کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال کاربردی
یکی از مواردی که همیشه مرا در طی سالها مطالعه، تدریس، تحلیل و معامله در بورس اوراق بهادار تهران آزرده خاطر میکرد عدم وجود کتاب مرجع تکنیکال کاربردی با محوریت بورس اوراق بهادار تهران بود. کتابهایی از سایر اساتید منتشر شده که هر کدام گنجی با ارزش در دنیای تکنیکال فارسی به حساب میآیند اما بیشتر آنها صرفاً ترجمه کتابهای مرجعی هستند که برای فارکس ( Forex ) و سایر بازارهای جهانی نوشته شدهاند و اغلب به موضوعی خاص یا بخشی از علم تکنیکال پرداخته و دانشجویان تازهکار را به زحمت میاندازند.
برخی از تازهواردان به دنیای بورس برای یادگیری به سراغ شبکههای مجازی همچون تلگرام، وبلاگها، وبسایتها میروند که متأسفانه اطلاعات بسیار ناقصی در این منابع قرار دارد و هیچ کدام آموزشی مدوّن و اصولی ندارند بنابراین پس از مدتی سردرگمی و ضرر در معاملات، گناه را بر گردن علم تکنیکال انداخته و از دنیای بورس خارج شده و دیگران را هم تشویق به خروج میکنند یا اینکه بعد از تحمل ضررهایی گاهاً سنگین به این نتیجه میرسند که اشکال از خود آنها و در استفاده نادرست از ابزارها و تکنیکهای علم تکنیکال بوده و پس از ماهها و یا حتی سالها معامله سعی میکنند از صفر شروع به یادگیری صحیح این علم بپردازند. به هر حال، این کتاب منبعی مناسب برای آنها و همچنین نوآموزان است زیرا علاوه بر مرجع بودن، کاربردی هم هست یعنی به مانند یک جزوه کلاسی همراه با مثالها و نکاتهای فراوان و مناسب نگارش شده است.
این کتاب با مثالهای کاربردی، مخاطب را بی نیاز از سایر منابع میکند و مناسب برای تمامی سطوح مخاطبان از مبتدی تا حرفهای بوده و حتی به اساتید برگزار کننده کلاسهای آموزشی هم به عنوان مرجع و جزوه کلاسی پیشنهاد میشود.
تحلیل تکنیکال چیست؟
مهمترین سوالی که هر تازه وارد به بازار سرمایه از خود و دیگران میپرسد این است که چطور میتوان آینده قیمت را پیشبینی کرد تا بر اساس آن معامله انجام داد؟ ابزار شناسایی سهام پربازده به هر حال باید روش و تکنیکی برای این کار وجود داشته باشد زیرا نمی توان فقط بر اساس شانس یا خبرهای صادره از منابع موثق و غیرموثق، سرمایه را درگیر با ریسکهایی گاهاً بزرگ کرد در ضمن خصوصیت بازارهای سهام و بیشتر بازارهای دیگر به گونهای است که وقتی خبرها به صورت عمومی منتشر میشوند دیگر قابلیت ملاک قرار گرفتن برای معاملات را ندارند بنابراین برای پاسخ به سوال مطرح شده در ابتدای پاراگراف میتوان گفت که معاملهگر باید مسلط به علم تحلیل باشد که این علم میتواند بررسی متغیرهای مالی مرتبط با سهام مربوطه بوده یا اینکه بررسی گذشته و حال قیمت باشد.
تحلیل تکنیکال علمی است که بر اساس جملهی ” همه چیز در قیمت نهفته است ” پایهریزی شده است به این دلیل که هر اتفاق و خبر در هر جنبهای از بازار که رخ دهد منجر به معاملات بزرگ و کوچک از سمت معاملهگران مبتدی و حرفهای خواهد شد بنابراین با دقت در قیمت میتوان بدون درگیر شدن با خبرها یا تحلیلهای مالی در بُعد شرکت، صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند، اقتصاد کلان کشور و یا حتی بازارهای جهانی به این نتیجه رسید که قیمت در آینده رشد خواهد کرد یا اینکه از ارزش آن کاسته میشود. بنابراین به تحلیل گذشته قیمت برای پیشبینی آینده با استفاده از ابزارها و روشهایی که ریشه آماری دارند تحلیل تکنیکال میگویند و مورد بحث ما در این کتاب است.
ابداعات و کشفیات مولف
این کتاب شامل تمامی مباحث کلاسیک و پیشرفته علم تکنیکال بوده و علاوه بر آن معرفی کننده تعدادی الگو، تکنیک و ابزار تکنیکال است که تاکنون در هیچ منبعی معرفی نشده اند و از کشفیات و ابداعات مولف هستند. برای مثال می دانید که ابزارهای فیبوناچی زمانی در واقع دوگان های ابزارهای فیبوناچی قیمتی هستند یعنی ابزارهای T-RET ، T-EXT ، T-PRO دوگان ابزارهای P-RET ( Price Retracement ) و P-EXT (Price Extension) و P-PRO (Price Projection) هستند اما در هیچ منبعی اشاره نشده است که ابزار زمانی TCR (Time Cycle Ratio) دوگان کدام ابزار فیبوناچی قیمتی است البته در این کتاب ما آن ابزار یعنی PCR (Price Cycle Ratio) را همراه با مثال به شما معرفی خواهیم کرد. این موضوع مهم است زیرا شیوه درست استفاده ابزارهای فیبوناچی به این صورت است که از هر ابزاری که استفاده می کنیم باید دوگان آن ابزار را در بُعد دیگر بصورت همزمان بکار ببریم تا بهترین نتیجه حاصل شود.
محتوای کتاب
فصل اول ( مفاهیم اولیه )
در این فصل به مفاهیم اولیه مورد نیاز تحلیلگر پرداخته ایم. مواردی مانند بیان تفاوت انواع نمودار و همچنین انواع داده ای که قرار است تحلیل بروی آنها انجام شود مانند توضیح تفاوت داده های تعدیل شده و نشده و همچنین تفاوت داده های حسابی و نیمه لگاریتمی و البته بسیاری از موارد مقدماتی دیگر.
فصل دوم ( روند و سطوح حمایت/مقاومت )
همه اساتید می دانید که این مبحث از تکنیکال مهمترین قسمت از آموزشی است که به دانشجو ارائه می کنند زیرا تمامی ابزارهایی که در ادامه به دانشجو معرفی می کنند همگی برای این است که سطوح حمایت یا مقاومت جلوی روی قیمت را پیدا کرده و بر اساس آن معامله انجام دهند.
فصل سوم ( ابزارها و الگوهای کلاسیک )
این فصل از نقاط قوت کتاب است که نه تنها به تمامی ابزارها و الگوهای کلاسیک می پردازد بلکه شامل تکنیک ها و الگوهای ابداعی مولف هم هست و در ضمن منبعی بی نظیر برای ابزار چنگال اندروز است.
فصل چهارم ( ابزارها و تکنیک های فیبوناچی )
قطعاً هیچ منبع دیگری را به کاملی این فصل از کتاب در مورد ابزارها و تکنیک های فیبوناچی نخواهید یافت. این فصل سرشار از ابزارها، تکنیک های جدید است.
فصل پنجم ( الگوهای هارمونیک )
تعداد زیاد، تعاریف و دسته بندی های مختلف و اختلاف منابع مختلف در تعریف الگوهای هارمونیک همیشه یکی از مشکلات تکنیکال آموزان بوده که دیگر با کمک این فصل از کتاب این مشکل به فراموشی سپرده خواهد شد زیرا این فصل از کتاب کامل ترین و دقیق ترین منبع الگوهای هارمونیک و روش های استفاده از آنها است.
فصل ششم ( اندیکاتور )
قطعاً این فصل از کتاب یکی از قوی ترین و ویژه ترین قسمت های کتاب است زیرا به صورت اصولی به مبحث اندیکاتور که پرداخته به گونه ای که مخاطب به صورت کامل به انواع اندیکاتور و تفاوت و تشابه آنها آشنا شده و می تواند در شرایط مختلف، بهترین را برای تحلیل انتخاب کرده و از استفاده اشتباه در انبوه اندیکاتورهای با عملکرد مشابه خلاص شود. این فصل شامل تکنیک ها و روش هایی است که در منابع دیگر اصلا به آنها پرداخته نشده و از ابداعات مولف است.
فصل هفتم ( تحلیل الگوهای الیوت )
در این فصل سعی شده که به صورت کامل تمامی روش ها و الگوهای الیوتی آموزش داده شود.
ضمیمه ( الگوهای کندل استیک )
در این قسمت کتاب با آموزش تکنیکی ویژه ، مخاطب بی نیاز از به خاطر سپردن و مرور الگوهای فراوان معرفی شده در سایر منابع می شود.
علم پنهان قیمت و حجم ( آراد )ابزار شناسایی سهام پربازده
كليات ارز و صرافي (آراد)
مبانی اصول امواج الیوت (آراد)
اساس تفکر تحلیلگران سنتی تکنیکال – که با به کارگیری روش های مختلف واکنش قیمت ها در نمودارهای سهام، شاخص و غیره را موردبررسی قرار می دهند – این است که امکان کسب بازدهی از واکنش آینده ی قیمت ها ایجاد شود. خطوط روند، کانال ها، سطح حمایت-مقاومت و تعدادی از الگوهای نموداری مانند سرو شانه، فنجان و دسته، سقف های دوگانه – سه گانه و غیره بخشی از ابزارهای در دسترس تحلیلگران هستند.
در تکمیل این ابزارها تعداد زیادی از اندیکاتورها مانند باندهای بولینگر، میانگین های متحرک و ایچی موکو و یا اوسیلاتور هایی مثل MACD ، RSI و غیره نیز برای بررسی دقیق تر واکنش قیمت ها مورداستفاده قرار می گیرد. با ترکیب یک یا چند ابزار تکنیکی، تحلیلگران قادر به تصمیم گیری در مورد واکنش های احتمالی قیمت سهام و شاخص های ابزار شناسایی سهام پربازده موردمطالعه خواهند بود.
اما نظریه موجی الیوت عموماً برای پیش بینی جهت آینده قیمت مورداستفاده قرار می گیرد. امواج الیوت بر این مفهوم استوار است که حرکات قیمت در بازار سهام نتیجۀ آخرین اخبار نیست، بلکه در واقع محصول مستقیم نگرش جمعی شرکت کنندگان بازار است. امواج الیوت نشان می دهد که چگونه روانشناسی توده ها از بدبینی به خوش بینی در یک توالی طبیعی نوسان می کند. این روانشناسی توده ها برآیند نظرات صدها هزار نفر از سرمایه گذاران است و فشارسنجی برای ارزیابی تحرکات قیمت محسوب می شود.
این روش یک رویکرد محاسباتی نیست، بلکه به روند تاریخی بازارهای مالی نگاه می کند و بر این فرض استوار است که تاریخ تکرار می شود. چرا این چرخه های تکراری رخ می دهد؟ دلیل آن روانشناسی توده ها در بازارهای مالی است
سرمایه گذاران این بازارها به طور گسترده ای امیدواری ها و نگرانی های خود را به اشتراک می گذارند؛ به این معنی که آن ها اغلب به اخبار و رویدادهای اقتصادی واکنش توده ای نشان می دهند. در نتیجه قیمت ها در این بازارهای مالی متحمل نوسانات رو به بالا و رو به پایین زیادی می شود که که به عنوان امواج شناخته شده است.
بارها دیده ایم که بازار بر اساس یک خبر ظاهراً «خوب» افت کرده است یا قیمت یک سهم در زمان اعلام گزارش به شدت فاجعه آمیز بالا رفته است. برای یک تحلیلگر تکنیکال اخبار یا حتی اعداد مهم نیستند، بلکه واکنش بازار به آن ها مهم است. با استفاده از نظریه امواج الیوت می توان به مطالعه بازارهای سهام پرداخت و در نمودارهای قیمت در جستجوی الگوهایی برای تشخیص رفتار بازار بود. این الگوهای قیمتی می تواند تحلیلگر امواج الیوت را به ارزیابی میزان افزایش و کاهش قیمت ها – پیش از وقوع آن ها – قادر سازد.
نظریه موجی الیوت ابزاری ارزشمند برای موفقیت در معاملات است. همه تحلیل گران تکنیکی بر این عقیده اند که چرخه رفتار تودهٔ مردم در حرکات قیمت سهام منعکس است.
این دانش برای معامله گران و سرمایه گذاران ارزشمند است؛ زیرا استفاده از اشکال دیگر تحلیل تکنیکال مانند روش های سنتی حمایت-مقاومت فقط سطح حمایت را به معامله گران نشان می دهد، اما به این که آیا قیمت ها در آن ناحیه حمایت می شوند یا خیر چگونه می توان پی برد؟ استفاده مناسب از نظریه موجی الیوت می تواند به طور قابل ملاحظه ای به ارزیابی احتمال حمایت یا عدم حمایت از قیمت سهام کمک نماید که این امر باعث بهبود عملکرد معاملاتی می شود.
رمز موفقیت معاملات خوب در محدود کردن ریسک و کاهش خسارات وارده از معاملات بد نهفته است. با درک آن که قیمت در چرخه امواج الیوت است، معامله گران ابزاری منحصربه فرد برای یافتن نقاط کم خطر و نقاط ورود و خروج پربازده در اختیار دارند.
یکی از شگفتی های روش امواج این است که قیمت به شما هشدار می دهد. در روش های دیگر ممکن است پیش از آنکه دلیلی برای تغییر عقیده بیاورید، قیمت مسیری طولانی خلاف مصلحت شما را طی کرده باشد.
پس از سال ها مطالعه و تحلیل بازارها با روش امواج الیوت که منجر به موفقیت های چشمگیری در زمینه تشخیص روند بازار سهام ایران و پیش بینی تحولات کلان سیاسی و اقتصادی شد تصمیم گرفتم کتابی جامع و کامل به زبانی روان و ساده برای افرادی که تمایل به یادگیری اصول موجی الیوت دارند بنویسم. در این کتاب ده ها نمودار از سهام موجود در بازار بورس ایران و ده ها نمونه الگو قرار داده شده است تا خواننده بتواند با فضای بومی این نمودارها ارتباط برقرار کند. همچنین در انتهای این کتاب ده ها آزمون و سوال از مبتدی تا حرفه ای قرار دارد تا خواننده بتواند آموخته های خویش را محک بزند.
کتاب حاضر را به همه ی جویندگان علم و علاقمندان به سبک پیش بینی بازارهای مالی تقدیم می کنم.
سرمایه گذاری کم ریسک و پر بازده
سرمایه گذاران محافظه کاری که به دنبال نرخ بهره بالا بودهاند در سالهای اخیر ناامید شدهاند زیرا نرخ بهره پایین باعث شده است که ابزارهای تضمین شده عملاً هیچ نتیجه ای نداشته باشد. در حالی که بدون شک نرخها دوباره افزایش مییابند اما ابزارهای تضمینی هرگز از تورم پیشی نمیگیرند.
این واقعیت معضلی را پیش روی بسیاری از سرمایه گذاران قرار میدهد که به دنبال بازدهی مناسب از پول خود هستند اما نمیخواهند ریسک زیادی متقبل شوند. با این وجود، چندین گزینه سرمایه گذاری وجود دارد که نرخ بهره بالاتری نسبت به اوراق خزانه ارائه میکنند.
سرمایه گذاری کم ریسک و پر بازده
درک ریسک سرمایه گذاری
انواع ریسک
اشتباه رایجی که بسیاری از سرمایه گذاران مرتکب میشوند این است که تصور میکنند یک سرمایه گذاری معین «ایمن» یا «ریسکی» است. اما بی شمار سرمایه گذاریهای موجود اغلب نمیتوانند به همین سادگی طبقه بندی شوند.
چندین نوع و سطح ریسک وجود دارد که یک سرمایه گذاری معین میتواند با خود داشته باشد:
ریسک بازار: ریسکی که یک سرمایه گذاری میتواند ارزش خود را در بازار از دست بدهد (در درجه اول برای سهام و سپس برای سرمایه گذاری با درآمد ثابت اعمال میشود). این ریسک در بازارهای گاوی و خرسی توأمان وجود دارد.
ریسک نرخ بهره: ریسک از دست رفتن ارزش یک سرمایه گذاری به دلیل تغییر در نرخ بهره (در مورد سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت اعمال میشود).
ریسک سرمایه گذاری مجدد: ریسک اینکه یک سرمایه گذاری در زمان سر رسید با نرخ بهره کمتری سرمایه گذاری مجدد شود (در مورد سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت اعمال میشود).
ریسک سیاسی: ریسک از دست رفتن ارزش یک سرمایه گذاری خارجی به دلیل اقدامات سیاسی در آن کشور (داراییهای مستقر در کشورهای در حال توسعه بویژه مستعد این موضوع هستند).
ریسک قانونگذاری: ریسک از دست رفتن ارزش سرمایه گذاری یا سایر مزایا به دلیل قوانین جدید (کلیه سرمایه گذاریها مشمول این ریسک میشوند).
ریسک نقد شوندگی: این ریسک که یک سرمایه گذاری در صورت نیاز به نقدینگی در دسترس نباشد (مربوط به سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت و املاک و مستغلات و سایر املاکی است که ممکن است به سرعت با قیمت مناسب فروخته نشوند).
ریسک قدرت خرید: ریسکی که یک سرمایه گذاری به دلیل تورم قدرت خرید خود را از دست میدهد (در مورد سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت اعمال میشود).
ریسک مالیاتی: ریسکی که یک سرمایه گذاری به دلیل مالیات، ارزش یا بازده خود را از دست بدهد (بیشتر سرمایه گذاریها مشمول این ریسک میشوند).
سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و اوراق خزانه، معمولاً در معرض نرخ بهره، سرمایه گذاری مجدد، قدرت خرید و ریسک نقدینگی هستند در حالی که سهام و سایر سرمایه گذاریهای مبتنی بر ائراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند. در حالی که چند نوع سرمایه گذاری مانند اوراق قرضه و مشارکت حداقل تا حدی از ریسک مالیاتی محافظت میشوند اما هیچ سرمایه گذاریای از ریسک سیاسی یا قانونی مصون نیست.
البته، انواع خاصی از ریسک که بر یک سرمایه گذاری اعمال میشود با توجه به ویژگیهای خاص آن متفاوت خواهد بود. سطح ریسکی که یک اوراق بهادار معین حمل میکند نیز با توجه به نوع آن متفاوت خواهد بود، زیرا سهام با ارزش بازار پایین در بخش فناوری به طور واضح ریسک بیشتری نسبت به سهام بزرگ دارند.
طیف ریسک
به طور کلی، میزان ریسکی که یک سرمایه گذاری به همراه دارد مستقیماً با پاداشهای بالقوه آن مطابقت دارد. با توجه به این موضوع، میتوان طیف سرمایه گذاری ریسک به بازده را به شرح زیر تفکیک کرد:
• ایمن/کم بازده: اوراق مشارکت، اوراق خزانه، اوراق پس انداز، بیمه عمر (از شرکتهای ممتاز)
• ریسک/بازده بسیار کم: سنوات ثابت و اوراق قرضه بیمه شده
• ریسک/بازده کم: اوراق مشارکت با درجه سرمایه گذاری، اوراق قرضه بدون بیمه
• ریسک/بازده متوسط: سهام ترجیحی، سهام بخش خدمات شهری، صندوقهای سرمایه گذاری مشترک
• ریسک/بازده متوسط: صندوقهای سرمایه گذاری مشترک دارای سهام، سهام بلو چیپ، املاک و مستغلات مسکونی. سرمایه گذاری در هنرهای زیبا نیز میتواند بازدهی بالایی داشته باشد.
• ریسک/بازده بالا: سهام با ارزش بازار کم و متوسط، صندوقهای سرمایه گذاری کوچک و صندوقهای سرمایه گذاری مشترک که در بخشهای خاصی از اقتصاد مانند فناوری و انرژی سرمایه گذاری ابزار شناسایی سهام پربازده ابزار شناسایی سهام پربازده میکنند
• بازده سوداگرانه/تهاجمی: سرمایه گذاری در نفت و گاز، مشارکت محدود، ابزارهای مشتقه مالی، کامودیتیها.
درک اینکه انواع مختلف سرمایه گذاری در کجای طیف ریسک به بازده قرار میگیرد، میتواند به سرمایه گذاران کمک کند در عین حفظ امنیت سرمایه گذاری، فرصتهای بیشتری را برای بازدهی بهتر شناسایی کنند. علاوه بر این با آگاهی از نوع خاصی از ریسک که یک سرمایه گذاری در معرض آن قرار دارد، سرمایه گذاران میتوانند در مورد شرایط و پورتفوی خود تصمیم مناسبتری بگیرند.
سرمایه گذاریهای بسیار کم ریسک تا متوسط
چیزی به نام سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد، همه سرمایه گذاریها، از جمله سرمایه گذاریهایی که ضمانت بازگشت اصل سرمایه را دارند نوعی از ریسک را با خود حمل میکنند. اما کسانی که مایل به سرمایه گذاری در گروه با ریسک کم تا متوسط هستند، میتوانند بازدهی به مراتب بهتر از محصولات ارائه شده در گروه ایمن پیدا کنند.
تعدادی انتخاب خوب در این دستهها وجود دارد:
سهام ممتاز یا ترجیحی
سهام ممتاز یک اوراق بهادار ترکیبی است که مانند سهام معامله میشود اما از بسیاری جهات مانند یک اوراق قرضه عمل میکند. این ابزار نرخ سود اعلام شده دارد که معمولاً حدود ۲% بیشتر از اوراق خزانه و مشارکت است.
برخی دیگر از مشخصات سهام ممتاز عبارتند از:
• سهام ممتاز معمولاً سود ماهانه یا سه ماهه پرداخت میکنند.
• سهام ممتاز ریسک نقد شوندگی بسیار پایینی دارند، زیرا در هر زمان بدون جریمه قابل فروش هستند.
• ریسک عمده سهام ترجیحی همان ریسک بازار و ریسک مالیاتی است.
چند نوع سهام ترجیحی وجود دارد:
۱- ممتاز تجمیعی- هرگونه سود سهامی را که شرکت صادر کننده به دلیل مشکلات مالی قادر به پرداخت آن نیست، تجمیع میشود و وقتی شرکت بتواند از عهده تعهدات خود برآید، آنگاه کلیه سودهای سررسید گذشته به سهامداران پرداخت میشود.
۲- شراکتی ممتاز- درصورتی که شرکت از نظر مالی عملکرد خوبی داشته باشد، به سهامداران اجازه میدهد سود سهام بیشتری دریافت کنند.
۳- ممتاز قابل تبدیل – قابل تبدیل به تعداد معینی از سهام عادی است.
سهامداران سهام ممتاز همچنین میتوانند در صورت انحلال شرکت، پول خود را قبل از سهامداران عادی از ناشر پس بگیرند، اما آنها همچنین حق رأی ندارند.
سهام خدمات عمومی
مانند سهام ممتاز، سهام بخش خدمات عمومی تمایل دارد که از نظر قیمت نسبتاً ثابت باقی بماند و سود سهامی حدود ۲ تا ۳ درصد بالاتر از اوراق خزانه را پرداخت کند. برخی از ویژگیهای عمده این سهام شامل:
• سهام بخش خدمات عمومی سهام عادی هستند و حق رأی برای سهامدار به ارمغان میآورند.
• قیمت آنها معمولاً به اندازه سهام ممتاز ثابت نیست.
• آنها سهام خارج از چرخه اقتصادی هستند به این معنی که قیمتهای آنها با رونق و رکود اقتصادی همچون برخی از بخشها مانند فناوری یا سرگرمی افزایش و کاهش نمییابد. از آنجا که مردم و مشاغل بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، همیشه به گاز، آب و برق نیاز دارند، شرکتهای خدمات عمومی یکی از دفاعیترین بخشهای اقتصاد هستند.
• سهام بخش حدمات عمومی نیز اغلب توسط آژانسهای اعتباری به همان شیوه اوراق قرضه و اوراق بهادار درجه بندی میشوند. این سهام نیز مانند سهام ممتاز کاملاً نقد شونده هستند و در هر زمان بدون جریمه قابل فروش هستند.
• سهام خدمات عمومی معمولاً ریسک بازار کمی بالاتری نسبت به اوراق بهادار دارند و همچنین مشمول مالیات سود سهام و سود سرمایه گذاری میشوند.
گواهی سپرده
این نوع گواهی سپرده میتواند گزینهای جذاب برای سرمایه گذاران فوق محافظه کار باشد که ابزار شناسایی سهام پربازده توانایی از دست دادن هیچ قسمت از اصل سرمایه خود را ندارند. این گواهیها دارای ویژگیهای زیر هستند:
• اگرچه آنها به اندازه سهام ممتاز یا سهام بخش خدمات عمومی بازدهی ندارند اما گواهی سپرده با واسطه میتواند به طور قابل توجهی بیش از نمونههای مشابه خود که توسط بانکهای خصوصی فروخته میشود، سود پرداخت کنند.
• گواهی سپرده مانند اوراق قرضه صادر میشوند و در بازار ثانویه معامله میشوند و معمولاً بشرطی که تا تاریخ سررسید نگهداری شوند بیمه میشوند. اگر گواهی سپرده قبل از تاریخ سررسید فروخته شود، ممکن است سرمایه گذار کمتر از ارزش اسمی آنها را در بازار ثانویه دریافت کند.
• گواهی سپردهای که توسط شرکتهای خصوصی صادر میشود نوعی از ریسک نقدشوندگی را به همراه دارد که با هر نوع اوراق مشابه دیگری همراه است و مشمول مالیات میشود.
صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و اوراق مشارکت
عاقلانه است که سرمایه گذاران متقاضی بازده بالاتر، بسیاری از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک اوراق قرضه یا سایر صندوقهای سرمایه گذاری مشترک را که اکنون در دسترس هستند در نظر بگیرند. مزایا و معایب این ابزارها متفاوت از پیشنهادات جداگانه ذکر شده در بالا است:
• صندوقهای درآمدی در طیف وسیعی از ابزارهای درآمدزا مانند اوراق قرضه، وامهای رهنی، سهام ممتاز و سهام بخش خدمات عمومی سرمایه گذاری میکنند. تنوع و مدیریت حرفهای ریسک سرمایه گذاری مجدد موجود در اوراق بهادار منفرد را کاهش میدهد. ترکیبی از کلاسهای مختلف اوراق بهادار، مانند اوراق قرضه و سهام ممتاز همچنین میتواند برای ارائه بازدهی بهتر و ریسک کمتر ترکیب شود.
• سرمایه گذاران در حوزه صندوقهای درآمدی طیف وسیعی از گزینههای قابل انتخاب دارند. امروز صدها، اگر نه هزاران صندوق درآمدی در دسترس است و سرمایه گذاران باید قبل از سرمایه گذاری در یک صندوق، دقیقاً بدانند که به دنبال چه ابزاری میگردند. برخی از صندوقها بسیار محافظه کار هستند و فقط در مواردی مانند ابزارهای نقدی و اوراق خزانه سرمایه گذاری میکنند در حالی که برخی دیگران رویکرد تهاجمیتری دارند و به دنبال اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار هستند تا سطح بالایی از درآمد را تأمین کنند. صندوقهایی که فقط در سهام شرکتها سرمایه گذاری میکنند نیز میتوانند صندوقهای درآمد ثابت محسوب شوند، اگرچه ممکن است به عنوان هدف ثانویه رشد قیمت را هم مد نظر داشته باشند.
• صندوقهای قابل معامله در بورس (ٍETF) جدیدترین بازیگران بازار بورس هستند. این ابزارها شبیه به صندوقهای سرمایه گذاری مشترک هستند اما بر خلاف صندوقهای سنتی بصورت روزانه در بازار بورس مورد معامله قرار میگیرند. بسیاری از ETFها نیز با استفاده از استراتژیهای توضیح داده شده در بالا به درآمد میرسند.
• صندوقهای درآمدی در بیشتر موارد ریسک بازار، ریسک سرمایه گذاری مجدد و ریسک مالیاتی دارند. آنها همچنین میتوانند ریسک سیاسی در صندوقهای بین المللی و ریسک قدرت خرید از صندوقهای محافظه کار را به همراه داشته باشند.
حرف آخر
سرمایه گذارانی که به دنبال درآمد هستند گزینههای مختلفی برای انتخاب دارند که میتوانند از آن طریق بازدهی مناسب با حداقل ریسک را داشته باشند. درک این نکته مهم است که مقولهای به عنوان سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد اما سرمایه گذاریهای مختلف درجات مختلفی از ریسک را به همراه دارند. با این حال گزینههای محافظه کارانه سرمایه گذاری هم همواره بازدهی بهتر از سود ثابت بانکها به همراه دارند.
سرمایه گذاری کم ریسک و پر بازده
سرمایه گذاران محافظه کاری که به دنبال نرخ بهره بالا بودهاند در سالهای اخیر ناامید شدهاند زیرا نرخ بهره پایین باعث شده است که ابزارهای تضمین شده عملاً هیچ نتیجه ای نداشته باشد. در حالی که بدون شک نرخها دوباره افزایش مییابند اما ابزارهای تضمینی هرگز از تورم پیشی نمیگیرند.
این واقعیت معضلی را پیش روی بسیاری از سرمایه گذاران قرار میدهد که به دنبال بازدهی مناسب از پول خود هستند اما نمیخواهند ریسک زیادی متقبل شوند. با این وجود، چندین گزینه سرمایه گذاری وجود دارد که نرخ بهره بالاتری نسبت به اوراق خزانه ارائه میکنند.
سرمایه گذاری کم ریسک و پر بازده
درک ریسک سرمایه گذاری
انواع ریسک
اشتباه رایجی که بسیاری از سرمایه گذاران مرتکب میشوند این است که تصور میکنند یک سرمایه گذاری معین «ایمن» یا «ریسکی» است. اما بی شمار سرمایه گذاریهای موجود اغلب نمیتوانند به همین سادگی طبقه بندی شوند.
چندین نوع و سطح ریسک وجود دارد که یک سرمایه گذاری معین میتواند با خود داشته باشد:
ریسک بازار: ریسکی که یک سرمایه گذاری میتواند ارزش خود را در بازار از دست بدهد (در درجه اول برای سهام و سپس برای سرمایه گذاری با درآمد ثابت اعمال میشود). این ریسک در بازارهای گاوی و خرسی توأمان وجود دارد.
ریسک نرخ بهره: ریسک از دست رفتن ارزش یک سرمایه گذاری به دلیل تغییر در نرخ بهره (در مورد سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت اعمال میشود).
ریسک سرمایه گذاری مجدد: ریسک اینکه یک سرمایه گذاری در زمان سر رسید با نرخ بهره کمتری سرمایه گذاری مجدد شود (در مورد سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت اعمال میشود).
ریسک سیاسی: ریسک از دست رفتن ارزش یک سرمایه گذاری خارجی به دلیل اقدامات سیاسی در آن کشور (داراییهای مستقر در کشورهای در حال توسعه بویژه مستعد این موضوع هستند).
ریسک قانونگذاری: ریسک از دست رفتن ارزش سرمایه گذاری یا سایر مزایا به دلیل قوانین جدید (کلیه سرمایه گذاریها مشمول این ریسک میشوند).
ریسک نقد شوندگی: این ریسک که یک سرمایه گذاری در صورت نیاز به نقدینگی در دسترس نباشد (مربوط به سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت و املاک و مستغلات و سایر املاکی است که ممکن است به سرعت با قیمت مناسب فروخته نشوند).
ریسک قدرت خرید: ریسکی که یک سرمایه گذاری به دلیل تورم قدرت خرید خود را از دست میدهد (در مورد سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت اعمال میشود).
ریسک مالیاتی: ریسکی که یک سرمایه گذاری به دلیل مالیات، ارزش یا بازده خود را از دست بدهد (بیشتر سرمایه گذاریها مشمول این ریسک میشوند).
سرمایه گذاریهای با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و اوراق خزانه، معمولاً در معرض نرخ بهره، سرمایه گذاری مجدد، قدرت خرید و ریسک نقدینگی هستند در حالی که سهام و سایر سرمایه گذاریهای مبتنی بر ائراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند. در حالی که چند نوع سرمایه گذاری مانند اوراق قرضه و مشارکت حداقل تا حدی از ریسک مالیاتی محافظت میشوند اما هیچ سرمایه گذاریای از ریسک سیاسی یا قانونی مصون نیست.
البته، انواع خاصی از ریسک که بر یک سرمایه گذاری اعمال میشود با توجه به ویژگیهای خاص آن متفاوت خواهد بود. سطح ریسکی که یک اوراق بهادار معین حمل میکند نیز با توجه به نوع آن متفاوت خواهد بود، زیرا سهام با ارزش بازار پایین در بخش فناوری به طور واضح ریسک بیشتری نسبت به سهام بزرگ دارند.
طیف ریسک
به طور کلی، میزان ریسکی که یک سرمایه گذاری به همراه دارد مستقیماً با پاداشهای بالقوه آن مطابقت دارد. با توجه به این موضوع، میتوان طیف سرمایه گذاری ریسک به بازده را به شرح زیر تفکیک کرد:
• ایمن/کم بازده: اوراق مشارکت، اوراق خزانه، اوراق پس انداز، بیمه عمر (از شرکتهای ممتاز)
• ریسک/بازده بسیار کم: سنوات ثابت و اوراق قرضه بیمه شده
• ریسک/بازده کم: اوراق مشارکت با درجه سرمایه گذاری، اوراق قرضه بدون بیمه
• ریسک/بازده متوسط: سهام ترجیحی، سهام بخش خدمات شهری، صندوقهای سرمایه گذاری مشترک
• ریسک/بازده متوسط: صندوقهای سرمایه گذاری مشترک دارای سهام، سهام بلو چیپ، املاک و مستغلات مسکونی. سرمایه گذاری در هنرهای زیبا نیز میتواند بازدهی بالایی داشته باشد.
• ریسک/بازده بالا: سهام با ارزش بازار کم و متوسط، صندوقهای سرمایه گذاری کوچک و صندوقهای سرمایه گذاری مشترک که در بخشهای خاصی از اقتصاد مانند فناوری و انرژی سرمایه گذاری میکنند
• بازده سوداگرانه/تهاجمی: سرمایه گذاری در نفت و گاز، مشارکت محدود، ابزارهای مشتقه مالی، کامودیتیها.
درک اینکه انواع مختلف سرمایه گذاری در کجای طیف ریسک به بازده قرار میگیرد، میتواند به سرمایه گذاران کمک کند در عین حفظ امنیت سرمایه گذاری، فرصتهای بیشتری را برای بازدهی بهتر شناسایی کنند. علاوه بر این با آگاهی از نوع خاصی از ریسک که یک سرمایه گذاری در معرض آن قرار دارد، سرمایه گذاران میتوانند در مورد شرایط و پورتفوی خود تصمیم مناسبتری بگیرند.
سرمایه گذاریهای بسیار کم ریسک تا متوسط
چیزی به نام سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد، همه سرمایه گذاریها، از جمله سرمایه گذاریهایی که ضمانت بازگشت اصل سرمایه را دارند نوعی از ریسک را با خود حمل میکنند. اما کسانی که مایل به سرمایه گذاری در گروه با ریسک کم تا متوسط هستند، میتوانند بازدهی به مراتب بهتر از محصولات ارائه شده در گروه ایمن پیدا کنند.
تعدادی انتخاب خوب در این دستهها وجود دارد:
سهام ممتاز یا ترجیحی
سهام ممتاز یک اوراق بهادار ترکیبی است که مانند سهام معامله میشود اما از بسیاری جهات مانند یک اوراق قرضه عمل میکند. این ابزار نرخ سود اعلام شده دارد که معمولاً حدود ۲% بیشتر از اوراق خزانه و مشارکت است.
برخی دیگر از مشخصات سهام ممتاز عبارتند از:
• سهام ممتاز معمولاً سود ماهانه یا سه ماهه پرداخت میکنند.
• سهام ممتاز ریسک نقد شوندگی بسیار پایینی دارند، زیرا در هر زمان بدون جریمه قابل فروش هستند.
• ریسک عمده سهام ترجیحی همان ریسک بازار و ریسک مالیاتی است.
چند نوع سهام ترجیحی وجود دارد:
۱- ممتاز تجمیعی- هرگونه سود سهامی را که شرکت صادر کننده به دلیل مشکلات مالی قادر به پرداخت آن نیست، تجمیع میشود و وقتی شرکت بتواند از عهده تعهدات خود برآید، آنگاه کلیه سودهای سررسید گذشته به سهامداران پرداخت میشود.
۲- شراکتی ممتاز- درصورتی که شرکت از نظر مالی عملکرد خوبی داشته باشد، به سهامداران اجازه میدهد سود سهام بیشتری دریافت کنند.
۳- ممتاز قابل تبدیل – قابل تبدیل به تعداد معینی از سهام عادی است.
سهامداران سهام ممتاز همچنین میتوانند در صورت انحلال شرکت، پول خود را قبل از سهامداران عادی از ناشر پس بگیرند، اما آنها همچنین حق رأی ندارند.
سهام خدمات عمومی
مانند سهام ممتاز، سهام بخش خدمات عمومی تمایل دارد که از نظر قیمت نسبتاً ثابت باقی بماند و سود سهامی حدود ۲ تا ۳ درصد بالاتر از اوراق خزانه را پرداخت کند. برخی از ویژگیهای عمده این سهام شامل:
• سهام بخش خدمات عمومی سهام عادی هستند و حق رأی برای سهامدار به ارمغان میآورند.
• قیمت آنها معمولاً به اندازه سهام ممتاز ثابت نیست.
• آنها سهام خارج از چرخه اقتصادی هستند به این معنی که قیمتهای آنها با رونق و رکود اقتصادی همچون برخی از بخشها مانند فناوری یا سرگرمی افزایش و کاهش نمییابد. از آنجا که مردم و مشاغل بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، همیشه به گاز، آب و برق نیاز دارند، شرکتهای خدمات عمومی یکی از دفاعیترین بخشهای اقتصاد هستند.
• سهام بخش حدمات عمومی نیز اغلب توسط آژانسهای اعتباری به همان شیوه اوراق قرضه و اوراق بهادار درجه بندی میشوند. این سهام نیز مانند سهام ممتاز کاملاً نقد شونده هستند و در هر زمان بدون جریمه قابل فروش هستند.
• سهام خدمات عمومی معمولاً ریسک بازار کمی بالاتری نسبت به اوراق بهادار دارند و همچنین مشمول مالیات سود سهام و سود سرمایه گذاری میشوند.
گواهی سپرده
این نوع گواهی سپرده میتواند گزینهای جذاب برای سرمایه گذاران فوق محافظه کار باشد که توانایی از دست دادن هیچ قسمت از اصل سرمایه خود را ندارند. این گواهیها دارای ویژگیهای زیر هستند:
• اگرچه آنها به اندازه سهام ممتاز یا سهام بخش خدمات عمومی بازدهی ندارند اما گواهی سپرده با واسطه میتواند به طور قابل توجهی بیش از نمونههای مشابه خود که توسط بانکهای خصوصی فروخته میشود، سود پرداخت کنند.
• گواهی سپرده مانند اوراق قرضه صادر میشوند و در بازار ثانویه معامله میشوند و معمولاً بشرطی که تا تاریخ سررسید نگهداری شوند بیمه میشوند. اگر گواهی سپرده قبل از تاریخ سررسید فروخته شود، ممکن است سرمایه گذار کمتر از ارزش اسمی آنها را در بازار ثانویه دریافت کند.
• گواهی سپردهای که توسط شرکتهای خصوصی صادر میشود نوعی از ریسک نقدشوندگی را به همراه دارد که با هر نوع اوراق مشابه دیگری همراه است و مشمول مالیات میشود.
صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و اوراق مشارکت
عاقلانه است که سرمایه گذاران متقاضی بازده بالاتر، بسیاری از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک اوراق قرضه یا سایر صندوقهای سرمایه گذاری مشترک را که اکنون در دسترس هستند در نظر بگیرند. مزایا و معایب این ابزارها متفاوت از پیشنهادات جداگانه ذکر شده در بالا است:
• صندوقهای درآمدی در طیف وسیعی از ابزارهای درآمدزا مانند اوراق قرضه، وامهای رهنی، سهام ممتاز و سهام بخش خدمات عمومی سرمایه گذاری میکنند. تنوع و مدیریت حرفهای ریسک سرمایه گذاری مجدد موجود در اوراق بهادار منفرد را کاهش میدهد. ترکیبی از کلاسهای مختلف اوراق بهادار، مانند اوراق قرضه و سهام ممتاز همچنین میتواند برای ارائه بازدهی بهتر و ریسک کمتر ترکیب شود.
• سرمایه گذاران در حوزه صندوقهای درآمدی طیف وسیعی از گزینههای قابل انتخاب دارند. امروز صدها، اگر نه هزاران صندوق درآمدی در دسترس است و سرمایه گذاران باید قبل از سرمایه گذاری در یک صندوق، دقیقاً بدانند که به دنبال چه ابزاری میگردند. برخی از صندوقها بسیار محافظه کار هستند و فقط در مواردی مانند ابزارهای نقدی و اوراق خزانه سرمایه گذاری میکنند در حالی که برخی دیگران رویکرد تهاجمیتری دارند و به دنبال اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار هستند تا سطح بالایی از درآمد را تأمین کنند. صندوقهایی که فقط در سهام شرکتها سرمایه گذاری میکنند نیز میتوانند صندوقهای درآمد ثابت محسوب شوند، اگرچه ممکن است به عنوان هدف ثانویه رشد قیمت را هم مد نظر داشته باشند.
• صندوقهای قابل معامله در بورس (ٍETF) جدیدترین بازیگران بازار بورس هستند. این ابزارها شبیه به صندوقهای سرمایه گذاری مشترک هستند اما بر خلاف صندوقهای سنتی بصورت روزانه در بازار بورس مورد معامله قرار میگیرند. بسیاری از ETFها نیز با استفاده از استراتژیهای توضیح داده شده در بالا به درآمد میرسند.
• صندوقهای درآمدی در بیشتر موارد ریسک بازار، ریسک سرمایه گذاری مجدد و ریسک مالیاتی دارند. آنها همچنین میتوانند ریسک سیاسی در صندوقهای بین المللی و ریسک قدرت خرید از صندوقهای محافظه کار را به همراه داشته باشند.
حرف آخر
سرمایه گذارانی که به دنبال درآمد هستند گزینههای مختلفی برای انتخاب دارند که میتوانند از آن طریق بازدهی مناسب با حداقل ریسک را داشته باشند. درک این نکته مهم است که مقولهای به عنوان سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد اما سرمایه گذاریهای مختلف درجات مختلفی از ریسک را به همراه دارند. با این حال گزینههای محافظه کارانه سرمایه گذاری هم همواره بازدهی بهتر از سود ثابت بانکها به همراه دارند.
بورس با شهبازی
چگونه سهام درآمدزا را انتخاب کنیم؟ آموزش تحلیل سهام به روش کانسلیم
کانسلیم، نام یک روش درآمدزا در بازار سهام است که ویلیام اونیل آن را ابداع کرده است. اونیل پایهگذار و رییس روزنامه “Investors Business Daily ” بوده و همچنین رهبری یک موسسه تحقیقاتی، به نام “ویلیام اونیل و شرکا” را برعهده دارد.
ویلیام اونیل در کشور آمریکا و در بورس والاستریت، در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰، بررسیهای زیادی را روی سهامی که صعود چشمگیر داشتهاند، انجام داده است و در انجام این تحقیقات و ارزیابی سهام مختلف، به نتایج یکسانی دست یافت و آنها را در قالب یک روش معاملاتی، ابزار شناسایی سهام پربازده تحت عنوان CANSLIM “کانسلیم” برای استفاده معاملهگران والاستریت ارائه کرد که به روشی قابل استناد برای انجام معاملات آنها، تبدیل شد.
از تحلیل CANSLIM برای شناخت روند حرکت سهم در مدت زمان کوتاه استفاده میشود. به طور کلی مهمترین قسمت در تحلیل CANSLIM، مطالعه و بررسی روند عایدی کل شرکت و نیز وضعیت سود هر سهم و روند قیمتی آن است.
کانسلیم برگرفته از هفت حرف لاتین “C.A.N.S.L.I.M” است که هر حرف، معرف و مخفف یک عبارت است که در زیر توضیحات مربوط به هر عبارت را مشاهده خواهید کرد:
C : Current earnings
درآمدهای جاری (درآمدهای سه ماهه و فصلی هر سهم)
A : Annual earnings
N : New product or service
محصول یا خدمت جدید
S : Supply and demand
L : Leader or laggard
I : Institutional sponsorship
M : Market Direction
بااینکه کانسلیم یک ابزار تحلیل تکنیکال نیست، اما این روش مفاهیم ارزشمند دو تحلیل تکنیکال و بنیادی را که در بآشگاه به تفضیل در مورد آنها توضیح داده شده است، با هم ترکیب میکند. اونیل در کتابی تحت عنوان “چگونه از بازار سهام درآمدزایی کنیم؟” روش کانسلیم را توضیح داده است.
حال با توجه به منابع ذکر شده، به بیان چکیدهای از هر هفت جزء روش کانسلیم میپردازیم:
C : Current earnings
(درآمدهای سه ماهه و فصلی هر سهم)
در اینجا منظور از درآمدهای جاری، گزارشهای درآمدی فصلی شرکتها است که این درآمد در ازای هر سهم، بهصورت EPS نمایش داده میشود. در بررسی این گزارشها، ترجیحاً بهتر است سود یک فصل را نسبت به سود همان فصل، در سال گذشته بررسی کرد و درصورت افزایش سود به میزانی مشخص (مثلاً ۲۰% سود)، میتوان به روند صعودی شرکت امیدوار بود. شایان ذکر است عدد ۲۰% ملاک خاصی برای سنجش روند صعودی شرکت، در نظر گرفته نمیشود و اینجا منظور از ۲۰% رشد چشمگیر سود نسبت به سال قبل است. (در اینجا باید به این نکته توجه کرد که مثلاً اگر شرکتی سود ۱ ریالی خود را به ۲ ریال تبدیل کرده باشد، نمیتوان این میزان افزایش را بهعنوان رشد ۱۰۰ درصدی آن در نظر گرفت.)
ذکر این نکته لازم است که سرمایهگذاران باید به گزارشهای گمراهکننده شرکتها نیز توجه داشته باشند. بهعنوان مثال ممکن است شرکتی در گزارش خود، با بزرگنمایی از رکورد فروش خود صحبت کند و همچنین در مقایسه با سال گذشته، افزایش فروش ۳۰ درصدی داشته باشد. در حالی که بنا به دلایل مختلف، حاشیه سود شرکت کاهش یافته است و درواقع افزایش سود شرکت، باید برابر ۵ درصد در نظر گرفته شود.
درنتیجه باید از سودهای غیرعادی و استثنایی شرکت صرفنظر کرده و همچنین یک میزان مشخص سود را به عنوان حداقل افزایش سود شرکت، تعیین کنید. تعیین میزان حداقل سود، میتواند بهعنوان شاخص سنجش عملکرد شرکت، به کار برده شود.
در اینجا میزان حداقل سود، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد مشخص شده است اما هر سرمایهگذار میتواند با توجه به اهداف سرمایهگذاری خود، این میزان را تعیین نماید.
پس اولین نکته کلیدی، رشد قابل توجه (حداقل ۲۰ تا ۵۰ درصد یا بیشتر) سود سه ماهه اخیر سهم نسبت به سه ماهه مشابه سال قبل است. ولی توجه به حاشیه سود شرکت و دیگر اطلاعات خرد و کلان اقتصادی برای تصمیمگیری، الزامی است.
A : Annual earnings
فرض کنید میزان سوددهی شرکتی، طی پنج سال گذشته بهصورت زیر باشد:
سال اول ۱۰۰ ریال
سال دوم ۲۰۰ ریال
سال سوم ۳۰۰ ریال
سال چهارم ۱۰۰ ریال
سال پنجم ۲۰۰ ریال
درست است که شرکت سال پنجم نسبت به سال قبل رشد ۱۰۰ درصدی داشته اما از روند افزایشی سالهای قبل خود باز ابزار شناسایی سهام پربازده مانده است که نشانه خوبی نیست. درصورتیکه سال ششم، مثلاً به سود ۵۰۰ ریالی برسد، میتوان گفت که به روند افزایشی خود بازگشته و درنتیجه میتوان در مرحلهی بعد مورد اول سیستم کانسلیم را که “رشد در درصد سودهای سه ماهه” است را در سال پنجم، مورد بررسی قرار داد.
پس در سرمایهگذاری میبایست ادامهدار بودن سودحاصل از درآمد شرکت را در پنج سال گذشته، بررسی کرده و از رشد سالانه حداقل ۲۵ تا ۵۰ درصدی آن مطمئن شد. درنتیجه در این قسمت باید دو عامل رشد سود سالانه و سود سه ماهه شرکت را درنظر بگیریم.
N : New product or service
محصول یا خدمت جدید (کالاهای جدید، مدیریت جدید، پیشرفتهای جدید)
برای افزایش شدید و ناگهانی در قیمت سهام یک شرکت، آن شرکت باید یک نوآوری به بازار عرضه نماید. این نوآوری میتواند یک محصول یا خدمات جدید و با اهمیت باشد که بهسرعت در بازار به فروش میرسد. همچنین میتواند مدیریت نوین، تغییر یک رییس، یک فناوری تازه در یک صنعت خاص یا حوداثی از قبیل افزایش نرخ محصولات و … باشد.
بررسی شرکتهای برتر بورس آمریکا طی سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۹۹۳ نشان میدهد که در ۹۵ درصد این شرکتها، مواردی از جمله ارائه محصول و خدماتی جدید، مدیریت نوین و … اتفاق افتاده که کل آن صنعت را تحت تأثیر قرار داده و رشد ارزش سهام آن شرکتها را در پی داشته است.
از دیگر یافتههای اونیل در این تحقیق میتوان به این مورد اشاره کرد: در قیمت بالا بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید. پژوهش اونیل نشان میدهد که زمان مناسب برای خریدن یک سهم، زمانی است که قیمت آن سهم پس از طی کردن یک دوره ۲ تا ۱۵ ماهه تثبیت شده و در آن محدوده، به منطقه بیشینه جدیدی رسیده است. این موضوع برخلاف نظر اکثریت سهامداران است که میگوید: در قیمت پایین بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید!
S : Supply and demand
همانطور که میدانیم قانون عرضه و تقاضا تقریباً تعیینکننده قیمت همهچیز در زندگی روزمره و انواع بازارهایی است که در آنها دادوستد انجام میگیرد. بازار سهام نیز از این قاعده مستثنا نیست و قانون عرضه و تقاضا در این بازار، از اهمیت زیادی برخوردار است.
بهراحتی میتوان دریافت که قیمت سهام شرکتی که ۴۰۰ میلیون برگه سهم دارد بهسختی افزایش مییابد، زیرا تعداد عرضهکنندگان سهام زیاد بوده و در نتیجه متقابلاً باید تعداد تقاضا برای خرید این سهم زیاد باشد تا قیمت آن با افزایش همراه باشد. اما قیمت سهام شرکتی با ۵۰ میلیون برگه سهم با حجم خرید معقولی، افزایش خواهد یافت چون سهام کمتری برای عرضه وجود خواهد داشت.
در شرایط فوق اگر تصمیم به خرید سهم با شرایط یکسان دارید و تنها تفاوت، بین کوچک و بزرگ بودن میزان سهام شرکت است، شرکت کوچکتر گزینه بهتری خواهد بود.
در اینجا به سهام شناور شرکت نیز باید توجه شود. زیرا سهام شناور شامل سهام در اختیار مدیران شرکت و همچنین سهام قابل عرضه به سرمایهگذاران بازار است. از اینرو هر چه تعداد سهام شناور کمتر باشد، شرایط عرضه و تقاضا برای افزایش قیمت بهتر خواهد بود و از طرف دیگر سهام شرکتی که درصد بالایی از مالکیت آن در اختیار مدیران ارشد شرکت است، معمولاً از آینده بهتری برخوردار خواهد بود.
L : Leader or laggard
با توجه به اینکه هیج تضمینی برای سوددهی یک سرمایهگذاری وجود ندارد؛ با این حال اونیل پی برد که اگر افراد سهام یک صنعت پیشرو را خریداری نمایند، احتمال اینکه سرمایهگذاری آنها همراه با سوددهی باشد، بیشتر خواهد بود.
او مثالهای متعددی را برای اثبات این موضوع ذکر میکند که یکی از آنها سهام شرکت لویتز است. در سال ۱۹۷۰ شرکت لویتز به یکی از پیشگامان بازار تبدیل شد. مدتی بعد شرکت ویکس نیز همان محصول شرکت لویتز را کپی کرد و وارد تجارت لوازم خانه شد. بسیاری از افراد بهجای خرید سهام شرکت لویتز، سهام شرکت ویکس را خریداری کردند زیرا از قیمت کمتری برخوردار بود. ولی درنهایت قیمت سهام ویکس افزایشی نیافت و در ادامه نیز با مشکلات مالی همراه شد. این در حالی بود که سهام شرکت لویتز ۹۰۰ درصد افزایش یافت. این تنها یکی از نمونههای شرکت پیشرو و پسرو بود که برای شما در این مطلب بیان شد. در نتیجه از این قاعده پیروی کنید: از سرمایهگذاری در شرکتهای پیرو بپرهیزید و به دنبال سهام شرکتهای پیشرو و برتر باشید.
I : Institutional sponsorship
بزرگترین عامل عرضه و تقاضا در تعیین قیمت سهام یک شرکت سرمایهپذیر،خریداران نهادی آن شرکت هستند. نیازی نیست سهام یک شرکت، تعداد زیادی مالک نهادی داشته باشد؛ ولی لازم است حداقل از چندین حامی نهادی برخوردار باشد. سه تا ده حامی یا صندوق سرمایهگذاری عدد خوبی برای میزان سرمایهگذاران نهادی یک سهم، به نظر میرسد و این رقم برای برخی از سهام بالاتر نیز میرود. اونیل بر پایه تحقیقات و تجربیات خود، به سرمایهگذاران توصیه میکند که بهدنبال سهام شرکتهایی باشند که دستکم ۳ تا ۱۰ نهاد پشتیبان داشته و پیشینه عملکرد آنها بالاتر از میانگین باشد. سرمایهگذار موفق باید بتواند حامیان نهادی بهتر و قویتر و با عملکرد بهتر را شناسایی کرده و سهام آنها را در اولویت بالاتر قرار دهد.
حامی نهادی میتواند صندوق سرمایهگذاری، صندوق پسانداز بازنشستگی شرکتها، شرکتهای بیمه، مشاوران سرمایهگذاری، صندوقهای پوشش خطر، ادارات امانی بانکها، موسسات دولتی، خیریه و آموزشی باشد.
از سویی ممکن است، تعداد زیاد حامیان نهادی یک سهم، برای آن مضر هم باشد. بهعنوان مثال در صورت بروز مشکل و اعلام یک خبر بد در شرکت، حجم فروش بالقوه بسیار زیادی به بازار تحمیل خواهد شد.(شرکت اسنپل در سال ۱۹۹۳) درنتیجه باید سهامی خریداری شود که حداقل از چند حامی نهادی با عملکرد بهتر از عملکرد میانگین بازار برخوردار باشد.
M : Market Direction
شاید بتوان گفت این بخش، مهمترین بخش روش کانسلیم است. شما ممکن است سهام خود را براساس شش عامل گفته شده بهدرستی انتخاب کرده باشید ولی اگر جهت بازار را بهدرستی تشخیص ندهید، سه سهم از چهار سهم شما افت کرده و شما درمجموع متضرر خواهید شد. درنتیجه شما برای تشکیل سبد دارایی خود، در مجموعه ابزار تحلیلی سبدتان، به روشی ساده و قابل اطمینان برای تشخیص جهت بازار نیاز دارید. تقریباً ۷۵ درصد سهام با کل بازار همجهت هستند. در نتیجه اگر کل بازار رو به نزول باشد، حتی بهترین سهام هم میتواند برای شما ضرر و زیان بههمراه آورد.
اونیل برای مشخص کردن جهت کلی بازار، تفسیر و تحلیل نمودارها و نشانگرهایی را به سرمایهگذاران پیشنهاد میکند و به همین منظور تفسیر نمودار قیمت و حجم روزانه کل بازار را امری حیاتی و مهم میپندارد. زیرا معتقد است خلاف جهت بازار حرکت کردن برای سرمایهگذاران، بسیار پرهزینه خواهد بود و به همین دلیل بسیاری از مردم دچار زیان میشوند. پس با استفاده از ابزارهای موجود باید به دنبال تشخیص صحیح جهت کلی بازار باشید و با بهکارگیری شش اصل گفته شده، سهام پربازده بازار را شکار کرده و از سود آن بهرهمند شوید.
گام بلند بازار سرمایه برای تامین مالی خصوصیها/ ابزارهای اسلامی بر روی ریل راهآهن
رئیس سازمان بورس گفت: تاکنون دولتی ها به حوزه تامین مالی پروژه های زیرساختی در جهت توسعه حمل و نقل ریلی ورود می کردند که از این پس بازارسرمایه آمادگی لازم برای ورود خصوصی ها را نیز به این بخش فراهم می کند.
به گزارش خبرنگار بورس نیوز، شاپور محمدی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در همایش فرصت های سرمایه گذاری و تامین مالی در حوزه های حمل و نقل ریلی اظهار کرد: اثر زیرساخت ها فعلا در تمامی بخش های اقتصاد کشور قابل لمس بوده و حتی آثار بیرونی فراوانی بر اقتصادمان خواهد داشت و شاید در وهله نخست بازگشت سرمایه دارای ایهام باشد. اما در مرور زمان سرمایه به صورت پربازده بازخواهد گشت زیرا زیرساختها کمک میکند که چرخ فعالیتهای اقتصادی همواره در گردش باشد.
وی ادامه داد: ویژگی تامین مالی مشخصه ای بلندمدت داشته و بنابراین در مقیاس پروژه های زیرساختی بزرگ می تواند کاملا به نفع توسعه حمل و نقل ریلی باشد بنابراین تاکنون که دولتی ها به این حوزه ورود می کردند بازار سرمایه آمادگی دارد که خصوصی ها وارد گود شوند.
وی با اشاره به اینکه نباید تامین سرمایه فقط برای دولتیها انجام شود تاکید کرد: طی چهارسال گذشته 14 هزار میلیارد تومان حجم اوراق بدهی بوده اما این حجم امروز به 90 هزار میلیارد تومان رسیده که این اوراق به دولتیها اختصاص یافته اما بورس تمایل دارد که بخش خصوصی به صورت کاملا جدی به این حوزه وارد شود. چراکه نسبت بهرهوری و انجام عملیات در فعالان بخش خصوصی به مراتب بسیار بالاتر از دولتیها است.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار تاکید کرد: این سازمان بیشتر راغب بوده تا با فعالان بخش خصوصی وارد کار شود چراکه این بخش شفافیت بالایی داشته و مهمترین قسمت مالیاتدهندگان در چرخه اقتصادی نیز همین خصوصیها هستند.
محمدی با اشاره به اینکه تامین مالی ارزان توسط بورس جزو اولویتهای اساسی این سازمان است اظهار کرد: یکی از مهمترین وظایف برای شرکتهای بورسی تامین مالی ارزان بوده و سعی میشود در همین راستا با شناسایی صحیح ابزارها گام و تامین مالی مناسب بنگاههای حاضر در بورس بگذاریم.
وی اضافه کرد: طبیعتا نادیدهگیری بخش حملونقل در جاده، ریل، کشتیرانی و هوایی میسر نیست چراکه اگر این بخش حذف شود ما عملا صادرات را حذف کردهایم. بنابراین اوراقی باید منتشر شود که برای تامین مالی راهآهن و دیگر حوزههای حملونقلی مفید واقع شود.
دبیر شورای عالی بورس در خصوص ابزارهای فقهی که میتوان برای تامین مالی بهره برد نیز اشارهای داشت و افزود: این کمیته ابزارهای مناسبی در اختیار داشته و میتوان از تمامی آنها در تامین مالی بنگاههای اقتصادی اعم از شرکتهای حملونقل بهره برد و حتی میتوان این ادعا را داشت که ایران در بین کشورهای اسلامی از متنوع ترین ابزارهای مالی بهرهمند شده است.
حجم کل اوراق برای بخش ریلی به 500 میلیارد رسید
محمدی با اشاره به این موضوع گفت: در سال 90 تا 95 کل اوراق برای بخش ریلی 92 میلیارد تومان بوده اما از سال 95 این حجم با رشد قابل توجهی مواجه شده که بر همین اساس میتوان اشاره کرد که در سال 95 به تنهایی به میزان 51 میلیارد تومان؛ سال96، 135 میلیارد تومان و در سال 97، 160 میلیارد تومان موافقت اصولی برای این حوزه تامین مالی کرده است.
وی اضافه کرد: اگرراهآهن راجع به تضامین خوبی که بورس میتواند ارائه دهد کمک کند این بازار طبیعتا میتواند کمک شایانی را برای فعالان بخش ریلی به ارمغان بیاورد و حتی از صندوقهای پروژه و ابزارهای دیگر نیز کمک گرفت زیرا وظیفه قانونی ما کمک به تامین مالی انواع پروژهها برای توسعه کشور است.
کمک به معرفی ابزارهای جدید در راهآهن
محمدی افزود: در بورس انرژی طبیعتا انرژی معامله میشود اما تاکنون کسی به این بخش فکر نکرده بود که شاید بتوانیم کالری هم معامله کنیم. شاید در بخش راهآهن نیاز به ابزارهای جدیدی باشد که بتوانیم از پتانسیلهای این حوزه بهترین بهرهوری را داشته باشیم. در همین راستا میتوان ابزارهای جدیدی را در قالب ابزارهای سلف و فیوچرز معرفی کرد تا در سالهای اینده به بازار بیاوریم.
وی ادامه داد: بورس مقرراتی کاملا شفاف داشته و شرکتهای تامین مالی و مشاوران معتمد پروژهها را مشخص و ریسکهای آن را ارزیابی میکنند تا میزان ایفای نقش این بازار و پروژهها معین شود که در همین بخش به همکاران تاکید شده باید کاملا به نفع سرمایهگذاری در کشور حرکت کرد؛ اما نباید به راحتی بله گفت. چراکه محدودیتهایی که ریسکها برای سرمایهگذاری ایجاد میکنند میتوانند سرمایههای مردم را با چالش مواجه کنند.
دیدگاه شما