- یک تصویر یا پنداره درونی و شخصی ایجاد کنید
پنداره درونی یعنی یک تصویر روشن و واضح از این که می خواهید طی چند سال آینده کجا ایستاده باشید برای خودتان مشخص کنید و بدانید چرا می خواهید به این نقطه برسید .
اهمیت این موضوع این است که هدف شما مشخص می شود و وقتی هدف شما مشخص می شود ، حرکت شما جهت دار می شود و منجر به خروجی و کسب دستاورد می شود .
برای پیداکردن پنداره درونی تان باید موارد زیر را بررسی کنید
ایجاد یک نقشه و پنداره درونی شخصی
اصلاح کردن و بهینه سازی پنداره درونی و محدود کردن گزینه ها
هدف گذاری شخصی - مسیر گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری توسعه فردی خودتان را طراحی کنید
تا اینجا مقصد ما مشخص شده و می دانیم قرار است به کجا برویم و می توان گفت تصویر نسبتا روشن و دقیقی از آن در ذهن خود داریم .
اما چطور می خواهیم به این مقصد برسیم ؟ در این مرحله نباید رویایی فکر کنیم و باید واقع گرا باشیم .
در این مرحله حتی ممکن است ندانیم کدام مسیر برای ما مناسب است و بهتر است روی چه چیزی سرمایه گذاری کنیم ؟ در این صورت مطالعه بخش تحلیل برای هدف گذاری شخصی و آشنایی با برخی زمینه های توسعه فردی می تواند به ما کمک کند . - بهبود و پیشرفت مداوم و ادامه دار را تمرین کنید
برای گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری توسعه مهارت هایتان و یادگیری ، روش ها و تکنیک های مختلفی وجود دارد که باید برای بهبود ، آن ها را مداوم و ادامه دار انجام دهیم .
با استفاده از یادگیری مداوم می توانیم در زمینه مشخص مهارت ها و دانش خودمان را ارتقا دهیم و به مرحله تسلط روی موضوع برسیم . - پیشرفتتان را اندازه بگیرید و ثبت کنید
برای اینکه بتوانیم خودمان را ارزیابی کنیم باید بهتر است روند پیشرفتمان را در زمینه های مختلف ثبت کنیم . ثبت کردن روند پیشرفتمان به ما کمک می کند دید واقع گرایانه در مورد مسیری که طی می کنیم به دست آوریم .
ثبت کردن روند پیشرفتمان این دید را می دهد که در کدام زمینه ها نیاز به بهبود و توسعه بیشتر داریم و همین موضوع باعث می شود سراغ یادگیری مهارت های بیشتر برویم . - مرور ، ارزیابی و رفع اشکال های احتمالی برنامه رشد فردی
همانطور که گفتیم یادگیری ، یک فرایند یا به عبارتی یک چرخه است که ممکن است گاهی در برنامه ریزی های این چرخه مشکل بوجود آید . بنابرین در انتهای مسیر باید برنامه ریزی خود در توسعه فردی را مرور و ارزیابی کنیم .
نقشه راه برای توسعه زندگی فردی باید چگونه باشد
بهبود فردی یا همان توسعه فردی عبارت است از پرورش مهارت هایی که فرد را قادر می سازد اهدافش را در جهت شکوفایی حداکثر توانایی هایش انتخاب کند و برای تحقق آن ها برنامه ریزی کند و گام های عملی بردارد .
لازمه بهبود توسعه فردی مدیریت زمان ، انرژی و تمرکز است . هم چنین می توان گفت انسان در طول فرایند زندگی اش نیاز به توسعه فردی دارد .
منظور از توسعه یعنی کسب مهارتی که فعلا نداریم اما منظور از بهبود یعنی بهترکردن آن مهارتی که داریم .
توسعه فردی یک فرایند دائمی و همیشگی است ، به مقطع تحصیلی و سواد انسان ها ، سن و سال بستگی ندارد و هر کسی در هر جایگاه و سن و موقعیتی می تواند برای رشد فردی خودش سرمایه گذاری و تلاش کند .
تیپ شناسی نوین بر این باور است نمی توان برای همه افراد یک نسخه واحد برای رشد فردی تجویز کرد زیرا مسیر رشد هر کس با دیگری متفاوت است .
به همین دلیل ما در ابتدا باید اهدافمان را در زندگی شخصی مشخص کنیم و ببینیم می خواهیم به کجا برسیم و چه تصویری از آینده مان در ذهنمان داریم .
پس از هدف گذاری تلاش می کنیم مسیر شخصی رشد خودمان را پیدا کنیم و در واقع می توان گفت یک " تخمین " مناسب از مسیر منحصر به فردمان داشته باشیم .
حالا آنچه برای هرکسی می تواند متفاوت باشد این است که یکی دنبال موفقیت شغلی است ، یکی سعادت را جستجو می کند و یکی هم دنبال شادی است یا یکی دیگر خواهان رابطه عاطفی سازنده و دیگری عاشق این است که رشته پژوهشی و مطالعاتی خودش را بیابد و خودش را وقف آن کند .
جنبه های مختلف بهبود فردی و توسعه فردی
بهبود و توسعه را می توان به دو جنبه اصلی جسمی و ذهنی تقسیم بندی کرد اما جنبه های روحی و روانی نیز باید مورد توجه قرار گیرند . اما این گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری جنبه ها باید به طور تخصصی توسط روانشناسان و علمای دینی مورد بررسی قرار گیرند .
- بهبود و توسعه جسمی
بهبود و توسعه جسمی مربوط به سلامت و آمادگی جسمی است . که در این حوزه مواردی از قبیل سبک زندگی ، خواب و استراحت ، بیماری ها ، تغذیه و پیشگیری و درمان بیماری ها مورد بررسی قرار می گیرد .
با توجه به این که مشکل افراد عموما ناشی از عمل نکردن به توصیه های اولیه و بنیادین در حوزه سلامت و آمادگی جسمانی است .
حوزه های مربوط به توسعه ذهنی بسیار گسترده است که در ادامه مباحث مطرح در آن را نام می بریم .
- مدیریت زمان ، انرژی و تمرکز ( اولین گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری گام و اساسی ترین مرحله در توسعه فردی )
- مهارت های ارتباطی ، انگیزش و رهبری
- مهارت های دیجیتال
- عزت نفس و اعتماد به نفس
- مدیریت استرس ، افسردگی ، اضطراب و خشم
- مهارت های یادگیری ، مطالعه ، حل مساله ، خلاقیت و حافظه
- کنترل ذهن ، تفکر مثبت و خوش بینی
- مهارت های ارائه و سخنرانی
نقشه راه توسعه فردی
چطور می توانیم مسیر توسعه فردی مان را در زندگی شخصی طراحی و مدیریت کنیم ؟ ما در ادامه مقاله مسیرهای زیر را به شما پیشنهاد می دهیم .
- یک تصویر یا پنداره درونی و شخصی ایجاد کنید
پنداره درونی یعنی یک تصویر روشن و واضح از این که می خواهید طی چند سال آینده کجا ایستاده باشید برای خودتان مشخص کنید و بدانید چرا می خواهید به این نقطه برسید .
اهمیت این موضوع این است که هدف شما مشخص می شود و وقتی هدف شما مشخص می شود ، حرکت شما جهت دار می شود و منجر به خروجی و کسب دستاورد می شود .
برای پیداکردن پنداره درونی تان گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری باید موارد زیر را بررسی کنید
ایجاد یک نقشه و پنداره درونی شخصی
اصلاح کردن و بهینه سازی پنداره درونی و محدود کردن گزینه ها
هدف گذاری شخصی - مسیر توسعه فردی خودتان را طراحی کنید
تا اینجا مقصد ما مشخص شده و می دانیم قرار است به کجا برویم و می توان گفت تصویر نسبتا روشن و دقیقی از آن در ذهن خود داریم .
اما چطور می خواهیم به این مقصد برسیم ؟ در این مرحله نباید رویایی فکر کنیم و باید واقع گرا باشیم .
در این مرحله حتی ممکن است ندانیم کدام مسیر برای ما مناسب است و بهتر است روی چه چیزی سرمایه گذاری کنیم ؟ در این صورت مطالعه بخش تحلیل برای هدف گذاری شخصی و آشنایی با برخی زمینه های توسعه فردی می تواند به ما کمک کند . - بهبود و پیشرفت مداوم و ادامه دار را تمرین کنید
برای توسعه مهارت هایتان و یادگیری ، روش ها و تکنیک های مختلفی وجود دارد که باید برای بهبود ، آن ها را مداوم و ادامه دار انجام دهیم .
با استفاده از یادگیری مداوم می توانیم در زمینه مشخص مهارت ها و دانش خودمان را ارتقا دهیم و به مرحله تسلط روی موضوع برسیم . - پیشرفتتان را اندازه بگیرید و ثبت کنید
برای اینکه بتوانیم خودمان را ارزیابی کنیم باید بهتر است روند پیشرفتمان را در زمینه های مختلف ثبت کنیم . ثبت کردن روند پیشرفتمان به ما کمک می کند دید واقع گرایانه در مورد مسیری که طی می کنیم به دست آوریم .
ثبت کردن روند پیشرفتمان این دید را می دهد که در کدام زمینه ها نیاز به بهبود و توسعه بیشتر داریم و همین موضوع باعث می شود سراغ یادگیری مهارت های بیشتر برویم . - مرور ، ارزیابی و رفع اشکال های احتمالی برنامه رشد فردی
همانطور که گفتیم یادگیری ، یک فرایند یا به عبارتی یک چرخه است که ممکن است گاهی در برنامه ریزی های این چرخه مشکل بوجود آید . بنابرین در انتهای مسیر باید برنامه ریزی خود در توسعه فردی را مرور و ارزیابی کنیم .
چگونه می توان پروژه های رمزنگاری را ارزیابی کرد؟
قبل از تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری، سرمایه گذاران باید چندین فاکتور کلیدی و اصلی را مد نظر قرار دهند. داشتن یک چارچوب ارزیابی هم برای افرادی که به تازگی وارد پروژه های رمزنگاری جدید شده اند و هم برای افرادی که می خواهند سبد خود را گسترش دهند، مفید است. در این مقاله قصد داریم یک چارچوب گام به گام برای ارزیابی پروژه های رمزنگاری را توضیح دهیم.
چگونه می توان پروژه های رمزنگاری را ارزیابی کرد؟
سرمایه گذاران هنگام تجزیه و تحلیل یک پروژه رمزنگاری، باید بررسی کاملی از جنبه های مختلف پروژه را انجام دهند تا بتوانند یک تصمیم سرمایه گذاری آگاهانه بگیرند. در واقع آنها باید طی فرآیندی، ارزیابی پروژه های رمزنگاری را برای شروع یک سرمایه گذاری هوشمندانه انجام دهند. سرمایه گذاران برای این که دچار زیان مالی نشوند، باید از تصمیم گیری های احساسی دوری کنند و در عوض جنبه های زیر را در نظر داشته باشند:
1- پروژه سعی دارد چه مشکلی را حل کند؟
2- چگونه می تواند مشکلات را حل کند؟
3- چه کسانی پشت این پروژه هستند؟ و آیا آنها تجربه و تخصص لازم برای رسیدگی موثر به مشکل را دارند؟
4- آیا فناوری پشت پروژه سالم و امن است؟
نحوه تحقیق درباره یک پروژه رمزنگاری جدید
پلتفرم هایی مانند OK Jumpstart، بایننس لانچ پد و استارت آپ Gate.io به افراد برای پیدا کردن پروژه های رمزنگاری با کیفیت بالا جهت سرمایه گذاری کمک می کنند و به عنوان پلتفرم های عرضه اولیه صرافی (IEO)، فرصتهایی برای سرمایهگذاری در پروژههای بلاک چین میدهند. عرضه اولیه ارز دیجیتال (ICO) نیز برای پروژه های رمزنگاری به عنوان مکانیسم های جذب سرمایه عمل می کنند. البته ICO ها معمولاً از IEO پر ریسک ترند، زیرا ICO ها در وب سایت یک پروژه ارزهای دیجیتال میزبانی می شوند و باعث می شود آنها برای کلاهبرداران به یک بستر مناسب تری تبدیل شوند.
IEO ها نیز بر روی پلتفرم های صرافی راه اندازی می شوند و نسبت به ICO امنتر هستند، زیرا بیشتر استارت آپهایی که اقدام به ارسال پروژههای خود به این پلتفرمها میکنند، پیش از راه اندازی کردن فروش توکن خود، تحت یک فرآیند بررسی قرار میگیرند. البته سرمایه گذاران باید در این روش نیز تحقیقات مستقلی انجام دهند. سپس می توانند مناسب بودن یک پروژه برای سرمایه گذاری کردن بر روی آن را تعیین کنند و همچنین امکان سرمایه گذاری در بلندمدت روی آن را بررسی نمایند.
ارزیابی پروژه های رمزنگاری
برای ارزیابی پروژه های رمزنگاری، باید جنبه های اصلی پروژه را مورد بررسی قرار داد. ما در ادامه به بررسی این جنبه ها می پردازیم.
1- چشم انداز پروژه
برای ارزیابی پروژه های رمزنگاری، باید به این اطمینان دست پیدا کرد که پروژه دارای یک چشم انداز قوی و دست یافتنی است. افراد هنگام ارزیابی یک پروژه رمزنگاری، نباید فریب پروژههایی را بخورند که وعدههای زیادی میدهند در حالی که برای پشتیبانی از آن، برنامه یا پایه محکمی ندارند.
2- سابقه و تیم
تیم پروژه، یکی دیگر از عوامل مهم برای ارزیابی پروژه های رمزنگاری است، زیرا در نهایت اعضای تیم یک پروژه می توانند آن را به موفقیت برسانند و یا باعث شکست آن شوند. برای بررسی تیم یک پروژه باید به مواردی از جمله تجربه اعضای آن، منسجم بودن تیم، میزان سابقه و تخصص آنها در بازار کریپتو توجه کرد.
3- کیفیت وایت پیپر (white paper)
وایت پیپرها حاوی اطلاعات مفیدی از جمله چشم اندازها، توکنومیک و. در رابطه با پروژه های رمزنگار هستند. بنابراین بررسی کیفیت وایت پیپرها برای ارزیابی پروژه های رمزنگاری از اهمیت بالایی برخوردار است. به طوری که یک وایت پیپر باید به خوبی نوشته شده باشد و برای افراد به راحتی قابل درک باشد. وایت پیپرها باید به طور کاملا واضح در رابطه با مشکل یا چالشی که پروژه قصد برطرف کردن آن را دارد و راه حل های مربوط به حل مشکل، توضیحاتی را به افراد ارائه دهد. در صورتی که وایت پیپر مبهم و غیر قابل درک باشد، ممکن است برای سرمایه گذاری مناسب نباشد. می توان به جای مطالعه وایت پیپر پروژه ها، مقالات مربوط به آنها را که حجم کمتری دارند را مطالعه کرد.
4- بازار بالقوه و موارد استفاده
در نظر گرفتن بازار بالقوه یک پروژه، در فرآیند ارزیابی پروژه های رمزنگاری از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین باید بررسی کرد که آیا نیازی به راه حلی که پروژه ارائه می دهد، داریم یا خیر. برای مثال، در صورتی که یک پروژه بخواهد مشکلی را حل کند که اصلا وجود ندارد و یا توسط پروژه دیگری قبلا حل شده است، بعید است که این پروژه در فضای رمزنگاری تاثیری داشته باشد. موارد استفاده بالقوه یک پروژه نیز اهمیت زیادی دارد، به طوری که اگر پروژه ای بخواهد مشکلی را حل کند که فقط مربوط به گروه کوچکی از افراد جامعه باشد، پروژه بازار بسیار محدودی خواهد داشت.
5- توکنومیکس
Tokenomics (توکنومیکس) اشاره به مدل اقتصادی پروژه و نحوه استفاده از توکن در اکوسیستم دارد. برای مثال، در صورتی که از یک توکن فقط برای پرداخت استفاده شود، احتمالاً همراه با بازار، ارزش آن نیز در نوسان خواهد بود. همچنین در صورتی که یک توکن در تامین انرژی یک برنامه غیر متمرکز کاربرد داشته باشد، توکنومیک پیچیدهتر و ارزش پایدارتری دارد. درک توکنومیک یک پروژه قبل از سرمایه گذاری بر روی آن بسیار مهم است، زیرا در مورد ارزش بالقوه توکن، به افراد بینش خوبی می دهد.
6- پتانسیل رشد
پتانسیل رشد یک پروژه نشان دهنده احتمال افزایش ارزش پروژه در طول زمان می باشد و برای ارزیابی پروژه های رمزنگاری مورد توجه قرار می گیرد. به طوری که اگر پروژه ای یک تیم قوی، مدل توکنومیک قوی و یک نقشه راه کاملی داشته باشد، ارزش پروژه در طول زمان احتمال دارد که افزایش یابد. از آن جایی که عوامل تاثیر گذار متعددی بر پتانسیل رشد پروژه ها وجود دارد، تحقیق کامل یک پروژه قبل از سرمایه گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است.
7- محصول
محصول عبارت است از راه حل واقعی ارائه شده از سوی پروژه که حتما باید بتواند مشکل واقعی را حل کند تا به عنوان محصول ارزشمند شناخته شود. برای مثال اتریوم برای پشتیبانی از قراردادهای هوشمند پشتیبانی ساخته شد و باعث گسترش قابلیتهای فناوری بلاک چین شد.
8- کشش جامعه
سطح مشارکت و علاقه ای که یک پروژه توانسته در جامعه خود ایجاد کند، کشش جامعه را نشان می دهد و در ارزیابی پروژه های رمزنگاری نقش مهمی دارد. با مشاهده تعداد مشترکین وبلاگ، دنبال کنندگان رسانه های اجتماعی و پست های انجمن، می توان میزان کشش جامعه را سنجید. احتمال موفقیت پروژه زمانی بیشتر می شود که جامعه فعال تر باشد. البته کیفیت جامعه مهم تر از کمیت آن است. یعنی اگر پروژه ای دارای تعداد کمی فالوور رسانههای اجتماعی باشد، اما میزان فعالیت آنها زیاد باشد، نسبت به پروژهای با تعداد فالوورهای زیاد، اما کاربران فعال بسیار کم، از قدرت بیشتری برخوردار است.
9- ارزش بازار
ارزش بازار به ارزش کل تمام توکن هایی گفته می شود که استخراج شده اند و برای سنجش اندازه کلی یک پروژه مناسب است. ارزش بازار می تواند در مورد کریپتوهای استخراج نشده، به ارزش کل سهام یک شرکت اشاره کند. با توجه به نوسانی بودن کریپتو، ارزش بازار برای ثبات دارایی ها نشانگر خوبی است. ارزهای دیجیتالی که دارای ارزش بازار بزرگتری هستند، می توانند پایداری بیشتری را نسبت گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری به ارزهای دیجیتالی با ارزش بازار کمتر، داشته باشند. بنابراین ارزش بازار نیز در ارزیابی پروژه های رمزنگاری مورد توجه قرار می گیرد.
10- پلتفرم
فناوری های زیربنایی که بر روی آنها پروژه های رمزنگاری ساخته شده اند، به عنوان پلتفرم شناخته شده اند. برای مثال ارز دیجیتال اتریوم مبتنی بر بلاک چین اتریوم و ارز دیجیتال BNB مبتنی بر زنجیره هوشمند بایننس می باشد. افراد باید پلتفرم ها را بر اساس نیازهای خود انتخاب کنند و بدانند که هر پلتفرم دارای مزایا و معایب خاص خود است. برای مثال، محبوب ترین پلتفرم برای ساخت برنامه های غیر متمرکز، اتریوم است و برای ارائه عملکرد بالا و هزینه های پایین، نیز BSC طراحی شده است.
11- شفافیت
سطح اطلاعاتی که توسط تیم پروژه رمزنگاری در اختیار جامعه قرار می گیرد، شفافیت را نشان می دهد. تیم های شفاف با جامعه خود به طور منظم در ارتباط هستند و پیشرفت پروژه را به روز می کند. در حالی که تیم های غیر شفاف، اطلاعات را در اختیار جامعه خود قرار نمی دهند. بهتر است افراد در پروژه های شفاف سرمایه گذاری کنند، زیرا شفافیت نشان دهنده اعتماد تیم به پروژه می باشد. همچنین کاربران را از خطرات کلاهبرداری های مختلف حفظ می کند. بنابراین بررسی شفافیت یک پروژه در طی فرآیند ارزیابی پروژه های رمزنگاری نقش موثری دارد.
12- نقشه راه
نقشه راه باید ترسیم کننده طرح کسب و کار یک پروژه باشد و به افراد درباره نحوه برنامه ریزی تیم برای اجرای چشم انداز، بینش خوبی بدهد. نقشه راه باید، کاملاً واقع بینانه و اندیشیده شده باشد و برای نشان دادن وضعیت فعلی خود، به طور مرتب به روز شود. در صورتی که یک نقشه راه غیر واقعی و یا قدیمی باشد، پروژه مربوطه احتمالاً موفق نخواهد شد.
نقشه راه یا Roadmap ارز دیجیتال چیست و چه اهمیتی دارد؟
بسیاری از فناوری ها در دهه گذشته ظهور کرده اند، اما هیچ کدام مانند بلاک چین از چنین قابلیت ها و محبوبیتی برخوردار نیستند. هیاهوی پیرامون فناوری بلاک چین به تدریج شکل گرفته است زیرا توانایی تغییر در هر نوع سیستم معاملاتی را دارد. اگر به تازگی وارد بازار ارز های دیجیتال شده اید قطعا اصطلاح نقشه راه یا Roadmap را شنیده اید و می دانید که برای یک سرمایه گذاری مطمئن باید اهداف یک پروژه را در نظر بگیرید. در این مقاله قصد داریم به بررسی مفهوم Roadmap بپردازیم و دریابیم که چه مزایا و ویژگی هایی دارد.
نقشه راه یا Roadmap چیست؟
ارزهای رمزپایه یک صنعت جوان و هیجان انگیز است که سر و صدای زیادی در اطراف آن وجود دارد. هر روز توکن ها و کوین های جدیدی ایجاد می شوند که برخی هدفمند و ارزشمند و برخی دیگر صرفا برای شوخی و جلب توجه راه انداری می شوند.
❓ در چنین بازاری چگونه ارزش دارایی ها را تشخیص دهیم؟ یکی از روش های این کار بررسی نقشه راه یک رمز ارز است.
نقشه راه یک روش برنامه ریزی تجاری است که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت یک پروژه خاص را در یک بازه زمانی مشخص می کند. برای یک ارز در حال ظهور یا یک شرکت نوپا ، رود مپ باید اهداف و ایده های پروژه را در آینده بیان کند.
Roadmap یک چشم انداز استراتژیک برای تمرکز تیم توسعه دهنده و ارائه مراحل مشخص برای راه اندازی یک توکن و یا ارز دیجیتال محسوب می شود. از طرفی بر اساس ساختار نهایی، حس اولویت بندی را در تیم مورد نظر ایجاد می کند و به عنوان معیاری برای سرعت بخشیدن و موفقیت پروژه در حال تحول به شمار می رود.
نقشه راه میتواند منبع بزرگی برای اعتبار پروژه در حال راه اندازی باشد و مطالعه آن یک گام مهم برای گسترش دانش شما در صنعت بلاک چین و تغییراتی است که در حال وقوع می باشد.
نقشه راه یکی از موثر ترین ابزارها برای بررسی جزئیات ریز و جلوگیری از هرج و مرج است و به شما این امکان را میدهد تا تمام اتفاقاتی که در میان تیم و پروژه مورد نظر می افتد، به راحتی کنترل کنید.
سرمایه گذاران با استفاده از رود مپ می توانند نگرشی در مورد جهات مختلف پروژه داشته باشند که این امر کمک بسزایی در تصمیم گیری آنها برای خرید یک ارز رمزنگاری شده می کند.
چرا یک ارز باید نقشه راه داشته باشد؟
نقشه های راه برای جذب سرمایه گذاران و مشتریان بالقوه ایجاد شده است و باعث ایجاد سر و صدا و هیجان در مورد رشد احتمالی یک ارز دیجیتال می شود.
به طور کلی Roadmap یک دیدگاه بصری کلی از آینده پروژه می دهد که به کل سازمان کمک می کند تا برای معرفی برنامه های پیش رو و قدرت روند یک پروژه، اولویت بندی و برنامه ریزی داشته باشند.
بنابراین هر چه نقشه راه تیم پشتیبانی و توسعه یک پروژه فراگیرتر باشد، هنگام راه اندازی و معرفی از هماهنگی و حمایت سازمانی بیشتری برخوردار خواهد بود.
یک نقشه راه بیانگر چه چیزی است؟
در حالت ایده آل، یک رود مپ خوب باید شامل استراتژیک ها و اطلاعات زیر باشد:
🔸 تعیین اهداف و استراتژی مورد نیاز . این پارامتر مشخص می کند که بنیاد راه اندازی پروژه برای توسعه و پیشرفت آن از چه استراتژی استفاده می کنند و چه اهدافی دارند.
🔸 منابع مورد نیاز . این پارامتر بیانگر نحوه دستیابی یک تیم به این اهداف و منابع مورد نیاز است.
🔸 برآورد بازه زمانی . با استفاده از ابزار نقشه راه مناسب، انعطاف پذیری برای تعیین بازه زمانی و برآورد تاریخ تحویل پروژه دقیق تر خواهد بود.
🔸 همکاری و وابستگی با تیم های دیگر . در این ویژگی مشخص می شود که با تعیین چه اهدافی تصمیم دارند با تیم های دیگر همکاری داشته باشند.
چرا نقشه راه اهمیت دارد؟
همانطور که در بخش های بالا ذکر شد مطالعه Roadmap از اهمیت بسزایی برخوردار است بنابراین در این بخش دلایل ان را بیان می کنیم:
⭐️ رضایت و توافق عمومی . نقشه های راه می تواند منبع شفاف مورد نیاز برای پیشبرد تصمیم گیری در مورد استراتژی را ایجاد کند. این امر شامل اهداف بلند مدت یا وظایف روزانه می شود.
⭐️ ارتباط بهتر . Roadmap با ایجاد یک گفتگوی مداوم در مورد استراتژی و اهداف، ارتباط بین تیم ها و مردم عادی را ارتقا و بهبود می بخشد. بدین ترتیب منجر می شود افراد زیادی در آن پروژه سرمایه گذاری کنند.
⭐️ شفاف سازی آینده پروژه . جنبه بصری رود مپ ارتباطات خروجی ها، زمان بندی ها، پروژه ها و ابتکارات را در یک سازمان آسان می کند. در این راستا سرمایه داران به راحتی می توانند آینده یک پروژه را پیش بینی کنند.
⭐️ هماهنگی اعضای تیم . نقشه راه می تواند کلید ایجاد هماهنگی بین تیم توسعه دهنده، اهداف یک پروژه و راه اندازی آن باشد.
⭐️ به روز رسانی و تغییرات . هنگام تجزیه و تحلیل ویژگی های یک توکن یا ارز نوپا، باید از هرگونه تغییر یا به روزرسانی که ممکن است از زمان انتشار اولین نقشه راه ایجاد شده یا در حال انجام است، کاملاً آگاه باشید. این اطلاعات می تواند سرمایه گذاری شما را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین بررسی آن مهم است.
ویژگی های نقشه راه یا Roadmap
نحوه ایجاد رود مپ و مواردی که باید در آن گنجانده شود بستگی به اهداف یک پروژه دارد. اما به طور کلی، مجموعه ای از عناصر و ویژگی های اساسی وجود دارد که برای همه Roadmap ها کاربرد دارد که در ادامه به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت.
انعطاف پذیری
اگر می خواهید در اجرای فرآیند ایجاد یک Roadmap در راه اندازی پروژه خود موفق باشید، باید آنها را به عنوان ابزارهای انعطاف پذیر در نظر بگیرید. تعیین استراتژی می تواند پیچیده، مبهم و نامشخص باشد. بنابراین شما به انعطاف پذیرترین ابزار نقشه برداری نیاز دارید که بتواند با آن واقعیت سازگار شود. به زبان ساده برنامه ریزی های شما برای پروژه باید انعطاف پذیر باشد و هرگونه مشکل یا چالش های احتمالی را در نظر بگیرد.
مشارکت تیمی
در مراحل اولیه برنامه ریزی نقشه راه، تیم توسعه دهنده باید به اعتراضات و نگرانی های یکدیگر گوش دهند و در مورد آنها استدلال داشته باشند. نظر اعضای تیم می تواند به دقیق بودن Roadmap و اطمینان از زمان بندی و واقع گرایی آن کمک کند.
زیبایی ساختاری
طراحی خوب یک Roadmap یا نقشه راه ارتباط مستقیمی با شفافیت مطالب مربوطه دارد. سرمایه گذار باید با مشاهده Roadmap در زمان کوتاهی با کلیت پروژه آشنا شود.
جزئیات نقشه راه
مواردی مانند تاریخ ها و مراحل مهم میتواند تصویری خطی را ایجاد کند تا همه چیز برای سرمایه گذاران و طرفداران یک پروژه شفاف باشد و به راحتی بتوانند پیگیری کنند.
استفاده از طیف رنگی مناسب
در یک نقشه راه خوب باید از انواع رنگ ها برای بیان اهداف و ایجاد روابط بین موارد موجود در آن استفاده شده باشد تا بحث جلوه های بصری را نیز پوشش دهد.
آیا تمام پروژه های دیجیتالی دارای نقشه راه هستند؟
خیر، همه پروژه های ارز های رمز پایه دارای رود مپ نیستند. به همین ترتیب، هر ارز دیجیتالی به محبوبیت نمیرسد و پس از مدتی از این عرصه خارج می شود. ارزش بسیاری از ارزهای رمزنگاری شده در خود شبکه نهفته است و پیش بینی رشد شبکه دشوار می باشد، اما اغلب پروژه های ارزهای رمزپایه را می بینید که تاریخ انتشار آنها معمولاً نقشه راه ذکر شده است.
جمع بندی
هر رمز ارزی برنامه های توسعه و نقشه راه متفاوتی دارد، به عنوان یک سرمایه گذار ضروری است که نقشه راه و وایت پیپر (whitepaper) را برای هر دارایی در ارزهای رمزنگاری شده مطالعه کنید. زیرا مشاهده Roadmap و وایت پیپر آن می تواند در تشخیص پروژه های بی پشتوانه و حتی در برخی از موارد جعلی و کلاهبرداری به شما کمک کند.
نقشه راه پیاده سازی موفق استراتژی هوش تجاری در سازمان
میدانیم که کسب و کارها همواره به هوش تجاری (BI) نیاز دارند. طی ۵ سال گذشته، کلان دادهها و هوش تجاری چیزی فراتر از مولفههائی برای زنجیرهی دانش داده بودهاند. بدون بینش واقعی از دادهها، کسب و کارها همچنان واکنش نامناسب نشان داده، فرصتهای رشد استراتژیک را از دست میدهند و رقابت را از راه نادرست پیش خواهند برد. آنها همچنین از گزینههای صرفه جویی در هزینه استفاده نمیکنند و درنتیجه، از رضایت مشتری اطمینان ندارند.
در پاسخ به این نیاز روزافزون به تجزیه و تحلیل دادهها، نرم افزارهای هوش تجاری بازار را فرا گرفتهاند. با مزایای بیشمار و هزینههای عدم رشد هوش تجاری خوب، آسان است که بخواهیم به سرعت یک راه حل را اتخاذ کنیم. برای موفقیت در این مسیر، شما به یک استراتژی هوش تجاری و نقشه راه نیاز دارید.
در این مقاله قصد داریم با ۱۱ گام موثر در رسیدن به موفقیت به همراه استراتژیهای هوش تجاری، یک گام جلوتر برداریم. این مراحل برای کسب و کارها در هر اندازه، ضروری است تا بتوانند به دنبال راه اندازی و مدیریت موفقیت آمیز استراتژی هوش تجاری خود باشند.
استراتژی هوش تجاری چیست؟
استراتژی هوش تجاری به کلیه مراحلی که شما برای اجرای هوش تجاری در شرکت خود در نظر دارید، اشاره میکند. این کار تا رسیدن به درک عمیق در فرآیند هوش تجاری، تعریف ذینفعان و بازیکنان اصلی، ارزیابی وضعیت، تعریف اهداف و یافتن شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) که به شما کمک میکند تا تلاش خود را برای رسیدن به این اهداف اندازهگیری کنید، ادامه خواهد داشت.
شما استراتژی خود را از نظر چشمانداز، وسعت سازمان، فرایندها، معماری و راه حلها تعریف میکنید و سپس نقشهای را براساس ارزیابی، اولویت و امکان سنجی ترسیم مینمائید. البته پیاده سازی هوش تجاری کار سادهای نیست، زیرا به آماده سازی زیادی نیاز دارد.
تنظیم درست این مسیر، بازیکنان مختلفی را جمع میکند و هزینههایی را به دنبال دارد. اما این مهم پاداشها را تا حد زیادی از هزینههای مصرف شده، بیشتر خواهد کرد و به خوبی میدانیم که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) هوش تجاری واقعی است. حتی اگر کمی کردن آن کمی دشوار باشد. هزینههای عدم اجرای آن خصوصا در دراز مدت خسارت بیشتری دارد.
چرا استفاده از هوش تجاری مهم است؟
استفاده از هوش تجاری مهم است. اما نحوه انجام آن نیز به همان اندازه اهمیت دارد. به همین دلیل است که داشتن یک استراتژی هوش تجاری بسیار ضروری خواهد بود. هیچ دریانوردی هرگز کشتی خود را بدون نقشه، تلسکوپ و قطب نما در دریا نیانداخته است. به استراتژی خود فکر کنید. با تعریف مراحل نقشه راه هوش تجاری، دنبال کردن اهداف خود به عنوان قطب نما برای ماندن در مسیر درست و سرمایه گذاری با استفاده از ابزارهای مناسب، دیدی عمیق نسبت به دادههای خود پیدا کرده و آنها را درک خواهید کرد.
به بیان دیگر
اطلاعاتی که کسب و کار جمع آوری میکند با بینشهای ارزشمندی همراه شده است که به آن کمک میکند تا عملکرد خود را بسنجد، مشتریان را درک کند و مزایای رقابتی را شناسایی نماید. یک استراتژی درست به راه حل شما جهت و هدف میدهد. هوش تجاری بدون استراتژی ممکن است برخی از بینشها را به شما ارائه دهد اما شما را به جایی که میخواهید بروید، نمیرساند.
داشتن استراتژی هوش تجاری قبل از پیاده سازی به شما امکان میدهد منطبق با نیازهای خود، در حرکت باشید. همچنین روند تصمیم گیری را که معمولا هدف شماره یک هوش تجاری است، تسهیل و ساده میکند.
۱۱ مرحله در نقشه راه هوش تجاری
۱- با چشمان کاملا باز وارد مراحل کار شوید.
هنگامی که شما راه حل هوشمندی برای کسب و کار دارید، شناسایی روندها، دامها و فرصتها در ابتدای کار آسان است. اما اجرای راه حل مناسب همیشه آسان نیست. در حقیقت، معمولا اینگونه نمیباشد. ما در اینجا صادقانه خواهیم گفت، حتی بهترین نرم افزارها نیز برای به حداکثر رساندن پتانسیل خود، به برخی از کارهای سنگین احتیاج دارند.
اگر با طرز فکر صحیح وارد شوید، آماده خواهید بود تا به مواردی مانند مشکلات پیچیده در مدیریت دادهها، مدیریت تغییرات، کاهش حمایت مالی، عدم تمایل به فناوری اطلاعات و چالشهای پذیرش کاربر بپردازید. یادآوری نقاط درد ضروری برای ذینفعان و خودتان، این روند را تشویق میکند.
۲- تعیین اهداف ذینفعان
احتمال اینکه همه افراد در سازمان شما از افزایش دسترسی به دادهها و بینش درست بهره مند شوند، بسیار زیاد است. این بدان معنا نیست که همه آنها ذینفعان اصلی هستند. در همان ابتدای کار، باید تعیین کنید که ذینفعان اصلی شما چه کسانی هستند. سپس بدانید که آنها به چه چیزی نیاز دارند. زیرا حمایت مالی به صورت اجرایی، کاملا واضح و واجب، یک ضرورت است.
البته جمع آوری و تنظیم زودهنگام انتظارات تیم اجرایی نیز از اهمیت بالائی برخوردار است. سپس از تیم اجرایی عبور کنید. آنها اغلب دانش افراد حاضر در خط مقدم را ندارند. نقاط درد و شاخصهای کلیدی عملکرد را در سازمان جمع آوری و اولویتبندی کنید. ممکن است همه آنها به عرضه اولیه نرسند، اما بهتر است شما کار خود را درست شروع کرده باشید.
۳- اسپانسر را انتخاب کنید.
در حالی که استراتژی هوش تجاری باید شامل چندین ذینفع باشد، داشتن حامی مالی برای پیاده سازی این امر ضروری است. ممکن است جایگذاری مدیر اطلاعات (CIO) یا مدیر فنی (CTO) وسوسه انگیز باشد. اما این معمولا بهترین روش نیست. این برنامه باید توسط یک مدیر اجرایی پشتیبانی شود. این فرد مسئولیت سطوح پایین سازمان، تصویریسازی گسترده از استراتژی و اهداف سازمان را به عهده دارد و میداند که چگونه مأموریت شرکت را به KPI متمرکز بر کل آن سازمان، هدایت نماید.
نتیجه سخن
قدرتی که استراتژی قوی هوش تجاری (اگر به درستی انجام شود) میتواند برای کسب و کار شما به همراه داشته باشد، بسیار جذاب است. با توجه به ۱۱ مرحلهای که در این مقاله ذکر شد، ترسیم نقشه راه هوش تجاری کسب و کار ممکن است کمی دلهرهآور به نظر برسد. اما بدون آنها شما حتما یک دردسر بزرگتر خواهید داشت.
گام های اساسی اسکیل کردن کسب و کار
از اینکه تصمیم گرفتهاید تا کسب و کار خود را اسکیل کنید؛ به شما تبریک می گوییم. اما لازم است برای چالش بعدی آماده شوید اینکه چگونه کسب و کار خود را برای رشد توسعه دهید. حتی اگر دیوانه وار موفق به فروش گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری شوید، خیلی زود با مشکل دیگری روبرو خواهید شد: شما باید بتوانید محصولات و خدمات خود را به همه مشتریان جدید نیز ارائه کنید.
قابلیت رشد کسب و کار و ورود آن به مرحله اسکیل آپ، به ظرفیت و قابلیت کسب و کار مربوط است. آیا کسب و کار شما توانایی رشد دارد؟ آیا سیستم ها، زیرساختها و تیم کسب و کار شما قادر به رشد هستند؟
اگر رشد سبب شود که شرکت شما به دلیل سردرگمی، سفارشهای از دست رفته، کارکنان نامناسب، ارتباطات نادرست، تولید یا ظرفیت ارسال ناکافی دچار مشکل شود، شما با مشتریان ناراضی مواجه خواهید شد. فرایندهای مناسب شرکت شما برای زمانی که کوچک بود، اکنون که ربزرگتر شده است مانع از حرکت سریع شما میشوند. یا باید اصلاحشان کنید یا با همان فرآیندها ناامیدانه برای بقاء تلاش کنید.
توسعه و اسکیل کردن کسب و کار به این معنا است که زمینهای را برای رشد و پشتیبانی از شرکت در حین رشد ایجاد کنید. یعنی بدون هیچ مانعی بتوانید رشد کنید. این امر مستلزم برنامه ریزی، بودجه کافی، شرکا، سیستم ها، کارکنان، فرایندها و فناوری های مناسب است.
در ادامه به بیان پنج گام اساسی برای اسکیل کردن کسب و کار می پردازیم:
گام اول در اسکیل کردن کسب و کار : ارزیابی و برنامه ریزی
به فرایند اسکیل کسب و کار خود نگاهی دقیق داشته باشید و بررسی کنید که آیا شما آمادگی گام های اساسی نقشه راه سرمایه گذاری رشد را دارید؟! تنها زمانی متوجه می شود که چه کاری را باید به گونه دیگر انجام دهید که جایگاه فعلی کسب و کار خود را به خوبی ارزیابی کرده باشید.
کاری را که باید برای افزایش فروش انجام دهید، برنامه ریزی است. تصور کنید طی یک شب میزان سفارشهای کسب و کارتان دو یا سه برابر شود. آیا کسب و کار شما افراد و سیستم هایی را برای مدیریت این سفارش های جدید، بدون داشتن مشکل و سردرگمی دارد؟ اینجاست که یک برنامه خوب ضروری است.
در این حالت بهترین نوع برنامه ریزی بر اساس پیش بینی های دقیق میزان رشد فروش، تقسیمبندی براساس تعداد مشتریان جدید، سفارش ها و درآمدهایی است که به دنبال کسب آنها هستید. صفحۀ گستردهای را در نظر بگیرید که در آن اعداد بر اساس ماه تقسیم بندی میشوند. هر چه جزئیات بیشتری را در اختیار داشته باشید، برنامۀ رشد فروش شما واقعبینانه تر خواهد بود.
سپس براساس افزودن فناوری، افراد، زیرساخت ها و سیستم ها جهت مدیریت تمام این سفارش های فروش جدید پیش بینی مشابهی را نیز برای هزینه ها انجام دهید. به تمام گزینه های موجود در صورت سود و زیان خود نگاه کنید تا متوجه شوید که چه چیزهایی را باید تغییر دهید. هزینه ها افزایش خواهند یافت و این شما هستید که تعیین کنید کجا و چگونه افزایش پیدا کنند. دوباره، یک صفحه گستردۀ هزینه را در نظر بگیرید که هزینه های مورد نیاز بر اساس پیش بینی های شما در رابطه با فروش در آن تقسیم بندی و مشخص شده است.
سعی کنید به همه چیز فکر کنید. برای ارائه برآورد هزینه ای مناسب باید سخت فکر و تحقیق کنید انجام این کار منجر به بهبود برنامه شما می شود.
دیدگاه شما