شهریورسال 92 به یاد بیاورید. افرادی که در فتنه 88 شدیدترین دروغها و تهمتها را علیه نظام به کار بردند و آن را نامشروع خواندند؛ 4 سال بعد در دولت حسن روحانی برای رای اعتماد گرفتن از مجلس چفیه به گردن انداختند و با ادبیات انقلابی رنگ عوض کردند.
کنگره نامتوازن در آمریکا؛ چرا موج قرمز به راه نیفتاد؟ | نتایج انتخابات کنگره آمریکا چه خواهد شد؟ | باخت ترامپ!
با سلطه جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و اکثریت دمکرات در مجلس سنا بسته شود، تا پایان کار دولت بایدن طی ۲سال آینده با پدیدهای بهنام «کنگره متوازن» روبهرو خواهیم بود.
به گزارش همشهری آنلاین، کنگره آمریکا شامگاه گذشته، با گذشت حدود ۲۴ساعت پس از آغاز انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان و مجلس سنا، آرایش تقریبی خود را برای ۲سال آینده شناخت. برخلاف برخی پیشبینیها و نظرسنجیها که انتظار داشتند نتایج انتخابات میاندورهای با «موج قرمز» جمهوریخواهان و اختلاف فاحش آرای ۲حزب به نفع حزب جمهوریخواه به پایان برسد، آنچه از صندوقهای رأی بیرون آمد، وضعیت متفاوتی را نشان میدهد. نیویورکتایمز درباره وضعیت نتایج انتخابات کنگره آمریکا گزارش داد که احتمالا مجلس نمایندگان نصیب جمهوریخواهان و مجلس سنا نیز در کنترل حزب دمکرات خواهد بود. این نتایج البته تا شمارش نهایی آرا قطعی نیست، اما اگر پرونده انتخابات کنگره آمریکا به همین شکلی که نیویورکتایمز و البته بسیاری دیگر از رسانههای آمریکایی تحلیل کرده با سلطه شناخت روشهای تحلیل در بورس جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و اکثریت دمکرات در مجلس سنا بسته شود، تا پایان کار دولت بایدن طی ۲سال آینده با پدیدهای بهنام «کنگره متوازن» روبهرو خواهیم بود.
کنگره آمریکا از ۲مجلس نمایندگان و سنا تشکیل شده است. در انتخابات میاندورهای کنگره، همه ۴۳۵کرسی مجلس نمایندگان و یکسوم یعنی ۳۴کرسی از ۱۰۰کرسی سنا به شناخت روشهای تحلیل در بورس رأی گذاشته شدند. طول دوره اعضای مجلس نمایندگان ۲سال و مدت حضور سناتورها در مجلس سنا برای یک دوره ۶ساله است، اما هر دو سال یکسوم از اعضای مجلس سنا در انتخاباتها تغییر میکنند؛ اینگونه رأیگیری باعث میشود تا آرایش سیاسی نهاد قانونگذاری آمریکا هر دوسال یکبار تغییر کند.
وقتی کنگره چهره متوازن بهخود میگیرد، در عمل قدرت هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات بهصورت برابر در نهاد قانونگذاری آمریکا تقسیم میشود. از سوی دیگر اگرچه هم مجلس نمایندگان و هم سنا قادر به تصویب لوایح و قوانین هستند، اما در هرکدام از این مجلسها، هر قانونی که به تصویب برسد، پیش از ارجاع به رئیسجمهور، باید توسط مجلس دیگر هم به تصویب برسد. در وضعیت کنگره متوازن، ممکن است هر کدام از احزاب جمهوریخواه یا دمکرات برای نهایی کردن مصوبههای خود برای ارجاع به کاخ سفید، با مخالفت حزب مقابل در سنا یا مجلس نمایندگان روبهرو شوند و در این وضعیت تصویب نهایی قوانین با پیچیدگی بیشتر همراه خواهد بود. بهطور معمول در وضعیت کنگره متوازن، رهبران ارشد و اعضای هر دو حزب برای نهایی کردن مصوبات و طرحهای موردنظر خود در مجلس ناگزیر به وارد شدن به رایزنی با طرف مقابل هستند.
عملکرد بهتر از حد انتظار دمکراتها
نسبت به آنچه برخی از نظرسنجیها تا قبل از برگزاری انتخابات اخیر پیشبینی کرده بودند، نتایج انتخابات میاندورهای برای دمکراتها بسیار خوب بوده است. این وضعیت را اکونومیست نیز در گزارشی تأیید میکند و میگوید بهطور معمول حزب حاکم در کاخ سفید یا همان حزب رئیسجمهور تقریبا همیشه در همه انتخاباتهای میاندورهای بد عمل میکند. در ۳۶دوره از ۳۹دوره انتخاباتی که پس از جنگ داخلی آمریکا برگزار شده، حزبی که کاخ سفید را شناخت روشهای تحلیل در بورس در دست داشته، در کنگره کرسیهای خود را از دست داده است.
تنها استثنا، مربوط به شرایط پس از استیضاح بیل کلینتون بود که بسیاری از رأیدهندگان فکر میکردند که جمهوریخواهان بیش از حد قدرتمند خواهند شد، اما با وجود استیضاح کلینتون، مردم به حزب او رأی دادند. این وضعیت پس از ۱۱سپتامبر هم تکرار شد و وقتی جورج بوش جمهوریخواه، کنترل کاخ سفید را در دست داشت، رأیدهندگان آمریکایی تحتتأثیر فضای پس از حادثه ۱۱سپتامبر کنترل یکدست کنگره را نیز به جمهوریخواهان واگذار کردند. در شرایط فعلی نیز با تورم بالای ۸درصد و محبوبیت پایین جو بایدن، انتظار میرفت که جمهوریخواهان برنده هر دو مجلس کنگره باشند، اما شناخت روشهای تحلیل در بورس چنین نشد.
هنوز با قاطعیت نمیتوان وضعیت سنا را پیشبینی کرد، اما حتی اگر با توجه به آرای بسیار نزدیک ۲حزب در این انتخابات، آرایش سیاسی در سنا بهصورت ۵۰، ۵۰تقسیم شود، باز هم در مصوبات آتی سنا با آرای برابر ۲حزب، رأی معاون اول رئیسجمهور تعیینکننده خواهد بود. در شرایط کرسیهای برابر، رأی معاون اول رئیسجمهور هم محاسبه میشود و تعداد آرای حزب حاکم به ۵۱رأی خواهد رسید. در این شرایط باز هم دمکراتها در مجلس سنا قادر به پیشبرد برنامههای خود خواهند بود.
باخت ترامپ
تا پیش از برگزاری انتخابات و قبل از آنکه نتایج اولیه اعلام شود، برخی رسانههای نزدیک به ترامپ اعلام کرده بودند که احتمالا او پس از آنکه جمهوریخواهان کنترل ۲مجلس کنگره را بهدست بگیرند، در یک جشن پیروزی، نامزدی خود برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴را اعلام خواهد کرد، اما نتایج انتخابات براساس آنچه ترامپ میخواست، پیش نرفت. برخی رسانهها ازجمله روزنامه تلگراف انگلیس، حتی ترامپ را بازنده انتخابات کنگره خواندهاند.
نگاهی به نتایج انتخابات نیز حاکی از آن است که فقط برخی از نمایندگانی که مورد حمایت ترامپ قرار داشتند، توانستند به کنگره راه یابند و برخی دیگر با وجود آنکه ترامپ برای آنها ساعتها سخنرانی کرده بود، اما در نهایت میدان انتخابات را به رقبای دمکرات باختند. محمت آز، نامزد جمهوریخواه سنا در پنسیلوانیا، که بارها در سخنرانیهای ترامپ کنار او ایستاده بود، از جان فترمن، نامزد دمکراتها شکست سختی خورد. در همه نظرسنجیها این کرسی به نام جمهوریخواهان نوشته شده بود. در میشیگان نیز، تودور دیکسون، نامزد منتخب ترامپ در انتخابات فرمانداری، نتوانست نامزد دمکرات را کنار بزند. همچنین نامزد مورد حمایت ترامپ برای فرمانداری در ویسکانسین متحمل شکست سنگینی شد. باخت برخی نامزدهای جمهوریخواه در انتخابات اخیر کنگره و فرمانداریها حتی تا آنجا بود که مت ویلشتاین، استراتژیست جمهوریخواه در حساب توییتری خود نوشت: «ما فرمانداری پنسیلوانیا و یک کرسی سنا را از دست دادیم. جمهوریخواهان در پنسیلوانیا از ترامپ بسیار عصبانی خواهند شد.»
بهنظر میرسد که انتخابات اخیر کنگره برای ترامپ نوعی همهپرسی بوده است و اکنون که برخی از نامزدهای مورد حمایت او متحمل شکست شدهاند، رهبران و سران ارشد جمهوریخواه نیز برای حمایت از ترامپ در انتخابات آتی ریاستجمهوری ۲۰۲۴دچار تردید شدهاند. در همین ارتباط نیز یک منبع جمهوریخواه به فاکسنیوز گفت: «اگر قبلاً مشخص نبود، اکنون باید مشخص شده باشد که ما با مسئله ترامپ روبهرو هستیم.» تلگراف هم پیشبینی کرده که اگر جمهوریخواهان نتوانند در مجلس سنا پیروزی قاطع بهدست آورند، میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان سنا، ترامپ را مسئول واگذاری کرسیهایی میداند که قبلا بهدست آوردن آنها برای جمهوریخواهان آسان بود و اکنون از دست رفته است.
نیویورکتایمز با اشاره به آنکه ترامپ نتواسته در انتخابات اخیر به همه اهداف خود دست یابد، نوشته است: «آن موج سهمگین قرمزی که ترامپ هفتهها پیش آن را پیشبینی کرده بود، به وقوع نپیوست.» سناتور لیندزی گراهام جمهوریخواه که جزو افراد بسیار نزدیک به ترامپ محسوب میشود، به انبیسی نیوز گفته است: «مطمئناً موج قرمز جمهوریخواهان در کار نیست.»
چرا موج قرمز به راه نیفتاد؟
موج قرمز مورد انتظار ترامپ، یعنی پیروزی قاطع جمهوریخواهان برای کنترل هر دو مجلس کنگره، اتفاق نیفتاد. برخی تحلیلهای اولیه درباره اینکه چرا چنین موجی به راه نیفتاده، به عملکرد بایدن اشاره دارند. نیویورکتایمز مشارکت رأیدهندگان جوان و دانشجویان را در انتخابات اخیر بسیار قابل توجه عنوان کرده است. یکی از برنامههای در حال اجرای دولت دمکرات بایدن، بخشش بدهی وامهای دانشجویی بوده است؛ از اینرو حمایت بخش قابل توجهی از دانشجویان آمریکایی از دمکراتها طبیعی بهنظر میرسد.
اکونومیست نیز باخت نامزدهای مورد حمایت ترامپ را بیارتباط با عملکرد ضعیف آنها نمیداند و معتقد است ۳۳۰نامزدی که ترامپ از آنها برای انتخابات کنگره و فرمانداران ایالتی حمایت کرده، همگی دارای کارنامههای قوی نبودهاند.
دیسانتیس؛ رقیب جمهوریخواه ترامپ
ران دیسانتیس، نامزد جمهوریخواه آمریکا در انتخابات فرمانداری فلوریدا توانست بار دیگر پیروز شود. پیروزی او اما با استقبال نه چندان گرم ترامپ روبهرو شده است. بسیاری گفتهاند که دیسانتیس یک رقیب احتمالی جمهوریخواه در برابر دونالد ترامپ در رقابتهای درونحزبی برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴است.
عملکرد قوی دیسانتیس در فلوریدا باعث شده تا او یک چهره قدرتمند سیاسی از خود نشان دهد و این چیزی نیست که ترامپ بخواهد. ایندیپندنت گزارش داده که اگرچه ترامپ تاکنون در صدر نظرسنجیها قرار دارد و بهعنوان نامزد اصلی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴شناخته میشود، اما دیسانتیس قویترین رقیبش خواهد بود و با پیروزی در فلوریدا گمانهزنیها حاکی از آن است شناخت روشهای تحلیل در بورس که خیز بعدی او برای رقابتهای ریاستجمهوری ۲۰۲۴ و ورود به کاخ سفید است. دیسانتیس تاکنون از صحبت در مورد انتخابات ریاستجمهوری آینده و رقابت با ترامپ اجتناب کرده؛ هرچند اقداماتش حاکی از آن است که در حال فراهم کردن مقدمات است.
او در ۲سال گذشته، ۲۰۰ میلیون دلار کمک مالی دریافت کرده که شناخت روشهای تحلیل در بورس رکورد نامزدهای فرمانداری را شکسته است. ترامپ پیشتر دیسانتیس را «آدم خوبی» توصیف کرده و گفته بود که از او «کدورتی» ندارد، اما در ادامه هشدار داد: «اگر دیسانتیس در انتخابات شرکت کند، ناچارم حرفهایی بزنم که چندان خوشایند نخواهد بود. من درباره او بیشتر از هر کسی میدانم.
تامین کسری بودجه و نقدینگی دولت برای پرداخت حقوق کارمندان از محل بورس
گروه اقتصادی: مصطفی میرسلیم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نامه ای خطاب به ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری، ۱۵ نکته را درباره بازار بورس مطرح کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، متن نامه مصطفی میرسلیم به رئیس جمهوری به شرح است:
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج سید ابراهیم رئیسی دام عزه
رئیس محترم جمهوری
با سلام به استحضار میرساند:
پس از تشویق آحاد مردم به ورود سرمایههایشان درسال ۹۹ به بازار سهام که بدون توجه به ارائه راهکارهای مدیریت خطرپذیری سرمایه گذاری صورت گرفت و انتظارات ناصحیح مردم مبنی بر ضمانت شناخت روشهای تحلیل در بورس دولتی اصل سرمایه، این پرسش بوجود میآید که چگونه فضای بازار سهام را میتوان پایدار و رو به رشد حفظ نمود.
در فضای کنونی بازار سرمایه، با افزایش ضریب نفوذ سهامداری (از ۶ میلیون فعال)، بیش از ۵۰ میلیون نفر از تصمیمات سازمان بورس تاثیر میپذیرند و چنانچه به هردلیل مسئولان اقتصادی و دولت بخواهند نظریات خود را بدون توجه به تاثیر نامطلوب آن بر منافع سایر سهامداران و فعالان بازار سرمایه دنبال کنند، موجب ضررو زیان اکثریت سهامداران خواهدشد.
از راهکارهای مناسب و مداوم برای تشویق مردم به سرمایه گذاری و توجیه پذیری آنآن، رعایت اولویتهایی است که باید در دستور کار مسئولان اقتصادی کشور بویژه وزیر امور اقتصادی و دارایی قرارگیرد.
سوالات مهمی که متاسفانه تاکنون بدون پاسخ مانده و به آن توجه لازم نشده است:
۱- آیا معرفی ۳ نفر نماینده و متخصص در حوزه مالی و سرمایه گذاری بهنام نمایندگان بخش خصوصی که با حکم وزیر امور اقتصادیی و دارائی در شورای عالی بورس حضور دارند، به منزله تصمیم سازی بخش خصوصی در اقتصاد و بازار سرمایه کشور تلقی میشود؟
با کوچک نگهداشتن دامنه حضور بخش خصوصی در ارکان تصمیم گیر بازار سرمایه و برخلاف ماده ۳۳ قانون بازار اوراق بهادار چرا اجازه تاسیس نهادهای خود انتظام و کانون نهادهای مالی همچون سبدگردانها و سهامداران حقیقی که رکن اصلی سرمایه گذاری غیر مستقیم حرفهای اند داده نمیشود؟ تصمیم سـازان و اثر گذاران در ایـن بـازار بـاید با شـفافیت بیشـتری اتخـاذ تصمیـم نماینـد تـا زمینـۀ نظـارت مـردم بر سرمایهشان از طریق تاسیس تشکلهای صنفی خود انتظام، کانونها و یا رســانهها و مطبوعــات فراهــم گردد.
۲- چرا با انتشار بی حد و حصر اوراق بدهی در بازار سرمایه و تحت الشعاع قراردادن نقدینگی موجود در بورس اعتمــاد عمومــی مردم از بورس با چالــش جــدی مواجــه گردیده است به ترتیبی که طی ۷ ماه از ابتدای سال ۱۴۰۱ و علیرغم کسب بازدهی ۱۷ درصدی در ۴۰ روز کاری ابتدای سال، هم اکنون ریزش شاخص و بازدهی منفی ۸ درصدی را شاهدیم؟
۳- سازمان و ارکان بورس به چه عنوان مستقیم و غیر مستقیم بهوسیله سیاستهای ارشادی و دستور ناظر بازار، بازگشایی نمادها و توقف نمادها، متولی تنظیم گـری شاخصهای بورس شده اند؟
۴- تلاش مثمر ثمر به منظور کاهش مداخله دستوری در اقتصاد کشور بخصوص درباره منافع شرکتهای پذیرفته شده در بورس وظیفه سازمان بورس است. چرا سازمان بورس به عنوان حافظ منافع سهامداران خرد در برابر تصمیمات خلق الساعه و یکسویه دولت که بعضا به منظور تامین کسری بودجه و یا تامین نقدینگی لازم برای پرداخت حقوق کارمندان است، هیچ واکنش و یا حمایتی ابراز نمیکند؟
۵- تدوین مقررات با نظرخواهی از صاحب نظران و اشخاص حرفهای مستقل، کارایی بیشتری خواهد داشت والا برنامهها تابع سلایق شناخت روشهای تحلیل در بورس شخصی خواهد بود و به اقتضای شرایط مداوما بترتیبی تغییر خواهد نمود که قابلیت پیش بینی اقتصاد و بازار سرمایه را نخواهد داشت. اصلاح قانون بازار اوراق بهادار چندی پیش در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت لاکن علیرغم ۶ ماه کارشناسی ۴۰ نفر از متخصصان و صاحب نظران، تاکنون نظریات این کارگروههای تخصصی و همچنین سایر نظریات بخش خصوصی که پیشتر از طریق کانون کارگزاران در اختیار کمیسیون اقتصادی مجلس قرارگرفته بود، بدون اقدام و بی نتیجه مانده است.
۶- چرا سازمان بورس ملاحظات و منافع بازیگران بزرگ بازار همچون دولت را محور تصمیمات خود قرار میدهد و برخلاف ماده ۷ قانون بازار اوراق بهادار، در برابر سیاست قیمت گذاری دستوری مدافع و حافظ منافع سهامداران نیست؟
۷- چرا مشارکت بخش خصوصی در امر سیاست گذاری در حوزه بازار سرمایه وجود ندارد؟
دراین مورد پیشنهاد اصلاح و یا تغییر ترکیب شورایّعالی بورس با محوریت اشخاص حرفهای، مستقل و نمایندگان تشکلهای خود انتظام و کانونهای بخش خصوصی پیشنهاد شده بود به ترتیبی که از منافع سهام داران خرد، در مقابل اهداف مقطعی و اثر گذار دولت، حفظ و صیانت نمایند.
۸- ارائه برنامهای راهبردی در سازمان بورس بسیار با اهمیت است. آخرین برنامه در سازمان بورس، به سال ۱۳۹۲ برمیگردد و در این برنامه، اهداف، چشم انداز و سیاستهای تامین مالی با محوریت دولت نوشته شده بود. چرا بعد شناخت روشهای تحلیل در بورس از گذشت ۹ سال سازمان بورس و وزارت امور اقتصادی هیچگونه برنامه و چشم انداز مدونی در بازار سرمایه و بورس ارائه ننموده اند؟
۹- در راستای اجرای سیاستهای کلان اصل ۴۴ قانون اساسی و همانطور که در قانون ذکر شده است، علیرغم واگذاری تعداد اندکی از شرکتهای مشمول واگذاری، متاسفانه تصدی گری دولت رها نشده و کماکان مدیران دولتی با تایید وزیر و معرفی به مجمع عمومی شرکتهای بورسی منصوب میگردند (مانند مدیر عامل انتصابی هلدینگ خلیج فارس که فاقد هرگونه تجربه بازار سرمایه و شرکت داری است).
۱۰- سازمان بورس حافظ و مدافع حقوق کل سهامداران است و وظیفه اصلی آن تلاش برای افزایش نقدشوندگی و ایجاد شفافیت در راستای رونق بازار کار است. ارتقاء رویههای گذشته و بکارگیری ابزارها و روشهای نوین معاملات و افزودن راهکارهایی همچون فروش استقراضی و دو طرفه کردن معاملات، چرا در دستور کار سازمان بورس قرار نمیگیرد؟
۱۱- تخلفاتی همچون موضوع ۹۲ همت در فولاد مبارکه از سوی کارگروه تحقیق و تفحص در مجلس شورای اسلامی منتشر گردید که ۶۰ درصد از آن به مابه التفاوت قیمت کارخانه و بازار آزاد برمیگردد، هم اکنون نیز چنین وضعیتی در دو شرکت خودرو ساز ما وجود دارد به ترتیبی که مابه التفاوت قیمت فروش در کارخانه و بازار آزاد محصولات این دوشرکت حدود ۱۱۰ همت است؛ چرا سازمان بورس برخلاف بندهای ۸،۹،۱۱ و ۱۸ ماده هفت قانون بازار اوراق بهادار، وظیفه خود را در پیشگیری از وقوع چنین تخلفاتی انجام نداده است؟
۱۲- چرا عرضههای اولیه که پیشتر یکی از جذابیتهای بورس برای سهامداران خرد بوده است، صرفا در اختیار برخی صندوقهای سرمایه گذاری و سرمایه گذاران حرفهای از جمله کارکنان ارکان بورس با یکسال سابقه کار! قرار میگیرد؟
۱۳- چرا همسویی و هماهنگی در سیاستگذاری مشترک بین بازار پول و بازار سرمایه به ترتیبی انجام نمیگیرد که رقابت درهر یک از این دو حوزه به همیاری و همسویی تبدیل شود؟ متاسفانه هم اکنون افزایش مستمر نرخ بهره و اوراق را در بورس شاهدیم که اثر منفی بر بورس گذاشته و این سیاست خود خواسته حکایت از عدم توجه به درک منافع ملی و بخصوص سهامداران خرد دارد.
۱۴- هم اکنون ایجاد محدودیتها از قبیل قیمت گذاری محصولات، حتی به شاخص بورس هم سرایت نموده و مهمترین ویژگی بورس (نقدشوندگی) به دلیل نگرانی از نمود بیشتر افت شاخص، فدای تصمیمات ناصحیح بازار سرمایهای دولت در سالهای گذشته شده از جمله: انتشار بی حد و حصر اوراق بدهی که صرفا به دلیل فزونی گرفتن هزینههای جاری دولت در نظر گرفته شده و علیرغم نیمه تمام ماندن طرحهای دولت حداقل به مقدار ۶۰۰ همت؛ انتشار این اوراق هیچگونه اثری بر بهبود و یا سرمایه گذاری در زیرساختهای تولید کشور نداشته و ندارند. انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه در زمانی که برخلاف برنامه ششم توسعه در ۵ سال گذشته دولت همواره با کسری بودجه مواجه بوده است، چه دلیل قانع کنندهای دارد؟
۱۵- تخلفات، عدول از قانون و یا تخطی از مقررات سازمان بورس صرفا در مرجع شورای عالی بورس قابل طرح است که دبیر آن نیز رئیس سازمان بورس شناخت روشهای تحلیل در بورس است؟! چرا هیچ مرجع مستقل قانونی برای رسیدگی به تخلفات و یا تخطی از مقرراتِ سازمان بورس وجود ندارد؟
سایر نکات قابل بررسی و اصلاح در بازار سرمایه:
- باتوجه بــه پراکندگــی و عــدم تنقیــح قوانیــن و مقــررات بــه نظــر میرســد بایــد در پـی تدویـن و تصویـب قانـون جامـع پیشـگیری و مدیریـت تعـارض منافـع در بـازار اوراق بهـادار برآیــیم تــا زمینــۀ فســاد و تعــارض منافــع در ایــن عرصــه بــه حداقــل برســد و نیــز ســهامداران و شــرکتهای فعــال بــورس بــا دیــدی جامــع نســبت بــه موقعیتهــای تعــارض منافــع بــه فعالیــت در بــازارسهام اقــدام نماینــد. بــرای ایــن منظــور میتــوان اقــدام بــه تدویــن و تصویــب مقررات رفتــار حرفــهای سیاســتگذاران، مدیــران، کارکنــان و سایر نهادهای مالی نمود تــا موقعیتهــای تعــارض منافــع و اقدامـات متقابـل در آن پیش بینـی شـود. عـلاوه بـر ایـن بایـد تصمیم سـازان ایـن بـازار بـا شـفافیت بیشـتری اتخـاذ تصمیـم نماینـد تـا زمینـۀ نظـارت مـردم از طریــق رســانهها و مطبوعــات بــر ایــن عرصــه فراهــم شود و سوءاســتفاده از اختیــارات در نهــاد بـورس بـه حداقـل برسـد. در ایـن صـورت میتـوان بـه کاهـش چشـمگیر تعـارض منافـع و مدیریـت آن در بـازار اوراق بهــادار امیــدوار بــود کــه مقامــات تصمیم ســاز ایــن بــازار بـدون تعـارض منافـع بـه ایفاء وظیفـه بپردازنـد.
- چندگانگی در برخورد قانونی با نهادهای مالی تحت نظارت. بعضا مقرراتی شامل برخی نهادها نمیشود و سایر نهادها بالعکس بشدت مورد اعمال جرایم و تنبیهات انضباطی قرار میگیرند.
- زمینه فعالیت تخصصی در نهادهای مالی محدود به نهادهای تخصصی نیست. سبدگردانی، بازارگردانی، مشاوره سرمایه گذاری هریک فضای تخصصی خاص خود را دارد، اما در حال حاضر شاهدیم که یک نهاد مالی بتنهایی ارائه دهنده کلیه خدمات مالی در حوزههای مختلف است که تعارض منافع در این باره به طور محسوس نادیده گرفته میشود.
- رقابت ناسالم بین نهادهای دارای مجوز و فاقد مجوز و باز بودن حیطه فعالیت غیر مجاز به ترتیبی که نهادهای غیر مجاز بدون هیچگونه عذری براحتی به کار غیر حرفهایی خود ادامه میدهند و سازمان نیز از پیگیری تخلفات آنها گذشت نموده است.
- رفتارهای تفسیری و تبعیض آمیز با نهادهای مالی در اعمال شیوهنامههای صادره بخصوص در مورد بازارگردانان که تعدادی با حداکثر تمهیدات حمایت میشوند و برخی دیگر بشدت تحت فشار و سختگیری اند.
- نداشتن تعریف خاص از زمان منظور شده برای ایفای تکالیف سازمان در قبال نهادهای مالی و ناشران
- ضعف شدید در هنگام فرایندهای بررسی درخواست ناشران و نهادهای مالی و هدر دادن زمان لازم برای انجامدادن امور جاری
- تبعیض درباره اعطای مجوز به نهادهای مالی هم از حیث زمان اعلام نتیجه بررسیها و هم از حیث صدور اصل مجوز
- عدم رسیدگی به تخلف برخی نهادهای مالی نسبت به مقررات وضع شده از جمله احراز شرایط حداقل سرمایه
- طولانی بودن مراحل رسیدگی و اعطای مجوزهای داخلی اعم از افزایش سرمایه و یا اخذ مجوز
- مداخله در نظام بازار و نظارت بر شاخص و قیمت بخصوص در توقف و بازگشایی نمادها
- اعمال نظر شخصی درباره تعیین حجم لازم برای کشف قیمت نمادهایی که بازگشایی میشوند
- عدم تساوی در نحوه اعمال محدوده نوسان قیمت هنگام بازگشایی نمادها
- مداخلهها و اشارات شفاهی ناظران هنگام جریان عادی معاملات
- عدم شفافیت در اعطای انواع مجوز به نهادهای مالی
- رسیدگی سلیقهای و شخصی در برخی موارد در کارگروه رسیدگی به تخلفات و تبرئه برخی متخلفان و متخلف دانستن برخی دیگر در شرایط یکسان
- دستکاری سامانه معاملات به ترتیبی که برخی از مشتریان نسبت به سایرین دارای اولویت میگردند و یا محروم میشوند
- شناسایی استنباطی ناظر در مورد حجم معاملات هنگام بازگشایی و ابطال مواردی دیگر بهدلیل اثر ناخوشایند در شاخص که میتواند نهادمالی را با بدهکاری مشتری مواجه کند
- اظهار نظرهای مستقیم مسئولان سازمان بورس و شرکتهای بورس و فرابورس در خصوص وضعیت بورس و ترغیب به سرمایه گذاری در بازار سهام
- تغییر غیر قابل توجیه و بدون اطلاع رسانی در روند انتشار اطلاعات و آمارهای بورس به منظور ارایه تصویر مناسبتر از عملکرد شاخصها وقیمتها که میتواند ظاهری گمراه کننده داشته باشد
- دستکاری شاخصهای قیمت و کل و تغییر بیدلیل آن در برخی مقاطع به منظور تغییر روند تحلیل بازار به سوی دلخواه
- درگاه سنا (شبکه اطلاع رسانی زیر نظر سازمان بورس) اطلاعات هدفمند و تحریف شده و بعضا ساختگی ارایه میکند.
چهار موضوع مهم درباره اعمال محدودیت برای صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت:
- تحمیل و تکلیف به خرید اوراق دولتی با سود تعیین شده و معمولا ضعیفتر از بازدهی مورد انتظار واحد سرمایهگذار است که به دلیل پایین بودن سطح نقدشوندگی این اوراق امکان فروش و جایگزینی با سایر اوراقی که بازدهی بزرگتری دارند نخواهد داشت و بجز در تاریخ سررسید نمیتوان بر روی منابع اوراق به منظور تامین نقدینگی لازم برای بازپس دادن وجوه واحد سرمایهگذار حساب کرد؛ همچنین همواره خطرپذیری نکول اوراق بدهی نیز وجود دارد.
- سپردههای بانکی که بهصورت ضربدری در بانکهای تحت مدیریت صندوقهای با درآمد ثابت سپرده گذاری میشود، معمولا به دلیل کمبود نقدینگی بانکها عملا امکان برداشت پرحجم وجود ندارد و به نوعی در حسابهای دو طرف قفل میشود.
- سرمایه گذاری در سهام این صندوقها که از پایه و اساس با خطرپذیری ذینفعان آنها مغایر است، چنانچه به دلیل شناسایی زیان و کاهش ارزش انجام شود منجر به کاهش سود پیش بینی شده صندوق خواهد شد بنابراین جذابیت لازم را برای ماندگاری واحد سرمایهگذار از دست خواهد داد. نتیجه اینکه صندوقهای سرمایه گذاری بادرآمد ثابت در حجم فعلی که حدود ۵۰۰ همت است و بیش از ۷۵ درصد از منابع تحت اختیار مدیران سرمایه گذاری را شامل میشود، خطر بالقوهای است که با توجه به راهبرد فروش اوراق دولتی در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ و نیاز به جبران کسری بودجه و تامین نقدینگی لازم برای دولت، در حال حاضر خطرپذیری نقدشوندگی و کاهش سود پیش بینی شده صندوقهای سرمایه گذاری بادرآمد ثابت به طور جدی وجود دارد.
- لزوم اعتبار سنجی صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و اعلام عمومی برای آگاهی خطرپذیری سرمایهگذاران.
امید است با درایت واشراف جنابعالی این اشکالات هرچه زودتر برطرف شود و منبع مهم سرمایهگذاری مردمی از تهدید خارج و به فرصت تبدیل شود و کمک شایانی به پیشبرد اهداف سند دولت و شعار سال که بر محور تولید میگردد، صورت گیرد.
برای خدمات سئو سایت خود از نبض مارکتینگ مشاوره بگیرید.
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در افزایش میزان بازخورد دریافتی برای یک شغل آنلاین و وبسایت، بالا بردن رتبه وبسایت در نتایج گوگل و حفظ جایگاه خود است. این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است که بسیاری ازصاحبان کسبوکار با توجه به طولانی بودن فرایند سئو، برای حضور در صدر نتایج گوگل، سرویس گوگل ادوردز را انتخاب میکنند.
تبلیغات در گوگل ادز سرویس ارائه شده بهوسیله گوگل است و سیستم پرداختی آن به ازای هزینه کلیک و ورود کاربر به سایت است. در حقیقت با استفاده از این سرویس، درعوض هر کاربری که گوگل شناخت روشهای تحلیل در بورس وارد سایت شما میکند، باید هزینهای را به گوگل پرداخت کنید. برخی از مخاطبان نیز به مفید بودن تبلیغات در گوگل اعتقادی ندارند و معتقدند افزایش رتبه سایت بهحالت طبیعی با رعایت قواعد و قانون سئو، میتواند مفیدتر باشد.
منابع متعددی در حوزه آموزش سئو و بهینه سازی سایت و همینطور نکات مهم سئو در سایتهای مختلف منتشر شده است که هر یک از آنها تنها چند مورد از فاکتورهای موثر و ترفندهای سئو را بررسی کردهاند. شما میتوانید با ورود به نبض مارکتینگ یا تماس با افراد آن از تمام عوامل مهم و تاثیرگذار در فرایند سئو کردن و تقویت سایت آگاه شوید.
تخصص و تجربه نبض مارکتینگ در اجرای انواع سئو با آخرین اصول بهینهسازی
مهمترین ویژگی کسی که کارشناس سئو است، قابلیت برنامهریزی و تدوین استراتژی سایت است. باگذشت زمان شما باید با آشنایی با مشاغل مختلف و تحلیل رقیبان خود، آگاه شوید که چه تعداد کلیدواژهای برای هر سایت مطلوب میباشد و با چه برنامهریزی میتواند به موفقیت دست یابد. یکی از تفاوتهای اساسی یک کارشناس یا شرکت سئو توانایی بهکارگیری خلاقیت آن است. خلاقیتهایی نظیر لینکسازی چندلایه در فرایند سئو Off-page، تولید محتوای یونیک و کاربرپسند، بازاریابی محتوا برای تبدیل کاربر به مشتری و موارد دیگر.
باگذشت چندین سال و با مشورت با تعداد بسیاری از کارشناس سئو، با آزمونوخطا و کسب تجربه، به راهحل نهایی برای حرکت در مسیر سئو وب سایت دست یافتیم. در حال حاضر شما میتوانید بادقت بیشتری به اجرای فرایندهای سئو سایت خود بپردازید و مانند یک کارشناس سئو عمل نمایید.
بهینهسازی سایت بهصرف زمان و پول نیاز دارد. اگر بودجه کم و زمان بسیاری دارید، بدترین کاری که میتوانید انجام دهید، مشورت با مراکز ارائهدهنده خدمات سئوی کمتجربه و غیرحرفهای است. اگر به بهبود سئوی سایت خود علاقهمندید، ولی نمیتوانید از خدمات سئو مشاوران و مراکز عالیرتبه بهره ببرید، نگران نباشید.
ازآنجاییکه بخش قابلتوجهی از آموزشهای سئو بهصورت رایگان در فضای مجازی موجود و در دسترس است، با کمی تحقیق و البته تمرین بسیار، میتوانید یاد بگیرید که چطور وبسایت خود را سئو کنید؛ حداقل تا هنگامیکه بودجه کافی برای استفاده از خدمات مراکز حرفهای را به دست آورید.
همچنین شما میتوانید با ورود به نبض مارکتینگ و صرف هزینه کم و رایگان بهترین تسلط و نتیجه را در فرایند سئو داشته باشید. چراکه نبض مارکتینگ با مقرون بهصرفهترین قیمت سئو سایت و تجربه چند سالهاش، در این راه میتواند به شما کمک کند.
در صدر نتیجه جستجوهای گوگل با تیم سئو نبض مارکتینگ
افراد متخصص در زمینه سئو به مشاغل آنلاین و همینطور افراد کارفرما کمک میکنند تا بتوانند بهترین رتبه را در نتایج گوگل برای صفحه محصول و خدمات خود در وبسایت کسب نمایند؛ لذا، یک متخصص سئو، درباره بهترین روشها برای رسیدن به نتایج برتر، تحقیق و بررسی میکند تا به قاعدهای برسد که با کمک آن بتواند وبسایت شما را به صدر نتیجه جستجو گوگل برساند.
هدف اصلی یک شرکت سئو و افراد متخصص آن، افزایش میزان بازدید وبسایت با استفاده از کلمات کلیدی مناسب در هر حوزه، بهبود تجربه کاربر و در آخر تطبیق وبسایت با آخرین الگوریتمهای موتورهای جستجو برای رتبه گرفتن است. بااینحال جستجوگرها متغیر هستند و متخصصان سئو باید مدام از این تغییرات خبر داشته باشند.
متخصصان و سئوکاران حرفهای هم مانند هر فرد دیگری در بازار کار باید مهارتها و تخصصهایی داشته باشند؛ تکنیکها و روشهای سئو حرفهای، مجموعهای از فرایندهای مهندسی و رعایت الگوریتمها و قوانین موجود در گوگل است. این الگوریتمها به طور مداوم در حال تغییر هستند. اگر میخواهید خودتان سئو سایت کسبوکارتان را افزایش دهید، تنها کافی است در این حوزه آموزشهای لازم را دیده و بهصورت مداوم زمان خود را صرف سئو سایت کنید.
ولی اگر به هر علتی امکان یادگیری این روشها یا زمان کافی برای اجرای سئو ندارید، جای نگرانی نیست؛ زیرا افرادی هستند که بهعنوان مشاور سئو نبض مارکتینگ، سئو سایت شما را افزایش میدهند. نبض مارکتینگ با افراد متخصص و باتجربهای که دارد، به شما کمک میکند تا بهخوبی کسبوکار خود را رونق دهید.
بیش از 10 سال همکاری با بهترین کارآفرینهای ایرانی و خارجی
نبض مارکتینگ از سال ۱۳۹1 باهدف کمک به مشاغل و کسبوکارهای آنلاین و ایجاد پایه محکم برای مشاغل اینترنتی و آنلاین به وجود آمد. نبض مارکتینگ در طی سالهای گذشته با بهترین کارآفرینان و صاحبان برندهای مطرح همکاری داشته است که تمام نتایج بهدستآمده به علت زحمتهای بسیار افراد باتجربه و متخصص تیم بوده است.
از جمله دستاوردهای نبض مارکتینگ در این حرفه، داشتن بیش از 300 پروژه سئو، بیش از 15 هزار کلیدواژه در صفحه اول گوگل و سابقه فعالیت در بیش از 50 حوزه کسبوکاری میباشد.
همینطور نبض مارکتینگ، سابقه و تجربه بسیاری در راهاندازی کسبوکارهای نوپا در حوزههای مختلفی از Digital Marketing را دارد که امروزه هرکدام از آنها به شرکتهای موفقی در زمینههای طراحی سایت، بهینهسازی و سئو سایت، طراحی و برنامه نویسی اپلیکیشن و نرمافزار تبدیل شدهاند.
برای موفقیت و ترقی یافتن در هر راهی پس از مشخصشدن هدف، برنامهریزی و استمرار در آن، دارای اهمیت است. هیچ مارکتی در یک شب به برندی بزرگ تبدیل نمیشود. اگر شما هم علاقهمندید، فرصت را از دست ندهید! برای رسیدن به اهداف و رؤیاهایتان، برنامهریزی کنید و با گفتگو با افراد متخصص و مشاور در نبض مارکتینگ، رؤیای خود را به حقیقت تبدیل کنید.
برای آنکه محصول یا خدمت شما در نتایج اول گوگل دیده شود، به یک مشاور حرفه ای سئو نیازمندید. مشاوران نبض مارکتینگ با ارائه خدمات سئو سایت، مشاوره و آنالیز سئو سایت، یک برنامه اساسی برای بهینهسازی وبسایت شما ارائه خواهند داد. به این صورت، با انجام برنامههای او، سایت شما پس از بهینهسازی و بهبود، در رتبه های بالای گوگل قرار میگیرد. همین امر باعث میشود که جذب ورودی به سایت شما افزایش یابد و سبب کسب درآمد و سود بیشتر شما شود.
ما در نبض مارکتینگ به شما راهنماییها و برنامههای لازم را ارائه میدهیم. شما بدینوسیله میتوانید به بهترین شکل و با رعایت استانداردهای لازم، محتوای سایت خودتان را تکمیل کنید. همینطور آن را مرحلهبهمرحله طبق برنامهریزی مشخص برای دستیابی به بهترین نتیجه به کاربر نشان دهید و در مسیر پیشرفت و سودآوری قرار گیرید.
آژانس خلاقیت نبض مارکتینگ | Nabzemarketing
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
سیاسیون داخلی و شکستخوردگان انتخاباتی!
به گزارش بلاغ، با توجه به دروغ پردازی های گسترده و عجیب و غریب رسانه های ضدایرانی، قصد داریم در سلسه گزارش هایی به بررسی انگیزه های بازنشر این دروغ ها توسط برخی افراد و شخصیت ها بپردازیم. بی شک واکاوی این انگیزه ها به فهم دقیق تر موضوع و شناخت صحنه کمک خواهد کرد. اگرچه این تحلیل ها لزوما همه واقعیت نیست اما متناسب با سایر شواهد و اطلاعات انجام گرفته است و مقدمه ای است برای بحث های دقیق تر درباره این موضوعات!
رسانه های ضدانقلاب 43 سال در آرزوی براندازی
تقریبا در انگیزه رسانه های ضدانقلاب و ضدایرانی اختلاف نظری وجود ندارد. آنها بارها ثابت کرده اند که با انگیزه براندازی تاسیس شده اند و البته بطور مشخص در 10 سال گذشته پروژه تجزیه ایران را دنبال می کنند. تبدیل ایران به چند کشور کوچک، امکان زیر سلطه بردن آن را آسان تر خواهد کرد. اما بقیه افرادی که با این جریان ها همنوا می شوند چه انگیزه هایی دارند؟
در اولین گزارش از این سلسه گزارش ها به انگیزه سیاسیون داخلی و شکست خوردگان انتخاباتی می پردازیم:
افرادی که تا همین یکی دوسال پیش در قدرت بودند و به سبب ناکارآمدی هایشان توسط مردم کنار زده شدند، حالا فرصت را غنیمت شمرده اند بار دیگر با سناریوی جدید وارد میدان شوند.
در این سناریو افرادی که به دلایل مختلف شخصی و شناخت روشهای تحلیل در بورس عمومی، در این نظام آینده سیاسی برای خود قائل نیستند میدان داری می کنند و با حرمت شکنی و تکرار دروغ های ضد انقلاب تلاش می کنند زمینه را برای چانه زنی عناصر پشت پرده فراهم کنند. تحرکات افرادی مثل محمود صادقی، ابطحی و امثال پروانه سلحشوری ها را باید در این دسته تحلیل کرد. دانسته یا نادانسته فشار از پائین می آورند تا عقلای این جریان فرصت چانه زنی پیدا کنند. مساله این جریان کسب قدرت است. مردمسالاری، آزادی و بقیه شعارهای زیبا همگی ابزار این هدف هستند.
شهریورسال 92 به یاد بیاورید. افرادی که در فتنه 88 شدیدترین دروغها و تهمتها را علیه نظام به کار بردند و آن را نامشروع خواندند؛ 4 سال بعد در دولت حسن روحانی برای رای اعتماد گرفتن از مجلس چفیه به گردن انداختند و با ادبیات انقلابی رنگ عوض کردند.
برای اینها میزان حق و باطل حضور یا عدم حضورشان در قدرت است. روزگاری به سبک مارکسیست ها و سوسیالیست ها اندیشه های چپ گرایانه را تبلیغ می کردند و روزگاری با چرخش به راست طرفدار لیبرالیسم می شدند و فرهنگ و اقتصاد آزاد را دنبال کردند. زمانی از دیوار لانه جاسوسی بالا می روند و زمانی حافظ بی چون و چرای منافع آمریکا در ایران می شوند. زمانی از دخالت مستشاری ایران در عراق و سوریه وامصیبتها سر دادند و زمانی خواهان حمله به أفغانستان برای حمایت از مردم در مقابل طالبان شدند. همان افراد و همان چهره ها.
اگر در انتخابات شکست بخورند حتما تقلب شده یا شورای نگهبان دخالت کرده ولی اگر پیروز شوند از محبوبیت خودشان بوده. مرور رفتارهای آنها در 43 سال گذشته همین قدر متناقض بوده است.
دیدگاه شما