیفی به ماهیت یک ارز و استانداردهای مرتبط با آن می پردازد. از جمله آنها می توان برند شرکت، تیم هیات مدیره، فناوری های انحصاری و. را نام برد.
مولفه های تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال در بازار کریپتو با هدف کم کردن میزان ریسک سرمایه گذاری و بررسی سود آن انجام می گیرد. به همین منظور تحلیل و بررسی مولفه های مختلفی می تواند به ما در این زمینه کمک کند. تحلیل فاندامنتال در حالت کلی از سه مولفه اصلی تشکیل شده است:
- آن چینon-chain
بلاکچین به عنوان یک منبع بسیار ارزشمند ارائه دهنده اطلاعات قابل مشاهده ای است که معیارهای آن چین نام دارند. برای دستیابی به این اطلاعات می توان آنها را از یک سری وب سایت یا API ها که با هدف اطلاع رسانی تصمیمات سرمایه گذاری ایجاد شده اند استخراج نمود.
برای این منظور لازم است به بررسی معیارهای اصلی در این زمینه بپردازیم:
- پروژه
مواردی نظیر هدف رمزارز و شیوه عملکرد آن به عنوان دید کیفی در این مولفه از تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار می گیرد. مهم ترین شاخص های این مولفه عبارتند از:
- وایت پیپر
عملیات پروژه در وایت پیپر به عنوان یک سند فنی مشخص می شود. این سند شامل موارد زیر است:
- راه حل فناوری بلاکچین
- موارد استفاده رمزارز
- برنامه های آماده و ارتقاء
- اقتصاد توکن و اطلاعات فروش
- اطلاعات تیم - تیم پشتیبان
اعضای تشکیل دهنده تیم یک رمزارز در وب سایت آن رمزارز آورده شده است. می توان با مطالعه سابقه این افراد روشن بودن مسیر موفقیت رمزارز را پیش بینی نمود. بنابراین لازم است تمامی موفقیت های به دست آمده و تجربیات آنها برای مطالعه و دسترسی کاربران در وب سایت ثبت گردد. - مقایسه رقبا
زمانی که جایگاه یک رمزارز را میان رقبای آن مورد بررسی قرار می دهید می توانید از آینده آن و مسیر حرکتش چشم انداز خوبی داشته باشید.
بسیاری از ارزهای دیجیتال دارای یک نقشه راه برای آینده هستند. نقشه راه معمولا ارائه دهنده یک طرح کلی از تحولات آینده است.
- مالی
همانطور که گفتیم تحلیل بنیادی با هدف به وجود آوردن یک چشم انداز مناسب برای سرمایه گذاری پدید آمد. منظور از ارزیابی مالی رمزارزها درک وضعیت معاملاتی دارایی ها مانند واکنش بازار، عوامل پیرامونی و نقدینگی آن است. مهم ترین شاخص های این مولفه عبارتند از:
- نقدینگی و حجم بازار
میزان سهولت خرید و فروش یک دارایی با نقدینگی آن مشخص می گردد. نقدینگی بالای یک دارایی زمانی است که امکان خرید و فروش یک دارایی بدون تغییر ارزش بازار به سرعت امکان پذیر است.
برای بررسی اینکه یک سکه یا توکن حرکت رو به جلویی دارد لازم است حجم معاملات آن را اندازه گیری کنیم. این اطلاعات میزان تغییر یک دارایی در یک دوره خاص را مشخص می کند. اگر روند قیمت یک سکه صعودی باشد و حجم معاملات بالایی داشته باشد احتمال کسب سود بیشتر زیاد است. اما اگر روند قیمت یک رمزارز صعودی بوده و حجم معاملات آن پایین باشد، تنها یک نمودار تغییر قیمتی در اختیار دارید که نمی توان به آن اتکا کرد. - بازار سرمایه
ارزش یک شبکه توسط ارزش بازار سرمایه مشخص می گردد. امکان محاسبه آن با ضرب قیمت فعلی در عرضه کوین های در گردش است. معیار ارزش بازار به تنهایی ممکن است ارائه دهنده ارزش گذاری گمراه کننده باشد. به همین خاطر لازم است تمامی عوامل مورد بررسی قرار گیرد. - عرضه در گردش
تعداد کل سکه های موجود در عرضه که در اختیار عموم مردم است در واقع همان عرضه در گردش یک رمزارز محسوب می گردد. احتمال افزایش تعداد توکن های در گردش یک عرضه غیرمتمرکز توسط توسعه دهندگان وجود دارد.
مزایای تحلیل فاندامنتال
- راهکاری قدرتمند برای ارزیابی شرکت ها
با امکان تحقیق و بررسی روی حجم زیادی از معیارهای کمی و کیفی بر خلاف آنالیز تکنیکال یک ابزار قدرتمند محسوب می گردد. - قابل استفاده برای عموم
امکان استفاده از روش تحلیل فاندامنتال برای عموم افراد وجود دارد. زیرا داده های لازم برای انجام این روش تحلیل به انواع روش های تحلیل در بازار راحتی فراهم می شود. - دارای دقت بالا
در صورت انجام درست تحلیل بنیادی، می توان گران یا ارزان بودن قیمت یک دارایی را نسبت به ارزش ذاتی آن کاملا دقیق مشخص نمود. - مناسب برای سرمایه گذاری های طولانی مدت و مطمئن
- آشنایی با مفاهیم مختلف کسب و کار نظیر درآمد، تراز مالی و. به وسیله تحلیل فاندامنتال منجر به افزایش دانش شما در حوزه تجارت می شود.
- آشنایی با سهام ها و رمزارزهای ارزشمند با درآمد پایدار و تراز مالی قوی
معایب تحلیل فاندامنتال
- زمانبر و تخصصی
به دست آوردن یک تحلیل فاندامنتال خوب، آسان و قابل درک سخت است. مشخص نمودن ارزش ذاتی یک دارایی یک عمل وقت گیر محسوب می شود. برای انجام تحلیل فاندامنتال لازم است عوامل مختلفی را مورد ارزیابی قرار داد. - مناسب معاملات بلندمدت
با توجه به این موضوع به کارگیری تحلیل فاندامنتال برای معامله گرانی که به دنبال به دست آوردن سود از روش سوئینگ تریدینگ هستند مناسب نیست. - غفلت از روندهای قدرتمند بازار
- زمان مشخصی برای ورود به بازار مالی مورد نظر با تحلیل بنیادی یا فاندامنتال وجود ندارد.
سوالات متداول
- تحلیل فاندامنتال چیست؟
یکی از انواع تحلیل های بازارهای مالی که از طریق آن رفتار و رویدادهای تاثیرگذار در روند بازار مورد مطالعه قرار می گیرد تحلیل بنیادی نام دارد. - به منظور دریافت اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل بنیادی از چه منابعی می توان استفاده نمود؟
سایت ها، صرافی ها و. از جمله منابع قابل استفاده برای انجام تحلیل فاندامنتال به شمار می روند.
جمع بندی
در دنیای امروز یکی از روش های آنالیز پرکاربرد در بازارهای مالی روش تحلیل فاندامنتال است. هم اکنون بسیاری از سرمایه گذاران و تریدرهای موفق بازار از این روش تحلیل به طور دائم بهره می برند. در صورت استفاده درست از تحلیل بنیادی می توان ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال را مشخص نمود. همچنین می توان در رابطه با سرمایه گذاری، معامله گری و اقتصاد حاکم بر بازار درک بهتری پیدا کرد.
انواع روش های تحلیل تکنیکال در بورس؛ از فیبوناچی تا ابر ایچیموکو
در بورس روش های تحلیلی زیادی وجود دارد اما شاید بتوان گفت بهترین روش تحلیلی که در بازار سرمایه ایران جواب روش تحلیل تکنیکال است.
این روزها واژه «بازار بورس» یکی از نام آشناترین کلماتیست که در میان مردم ردوبدل می شود. درواقع افراد به دنبال این هستند تا به سود بیشتری دست پیدا کنند و یا از فاز ضرر خارج شوند. اما تمامی این اتفاقات بدون تحلیل امکانپذیر نیست! آموزش های زیادی در این حوزه وجود دارد. از جمله آموزش تحلیل تکنیکال براساس نمودار شاخص که در سایت فرادرس به صورت رایگان ارائه شده است.
در بورس روش های تحلیلی زیادی وجود دارد اما شاید بتوان گفت بهترین روش تحلیلی که در بازار سرمایه ایران جواب روش تحلیل تکنیکال است. این نوع از تحلیل را باید یکی از شناخته شده ترین روش هایی بدانید که به تشخیص سهم خوب و بازده در بازار بورس منجر می شود. درواقع شما باید برای دریافت نتیجه بهتر از سرمایه گذاری در بورس، به سراغ روشهای شناخته شده که سالها مورد استفاده بوده و نتایج مثبت از خود نشان داده بروید.
باید تلاش کنید تا خودتان تحلیلگر شوید و از خرید سهم هایی که افراد تازه وارد معرفی می نمایند، دوری کنید. روش تحلیل تکنیکال به داشتن یک تحلیل درست از بازار کمک می کند و همواره شما را چند قدم جلوتر از دیگران به سمت سوددهی سوق می دهد.
اما سوال اینجاست؛ این نوع از تحلیل در بورس چگونه استراتژی های مناسب معاملاتی را به ما نشان می دهد؟ در این مقاله قصد داریم به آموزش تحلیل تکنیکال بپردازیم و شما را با انواع روش های مورد استفاده در آن آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
این نوع از تحلیل در بازارهای مالی را باید روشی برای پیش بینی رفتار احتمالی از طریق داده های قبل و همچنین تغییرات قیمت، حجم معاملات و. بدانید. هیچ اهمیت ندارد در چه بازاری فعالیت می کنید زیرا این روش در تمامی بازارهایی که عرضه و تقاضا وجود دارد، کاربرد داشته؛ که از جمله معروفترین آنها می توان به بازار طلا، بورس اوراق بهادار، مسکن، فلزات گران بها و. اشاره کرد.
تحلیلگران تکنیکال برخلاف سایر تحلیلگران به سراغ اندازه گیری ارزش ذاتی اوراق بهادار نمی روند، آنها از طریق تحلیل و بررسی نمودار رفتارهای آتی، به پیش بینی قیمت می پردازند.
درواقع به علمی که به بررسی نمودارهای قیمتی و همچنین پیش بینی روند رشد یا نزول بازار توسط نمودارها میپردازد، علم تکنیکال گفته می شود. به طور کلی هم از طریق 3 روش توضیح داده می شود.
اگر در بازارهای مالی فعالیت دارید، مطمئنا در خصوص این سه اصل شنیده اید. با این حال باید بدانید؛ در علم تکنیکال روش ها و ابزارهای بسیار مختلفی وجود دارد که یادگیری آنها کمک کننده خواهد بود. چه بسا که سایت فرادرس با مجموعه آموزش تحلیل تکنیکال خود شرایطی را فراهم آورده تا بتوانید آماده حضور در بازارهای مالی بشوید. با این حال اما خالی از لطف نیست در ادامه با انواع روش های تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
آشنایی با روش های تحلیل تکنیکال
باید بدانید در دنیای پیشرفته امروز انواع مختلفی از تحلیل های تکنیکال در بازارهای مالی وجود دارد. اما شما باید به اندازه ای محتاطانه عمل کنید که دچار زیان نشوید. از همین رو به معرفی روش هایی میپردازیم که آزمون خود را پس داده و میتواند تاثیری مثبت در سرمایه شما داشته باشد.
*روش فیبوناچی
همانطور که از اسمش پیداست، این روش از تحلیل تکنیکال توسط یک ریاضیدان معروف به نام فیبوناچی در قرن سیزدهم میلادی در ایتالیا ابداع شد. درواقع او به عنوان یک دانشمند ریاضی در عصر خود به تحلیل، اکتشاف و تبیین زیادی در ارتباط میان اعداد و پدیده های جهان هستی میپرداخت و مهم ترین هدفش توجیه ریشه های عددی پیده های علمی بود.
او در بررسی های خود دریافت که روابط منطقی میان اعداد وجود دارد، درواقع او عدد 618/1 را مبنای روابط میان طبیعت و قواعد دانست. و آن را وارد تحلیل های مالی نمود. به گونهای که امروزه در تحلیل های تکنیکال از آن استفادههای زیادی می شود.
در بازار بورس و تحلیل تکنیکال نیز روند حرکت یک سهم در بورس میان دو سطح حمایتی و مقاومتی قرار میگیرد که مبنای آن به ریشه طلایی میرسد و امکان تعیین قیمت سهم در آینده را فراهم می آورد.
*روش نمودار شمعی یا کندل استیک
از جمله مهم ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در بورس، نمودار شمعی است. این روش جلوه ای کاملا پیش بینی و آینده بینی از روند نزولی یا صعودی یک سهم را به نمایش می گذارد. شما پس از آشنایی و آموزش این روش از تحلیل باید آن را به چهار قسمت؛ اعم از قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت در بازه زمانی تقسیم بندی کنید.
در نمودار شمعی شما می توانید یک شمع توخالی را ببینید. شمعی که دارای سایه ای کوتاه است و قیمت پایانی سهم را بالاتر از قیمت آغازین آن نشان می دهد. زمانی این نمودار به شمعی توپر تبدیل می شود که قیمت پایانی سهم پایین تر از قیمت آغازین آن باشد.
یکی دیگر از انواع روش های تحلیل تکنیکال، روش امواج الیوت است! این روش اولین بار توسط فردی به نام رال نلسون به جهانیان معرفی شد. در این روش تحلیل های تکنیکال را بر مبنای چرخه ای دایره وار و حرکات تکراری آن بنا کرده اند که ریشه در گذشته دارد.
این نظریه معتقد است؛ هر کجا که جنب و جوش سهام زیاد شودف قیمت آن براساس یکسری قوانین خاص به وجود می آید که به آن موج میگویند. مهم ترین الگوهای موجی که در این روش مورد استفاده قرار میگیرد و به نوعی پایه و اساس سایر الگوها را شکل میدهد، الگوی پنج موج است! این الگو دارای سه موج موافق روند و دو موج مخالف روند است.
• موج های اصلاحی که جزء موج های مخالف روند قیمتی سهم بوده و از 3 مسیر، دارای دو موج موافق و یک موج مخالف با روند است.
*روش ابر ایچیموکو
ابر ایچیموکو را باید یکی دیگر از معروف ترین و پرکاربردترین روش های تحلیل تکنیکال بدانید که در بازار بورس اوراق بهادار شناخته شده است. با اطمینان میتوان گفت این روش از جمله تکامل یافته ترین روش ها در میان انواع روش های تحلیل تکنیکال است که در نمودار به نمایش درمی آید.
این روش تحلیلی اولین بار توسط یک دانشمند ژاپنی معرفی شد. در این روش تحلیلگران میتوانند با مشاهده نمودار، به این بینش که روند قیمت یک سهم صعودی یا نزولی می شود، دست پیدا کنند. در واقع در این روش تحلیلگران چیزی بیشتر از اندیکاتور یعنی یک نمودار کامل را دریافت می نمایند.
کلام آخر
این مسئله را به خاطر بسپارید؛ تجزیه و تحلیل تکنیکی به هیچ عنوان به این معنی نیست که شما می توانید به نقاط ضعف یا قوت ساختار یک شرکت یا یک صنعت دست پیدا کنید. تنها هدف این روش ها، بررسی چگونگی رفتار سرمایه گذار و روند تغییرات در قیمت است!
به عبارت سادهتر؛ شما در تحلیل تکنیکال با مطالعه رفتاری که بازار از خود بروز می دهد و با کمک گرفتن از نمودارها، در پیش بینی آینده از روند قیمت ها موثرتر عمل خواهید کرد. در این مسیر سایت فرادرس با ارائه آموزش های اصولی و مجموعه آموزش های تحلیل تکنیکال و سایر آموزش های دانشگاهی و نرم افزاری همراه شما خواهد بود تا سرمایه گذاری و رسیدن به هدف را آسان تر نماید.
انواع روش های تحلیل در بازار
تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده، در واقع به بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود درباره یه دارایی مالی و ارزش ذاتی آن در زمان حال و تغییرات احتمالی آن در آینده میپردازد. به طورمثال شما در این تحلیل موارد استفاده از آن دارایی یا ارز دیجیتال، تعداد افرادی که از آن استفاده میکنند، یا تیم پشتیبان پروژه و… را مورد بررسی قرار میدهید.
هدف تریدرها از تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال چیست؟
در تحلیل فاندامنتال، هدف تریدرها این است که با درنظرگرفتن تعدادی ازعوامل داخلی و خارجی، بررسی کنند که آیا ارز دیجیتال موردنظر بیش از حد ارزش گذاری شده است و یا اینکه ارزش آن پایین است. درمرحله بعدی آنها می توانند از این اطلاعات برای واردشدن یا خروج از موقعیتهای خرید یا فروش (positions) به طوراستراتژیک استفاده کنند.
در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال از چه معیارهایی استفاده میشود؟
در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال، عواملی که روی قیمت اثر دارند با داراییهای سنتی دیگر مثل سهام، تفاوتهای زیادی دارند. دراینجا به بعضی از مهمترین آنها نگاهی میندازیم:
ارزش کل بازار(Marketcap)
ارزش کل بازار (مارکت کپ) ، درواقع مقدار کل سرمایه در حال گردش آن ارز دیجیتال بر حسب دلار است که مقدار آن برای هر ارز دیجیتال در سایت www.coinmarketcap.com مشخص شده است.
ارزش کل بازار در سایت Coinmarketcap
این ارزش میتواند به طور مستقیم روی شدت ریسک سرمایه گذاری روی یک ارز دیجیتال تاثیر بگذارد.
بالا بودن مقدار مارکت کپ هر ارز دیجیتال به این معنا است که حجم سرمایه زیادی در آن پروژه وجود دارد و خود این مسئله ریسک سرمایه گذاری در آن ارز دیجیتال را کاهش میدهد.
اما باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که ارزش کل بازار فقط یکی از پارامترهایی است که میتواند روی سرمایه گذاری ما موثر باشد و برای تحلیل دقیقتر باید موارد دیگری را هم درنظر بگیریم.
حجم معاملات
یکی از پارامترهای خیلی مهمی که در تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال حتما باید آن را بررسی کرد، میزان حجم معاملات یک ارز در یک شبکه است.
مقدار حجم معاملات ارزهای دیجیتال در سایت coinmarketcap
پایین بودن مقدار حجم معاملات مشکلی را برای شما بوجود میاورد که در صورت خرید آن ارز (از آنجایی که حجم خرید و فروشهای روزانه آن ارز دیجیتال پایین است)، اگر قصد فروش آن ارز دیجیتال را داشته باشید، به مشکلی برمیخورید که به آن مشکل نقدشوندگی ( Liquidity ) میگویند.
نقد شوندگی (Liquidity) در تحلیل ارز دیجیتال چیست؟
منظور از نقدشوندگی معیاری به منظور ارزیابی سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر بدون تاثیر بر قیمت آن است. به عبارت دیگر، لیکوئیدیتی نشان میدهد یک دارایی را چقدر سریع و راحت میتوانید خرید و فروش کنید.
پارامتر NVT (ارزش شبکه نسبت به میزان تراکنشها)
نسبت ارزش کل شبکه به حجم تراکنشهای آن (ارزش شبکه تقسیم بر ارزش کل تراکنشها)، پارامتری به نام NVT را به ما ارائه میدهد. این پارامتر را میتوانید با تقسیم کردن ارزش کل شبکه آن ارز دیجیتال (مارکتکپ یا ارزش کل آن) بر حجم تراکنشهای ۲۴ ساعته آن بدست بیاورید.
هدف از محاسبه NVT این است که بتوانیم ببینیم نسبت ارزش کل شبکه به فعالیتهای افراد شرکت کننده در شبکه به عنوان سرمایه گذار چگونه است.
بالا یا پایین بودن پارامتر NVT در تحلیل ارز دیجیتال نشانه چیست؟
اگر در یک ارز دیجیتال، مارکتکپ یا ارزش کل بازار بالا باشد و فعالیت کاربران اون شبکه پایین، پارامتر NVT مربوط به آن ارز دیجیتال بالا بوده و بالا بودن این پارامتر میتواند یکی از نشانههای نزولی بودن روند قیمتی آن ارز دیجیتال باشد.
پایین بودن پارامتر NVT، به معنای اختلاف کم بین مارکت کپ و حجم تراکنشهای روزانه است.
هنگامی که حجم تراکنشهای روزانه در مقایسه با مارکتکپ ارزی بالا باشد، به این معنی است که فعالیت سرمایهگذاران آن ارز دیجیتال بسیار زیاد است و این میتواند نشان دهنده یک سیگنال صعودی باشد و یک موقعیت خرید برای سرمایهگذاران از این طریق مشخص میشود.
اما باید توجه داشته باشید که گاهی حجم معاملات روزانه معتبر نیست و به روشهای مختلف میتواند دستکاری بشود. بنابراین بهتر است که برای محاسبه پارامتر NVT به جای استفاده از حجم معاملات ۲۴ ساعت اخیر، از میانگین حجم معاملات در یک ماه اخیر استفاده کنید.
بررسی هزینه های استخراج (Fees)
با مقایسه کردن قیمت ارزهای دیجیتالی که قابلیت استخراج دارند (ارزهای مبتنی بر اثبات انجام کار یا POW) با مقدار هزینهای که برای استخراج آنها لازم است، میتوانید جنبه دیگری از قابلیت رشد ارزهای دیجیتال مختلف رو بررسی کنید.
اگه هزینهای که برای استخراج یک ارز دیجیتال مصرف میشود در مقایسه با قیمت آن ارز دیجیتال به صرفه نباشد، ماینرها مایل به استخراج آن ارز دیجیتال نخواهند بود و با کاهش استخراج ارزهای دیجیتال توسط ماینرها، قیمت آنها نزولی خواهد شد.
وایت پیپر(white paper)
قبل از سرمایه گذاری بر روی یک ارز دیجیتال مشخص به شدت پیشنهاد میشود white paper آن ارز را مطالعه کنید.
White paper در واقع سندی است که دید خوبی در مورد ارز دیجیتال موردنظر به ما میدهد. یک white paper خوب اطلاعاتی شامل تکنولوژی استفاده شده در پروژه، مثلا اینکه آیا اوپن سورس هست یا نه، اهدافی که آن پروژه دنبال میکند، نقشه راهی برای پیشرفت و توسعه دادن ویژگیهای آن ارز دیجیتال و شمای ایجاد و توزیع برای آن سکه یا توکن است.
تیم پشتیبان پروژه
تیم پشتیبان آن ارز دیجیتال و سوابق اعضای آن میتواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت های لازم برای به ثمر رسیدن پروژه آن ارز دیجیتال را دارد یا خیر. اینکه آیا اعضای این تیم قبلاً در این صنعت سرمایه گذاری هایموفقی انجام داده اند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به نقاط عطف پیش بینی شده کافی است؟ آیا آنها درگیر پروژه های مشکوک یا کلاهبرداری بوده اند؟
علاوه بر افراد تیم، وجود افراد تاثیرگذار و سرمایه گذاران معروف در کنار تیم پروژه میتواند به توسعه بهتر آن کمک کند.
رقبا
بررسی کردن رقبای پروژه میتواند به ما کمک کند بتوانیم تشخیص بدهیم از میان پروژههایی با تکنولوژیها و کاربردهای مشابه، کدام یک در طولانیمدت میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند و به عنوان بهترین پلتفرم آن حوزه به کار خود ادامه بدهند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به میان میآید، بعضی از مهارتها برای این تحلیل را میشود از بازارهای مالی قدیمی بدست آورد.
بعضی از تریدرهای ارز دیجیتال از نمودارهای تکنیکال مشابه در بازار جهانی فارکس، بازار سهام و تجارت کالاها، استفاده میکنند. ابزارهایی مثل اندیکاتور RSI،MACD و Bollinger Band که از آنها برای پیش بینی رفتار بازار صرفنظر از ارز دیجیتال مورد معامله استفاده میشود. این ابزارها در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده هم استفاده میشوند.
بیشتر بخوانید : اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ و چگونه از آن در تحلیل تکنیمال ارز دیجیتال استفاده کنیم؟ |
جمع بندی
تجزیه و تحلیل فاندامنتال، می تواند دید قابل توجهی در مورد ارزهای رمزنگاری شده فراهم کند؛ به طوری که تحلیل تکنیکی نمیتواند. اینکه بتوانید قیمت بازار را از ارزش “واقعی” یک شبکه جدا کنید، در تجارت مهارت خیلی خوبی ست.
البته مواردی هم وجود دارد که تحلیل فاندامنتال نمیتواند مشخص کند، درصورتیکه این موارد در تحلیل تکنیکال قابل پیش بینی هستند. به همین دلیل خیلی از تریدرهای ارز دیجیتال از ترکیبی از هر دو روش تحلیل استفاده می کنند.
امیدواریم که این مقاله به شما کمک کند بتوانید بعضی از عواملی که باید قبل از ورود یا خروج از بازار ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده در نظر بگیرید را، درک کنید.
بازار فارکس و انواع تحلیل مؤثر در آن| تحلیل تکنیکال یا اخبار؛ مسئله این است؟
کارشناس بازارهای مالی درباره نحوه تحلیل در بازار فارکس توضیحاتی را ارائه کرد.
بازار؛ گروه بورس: در گفتگوی تفصیلی با آسو اشنویی معامله گر و تحلیلگر بازار فارکس و انس جهانی به ویژگی ترید پرداختیم:
*یک تریدر موفق در بازار فارکس باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
ابتدا باید بررسی کرد که بازار فارکس چیست. بازار فارکس، بزرگترین بازار مالی نیاست و همانگونه که از نام آن پیداست، بزرگان سرمایه دنیا در آن حضور دارند و به همین دلیل، ترید کردن و افزایش سرمایه در آن سخت است و همین مسئله سبب شده است بالای ۹۰ درصد افرادی که وارد بازار مالی سنگینی میشوند، متضرر باشند و درصد خیلی کمی بعد از چندین سال، سرمایه اصلی خود را خارج کنند بنابراین، اینکه یک تریدر و یا یک تحلیلگر میخواهد در این بازار باشد، باید چند اصل را داشته باشد.
تحلیلگری کمی سادهتر از تریدر بودن است چراکه وی مطالب را بررسی و ارائه میکند، ولی در نهایت، کسی که در این بازار استرس میکشد و هیجانات را در آن حس میکند و میتواند متضرر باشد، یک معاملهگر است. ما باید در بازار فارکس که مانند همه بازارهای کوچک شده دیگر است، حساستر و وسواسگونهتر نگاه کنیم. برخی از انواع روش های تحلیل در بازار معاملهگران ادعا میکنند که با تحلیلهای تکنیکال و بنیادی سود خوبی به دست میآورند، اما این ادعا درست نیست. قبل از هر چیزی، معاملهگران باید تحلیل تکنیکال را به خوبی بلد باشند، در کنار آن مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار را فرا بگیرند. این سه اصل، «لبه» نامیده میشوند و اگر آنها را با دایرههایی رسم کنیم که فضای مشترکی با یکدیگر داشته باشند، فضای مشترک بین این سه دایره، همان لبه معاملاتی است.
بین این سه اصل تحلیل تکنیکال بسیار مهم است چراکه شما با توجه به این نوع تحلیل میتوانید نقاط مورد نظر برای خرید و فروش را به دست آورید گرچه این کار به آسانی گفتن آن نیست و بسیار سخت است. حتما همه ما شنیدهایم که هر فردی که در این بازار بوده و یا در آن کار کرده است، واژه مدیریت سرمایه را شنیده است، اما به صورت ریز اگر بخواهیم در این باره حرف بزنیم، مدیریت سرمایه شامل چند بخش میشود که یکی از آنها شامل استراتژی معاملاتی میشود؛ اینکه ما بخواهیم با چه روش معاملاتی وارد یک معامله شویم، چگونه حجم معاملاتی خود را تعیین کنیم، حد ضررمان را کجا بگذاریم و . ، ما باید برای همه این مسائل یک سیستم معاملاتی تعیین کنیم و سیستم معاملاتی ما تحلیل تکنیکال است که سرمایهگذاران با توجه به آن سیستمی که قصد دارند در آن ترید کنند، آن را مورد آزمایش قرار دهند و این آزمایش به تریدرها خواهد گفت که این سیستم آیا آنها را متضرر خواهد کرد یا سود برای آنها رقم خواهد زد. این آزمایش تعداد معامله متضرر شده پشت سر هم، تعداد معاملات سودده، ریسکهای هفتهای و دیگر موارد را نشان خواهد داد.
نکته حائز اهمیت این است که برای هر سیستمی مشکلاتی پیش خواهد آمد و سیستم در مقطعی از بازار برای سرمایهگذاران ضرر به همراه خواهد داشت. اگر کسی که سیستم را پایهریزی کرده است، میتواند آن سیستم سرمایهگذاری را تغییرات کوچکی دهد که به موفقیت وی کمک کند.
*به نظر شما بهترین استراتژی سرمایهگذاری در بازار فارکس چیست؟
ما هیچوقت نمیتوانیم بگوییم که یک استراتژی سرمایهگذاری بهترین روش است. یک تحلیلگر خوب، تحلیلگری است که نسبت به بیشترین سیستمهای معاملاتی و استراتژیهای سرمایهگذاری آگاه باشد. به عنوان مثال، ما میتوانیم از پرایس اکشن استفاده کنیم، اما پرایساکشن هیچ سیگنالی برای سرمایهگذاری ندارد یا در کنار آن از روش الیوت استفاده میکنیم و باز هم میبینیم پاسخی نمیبینیم بنابراین، از اندیکاتورها استفاده میکنیم. اندیکاتورها هم به دروغهای بازار مشهور هستند چراکه اگر تحلیلگر یا تریدر هوشیار نباشد، این اندیکاتورها میتوانند فریبشان بدهند بنابراین، نمیتوان گفت بهترین سیستم، یک سیستم منحصر به فرد است.
بنا بر تجربه شخصی خودم که بیشترین سیستمها را امتحان کردهام، میتوانم بگویم که اندیکاتور ایچیموتو میتواند به سرمایهگذارانی که صرفا تکنیکالیست هستند، کمک کند. نکته مهمی که وجود دارد این است که ۹۰ درصد تحلیلگران داخلی حالت استاندارد چارت را بلد نیستند و نمیتوانند مقیاس درست را به دست آورند و نکتهای که در استفاده از الگوها بسیار مهم است، حالت استاندارد چارت است.
*منظورتان از حالت استاندارد چیست؟
نموداری که ما از آن در معاملات فارکس استفاده میکنیم، زوم و آنزوم میشود که کشیدگی دارد و در همه این موارد، میتوان یک الگو را به دست آورد و متأسفانه، بیشتر تحلیلگران آن چیزی را که در چارت معاملاتی میخواهند میبینند؛ نه آن چیزی که واقعا چارت نشان میدهد چراکه نمیتوانند حالت استاندارد چارت را به دست آورند. این حالت استاندارد از فرمولهای ریاضی به دست میآید. اگر بخواهم شخصی چارت معاملات فارکس را از نظر تکنیکال بررسی کنم، از روش ایچیموکو استفاده میکنم که از زمان یک ثانیه تا هفتگی پاسخگوی تحلیل از بازار فارکس است.
*ترکیب ایچیموکو با کدام استراتژی بیشتر جوابگوست؟
ترکیب ایچیموکو با پرایس اکشن، ترکیب خوبی است که همراه با آن باید واگراییها مورد استفاده قرار گیرد مانند واگرایی مخفی که حالت بازگشتی دارد. روشهای انواع روش های تحلیل در بازار زیادی وجود دارد که هر کسی میتواند با روحیات خود از آنها استفاده کند و در این میان، برخی از معاملهگران در بازار هستند که مدام علاقه به خرید و فروش هستند، اما برخی هم منتظر یک پوزیشن خوب هستند تا به جای سود یک و دو دلاری، به دنبال سودهای کلان هستند که ایچیموکو میتواند تمامی این سود و زیانها را پوشش دهد.
جیمز سیمونز، یکی از ریاضیدانان برجسته هاروارد به این نتیجه رسیده است که ریاضیات میتواند در این مدل معاملات کمک کند و دریافت که با تابعسازی و مشتقگیری و همچنین، زیرمجموعهها میتوان این کار را انجام داد که بهتر از تحلیل تکنیکال بتواند جوابگو باشد، اما ممکن است چندین روز و یا حتی چندین ماه صبر کرد تا یک سود چشمگیر از این روش به دست آورد.
*آیا نئوویوها بهترین ابزاری است که میتوان این روزها از آن استفاده کرد؟
هر کسی که ادعای بهترین بودن یک ابزار را در معاملات میکند، ممکن است نشانگر این باشد که چیزی از آن نمیداند زیرا اگر کسی به بازار واقف باشد، میداند که هیچ بهترینی وجود ندارد و این ابزار میتواند برای یک نفر بهترین باشد؛ نه برای دیگران.
*آیا حجم پول استفاده شده در انس بیشتر از سایر دیگر جفتارزهاست؟
این مقوله هم به سیستمها مربوط است که آزمایشهای پشتیبانی میتواند تعیین کند که آینده میتواند تا چه میزان شبیه به آن آزمایش باشد. وقتی جفتارزها نوسان میدهند، سود و زیان کمتری دارند و وقتی نوسان دارد، یک پیپ نوسان این جفتارز نسبت به انس سود و ضرر کمتری دارد و به همین دلیل، نمیتوان گفت که برای معامله حتما باید n دلار داشت چراکه همه این مسائل به میزان سود و ضرر آن بازمیگردد.
مشکلی که پولهای کوچک دارند، این است که راحتتر کال میشوند و ترید با آنها سختتر است. چون سودهای این نوع پولها کم است، معاملهگر وسوسه میشود تا بیشتر ریسک کند و نتواند سرمایه خود را مدیریت کند و ریسک بیشتر با از دست دادن پول برابر است. ۹۰ درصد مواقع پول بیشتری از معاملهگران گرفته میشود، اما گاهی اوقات میتوان ریسک را بالا برد.
وقتی یک سیستم موجود است که دراو داون آن عدد بزرگی نیست، و تعداد معاملاتی که ضررده میشوند به صورت متوالی زیاد نیست، در این مواقع میتوانیم ریسک را بالا ببریم و همیشه به این صورت نیست که ریسک بالاتر منجر به ضرر بیشتر شود.
*راهکار شما برای افرادی که ضرر آنها بیشتر از سودشان است، چیست؟
وقتی ما وارد یک ترید میشویم، سه گزینه داریم که حتما باید رعایت شوند: حد ضرر، حد سود و حد زمانی. وقتی شما وارد یک ترید میشوید، با توجه به ریسک و ریواردی که در نظر گرفتهاید، تصمیمگیری کنید. به عنوان مثال وقتی انس را با هزار و ۸۰۰ دلار خریداری میکنید، برای چه عددی آن را خریداری میکنید و حد ضرر آن چه عددی است؟ به عنوان مثال حد سود آن را هزار و ۸۰۲ میگذاریم وحد ضرر آن را هزار و ۷۹۹ میگذاریم. زمانی که این ترید به میزان ضرر در نظر گرفته رسید، شما باید از آن خارج شوید. حد ضرر مهمترین دوست یک تریدر است و اگر این دوست را در بازار نداشته باشیم، نابود خواهیم شد.
معاملهگران قرار نیست بعد از یک ضرر با بازار فارکس خداحافظی کنند و به معامله خواهند پرداخت بنابراین، صبر کردن برای جبران شدن ضرر جایز نیست. البته، هیچ تریدی به ترید دیگر ربطی ندارد و نمیتوان هر ضرر را با تریدهای بعدی جبران کرد. میزان سود ما در آینده برآیندی است که به دست میآوریم.
*کسانی که با پول کم وارد بازار فارکس میشوند، تا چند دلار ضرر با مشکل مواجه نخواهند شد؟
وقتی ما وارد یک میزان ریسک میشویم، میزان ریسک و ریوارد در نظر گرفته شده را برای تعداد معاملاتی مشخص در نظر میگیریم. وقتی ما این کار را میکنیم، یکی انواع روش های تحلیل در بازار از مزایای آن این است که میزان مشخصی سرمایه گذاشتهایم و قرار نیست بیشتر از آن میزان ضرر کنیم و مزیت بعدی آن این است که ما مدیریت سرمایه درستی برای بازدهی داشتهایم. این مدیریت سرمایه سبب میشود سرمایهگذاران در هر معامله ریسک خود را خیلی پایین بیاورند و اگر آن معامله ضرر داشت، در معامله بعدی میتوان آن ضرر را جبران کرد.
به عنوان مثال، ما ۵۰ دلار را در ۲۰ معامله تقسیم میکنیم که در هر معامله حدود ۲.۵ دلار ضرر میکنیم بنابراین برای جبران ضررها تقریبا باید ۳.۵ دلار سود کنیم و زمانی که نزدیک به حد ضرر هستیم، میتوانیم حجم بیشتری را بگذاریمف اما وقتی ۲.۵ دلار با حد ضرر فاصله داریم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم یعنی یک واحد را میتوان معامله کرد، اما هنگامی که فاصله با حد ضرر بسیار کم است، تعداد واحدهای بیشتری میتوان معامله کرد. در این روش حد ضرر مشخص است و معاملهگر با توجه به فاصلهای که تا حد ضرر دارد، میتواند حجم را مچ کرد.
نموداری که ما از آن در معاملات فارکس استفاده میکنیم، زوم و آنزوم میشود که کشیدگی دارد و در همه این موارد، میتوان یک الگو را به دست آورد و متأسفانه، بیشتر تحلیلگران آن چیزی را که در چارت معاملاتی میخواهند میبینند
*آیا باید بعد از اینکه دقیقا به حد ضرر رسیدیم، معاملات خود را ببندیم؟
در اینجا توصیه به بستن معاملات نمیشود چون هم حد ضرر و هم حد سود داریم، وقتی به عنوان مثال حد ضرر من نیم دلار و حد سود من یک یا سه دلار است، ترجیح میدهم حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد تریدم را ببندم ۲۰ درصد باقی برای حد سود باقی بماند و ایرادی ندارد.
*یک نوع استراتژی وجود دارد که در کف و سقفهای قله خرید و فروش میکند و در این استراتژی بالای خط روند کیجون و تنکان قرار بگیرد. آیا در این روش بازار صعودی میشود؟
اگر روند بالای تنکان و یا بالای چیکو قرار بگیرد، صعودی میشود اما این استراتژی برای تشخیص روند استفاده میشود و نمیتوان از آن سیگنال گرفت. برای تشخیص سیگنال در اندیکاتور ایچیموکو راههای دیگری وجود دارد.
*چند راه از راههای دریافت سیگنال توسط اندیکاتور ایچیموکو وجود دارد؟
وقتی بتوان تشخیص داد که ارزها در این روش به کدام سمت حرکت میکند، میتوان سیگنالهای به موقع دریافت کرد.
همه اندیکاتورها با کندلها حرکت میکنند و پرایس اکشن هم یک نوع بررسی قیمتی است؛ به عبارت دیگر، همه چیز با قیمت پیشبینی میشود چراکه همه چیز در قیمتها خلاصه میشود پس تنها دانستن قیمت کافی است، اما اندیکاتورها بررسی را برای ما راحتتر میکنند و اندیکاتورها میتوانند مشخص کنند که یک سهم قرار است به کجا حرکت کند. داو هم گفته است قیمتها تا زمانی که اخطار قطعی برگشت دریافت نکنند، به مسیر خودشان ادامه میدهند و با توجه به همین اصل، ما دنبال اخطارها در بازار هستیم.
*به نظر ترکیب خط روند کانال در ایچیموکو و پرایس اکشن ترکیب خوبی است؟
خط روند مهمترین جزو تحلیل است که نشاندهنده روند است.
*برای خرید و فروش آبشده جهانی راهکارها چیست؟
آبشده طلای عیار ۱۷ یا ۷۰۵ است که مختص ایران است و بین خود طلافروشان مرسوم است و چند سالی است که مردم عادی هم وارد این بازار شدهاند و آن را به عنوان پسانداز و یا سرمایه، معامله میکنند. اخیرا، این مسئله هم قانونی شده است و هر کسی میتواند آبشده طلا را خرید و فروش کند. به تازگی خبرهایی منتشر شده است که به طلافروشان اجازه داده میشود تا این کالا از طریق سایتهای اینترنتی در دسترس افراد قرار گیرد، اما کسی که این کار را انجام میدهد، طلا را برای ترید کردن معامله میکند؛ نه به منظور سرمایهگذاری.
*قیمت طلای داخلی را در سالهای آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
بهتر است طلای داخلی را پیشبینی نکنیم چراکه این کالا متأثر از برخی فعالیتهای سیاسی است که در حال حاضر هم قرار نیست پایینتر بیاید. طلای داخلی ما دو عامل دارد که یکی دلار و دیگری انس طلای جهانی است، اما انس جهانی کمی متفاوت است و میتواند سقف قبلی خودش را بزند و از جهتی کف ۵۴۰ را دارد که در سالهای آینده میتواند به میزان زیادی رشد قیمت داشته باشد و تا ۲ هزار و ۵۰۰ دلار و تا ۴ هزار دلار میتواند صعود داشته باشد.
*طلای جهانی بیشتر تابع چه مسائلی است؟
طلای جهانی بیشتر تابع اقتصاد آمریکاست چون بزرگترین حامی آن بانک فدرال رزرو آمریکاست؛ البته، این کالا تابع بسیاری مسائل دیگر از جمله جنگ نیز هست چراکه یک کالای امن محسوب میشود و اوضاع جهانی اگر به سمتی کشیده شود که جنگی در آن اتفاق بیفتد و یا باعث شیوع بیماری جدیدی باشد، میتواند قیمت انس را تا حد زیادی بالا ببرد.
مدیریت سرمایه شامل چند بخش میشود که یکی از آنها شامل استراتژی معاملاتی میشود؛ اینکه ما بخواهیم با چه روش معاملاتی وارد یک معامله شویم، چگونه حجم معاملاتی خود را تعیین کنیم، حد ضررمان را کجا بگذاریم
*تفاوت تحلیل فاندامنتال و اخبار چیست؟
تحلیل فاندامنتال، تحلیل بنیادی است، اما اخبار متفاوت است. اخبار همیشه روی همه بازارها تأثیر میگذارند و اگر کسی بتواند اخبار را پیشبینی کند، میتواند از اخبار هم استفاده کند، اما اگر ما به سرعت قبلی خودمان بازگردیم بازار بازاری است که بزرگان جهان در آن حضور دارند و این بزرگان بازار قبل از اینکه اخبار منتشر شوند، معامله خود را انجام میدهند. به نظر من، تحلیلگری که به اخبار توجهی نداشته باشد و از سه عامل حد سود، حد ضرر و حد زمانی را تنظیم کند، در زمان پخش اخبار هم ضرر نمیکند. کسی که حد ضرر نداشته باشد، در زمان پخش اخبار بیشترین ضرر را میبیند.
اخبار باعث ایجاد هیجانات در بازار میشود و در زمان این هیجانات هم سود و هم ضرر کردهایم، اما ۹۰ درصد از معاملهگران در زمان هیجان ضرر کردهایم.
اخبار اغلب مواقع پیشخور میشوند. کسانی که میتوانند اخبار را تحلیل کنند، تأثیراتی را روی چارت میبینند و در نهایت با توجه به چارت به معامله میپردازند و با اخبار این کار را انجام نمیدهند. معمولا، اخبار پشت قیمت است، اما دلیل اینکه خیلی به این اخبار توجه میشود و تحلیل تکنیکال نادیده گرفته میشود، این است که معاملهگران نمیدانند چگونه تکنیکال تحلیل کنند.
دیدگاه شما