مطالعه این مقاله را به شما پیشنهاد می کنیم: شکست قیمت چیست؟
کانال قیمتی چیست؟ معرفی کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
اگر رویای شما تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای در بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس است، باید اصول و قوانین ساده ای را دنبال کنید. به عنوان مثال باید به دنبال یادگیری تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس وروانشناسی بازار فارکس باشید.
همانطور که می دانید تحلیل تکنیکال، هنر خواندن و تفسیر نمودار ها است. به بیانی دیگر تحلیل تکنیکال، هنر مطالعه رفتار گذشته مارکت به منظور پیش بینی آینده حرکت های قیمت است. تحلیل تکنیکال پر است از ابزارهای کوچک، بزرگ، ساده و پیچیده.
یکی از این ابزارهای ساده ولی بسیار کارآمد، کانال قیمت یا Price Channel است. بسیاری از تریدرهای حرفه ای به شما می گویند که تشخیص روند در مارکت، کلید موفقیت شما است. جمله معروفی در بازارهای مالی وجود دارد که می گوید: روند دوست شما است. این بدین معنی است که وقتی شما روندی را پیدا کنید، کافی است پوزیشن تان را در جهت روند باز کرده و شروع به کسب سود کنید.
اجازه دهید با مثالی این موضوع را برای شما شفاف تر کنیم. تصور کنید که شما می خواهید در یک رودخانه شنا کنید. آیا شنا کردن در جهتی که آب می رود آسان تر است یا شنا استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ کردن در جهت مخالف آب؟ ترید کردن در جهت روند و با روند نیز، شما را زودتر به مقصدتان می رساند.
هدف ما از نوشتن این مقاله این است که به شما آموزش دهیم کانال قیمت چیست، اهمیت و مزایای کانال ها در پرایش اکشن، انواع کانال ها، چطور کانال قیمتی را شناسایی کنیم، استراتژی ترید با کانال قیمتی و نتیجه گیری.
کانال قیمت چیست؟
همانطور که پیشتر برای شما توضیح دادیم، کانال قیمت یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است. در حقیقت می توان گفت که کانال قیمت، شکل دیگری از خط روند است. بعضی اوقات قیمت یک دارایی یا یک کالا، بین دو خط موازی (یکی خط روند اصلی و دیگری خط کانال) محدود می شود، در اینگونه مواقع می توان گفت یک کانال قیمتی ایجاد شده است. به زبان ساده تر، کانال قیمتی محدوده ای درون قیمت است که به صورت بالا و پایین یا عقب و جلو، در یک مسیر مشخص نوسان می کند.
هدف از ترسیم و تشخیص کانال قیمتی، پیدا کردن جهت و مومنتوم قیمت و روند مارکت است. کانال قیمتی انواع مختلفی دارد و یکی از استراتژی های بسیار سودآور در بازارهای مالی است.
اهمیت و مزایای کانال ها در پرایس اکشن
کانال های قیمتی در بازارهای مالی مخصوصا در مارکت فارکس، بسیار با اهمیت هستند. هدف اصلی تمام تریدرهای حرفه ای این استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ است که سودهایشان را بیشتر و ضررهایشان را به حداقل برسانند. معامله گران برای این منظور، به ابزارها یا استراتژی های خاصی نیاز دارند.
یکی از این ابزارهای بسیار قدرتمند، کانال های قیمتی است. کانال های قیمتی معیار سنجش مومنتوم هستند و مسیر و جهت روند را به شما نشان می دهند. به عنوان مثال، اگر کانال قیمتی در یک دوره خاص به سمت بالا حرکت کند، به طور حتم می گوییم که این یک مارکت صعودی است و بالعکس.
از دیگر مزایای کانال های قیمتی این است که به تریدرها سطوح حمایت و مقاومت، نقطه ورود و نقطه خروج را نشان می دهند. ولی اگر فقط قرار باشد به یکی از دلایل اهمیت این کانال ها بپردازیم، باید به استراتژی شکست قیمت یا Breakout اشاره کنیم که کمی جلوتر، کامل به آن خواهیم پرداخت.
مطالعه این مقاله را به شما پیشنهاد می کنیم: شکست قیمت چیست؟
انواع کانال ها
سه نوع کانال قیمتی وجود دارد که شناخت آنها به شما کمک های شایانی خواهد کرد: کانال صعودی، کانال نزولی و کانال افقی. برخی تریدرها به کانال صعودی، کانال بالارونده و به کانال نزولی، کانال پایین رونده نیز می گویند.
کانال صعودی
کانال صعودی یکی از انواع الگوهای درون چارت ها است که در میان دو خط روند، بالا و پایین قیمت شکل می گیرد و نقش سطوح مقاوت و حمایت را بازی می کند. این دو خط صعودی، یکی به عنوان خط حمایت (خط پایینی یا اولین خطی که حکم خط روند دارد) و دیگری به عنوان خط مقاومت (منظور خط بالایی یا خط کانال) عمل می کند.
هر زمان قیمت درون یک کانال در حال به وجود آوردن قله ها و دره هایی بالاتر از یکدیگر بود، یک کانال صعودی ایجاد شده است. اولین خطی که باید رسم کنید در حقیقت همان خط روند است که دره هایی که بالاتر از همدیگر هستند را به هم متصل می کند. سپس یک خط موازی که به خط کانال نیز معروف است را درست روبروی خط روند بکشید. حال، شما یک کانال صعودی رسم کرده اید.
کانال نزولی
کانال نزولی یکی دیگر از انواع الگوهای درون چارت ها است که در میان دو خط روند، بالا و پایین قیمت، شکل می گیرد و نقش سطوح مقاومت و حمایت را بازی می کند. هر زمان قیمت درون یک کانال در حال به وجود آوردن دره ها و قله هایی پایین تر از یکدیگر بود، یک کانال نزولی ایجاد شده است.
برای رسم یک کانال نزولی، ابتدا باید یک خط روند نزولی با اتصال دو قله (که قله دوم باید پایین تر از قله اول باشد) به همدیگر بکشید. این خط اول، در واقع همان خط روند است که حکم یک خط مقاومت را دارد. سپس خط دیگری که به خط کانال معروف است را به موازات خط روند رسم کنید.
این خط دوم در حقیقت از رسم کردن کف هایی پایین تر از کف قبلی، به دست می آید که نقش خط حمایت را بازی می کند. حال، شما یک کانال نزولی رسم کرده اید. این دو خط موازی، یکی نقش خط مقاومت (منظور خط بالا) و دیگری نقش خط حمایت (منظور خط پایین) را بازی می کنند.
کانال افقی
نوع سوم کانال ها، کانال افقی است که در بازارهای مالی به نامهای خنثی، بدون روند یا کانال روند افقی نیز معروف است. کانال افقی یکی دیگر از انواع الگوهای درون چارت ها است که در میان دو خط روند، یکی بالا و دیگری پایین قیمت، شکل می گیرد و نقش سطوح مقاومت و حمایت را بازی می کند. بر خلاف کانال های صعودی و نزولی، شما در کانال افقی هیچ قله یا دره ای را بالاتر یا پایین تر از همدیگر نخواهید دید. درست مثل کانال های صعودی و نزولی، کانال افقی هم از کشیدن دو خط روند از قله ها و دره ها، به وجود می آید. تنها تفاوت کانال افقی با دو کانال دیگر این است که این قله ها و دره ها، با هم مساوی و تقریبا در یک خط هستند.
چطور کانال های قیمتی را شناسایی کنیم؟
تحلیلگران تکنیکال یا به قولی چارتیست ها در بازارهای مالی، همیشه به دنبال شناسایی و پیدا کردن الگوهایی برای کسب سود در مارکت هستند. شما هم به عنوان یک تریدر، باید سعی کنید تا با تمرین و تکرار که مادر هر مهارتی می باشد، در پیدا کردن و شناسایی این الگوهای سودآور، استاد شوید.
این مسئله درباره کانال های قیمتی هم صادق است. شما می توانید کانال های قیمتی را درون چارت ها، درباره هر دارایی، درون هر مارکتی و در هر تایم فریمی پیدا کنید. به عنوان یک قانون کلی، هروقت یک دارایی در یک بازه زمانی خاص، در یک محدوده خاصی بین دو باند یا دو خط موازی در حال ترید شدن بود (به شرط دارا بودن ظواهر کانال) به احتمال زیاد شما با یک کانال قیمتی مواجه شده اید.
استراتژی کانال
به مهمترین قسمت این مقاله رسیدیم. حال که با مفهوم کانال قیمت، اهمیت و مزایای کانال ها و انواع کانال های قیمتی آشنا شدید، نوبت آن است تا بتوانید آموخته هایتان را تبدیل به ثروت کنید. هدف اول و آخر هر معامله گری در بازارهای مالی، کسب سود است. ما هم اینجا در دنیای ترید، در کنار شما هستیم تا با آموزش استراتژی پرکاربرد ترید با کانال قیمتی یا استراتژی کانال، شما را به آرزوها و اهداف مالی تان برسانیم.
در حقیقت دو نوع استراتژی اصلی و مهم درباره کانال های قیمت و روش ترید کردن آنها، وجود دارد. یکی استراتژی بازگشت قیمت و دیگری استراتژی شکست قیمت.
استراتژی بازگشت قیمت
منظور از استراتژی بازگشت قیمت، ترید کردن کانال ها در جاهایی است که قیمت بازگشت می کند. یکی از موارد بسیار مهم برای هر تریدری، آشنایی با پرایس اکشن یا همان رفتار قیمت است. شما هم به عنوان یک معامله گر در بازارهای مالی، باید رفتار قیمت را دنبال کنید تا بتوانید الگوهای خاصی که منجر به سودآوری می شوند را، تشخیص دهید. استراتژی بازگشت قیمت به این شکل است:
- یک کانال قیمت پیدا کنید.
- وسط این کانال را با یک خط، به دو قسمت تقسیم کنید. (اختیاری است)
- اگر این کانال صعودی بود، بر اساس شعار روند دوست شماست، در کف یا همان نقطه بازگشت قیمت، خرید کنید. (نقطه ورود)
- بر اساس استراتژی تان، نقطه خروج را در خط وسط یا باند روبرو بگذارید.
- حتما از ابزارهای دیگر مثل RSI یا الگوهای شمعی برای تایید نقطه ورود، استفاده کنید.
- حد ضررتان را پشت خط روند یا باند پایینی (همان سطح حمایت) در روندهای صعودی بگذارید.
- ریسک به ریوارد و مدیریت ریسک را منظور کنید.
چنانچه کانال شما نزولی باشد از آنجایی که باید فقط در جهت روند ترید کنید، به محض اینکه قیمت به باند بالایی یا سطح مقاومت برخورد کرد، ورود کنید و نقطه خروجتان را در میانه کانال یا باند مقابل، بگذارید.
اگر هم یک کانال افقی پیدا کردید، استراتژی کلی شما خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد.
استراتژی شکست قیمت
از آنجایی که استراتژی شکست قیمت معمولا در جاهایی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی یا کالایی برای مدت زیادی در یک محدوده خاص گیر می کند، می توانید مادامی که قیمت در آن محدوده است در صورت داشتن شرایط کانال قیمت، از استراتژی کانال استفاده کنید. به محض اینکه قیمت از کانال بیرون آمد، با در نظر گرفتن قوانین طلایی شکست، آن را به شکل زیر ترید کنید.
- یک کانال قیمت پیدا کنید.
- منتظر شکست قیمت از یک طرف کانال باشید.
- به محض مطمئن شدن از قوانین طلایی شکست، یک پوزیشن باز کنید.
نتیجه گیری
بسیاری از تریدرهای حرفه ای بازار بر این باورند که کلید موفقیت در بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس، تشخیص روند است. در حقیقت زمانی که شما موفق به کشف روند می شوید، معاملات پرسودی را تجربه خواهید کرد. ولی یکی از شروط لازم برای این مهم، انجام دادن این کار به روش صحیح است.
ما در این مقاله سودمند به شما یکی از روش های بسیار متداول ترید کردن را آموزش دادیم. اگر یک تریدر نوآموز هستید، به شما پیشنهاد می کنیم که حتما این تمرین را در فضای دمو انجام دهید تا حسابی در آن حرفه ای شوید.
اصطلاحات مهم در پرایس اکشن
در این مقاله قصد داریم با توجه به اهمیت price action برخی از مهم ترین اصطلاحات کاربردی پرایس اکشن را مورد بررسی قرار دهیم و علاوه بر شناخت کامل، کاربرد و نحوه بکار گیری آنها را برای مخاطبین عزیز شرح دهیم.
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی یا نمودار شمعدانی نشاندهنده قیمت بالا، قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن و قیمت پایین است.
- قیمت بالا: بیشترین قیمتی است که سهام مورد نظر در دوره معین تحلیل داشته است.
- قیمت پایین: تعریفی کاملاً مخالف تعریف قیمت بالا را دارد.
- قیمت بسته شدن: آخرین قیمت معامله سهام است.
- قیمت باز شدن: قیمت اولین معامله سهام در دوره معین اشاره دارد.
روند گاوی چیست؟
روند گاوی هنگامی مشاهده میشود که قیمتها در حال افزایش و نمودار صعودی باشد. روند گاوی مشاهده شده در تحلیل یعنی قیمت سهمهای شرکت مورد نظر در حال افزایش است. در این مواقع سرمایهگذاران اطمینان دارند که روند صعودی ادامه خواهد داشت. در واقع روند گاوی را زمانی مشاهده میکنیم که مجموعه شمعها در حال افزایش به سمت راست باشند. در این زمان خط روند زاویه 45 درجه دارد.
روند خرسی چیست؟
روند خرسی هنگامی مشاهده میشود که قیمتها در حال کاهش و نمودار نزولی باشد. در روند خرسی قیمتها به صورت مداوم در حال کاهش یافتن هستند. این روند نزولی به دلیل باور معاملهگران به نزولی شدن آن بیشتر از این هم سقوط خواهد کرد. ساختار روند خرسی، مخالف ساختار روند گاوی است. در این زمان، خط روند در زوایهای 315 درجه قرار میگیرد.
بازار خنثی چیست؟
بازار خنثی بر خلاف بازارهای رونددار، نه روند صعودی و نه روند نزولی دارد. درواقع سهامی که در بازار خنثی مبادله میشود، قیمت ثابتی دارد و تغییرات اندکی را تجربه میکند. بازار ممکن است در مدتی که سرمایهگذاران منتظر دریافت خبری از شرکت عرضهکننده سهام هستند، همچنان خنثی باقی بماند.
خط حمایت چیست؟
خط حمایت یا سطح حمایتی، قسمتی در نمودار است که انتظار داریم روند نزولی به محض مواجهه با آن، توقف کند. خط حمایت به علت افزایش تقاضا یا انگیزه خریداران بوجود میآید. زمانی که قیمت سهم کاهش پیدا کند، تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند که موجب شکلگیری خط حمایت میشود. روند قیمتی سهم ممکن است از خط حمایتی پایینتر رود و تا سطح حمایتی دیگری ادامه پیدا کند.
خط مقاومت چیست؟
خط مقاومت یا سطح مقاومت بخشی در نمودار است که قیمتهای در حال افزایش توقف میکنند و جهت حرکت خود را تغییر میدهند و کاهش مییابند. سطح مقاومتی به مثابه مانعی است که از بیشتر شدن قیمتها جلوگیری میکند. قیمتها ممکن است در نهایت سطح مقاومتی را بشکنند و در ادامه به خط مقاومتی دیگری دست پیدا کنند.
اوتساید بار چیست؟
Outside Bar یا شمع بیرونی، شمعی است که قیمت بالای آن بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی و قیمت پایین آن کمتر از قیمت پایین شمع قبلی باشد. بنابراین، شمع بیرونی شمع قبلی خود را میپوشاند. زمانی شمع بیرونی صعودی داریم که قیمت سهام افزایش پیدا کند و قیمت بسته شدن شمع بیرونی بیشتر از قیمت بالای شمع قبلی خود باشد.
اینساید بار پس از شکست سطوح
اینساید بار زمانی اتفاق میافتد که تعداد زیادی کندل استیک به صورت گروهی در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند و همزمان روند قیمت شروع به پیچیدن به دور خطوط حمایتی یا مقاومتی کند. در زمان بروز این اتفاق، معاملهگرانی که بر بازار غلبه دارند، سهام را سرکوب میکنند تا سهم بیشتری جمعآوری استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ شود.
اسپرینگ چیست؟
اسپرینگ یک شکست جعلی به سمت پایین است. اسپرینگ را جهش نیز مینامند زیرا پس از وقوع آن، قیمتها به صورت جهشی به روند قبلی خود باز میگردند. زمانی شاهد اسپرینگ هستیم که قیمت سهام به کران پایین یک بازه میرسد و پس از آن، سریع به ناحیه معاملاتی باز میگردد و یک روند جدید را شروع میکند.
شمعهای سایه بلند چیست؟
شمعهای سایه بلند یکی از محبوبترین نقاط نشاندهنده استراتژی ورود برای معاملهگران است. این ساختارها حاوی یک وقفه بزرگ صعودی یا نزولی است که در ادامه آن پیشروی قابل توجهی وجود دارد و پس از آن قیمت برگشت میکند.
الگوی کندل استیک چیست؟
الگو های کندل استیک شکل بخصوصی دارند و تنها کاری که باید شما انجام دهید حفظ کردن شکل آن هاست.
الگوی کندل استیک چکش چیست؟
دارای ویک بلند و بدنه کوتاه می باشد و در انتهای یک روند نزولی می آید. دارای ویک بلند و بدنه کوتاه می باشد و در انتهای یک روند نزولی می آید.
الگوی داخل میله
الگوی میله داخلی یک الگوی دو میله ای است، متشکل از میله داخلی و میله قبلی که معمولاً به عنوان (میله مادر) نامیده می شود. میله داخلی کاملاً در محدوده زیاد تا پایین میله مادر قرار دارد. این استراتژی اقدام قیمت معمولاً به عنوان الگوی شکست در بازارهای پرطرفدار مورد استفاده قرار می گیرد، اما اگر در سطح نمودار کلیدی تشکیل شود، می تواند به عنوان یک سیگنال معکوس نیز معامله شود.
روند و دامنه معاملاتی چیست؟
مفهوم روند یکی از اساسی ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است. روند یا نزولی و یا صعودی است. در روند صعودی قیمتها دائما در حال افزایش و در روند نزولی قیمتها دائما در حال کاهش هستند. به همان نسبت که تعریف روند ساده است، تحلیل آن دشوار و پیچیده است.
به عبارت دیگر فرض اساسی در تعریف روند وجود هم بستگی است. یعنی زمانی که در روند هستیم بازار در همان جهت قبلی به حرکت خود ادامه خواهد داد. در تصویر زیر یک روند نزولی داریم که دائما در حال افت است و در قسمت های صعودی، اصلاح صورت گرفته است.
تشخیص وضعیت چیست؟
معاملهگر به تشخیص وضعیت موجود میپردازد. برای مثال، ممکن است قیمت یک سهم در حال کاهش یا افزایش یافتن باشد یا سهام به کانال قیمت معینی ورود کند یا به سادگی، روند قیمتی، در حال شکستن خطوط مقاومت یا حمایت باشد.
معامله گران به دام افتاده
معاملهگران به دام افتاده اصطلاح رایجی در پرایس اکشن است و به معامله گرانی اشاره دارد که در سیگنال ضعیف وارد بازار شدهاند و یا بدون دریافت تأیید وارد شدهاند. این معامله گران در ضرر هستند چون بازار در جهت مخالف معامله آنها پیش رفته، یعنی اگر پرایس اکشن به حد ضرر آنها برخورد کند، آنگاه پوزیشن معاملاتی آنها بسته می شود.
سوئینگ چیست؟
در روند صعودی یعنی یک سقف بالاتر که به آن سوئینگهای (swing high) هم میگویند. که بعد از آن پولبک شکل میگیرد و در کف بالاتر تمام میشود. عکس این حالت در روند نزولی نیز صدق کرده و سوئینگ لو (swing low) ایجاد میشود.
زمانی که بازار خط روند را میشکند، آنگاه فاصله بین آخرین سوئینگ تا نقطه شکست، (خط روند میان) یا (گام) نامیده میشود. بعد از یک گام صعودی، یک M نزولی داریم که سوئینگ را شکل میدهد. به طور کلی معامله گران پرایس اکشن در روند استاندارد به دنبال ۲ یا ۳ سوئینگ هستند.
اسپرد
واژه اسپرد تحت عنوان شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع تفاوت موجود بین پایین ترین قیمت پیشنهادی فروش و بالاترین قیمت پیشنهادی خرید می باشد.
کندل ژاپنی
کندلهای ژاپنی نشانگر چهار داده قیمتی هستند:
- بالاترین قیمت کندل
- پایینترین قیمت
- قیمت باز شدن
- قیمت بسته شدن
اگر قیمت باز شدن کندل در زیر قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی صعودی است. اگر قیمت باز شدن در بالای قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی نزولی است.
اگر قیمت باز و بسته شدن یکسان باشد – یا فاصله ناچیزی از یکدیگر داشته باشند – کندل قیمتی خنثی است که خبر از برابری قدرت خریداران و فروشندگان میدهد. نمودارهای شمعی در بازار ارز خارجی کاربرد بسیار فراوانی دارند.
به راحتی میتوان به کمک کندلهای قیمتی، فشارهای خرید و فروش بازار را تشخیص داد. یک نگاه گذرا به کندلهای قیمتی میتواند اطلاعات بسیار مفیدی از قدرت خریداران و فروشندگان ارائه دهد و به آسانی تعیین کند که بازار دست فروشندگان است یا خریداران. ویژگیهای خاص این نوع نمودار به معاملهگران کمک میکند تا از بازگشت روند یا ادامه آن اطلاع یابند.
کندل برگشتی
کندل برگشتی به دو صورت «صعودی» و «نزولی» وجود دارد.
- کندل صعودی برگشتی به زیر «LOW» کندل قبلی رفته و بالاتر از آن بسته میشود.
- کندل برگشتی نزولی به بالای «HIGH» کندل قبلی رفته و پایینتر از آن بسته میشود.
در حالت صعودی یک حمایت زیر «LOW» کندل قبلی پدیدار میشود و چون بالاتر از آن بسته شده نشان از قوی بودن و نشانه برگشت خواهد بود. در حالت دوم که نزولی است در بالای «HIGH» کندل قبلی با مقاومت مواجه میشویم.
با توجه به این که پایینتر از «HIGH» کندل قبل بسته میشود نشان از قوی بودن دارد. بنابراین، توجه به اینکه که نسبت به کندل قبلی کجا بسته شود اهمیت زیادی دارد. در این حالت باید بالای کندل برگشتی صعودی اقدام به خرید و در پایین کندل برگشتی نزولی اقدام به فروش کرد.
انواع نمودار ها در فارکس و نحوه استفاده از آن ها
اولین ابزاری که هر سرمایه گذار در تحلیل تکنیکال باید آن را را فرا بگیرد، چارت فارکس یا همان نمودار قیمت است. برای اطلاع از نحوه حرکت قیمت یک جفت ارز باید به رفتار تاریخی قیمت آن در نمودار نگاه داشته باشیم. این نمودار ها در فارکس تنها یک نمایش دیداری از قیمت جفت ارز در یک زمان مشخص است. به دلیل اینکه نمودارها دیداری و بصری هستند کاربر پسند هستند؛ در نتیجه فهمیدن و درک کردن نحوه حرکت قیمتها در نمودار بسیار راحت است.
نمودار قیمتی چه چیزی را نمایش میدهد؟
در اصل این نمودار ها در فارکس نشان دهنده تغییرات قیمت عرضه و تقاضا است. چارت فارکس اخبار و انتطارات فعلی تریدر هارا در خود جای داده است. نمودار تمام معاملات خرید و فروش را در هر لحظه نمایش می دهد.
انواع مختلف نمودار ها در فارکس (قیمتی):
خوب است به سه مورد از محبوب ترین نمودار های قیمتی نگاهی بیندازیم:
- نمودار خطی یا (Line Chart)
- نمودار میلهای یا (Bar Chart)
- نمودار شمعی یا کندل استیک (Candlestick Chart)
در ادامه هرکدام از این نمودار های فارکس را مورد بررسی قرار می دهیم:
نمودار خطی یا (Line Chart):
نمودار خطی با پیوستن قیمتهای پایانی به یکدیگر ترسیم میشود. زمانی که این نقاط با خطهایی به هم وصل میشوند، میتوان حرکت کلی قیمت یک جفت ارز را در یک دوره مشخص مشاهده کرد.
دنبال کردن این نمودار برای همه افراد حتی سرمایه گذاران مبتدی بسیار ساده است و کار مشکلی نیست. اما این نمودار خطی نگاهی کلی به رفتار قیمت دارد و شامل جزئیات نمیشود.
نمودار میله ای یا (Bar Chart):
این نمودار پیچیدگی بیشتری نسبت به نمودار خطی دارد. نمودارهای میلهای قیمت باز و بسته شدن و اوجهای قیمت و کف قیمتی را هم نشان میدهد. همچنین به ما کمک میکند که محدوده قیمت را در هر زمان مسخصی ببینیم.
اندازه میلهها امکان دارد از یک میله به میله دیگر افزایش یا کاهش داشته باشد.
هر قدر که قیمتها نوسان داشته باشند میلهها هم بزرگتر میشوند و هرقدر که نوسانات آرامتر شوند میلهها کوچکتر میشوند. در این نمودارها میله قیمت، قیمتهای باز و بسته شدن دوره هارا با خط های افقی که به هم متصل هستند نشان میدهند.
نمودار شمعی یا کندل استیک (Candlestick Chart):
نمودار شمعی شباهت بسیاری به نمودار میلهای دارد که تغییراتی در آن ایجاد شده است. این نمودارها قیمت را مشابه نمودار میلهای نمایش میدهند اما ظاهری زیباتر و قالب گرافیکی بهتری دارند. بسیاری از سرمایه گذاران از این نمودار استفاده بیشتری دارند زیرا ظاهری زیباتر دارند و درک مطالب آن راحتتر است.
در این نمودار ها در فارکس بدنه بزرگ در وسط، نشان دهنده محدوده باز و بسته شدن قیمتها است. کندل استیک صعودی و نزولی بودن را به خوبی نشان میدهد زیرا بدنه را با رنگهای مختلفی نمایش میدهد. به طور مثال اگر قیمت بالاتر از نقطه باز شدن آن بسته شود، نمودار سبز میشود؛ و در مقابل اگر در بالاتر از نقطه باز شدن قیمت بسته شود به رنگ قرمز در میآید.
سخن پایانی
در پایان باید گفت نمودار های زیادی وجود دارد که تحلیلگران و سرمایه گذاران از آن ها در معاملات خود استفاده می کنند. در چارت فارکس، خواندن و نطارت بر نمودار های قیمتی همه چیز را به سادگی نگه دارید. زمانی که نمودار مورد علاقه خود را پیدا کردید به دنبال اطلاعات کافی در رابطه با نمودار خود باشید تا معاملات خود را با استفاده از نمودار ها در فارکس با موفقیت بیشتری انجام دهید.
استراتژی آپر
یکی از اصلیترین و مهمترین نیازمندیهای لازم برای معاملهگران بازار سرمایه، آگاهی از زمان ورود به بازار و زمان خروج از آن است. به این منظور از تحلیلهای مختلفی استفاده میشود که هر کدام از این تحلیلها در شرایط اقتصادی خاصی به کار میروند اما در مجموع میتوان گفت که در این میان تحلیلهای تکنیکالی از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. یکی از مفاهیم مهم تحلیلهای تکنیکالی، استراتژی آپر است به همین دلیل در ادامه قصد داریم مطالبی را در خصوص این استراتژی و کاربرد آن در بورس در اختیار شما همراهان عزیز قرار دهیم.
استراتژی آپر چیست؟
در تحلیل تکنیکال زمانی که نمودار یک سهم صعودی به سقف خود میرسد، در صورت اصلاح مجدد به حالت رشد قبلی باز میگردد که در این حالت اگر نمودار بتواند سقف قبلی را رد کند، باید بر اساس استراتژی آپر وارد معامله شد اما استراتژی آپر به چه معناست؟
معاملهگران حرفهای بورس و کسانی که به تحلیلهای تکنیکال مسلط هستند، همواره به دنبال تحلیلهای منطقی هستند؛ جایی که به نتایج منطقی برای تصمیمگیری درست راجع به ورود یا خروج از سهم منتهی میشود. توجه داشته باشید که معاملهگران حرفهای هیچ گاه به اصطلاح بیگدار به آب نمیزنند بلکه در پی انجام تحلیلهایی هستند که آنها را به نتایج منطقی برساند؛ سپس بر اساس این نتایج به دست آمده اقدام به انجام معاملات پربازده می کنند.
یکی از اصلیترین مسائلی که در تحلیلها دنبال میشود، پیدا کردن نقطه ورود و خروج از معامله است که این هدف، با فراگیری استراتژی آپر به راحتی امکان پذیر خواهد بود. استراتژی آپر در واقع عبارت است از روشی که در آن به دنبال بهترین فرصتها برای ورود به بازار معاملاتی هستیم؛ البته به دنبال پیدا کردن زمان ورود به معاملات، امکان پیش بینی بهترین فرصت برای خروج از بازار نیز وجود دارد.
شاید بهتر باشد مفهوم استراتژی آپر را با ذکر یک مثال، روشن کنیم؛ گاهی نموداری که در تحلیل تکنیکال در اختیار معاملهگر قرار داده میشود، بیانگر این است که سهم، حالت نزولی خود را بهطور کامل طی کرده است و اکنون در ابتدای شروع به روند صعودی است؛ این حالت در تحلیل تکنیکال بهترین فرصت برای خرید سهم و ورود به بازار است که از آن به نام استراتژی آپر نام برده میشود.
حال شرایطی را فرض کنید که تحلیل تکنیکال حالت عبور از نقطه مقاومت را نشان می دهد؛ این تحلیل به معاملهگر هشدار میدهد که سیگنال مثبتی در راه است و باید سهم خود را بهفروش برساند. تشخیص تمامی نقاط ورود و خروج از معاملات را می توان با استراتژی آپر تشخیص داد به همین دلیل یادگیری آن از اهمیت ویژهای برخوار خواهد بود.
استراتژی آپر در بورس
استراتژی آپر در بازارهای مالی مختلف تفاوتی ایجاد نمیکند بلکه در تمامی این بازارها از جمله بازار بورس باید به کار گرفته شود. استراتژی آپر در بورس، به موقعیتهایی اطلاق میشود که بهترین فرصت را بهمنظور خرید یا فروش سهم در اختیار معاملهگر قرار میدهد. در واقع معاملهگر فارغ از نوع سهم، اقدام به اجرای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به نتیجه منطقی (دریافت سیگنال خرید و فروش) میکند که به این فرصتها و نیز نقاط طلایی، استراتژی آپر گفته میشود.
برخی از افراد اینگونه تصور میکنند که استراتژی آپر تنها بهمنظور دریافت سیگنال خرید در بورس است اما واقعیت چیز دیگری است. یک معاملهگر حرفهای باید یک مجموعه قوانین را برای معاملات خود در نظر داشته باشد تا بر اساس این قوانین بتواند تصمیمگیری درستی برای لحظه ورود به بازار و همچنین خروج از آن داشته باشد. چه بسا زمانهایی که شرایط سهم کاملا مساعد است و روند صعودی دارد اما استراتژی آپر معاملهگر مشخص میکند که به زودی قرار است سهم مورد نظر با روند نزولی مواجه شود؛ در این صورت معاملهگر حرفهای به این نتیجه میرسد که باید از سهم خارج شود و این همان استفاده درست و بهینه از استراتژی آپر خواهد بود.
استراتژی آپر در تحلیل تکنیکال
همانطور که میدانید در تحلیل تکنیکال از مجموعهای از ابزارها و الگوهای مختلف به منظور دریافت سیگنالهای مثبت استفاده میشود که در این میان استراتژی تریگر تنها مختص به الگوی خاصی نیست بلکه در تمامی این ابزارهای تکنیکال میتوان از استراتژی آپر بهمنظور پیدا کردن نقطه ورود و خروج به بازار استفاده کرد. اگر در نقاط تریگر که همان مفهوم نقاط ورود به استراتژی آپر است اقدام به خرید و یا فروش سهم شود قطعا پیش بینی خوبی از آینده سهم به عمل آمده و این به معنای یک تصمیم درست و منطقی برای فعالیت در بورس خواهد بود. حال در ادامه چند نمونه از کاربردهای تریگر معامله کردن در استراتژی آپر را در ابزارهای مختلف بررسی میکنیم.
تریگر کندلی
تریگر کندلی به نقاط مقاومتی و حمایتی سهم بر میگردد؛ جاییکه در تحلیل تکنیکال از این نقاط به عنوان نقاطی مهم برای تصمیمگیری منطقی درباره ورود و یا خروج از بازار یاد میشود. زمانی که سهم در نقطه مقاومتی خود قرار دارد، تریگر کندلی بیان میکند که روند نزولی در پیش است بنابراین بهترین فرصت برای خروج از سهم خواهد بود. از طرفی دیگر زمانیکه سهم مورد نظر در تحلیل تکنیکال در نقطه حمایتی قرار میگیرد، تریگر کندلی پیش بینی کننده رونده صعودی سهم در آینده است.
تریگرهای شکستی
شرایطی را تصور کنید که تحلیل تکنیکال نشان از پایان روند نزولی یک سهم دارد یعنی زمانی که مدتی نمودار سهم در حال نزول بوده اما اکنون این نمودار شکسته شده است؛ در این زمان تریگر شکستی بیان میکند که فرصت بسیار مناسبی برای ورود به بازار است. در واقع در تریگر شکستی به دنبال لحظه شکست نمودار نزولی در تحلیل تکنیکال برای ورود به بازار به عنوان یک تصمیم منطقی خواهیم بود.
تریگر پولبکی
در تریگر پولبکی نسبت ریسک به بازده مد نظر قرار داده میشود یعنی فرصتی که در آن با پذیرش کمترین ریسک به دنبال بیشترین بازدهی هستیم که این شرایط معمولا در کف قیمتی رخ میدهد. در صورت عبور سهم از مقاومت قیمتی، امکان بازگشت آن به قیمت قبلی در معاملات آتی وجود دارد که در این حالت انتظار میرود سهم به حالت صعودی نزدیک شود بنابراین سیگنال تریگر صادر میشود که به این حالت بازگشت به قیمت قبلی، پولبک گفته میشود.
با مزایای استفاده از استراتژی آپر آشنا شوید!
همانطور که گفتیم هر استراتژی در زمان و شرایط خاصی کارایی دارد و به دنبال آن یک سری مزایا را قطعا در پی خواهد داشت که در این میان استراتژی آپر نیز از این قاعده مستثنی نیست. مزایای این استراتژی عبارتند از:
کاهش ریسک حاصل از معامله به پایین ترین مقدار ممکن
از آنجاییکه در استراتژی آپر اقدام به دریافت سیگنالهای منطقی خرید و یا فروش در بازار میشود، امکان ریسک بسیار کاهش پیدا میکند به طوریکه به دنبال کاهش ریسک معامله، امکان افزایش بازدهی سهم را نیز در پی دارد.
افزایش سود
استراتژی آپر در واقع یک محدوده امنی را برای فعالیت در بازار مشخص میکند؛ در واقع با مشخص کردن سیگنالهای مثبت برای ورود به بازار احتمال افزایش سوددهی وجود خواهد داشت که از آن به عنوان یکی از مزایای مهم استراتژی آپر نام برده میشود.
مشخص شدن خط روند سهم
استراتژی آپر به کمک روشهای مختلف تکنیکال، اقدام به تشخیص روند سهم میکند. تعیین این روند سهم به معاملهگر در تشخیص بهینه سهم بهمنظور نگهداری و یا خرید و فروش سهم کمک شایانی میکند.
برخی از محدودیتهای استراتژی آپر
امکان وجود خطا
توجه داشته باشید که یکی از چالشهای پیش روی معاملهگران در استراتژی آپر این است که احتمال برابری نقطه تریگر ورود شما با نقطه تریگر خروج دیگری وجود دارد به همین دلیل گاهی امکان خطا در تعیین نقاط دقیق ورود و خروج به سهم وجود خواهد داشت که گاهی بهمنظور دریافت نتیجه بهتر لازم میشود که از چند اندیکاتور تحلیل استفاده گردد.
عدم اطمینان از معاملات
همانطور که پیش از این نیز بیان کردیم، زمانیکه شکست روند نزولی اتفاق میافتد، به معنای احتمال روند صعودی در آینده است که بر اساس استراتژی آپر اقدام به ورود به بازار میشود اما گاهی این شکست در روند نزولی میتواند نتیجه شکل گیری الگوی دیگری باشد که در ادامه، مجددا روند نزولی را در پی دارد! بنابراین امکان عدم اطمینان در استراتژی آپر وجود دارد.
جمعبندی
بر اساس مطالب گفته شده، در استراتژی آپر شرط اصلی موفقیت، معامله کردن طبق مفهوم تریگر است که در این میان بر اساس ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال اقدام به دریافت سیگنالهای مثبت میشود؛ یعنی سیگنالهای منطقی که لحظه ورود و خروج از معامله را به تحلیلگر نشان میدهد. قطعا فراگیری استراتژی آپر بهمنظور کاهش ریسک و افزایش بازدهی در بازار سهام بسیار ارزشمند خواهد بود.
بهترین استراتژی شکست سطوح در فارکس | استراتژی برک اوت
استراتژی های شکست یا برک اوت های زیادی برای ترید کردن وجود دارد، اما در اینجا یک استراتژی شکست سطوح در فارکس را یاد خواهید گرفت که میتوانید از آن همیشه در معاملات خود استفاده کنید و در استراتژی های دیگر نیز آن را بکار گیرید. این استراتژی شکست یا Breakout Strategy به شما کمک میکند تا دستاوردهای بزرگی در معاملات فارکس کسب کنید.
چیزهایی که در اینجا خواهید آموخت عبارتند از، بهترین تنظیمات، زمان ورود به بازار و همچنین شناسایی اهداف احتمالی. همچنین به چندین نمونه در نمودار 4 ساعته و همچنین نمودار روزانه نگاهی خواهیم انداخت. ما در اینجا دو تایم فریم که بهترین کارایی در هنگام معامله کردن با استراتژی شکست سطوح دارد معرفی خواهیم کرد.
شکست یا برک اوت چیست؟
قبل از اینکه به این استراتژی فارکس بپردازیم، اجازه دهید ابتدا اصطلاح “برک اوت” یا “شکست” را تعریف کنیم.
شکست به هر گونه حرکت قیمت در خارج از محدوده حمایت یا مقاومت تعریف شده گفته میشود. بسته به الگوی پرایس اکشن، شکست می تواند در سطوح افقی یا در سطوح شیب دار رخ دهد.
در اینجا به دو تصویر از یکی از رایج ترین الگوهای شکست سطوح بازار فارکس نگاهی میکنیم. شما این نوع “برک اوت” را در بازار بسیار مشاهده خواهید کرد. تصویر اول یک الگوی شکست صعودی را نشان می دهد. در اصطلاح انگلیسی به این نوع شکست Bullish Breakout گفته میشود.
همانطور که در تصویر بالا ملاحظه میکنید، یک بازار با روند صعودی وجود دارد. اما این روند صعودی، در بالا به یک سطح مقاومت عمودی برخورد کرده است. پس از دو تلاش ناموفق، بازار در نهایت این سطح مقاومت را شکسته است و به اصطلاح یک برک اوت بوجود آمده است. این نشانه یک شکست صعودی از یک سطح مقاومت کلیدی است.
در تصویر بعدی شما با یک شکست نزولی یا برک اوت نزولی آشنا خواهید شد در اصطلاح انگلیسی به این نوع شکست Bearish Breakout گفته میشود.
همانطور که متوجه شدید، یک شکست نزولی مشابه شکست صعودی است، فقط این بار بازار به جای شکست از بالا به سمت پایین حرکت میکند. پس از دو تلاش ناموفق، بالاخره بازار از سطح حمایت کلیدی عبور کرد. این سیگنال، یک شکست نزولی از سطح حمایت کلیدی است.
دلیل اینکه این شکست ها یک استراتژی معاملاتی مهم هستند این است که اغلب نشان دهنده شروع افزایش نوسانات در بازار هستند. با پیش بینی برای شکست یک سطح کلیدی، میتوانیم با پیوستن به روند جدید در ابتدا، از این نوسانات به نفع خود استفاده کنیم و سود بالایی کسب کنیم.
استراتژی شکست سطوح در فارکس
این استراتژی شکست فارکس یکی از مواردی است که بسیاری از معامله گران فارکس از جمله خود من بصورت مدام از آن استفاده میکنیم. به نقل از DailyPriceAction، این الگوی بسیار قدرتمندی است که میتواند شما را یک قدم در مسیر تری کردن جلوتر ببرد. دلیل محبوبیت این استراتژی شکست سطوح در فارکس میزان ریسک به پاداش بسیار مطلوبی است که در یک معامله ایجاد میکند.
در این الگوی شکست در فارکس 4 بخش وجود دارد که عبارتند از:
تصویر بالا بسیار شبیه به دو تصویر اول است. تفاوت عمده در اینجا این است که به جای داشتن یک خط روند و یک خط افقی، دو خط روند داریم. یک خط روند به عنوان سطح حمایت عمل می کند و دیگری به عنوان سطح مقاومت عمل می کند. این چیزی را تشکیل می دهد که به عنوان “الگوی کنج یا Wedge” شناخته می شود. برای آشنایی بیشتر با الگوهای چارت پست “آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت | Chart Patterns” را مطالعه نمایید.
زمانیکه این الگو برروی یک چارت شکل میگیرد، در نهایت بازار به یک سمت شکست میکند یا برک اوت صورت میگیرد. همانطور که در پست معرفی الگوهای چارت توضیح دادیم یک الگوی کنج و الگوهای مثلثی میتوانند بنا بر الگوی تشکیل شدنشان به هر سمتی شکست کنند یعنی هم میتوانند یک الگوی ادامه دار باشند و هم میتوانند یک الگوی برگشتی باشند. ما در این استراتژی شکست سطوح در فارکس، برک اوت در دو سمت را نشانه ای برای ورود در نظر خواهیم گرفت. به عبارت دیگر، قبل از هرگونه تصمیم گیری و پیش داوری در مورد حرکت قیمت در آینده، اجازه میدهیم که بازار دست خود را رو کند.
اکنون بیایید همین الگو را در نمودار 4 ساعته جفت ارز USDJPY اعمال کنیم.
توجه کنید که چگونه در چارت بالا، بازار در مسیر یک الگوی کنج حرکت کرده است. از آنجایی که بازار شروع به تحکیم شدیدتر کرد، در نهایت سطح حمایت کنج را شکست و متعاقباً این سطح حمایت را به عنوان مقاومت جدید دوباره آزمایش کرد.
این تست یا آزمایش مجدد فرصت مناسبی را برای معامله گران برای ورود به بازار با موقعیت شورت یا فروش ارائه کرده است.
پیاده سازی استراتژی شکست سطوح در فارکس
برای اینکه درک بهتری از پیاده سازی و اجرای این استراتژی داشته باشید، اجازه دهید نگاهی به هر مرحله از جمله استراتژی ورود و نقطه قرار دادن توقف ضرر خود بیندازیم.
بیشتر اوقات نقطه ورود با یک آزمایش مجدد سطح حمایت یا مقاومت قبلی انجام می شود. با این حال، توجه به این نکته مهم است که بسته به اینکه بازار چقدر قوی یا ضعیف است، ممکن است گاهی آزمایش مجدد رخ ندهد. بعداً در ادامه این پست با جزئیات بیشتری در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد. در حال حاضر، فقط بدانید که بسته به اینکه بازار از چه سمتی شکسته میشود، بهترین کار این است که مجدداً از حمایت یا مقاومت قبلی استفاده کنید.
توقف ضرر
حد ضرر شما باید حداقل در بالا یا پایین شمع شکست (بسته به جهت شکست) قرار گیرد. در مورد مثال الگوی شکست جفت ارز USDJPY در زیر، توقف ضرر شما باید بالای شمعی قرار گیرد که سطح حمایت را شکسته است.
در چارت بالا، بازار سطح حمایت را با یک کندل بلند شکست و یک برک اوت صورت گرفت، و متعاقباً سطح حمایت قبلی را به عنوان سطح مقاومت جدید دوباره آزمایش کرد. این آزمایش مجدد فرصتی را برای شورت کردن با استاپ لاس بالای شمع شکست ارائه کرد.
تعیین یک قیمت هدف
اکنون که می دانیم کجا وارد شویم و حد ضرر خود را کجا قرار دهیم، باید یک قیمت هدف یا نقطه هدف برای خروج از معامله داشته باشیم. استراتژی های زیادی برای پیدا کردن نقاط هدف وجود دارد مانند استفاده از اندیکاتور ATR ، نسبت ریسک به پاداش 1:1, 1:2, 1:3, استفاده از سطوح حمایت و مقاومت تاریخی و غیره. یکی از ساده ترین راهها استفاده از سطح قیمتی است. بنابراین می توانیم برای تعیین یک هدف سود از این استراتژی استفاده نماییم. شما میتوانید بنابر ریسک پذیری خودتان یکی از آنها را انتخاب نمایید.
برای اینکه سطوح کلیدی قیمت یا همان سطوح حمایت و مقاومت تاریخی را پیدا کنیم باید یک نگاه بسیار گسترده تر به چارت USDJPY داشته باشین. این بار، ما به چارچوب زمانی روزانه نگاه میکنیم تا ببینیم آیا میتوانیم یک هدف منطقی برای معامله شکست خود شناسایی کنیم یا خیر.
اولین چیزی که متوجه خواهید شد، یک ناحیه پشتیبانی قوی است که چندین ماه است که وجود داشته است. این یک منطقه ایده آل برای هدف گذاری برای تنظیم این معامله است.
حالا میتوانیم ببینیم که چه نسبت ریسک به سودی از این معامله خواهیم داشت و چگونه از این معامله خارج خواهیم شد. با نگاهی به عکس زیر متوجه خواهیم شد که نسبت ریسک به سود این معامله کاملا مناسب است.
در نمودار 4 ساعته USDJPY بالا، می بینیم که حد ضرر 13 پیپ از ورود بوده در حالی که قیمت هدف 50 پیپ از ورود فاصله داشته است. این به ما یک نسبت ریسک به سود 3.8 میدهد که حاصل تقسیم 13 به 50 است. به عبارت دیگر، اگر فقط 1% (قانون 1%) از سرمایه خود در این معامله ریسک کرده بودید 3.8% سود کسب می کردید.
در حالی که این به خودی خود یک سود چشمگیر است، آنچه حتی بیشتر از آن قابل توجه است این واقعیت است که شما فقط در 32 ساعت برای رسیدن به این قیمت هدف زمان نیاز داشتید.
مثال بیشتر
حالا به مثال دیگری از استراتژی شکست در فارکس نگاه کنیم. این الگوی کنج در نمودار 4 ساعته جفت ارز GBPNZD رخ داده است. یک تفاوت اصلی در اینجا این است که وقتی بازار به سمت نزول شکست، سطح حمایت قبلی مجدداً آزمایش نشده است.
توجه داشته باشید که در چارت GBPNZD در بالا، بازار قبل از کاهش 430 پیپی، سطح پشتیبانی قبلی را دوباره آزمایش نکرد. اما فقط به این دلیل که بازار حمایت قبلی را دوباره آزمایش نمیکند، به این معنی نیست که باید معامله را از دست بدهیم.
آزمایش مجددی که ما به عنوان بخشی از این استراتژی شکست فارکس به دنبال آن هستیم، معمولاً در چند شمع بعدی انجام می شود. بنابراین، اگر بازار برای بیش از سه یا چهار دوره شروع به حرکت کند، احتمال زیادی وجود دارد که بازار آزمایش مجدد سطوح کلیدی را کامل انجام ندهد.
بیایید نگاهی دقیقتر به تنظیم معامله در جفت ارز GBPNZD در چنین شرایطی بیندازیم.
در چارت 4 ساعته GBPNZD بالا، بازار در چندین کندل شروع به حرکت به دو طرف (بالا و پایین) می کند. این نشانه خوبی است که بازار قدرت لازم برای آزمایش مجدد سطح پشتیبانی کنج سابق را ندارد. وقتی می بینید که این اتفاق می افتد، به طور کلی زمان خوبی برای ورود به بازار برای پیوستن به روند پیش رو است.
در اینجا معامله شکست GBPNZD از ابتدا تا انتها آمده است.
برای تنظیمات این معامله، توقف ضرر ما 45 پیپ از ورودی بود. به یاد داشته باشید که شما می خواهید حد ضرر خود را بالاتر یا پایین تر از شمع شکست یا کندل برک اوت قرار دهید. از آنجا که این یک تنظیم استراتژی در یک معامله شورت است، توقف ضرر ما بالای شمع شکست قرار گرفته است.
از طرف دیگر قیمت هدف ما 175 پیپ فاصلخ از قیمت ورود قرار دارد. هدف با پایین ترین سطح قیمتی (سطح کلیدی) که چند هفته قبل ایجاد شده بود شناسایی شده است. توجه داشته باشید که بازار در هفته بعد کاهش یافت و قبل از معکوس شدن، 150 پیپ دیگر افزایش یافت.
اگرچه شاید در این معامله میشد سود بیشتری کسب کرد، ولی هدف منطقی در آن زمان 175 پیپ دورتر از قیمت ورود بوده که هنوز یک معامله با نسبت ریسک به سود بالا یعنی 1:3.9 ایجاد شده است. بنابراین اگر در این معامله 1 درصد از سرمایه خود را ریسک کرده بودید، سود 3.9 درصدی خواهید داشت. این تنظیمات خاص از ابتدا تا انتها فقط 36 ساعت طول کشید – بد نیست که بتوانید در 36 ساعت سود 3.9 درصدی داشته باشید در حالی که این معامله فقط 1 درصد ریسک داشت.
استراتژی شکست در فارکس : موقعیت عالی
از آنجایی که مثال ها همیشه میتوانند به درک بهتر یک استراتژی فارکس کمک کنند، دراینجا با آخرین مثال همراه میشویم. نمونه ای در چارت روزانه USDJPY رخ میدهد و با استراتژی شکست در فارکس که با آن آشنا شده اید اشتراکاتی دارد.
اولین چیزی که متوجه خواهید شد مدت زمانی است که بازار استراتژی شکست محدوده باز چیست؟ در این الگوی کنج قبل از شکست یا برک اوت به بالا تجربه میکند. در تنظیم بالا در نمودار روزانه شکل گرفت، بنابراین از ابتدا تا انتها این دوره تحکیم قیمت 180 روز به طول انجامید.
با این مثال شما را به یکی از حقایق مهم درباره استراتژی شکست در فارکس آشنا میکنیم. هر چه دوره تحکیم بازار طولانیتر شود، نوسان شکست بیشتر خواهد بود. تقریبا میتوان گفت که در 90% مواقع پس از یک دوره تحکیم بلند مدت نوسان بزرگی رخ میدهد.
برای کسانی که میتوانستند در این معامله در نقطه شکست وارد بازار شوند و تا دوره تحکیم (سطح سود را بگیرید) معامله را انجام دهند، سود کلانی وجود داشت. استاپ لاس زیر شمع شکست به معنای توقف 50 پیپ با سود بالقوه 600 پیپ بود. این به یک معامله با سود بسیار عالی منتهی میشود که نسبت ریسک به سود آنها حدود 1:12 است. تنها با ریسک 1 درصد از سرمایه خود، سود خیره کننده 12 درصدی به دست می آورید.
اگرچه چنین موقعیت هایی در بازار فارکس نادر است، اما این معاملات 10R+ هر از گاهی اتفاق می افتد. و با دانشی که در اینجا به دست آورده اید، به راحتی قادر خواهید بود این الگوها را شناسایی کرده و از آنها سود ببرید.
نتیجه گیری
امیدواریم که این پست به شما برای درک آنچه که ما به آن یک استراتژی ساده فارکس میگوییم کمک کرده باشد. فقط به یاد داشته باشید که مانند هر استراتژی فارکس دیگری، این استراتژی شکست در سطوح نیز بدون نقص نیست. بنابراین همیشه نسبت ریسک به سود مناسب را حفظ کنید و از استراتژی حد ضرر مطلوب در هر معامله استفاده کنید.
در این استراتژی شکست در فارکس با مسائل زیادی آشنا شدید که در اینجا به خلاصه آنها خواهیم پرداخت:
دیدگاه شما