حد ضرر چقدر اهمیت دارد؟
در این پست تصمیم دارم درباره حد ضرر برای شما صحبت کنم،حد ضرر یا (stop loss) به عدد یا محدوده ای گفته میشود که شما برای معامله ی خود تعیین می کنید که بیشتر از آن سرمایه شما متحمل ضرر نشود و معامله شما بسته شود.حد ضرر می تواند در سیستم و نزد کارگزار شما ثبت شود (البته در بازارهای مالی داخلی این امکان هنوز از لحاظ نرم افزاری پیاده سازی نشده) یا اینکه ذهنی ثبت شود،و شما برای خود قرارداد کرده ایید که اگر قیمت سهام یا ارز از فلان مقدار کمتر یا بیشتر شد از معامله خارج شوید.
شروع عصر یخبندان و تباهی با رعایت نکردن حد ضرر !
تعریف حدضرر یکی از الزامات سرمایهگذار بوده اما تعیین حد آن مقولهای است که محدوده ی وسیعی را پوشش داده و از خصوصیات فردی و روحی شخص سرمایهگذار شروع شده و تا مقدار سرمایه و اندازه ریسک و نوع بازار و شناخت سابقه تاریخی سهم ادامه می یابد، امیدوارم فرصتی حاصل شود که در پستهای آینده به روشهای تعیین حد ضرر نیز بپردازم ولی آنچه که امروز قرار است بدانید اهمیت آن است.
همیشه پیشبینیها نمیتواند درست باشد و بنابراین اگر معامله ما به هر دلیلی مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار باید ضرر متحمل شد؟
موارد زیادی پیش میآید که ممکن است حد ضرر ما در یک معامله فعال شود و سپس سیر صعودی یا نزولی آن سهم شروع شود و ما را در غم از دست دادن سهم خویش داغ دار کند. این قسمت که البته واقعیت هم دارد، همان بخش گول زنندهای است که بسیاری از سهامداران را دچار مشکل حاد میکند، بنابراین تصمیم می گیرد که در معاملات بعدی حد ضرر نگذارد و این آغاز فصل یخبندان مالی برای معامله گر است. وقتی در معامله ای حد ضرر تعریف می کنید و ضرر فعال و لمس میشود هرگز از متد خود ناامید نشوید و روحیه ی خود را از دست ندهید، زیرا حد ضرر برای این است که فعال شود و یک چیز فرمایشی و سمبلی نیست، تنها نکته ی مهم و ضروری این است که اگر تعداد حد ضررهایی که از شما فعال میشود زیاد است باید یک بازبینی کلی در روش و سیستم معاملاتی خود انجام دهید و هرگز اقدام به پاک کردن صورت مسئله یعنی حذف حد ضرر نکنید.
آیا می توانید تصور کنید در حال رانندگی در یک اتومبیل با سرعتی بسیار بالا هستید و پدال گاز را نیز تا انتها فشرده اید. حال بصورت ناگهانی مانعی بزرگ را در مقابل خود می بینید و این در حالی است که در تجهیزات اتومبیل شما اصلاً چیزی بنام ترمز وجود ندارد و سرانجام …! نابودی…!
حد ضرر (stop loss ) در بازار ارز بین الملل نیز دقیقاً همان نقش ترمز مطمئن را در اتومبیل کورسی شما دارد ، کما اینکه با نوسانات گاها شدیدی که در بازار ارز دیده می شود ،در صورت استفاده نکردن از حد ضرر، در کمتر چند ساعت ،امکان از بین رفتن تمام سرمایه شما وجود دارد .
تعیین حد ضرر از سوی معامله گران ،گاها حتی از خود معاملات نیز اهمیت بیشتری پیدا می کند واین دقیقاً در حالیست که اکثر معامله گران در بازار فارکس هنوز استراتژی و متد ثابتی در مورد استفاده از حد ضرر و مقدار آن در معاملاتشان ندارند
حال چنانچه به مدریت ریسک سرمایه و مدریت پول توجه بیشتری کنیم و در کنار آن نیز از متد معاملاتی مطمئن برای ورود و خروج از بازار استفاده کنیم، مطمئناً بالانس نهایی معاملات ما با سود بالایی همراه خواهد بود . ذر این اینجا تکرار مجدد این مسئله ضروریست که عمده عامل عدم موفقیت بیش از 90% از معامله گران در پایان سال مالی در بازار فارکس ،عدم اطلاع و یا عدم استفاده از روشهای مطمئن در مدیریت ریسک سرمایه و پول است که تعیین حد مناسبی از حد ضرر (S/L) نیز از اجزاء مهم این علوم می باشد .
وقتی از یک آماتور پرسیده میشود که چرا در معامله ی خود حد ضرر نمی گذاری پاسخی که میدهد این است: ” که ما حدوداً در میانه یک رنج مشحص و تکراری از نوسانات قیمت می باشیم . پس بنابراین به هر حال نرخ قیمت به مکان قبلی اش باز خواهد گشت!” آری و بعد نتیجه آن، از دست دادن کل سرمایه (کال شدن) است.
چرا و چه زمانی باید حد ضرر را در معاملات ارزهای دیجیتال جابه جا کنیم
وقتی شما در بازار ارزهای دیجیتال اقدام به سرمایه گذاری می کنید، زمان هایی فرا می رسد که بازار دچار نوانات در قیمت شده و قیمت ها ثابت نخواهد بود. در چنین مواقعی باید بتوانید تصمیم گیری درستی نمایید تا بدانید آیا باید به سرمایه گذاری ادامه داده، یا آن را به طور موقت متوقف نمایید. این امر یکی از دغدغه های سرمایه گذاران ارزهای دیجیتالی است. زیرا هدف همه کسانیکه در این بازار به انجام معاملاتشان می پردازندف کسب سود بیشتر با حداقل میزان ضرر است.
یکی از مشکلاتی که تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال دارند، بحث معامله گری می باشد. این مشکل به زمانی باز می گردد که بازار بر خلاف نظری که تحلیل های معامله گر به آنها رسیده، پیش خواهد رفت. در این مواقع معاملاتی که انجام می شود با ضررهای زیادی مواجه خواهد شد. گاهی این ضرر و زیان ها بسیار بزرگ است. با توجه به این امر در بازار ارزهای دیجیتال یک شاخص وجود دارد که چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر به آن حد ضرر و یا Stop Loss گفته می شود.
حد ضرر چیست؟ در واقع حد ضرر (Stop Loss) دستوری است، برای اینکه یک پوزیشن در یک قیمت و یا درصد خاص، بسته شود. وقتی که این اتفاق بیفتد ضرر را کنترل و آن را محدود کرده ایم. بنابراین می توان گفت کاربرد حد ضرر این است که در مواقعی که ضرر در حال اتفاق افتادن است، آن را محدود کنیم. بنابراین این امر در مواقع و زمان هایی کاربرد دارد که ایده ما برای معاملات درست از کار در نمی آید. حد ضرر که به اختصار به آن SL نیز گفته می شود می تواند یک کمربند ایمنی برای تریدرها باشد.
از آنجا که هر کاربر ارزهای دیجیتال در حوزه خرید و فروش برای خود یک سبک و اساس معاملاتی دارد، قبل از اینکه اقدام به خرید یا فروش نماید، یک چارچوب ذهنی برای خود قرار داده است. که در معاملاتش مثلا فلان قیمت مناسب است و به سود منتهی می شود. حد ضرربرای شما یک انکانی است که به اشتباه خود پی ببرید و با حداقل ضرر و زیان از سرمایه خود محافظت کنید.
در مدیریت ریسک، بهره گیری از حد ضرر به عنوان یک پایه مهم محسوب شده که باید با دقت از آن بهره گیری کرد. زیرا اگر مدیریت و استفاده از حد ضرر ضعیف باشد می تواند هزینه های زیادی را به دنبال داشته باشد. البته در مواردی هم بوده است که حد توقف در فیتیله شمع یعنی همان نمودار کندل استیک بوده است. و در این شرایط از معامله خارج شده ایم. اما بعد قیمت به هدف دلخواه ما رسیده است، اما متاسفانه از معامله دور و خارج بوده ایم.
برای جلوگیری از چنین مواردی باید روش های حد تعیین ضرر را به خوبی بدانیم و از آنها در شرایط مختلف استفاده کنیم. همانگونه که برای سود نیز حد سود وجود دارد. هر چند قرار دادن حد ضرر بسیار مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد سود است. زیرا از نابودی کامل سرمایه شما جلوگیری می کند. یکی از این روش های تعیین حد ضرر تعیین نکردن پیشاپیش سطح توقف است.
قبل از اینکه وارد یک معامله شوید باید برای خود مشخص کنید که حد توقف برای شما کجا می تواند باشد. این امر درباره ورود و هدف های شما نیز می تواند تطبیق داشته باشد. وقتی را در نظر بگیرید که ترید فعال بوده اما بازار دارای نوسان است و به دنبال آن نیز سود و زیان شما نوسان دارد. در چنین شرایطی کاربران به دنبال هر دلیلی می گردند که در بازار باقی بمانند. وقتی حد ضرر خود را قبل از ورود به معاملات تعیین کرده باشید چون دور از احساسات بوده و هنوز سرمایه شما در امنیت است، عاقلانه تر تصمیم خواهید گرفت. پس قبل از هر کاری با نگاهی به نمودارها حد ضرر خود را مشخص کنید.
اما زمانیکه ایده معامله ای که داشته اید درست از آب در نیامده باشد و شما حد توقف را نیز مشخص نکرده باشید. همه چیز بر علیه شما خواهد شد. این زمانی است که بازار با تمام نیروی خود شروع به حرکت علیه شما کرده و معاملاتتان پر ضرر خواهد بود. پس قبل از اینکه اقدام به انتخاب یک پوزیشن کنید، تصمیم گیری درستی نمایید. تا اگر ترید شما بی اعتبار شد حد توقف داشته باشید.
یکی از پر ریسک ترین تصمیمات شما این می تواند باشد که سعی نمایید بازار را در چارچوب خود متناسب نمایید. زیرا اصلا برای بازار اهمیتی نسبت به ریسک شما وجود ندارد و برای بازار اصلا مهم نیست که یک عددی مثلا ۴ درصد یا هر مقدار و عدد دیگری دور از نقطه ورود قرار گرفته باشد. شما باید استراتژی خود را تغییر دهید و چارچوب کاری خود را با بازار هماهنگ نمایید. اگر قانونی وجود داشت که به شما می گفت فلان عدد، عدد طلایی برای حد معامله شما است، کار را برایتان خیلی راحت تر می نمود. اما چنین امکانی وجود ندارد. بنابراین می توانید حد ضرر خود را چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر هر عدد دلخواهی قرار دهید.
اما به یاد داشته باشید گذاشتن حد ضرر بر اساس هر عدد دلخواه باید بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد. در تحلیل تکنیکال است که تاریخ یک کوین یا ارز دیجیتال را با نمودار قیمت و حجم تریدمورد بررسی قرار می دهد و کاری به این ندارد که کوین یا پروژه چه کاری را می کند و یا چه هدفی را در آینده دنبال می کند. از آنجا که تحلیل تکنیکال از ایده های بنیادین تئوری Dow می باشد. برای دستیابی به درک بهتری از آن باید این ایده ها را خوب بشناسید و درباره آنها مطالعه نمایید. زیرا تحلیل تکنیکال بر اساس آنها شکل گرفته است.
همچنین نباید حد ضرری را که برای خود تعیین می کنید بر اساس یک سطح خاص از قیمتی باشد که میل و رغبت شما با آن است. زیرا بازار به میل و رغبت شما هیچ اهمیتی نخواهد داد. پس می توانید حد ضرر خود را بر اساس سر به سر شدن و یا سود حاشیه ای در اولین زمان ممکن قرار دهید. البته تعیین حد ضرر به این معنی نیست که کلا معاملات شما از هر ریسکی پاک باشد بلکه هدف این است که اگر ایده شما درست از کار در نیامد همه سرمایه خود را از دست ندهید.
بر اساس منطق معاملات ارزهای دیجیتال حد توقف بهتر است بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد و بسیاری از کاربران نیز با آن موافقت دارند. اما با این حال حد ضرر را برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای تعیین می کنند، که این خود دارای یک تناقض است. زیرا در این صورت حد ضرر یا حد توقف را گویا بر اساس اعداد اختیاری تعیین کرده باشند. برای بازار اهمیت چندانی ندارد که شما در کجا وارد شده باشید، اگر شما حد توقف را حرکت داده باشید در واقع رویکردی تکنیکال محور را رها نموده اید. تنها راهش این است که سربهسر شدن طبق سطح تکنیکال بوده باشد.
برای به دست آوردن سودی که بسیار جزیی است شما نباید حد توقف خود را رها کنید. در چنین مواردی باید یک سوال از خودتان بپرسید و آن این است که اگر قیمت سر به سر بود و پوزیشن نداشتید، آیا باز آن معامله را به عنوان یک ناحیه مهم یا سطح بی اعتبار دنبال می کردید؟ اگر پاسختان خیر بود، نشان دادن این است که خارج شدن از معامله تنها تصمیمی است که شانسی و اختیاری می باشد. بنابراین حد توقف تا جایی باید جلو برود که مطمین شوید در ترید و ایده خود دچار اشتباه شده اید.
اگر نتوانید در یک نقطه مشخص ترید خود را باطل کنید و معامله را رها کنید هرگز نباید وارد یک معامله شده و سرمایه خود را وارد میدان کنید. پس شما باید بتوانید در مواقع لزوم در فلان نقطه ترید خود را باطل کنید. اما در کل باید بتوانید به طرح ترید خود باور داشته باشید و بگذارید این بازار باشد که به شما نشان می دهد دچار اشتباه شده اید که در این صورت باید حد ضرر را رعایت کرده و معامله را رها کنید.
تریدی که بر اساس تتبلی باشد یک حرکت بدون فکر و مطالعه و یک حرکت همیشگی است. این امر به طور یقین شما را از تحلیل تکنیکال دور نگه خواهد داشت. در بازار ارزهای دیجیتال ساختارهای قیمتی وجود دارد که قبل از نوسان و برعکس شدن قیمت ها در بازار همه کاربران را جذب کرده و در واقع باعث هجوم آنها می شود. پس برای اینکه در چنین بازار گرفتار نشوید از گذاشتن حد ضرر در بالا و پایین قله ها و کف های کلیدی به شدت اجتناب و دوری کنید. زیرا بارها اتفاق افتاده است که قبل از اینکه بازار برگردد از این نواحی نیز گذشته است.
بنابراین بهتر است قبل از ورود به بازار تمرین کنید. به این صورت که برای خودتان یک نمودار قیمت درست کرده و نقاط نوسان کلیدی، قله ها و کف را کاملا مشخص نماییید. بعد از مدتی کاملا متوجه این امر خواهید شد که در بیشتر موارد قیمت قبل از بازگشت از این سطوح نیز می گذرد. تریدرهای باتجربه و عاقل که حدضرر را در این قله ها و پایین مشخص کرده اند، قبل از اینکه بازار به حالت برگشت بازگردد فورا از معامله خارج می شوند.
برای اینکه از شکار شدن در این بازار جلوگیری کنید باید به قیمت ها حسابی توجه داشته باشید. وقتی به نواحی کلیدی نزدیک می شوید، زیاد بر روی آن تمرکز نکنید چون نیاز نیست حد توقف خود را در مناظق واضح قرار دهید. برخی نقاط هستند که از آنها برای ترک کردن سفارش ها استفاده می شود و آنها نقاط نوسانی عمیق و واضح می باشند. در این نقاط که مرزهای محدوده ای و نقاطی که برای همگان قابل تشخیص می باشندف اینگونه نقاط می باشند.
پس لازم است فضایی را در نظر بگیرید که مابین این سطوح و حد ضررتان می باشد. تا چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر به قیمت اجازه دهید بدون اینکه از معامله خارج شوید، به را حتی از این سطوح گذر نمایید. بنابراین اگر بازار دارای برخی خیزش ها باشد، به آن اجازه تنفس داده و از اینکه حد توقف خود را دقیقا در این نقاط قرار دهید اجتناب نمایید. بهتر است که حد توقف خود را تغییر ندهیدو درباره دلایل آن بیشتر به شما توضیح خواهیم داد.
تغییر دادن حد توقف یک حرکت کورکورانه است. زیرا این کار بدون توجه به تحلیل تکنیکال صورت می گیرد. بنابراین باید از انجام آن کاملا اجتناب نمایید. اما در مواقعی هست که بازار کاملا ثابت می باشد، در این صورت اگر حد توقف خود را تغییر دهید. در واقع همان حرکت در جهت مورد انتظار شما می باشد. این خود یک روش است که بر اساس تحلیل تکنیکال و بر اساس حفظ سود شما می باشد. و در حالی است که قیمت به سمت هدف در حال حرکت است. این دو حرکت با یکدیگر تفاوت دارند زیرا اولی بر اساس احساسات است اما دومی را شما بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می دهید.
با این کار سود خودتان را در حرکت قیمت به سمت هدف مورد حمایت قرار می دهید و از آن محافظت می کنید. یک مثال می زنیم تا بیشتر به درک اهمیت این موضوع برسید. حرکت دادن حد توقف بعد از یک کندل حرکتی فشاری است در جهتی که مورد انتظار می باشد. در اینصورت ثابت می نماید که خریداران یا فروشندگان به آن ناحیه وارد شده اند. و این یک موضوع عادی و رایج در بازار می باشد. در چنین قیمتی دلیلی ندارد که به بالا یا پایین برگشتی داشته باشد و این متفاوت است از حرکتی احساسی در مورد قبلی می باشد. در این مثال اگر شما وارد معامله گردید، نسبت پاداش به دیسک نسبت دو به یک است.
اما منظور ما از اینکه می گوییم باید حد توقف را در زمان خرید بالا برده و در زمان فروش پایین بیاورید این است که این زمانها قیمت در حال حرکت به سوی هدف شما می باشد. زیرا بازار هیچ دلیل و التزامی ندارد که برای برخورد دقیق به هدف شما اقدامی نماید. بنابراین شما با حرکت دادن حد توقف مانع از این امر می شوید که یک معامله اس که سودآور است ناگهان سربه سر شده و یا باعث ضرر برای شما شود. حالا فرض کنید که قیمت افت کرده است. شما تصمیم می گیرید حد توقف ضرر را برای سود حاشیه ای و یا جلوگیری از ضرر تغییر دهید. در این صورت ممکن است قیمت به هدف شما نزدیک شود اما به آن نرسیده باشد. بنابراین بهترین کار این است که شما نسبت پاداش به ریسک خود را مورد مقایسه قرار داده و منطقی بودن آن را بسنجید.
در این مثال همانگونه که مشاهده می نمایید اگر شما حد توقف خود را دستکاری نکرده و تغییر ندهید، ریسک پس دادن سود به بازار برای شما وجود خواهد داشت. حالا در چنین شرایطی اگر اصلا دست به حد توقف خود نزنید، تناسب پاداش به ریسک شما در صورتی که قیمت به هدف دلخواه شما نرسد، نامناسب می گردد. در بازار ارزهای دیجیتال در واقع ترید رایگان اصلا وجود خارجی ندارد، این پول، پولی است که شما باید به بازار پس بدهید. اگر ایده شما درست نباشد که در اکثر مواقع نیز همینگونه است، زمانی شما سود خواهید کرد که حد توقف خود را حرکت داده باشید.
بهتر است دست از غرور نابجا بردارید و یک معامله خوب را خراب نکنید به این بهانه که حتما باید به هدف سود خود برسید، این واقعا نادرست است. بازار هیچ بدهی به شما ندارد و اهمیتی هم نمی دهد که هدف شما وافعا چه سودی است. اگر معاملات تغییر می کنند پس حد ضرر نیز باید حرکت کند. شما رد طول فعالیت در بازار و انجام ترید، حتما باید نسبت پاداش به ریسک درست را حفظ کرده تا بتوانید سود خوبی به دست بیاورید.
اگر در معامله در همه نقاط برای خود زمینه مناسب برای بازگشت را قرار داده باشیدف می توان گفت در مدیریت ریسک خود خود عمل کرده اید. زیرا بازار به شما هیچ بدهکاری را ندارد. شما باید محتاطانه عمل کرده و حد ضرر را عاقلانه تعیین کرده باشید. در این صورت می توانید انتظار یک ترید سودآور را نیز داشته باشید. همچنین در این موارد خیلی ضرورتی وجود ندارد که تریدهای شما بسیار دقیق بوده باشد.
پس قبل از هر معامله ای حد ضرر خود را تعیین کنید و نزدیک ترین نقطه را که ثابت می کند تحلیل شما اشتباه بوده است را در نظر بگیرید. بهتر است از احساسی عمل کردن دوری کرده و بدون تحلیل تکنیکال از جابهجا کردن حد ضرر دوری کنید. فراموش نکنید حد ضرر یک دوست معاملاتی برای شما است و به آن به چشم ابزاری که باعث ضرر برای شما شده هرگز نگاه نکنید.
تکنیک تعیین حدضرر با استفاده از فیبوناچی
همان طور که دانستن این نکته مهم است که کجا وارد معامله شویم تا سود بیشتری کنیم، دانستن حدضرر هم اهمیت بالایی دارد.
نمیتوانید فقط بر اساس سطح فیبو و بدون داشتن علامتی برای خروج از معامله، وارد معامله شوید. حساب کاربری شما در شعلههای آتش فرو خواهد رفت و شما همیشه فیبوناچی را لعن و نفرین خواهید نمود.
در این درس، چندین تکنیک برای تنظیم حد ضرر هنگامیکه تصمیم میگیرید از سطوح قابل اعتماد فیبوناچی استفاده نمایید، یاد میگیرید.
اینها راههای سادهای برای تنظیم ضرر و منطق نهفته پشت هر روشی هستند.
روش اول: حدضرر را بعد از فیبو بعدی قرار دهید
روش اول این است که حد ضرر خود را بعد از سطح بعدی فیبوناچی تنظیم نمایید.
اگر شما برنامهریزی کردهاید که در سطح فیبو 38.2% وارد معامله شوید، حد ضرر را آن بعد از سطح 50% قرار میدهید.
اگر احساس کردید که سطح 50% مایل است قیمت را نگه دارد، پس میتوانید حد ضرر را ماقبل از سطح 61.8% قرار میدهید و به همین ترتیب عمل میکنید.
اجازه دهید نگاه دیگری به نمودار ۴ ساعته EUR / USD که به شما در درس فیبوناچی اصلاحی نشان داشتیم، بیاندازیم.
اگر شما در سطح 50٪ فروش کرده بودید، میتوانستید حد ضرر خود را بعد از سطح فیبو 61.8٪ قرار دهید.
استدلال پشت این روش تنظیم این است که شما معتقدید که سطح 50٪ به عنوان نقطه مقاومت، قیمت را نگه میدارد. بنابراین، اگر قیمت برخلاف تصور ما از این نقطه بالاتر رفت، فرضیه معاملاتی شما عملا شکست خورده است.
مشکل با این روش تنظیم حد ضرر این است که کاملاً وابسته به این است که ورود خوبی داشته باشید.
تنظیم حد ضرر بعد از سطح فیبوناچی اصلاحی بعدی، فرض میکند که واقعاً اطمینان دارید که ناحیه حمایت یا مقاومت قیمت را باز میدارد و همان طور که زودتر اشاره کردیم، استفاده از ابزارهای طراحی دقیق نیست.
اما ممکن است اتفاقی بیفتد و باعث شود بازار یک دفعه دیوانه شود، حدضررتان را بزند و بعد به جهتی که دلخواه شماست ادامه دهد. در این زمان به گوشهای خواهید رفت و سر خود را به دیوار میکوبید.
فقط به شما هشدار میدهیم که این امر ممکن است گاهی چندین رخ دهد، بنابراین مطمئن شوید که حد ضرر خود را تعیین کردهاید و اجازه دهید موقعیتهای برنده شما در امتداد این روند حرکت کنند.
بهترین حالت ممکن استفاده از این نوع روش حد ضرر برای کوتاه مدت (معاملات کوتاهمدت و چندساعته) است.
روش دوم: حدضرر را بعد از نوسان کف/ سقف اخیر قرار دهید
حال، اگر میخواهید که کمی امنتر باشید، راه دیگر برای تعیین حد ضرر، چیدن آن بعد از کف نوسان (سویینگ کف) و سقف نوسان (سویینگ سقف) اخیر میباشد.
برای مثال وقتی که روند رو به بالا است و میتوانید خرید انجام دهید، حدضرر را دقیقا زیر آخرین کف نوسان تعیین کنید که به عنوان یک سطح حمایت احتمالی عمل میکند.
و وقتی که قیمت رو به پایین است و میخواهید فروش انجام دهید، حدضرر را دقیقا بالاتر از سقف نوسان تعیین کنید که به عنوان سطح مقاوت احتمالی عمل میکند.
این نوع از جایگذاری حدضرر فضای بیشتری برای تنفس به تجارت شما میدهد و به شما شانس بهتری خواهد داد تا بازار در جهت منفعت شما گام بردارد.
اگر قیمت بازار از نوسان سقف و نوسان کف بالاتر رفت، ممکن است اشاره به آن باشد که تغییر روند قبلاً رخ داده است. این بدین معناست که ایده یا چیدمان معامله شما باطل شده است و برای ورود به بازار خیلی دیر شده است.
تنظیم حد ضررهای بزرگتر احتمالاً بهترین حالت برای معاملات دراز مدت و نوسانگیری باشد. همچنین میتوانید این کار را با روش «مقیاسدهی موقعیت، که بعداً توضیح داده خواهد شد، ترکیب نمایید. همچنین باید به یاد داشته باشید که با حد ضرر بزرگتر، اندازه موقعیت خود را باید متناسب با آن تنظیم کنید.
اگر تمایل دارید با همان اندازه موقعیت خرید و فروش انجام دهید، ممکن است زیان زیادی متحمل شوید، به خصوص اگر در یکی از سطوح فیبو قبلی وارد شوید.
این نیز میتواند منجر به نسبتهای سود به ضرر نامطلوبی شود، همان طور که ممکن است حد ضرر گستردهای داشته باشید که با سود احتمالی شما متناسب نباشد.
پس راه بهتر کدام است؟
حقیقت این است که درست مانند ترکیب ابزار فیبوناچی اصلاحی با حمایت و مقاومت، خطوط روند، و الگوهای شمعی برای پیدا کردن ورود بهتر، این امر میتواند بهترین استفاده از دانش شما از این ابزارها برای تجزیه و تحلیل محیط فعلی به منظور کمک به شما برای برگزیدن نقطه خوب حد ضرر باشد.
تا آنجا که ممکن است، نباید فقط منحصر به نقاط حمایت و مقاومت سطوح فیبوناچی به عنوان پایهای برای تعیین حد ضرر تکیه نمایید.
به یاد داشته باشید، جایگذاری حد ضرر چیز مطمئنی نیست، اما اگر بتوانید احتمالات را با ترکیب چندین ابزار بیشتر کنید، میتواند به شما در تعیین نقطه خروج بهتر، فضای معاملاتی بیشتر برای نفس کشیدن، و احتمالاً نسبت سود به زیان بهتر کمک کند.
خلاصهای از ابزار فیبوناچی
سطوح اصلاحی فیبوناچی کلیدی که چشمها باید همواره به آن خیره باشند، این مواردند:
به نظر میرسد بیشترین ورزن را سطوح 38.2٪، 50.0٪ و 61.8٪ دارند.
به طور معمول اینها سطوح در تنظیمات پیش فرض هر نرم افزار فیبوناچی گنجانده میشوند. اگر نرم افزار تجاری شما دارای ابزار فیبو نباشد (جای نگرانی نیست) ماشین حساب فیبوناچی داریم که تمام کارها را برای شما انجام میدهد.
معاملهگران از سطوح اصلاحی فیبوناچی به عنوان حمایت و مقاومت احتمالی استفاده میکنند. از آنجایی که بسیاری از معاملهگران این سطوح را شدیدا زیرنظر دارند و سفارشهای خرید و فروش خود را روی آنها برای وارد کردن تجارت یا جایگذاری حد ضرر انجام میدهند، این سطوح حمایت و مقاومت ممکن است خود به خود عمل کنند.
سطوح حمایت و مقاومت ممکن است به پیشگویی تبدیل شوند. سطوح فیبوناچی گسترشی کلیدی 38.2٪، 50٪، 61.8٪، 100٪، 138.2٪ و 161.8٪ هستند.
معاملهگران از سطوح گسترش فیبوناچی به عنوان مناطق احتمالی حمایت و مقاومت برای تعیین اهداف سود استفاده میکنند.
تکرار میکنم، از آنجا که بسیاری از معاملهگران این سطوح را زیرنظر دارند و سفارشات خرید و فروش را برای کسب سود روی آنها قرار میدهند، این سطوح به خاطر توقعات خیلی از معاملهگران اکثرا ممکن است به انتهای حرکت روند تبدیل شوند.
به منظور استفاده از سطوح فیبوناچی روی نمودارتان، نیاز به شناسایی نقاط کف نوسان یا سویینگ کف و سقف نوسان یا سویینگ سقف دارید. نوسان سقف (swing high) شمعی با حداقل دو سقف پایینتر در چپ و راست در طرفینش است. سویینگ کف (swing low) شمعی با حداقل دو کف شمع چپ و راست بالاتر در طرفینش است.
از آنجا که بسیاری از معاملهگران از ابزار فیبوناچی استفاده میکنند، این سطوح تمایل به تبدیل به سطوح حمایتی و مقاومتی قابل اطمینان یا نواحی مورد علاقه میشوند.
هنگام استفاده از ابزار فیبوناچی، اگر این ابزار را با دیگر سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای شمعی (جهت تعیین نقاط ورود و حدضرر) ترکیب کنید، احتمال موفقیتتان در معاملات بالاتر میرود.
حد سود و حد ضرر چیست و چگونه تنظیم می شود؟
یکی از پر کاربردترین اصطلاحات و مفاهیم مورد استفاده در بازار سرمایه، حد سود و حد ضرر میباشد؛ معامله گران حرفه ای در ابتدای ورود به یک سهم، اهداف سهم را به وسیله اندیکاتورها و دیگر ابزارهای تکنیکالی مشخص می کنند و نقطه ی ورود و خروج مشخصی دارند.
در ادامه در این مقاله بیشتر با مفهوم حد سود و حد ضرر آشنا خواهیم شد و چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر را بررسی خواهیم کرد.
مقدمه ای بر حد سود و حد ضرر
اگر جزء فعالان بازار سرمایه هستید، باید بارها دو واژه ی حد سود و حد ضرر به گوش تان خورده باشد. تعیین حد سود و حد ضرر یعنی با هدف به سهمی وارد شدن. در واقع یعنی بی برنامه و سردرگم نبودن و یعنی مشخص بودن نقاط خروج از سهم؛ اغلب فعالان بازار سرمایه، هدف خاصی از ورود به هر سهم دارند و با توجه به اجتناب ناپذیر بودن بازار سرمایه، تعیین حد سود و حد ضرر میتواند نقش به سزایی در اثر بخشی هر چه بیشتر خرید و فروش های شما داشته باشد.
حد سود چیست؟
به بیان ساده و مفید، حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید. همچنین باید بدانید که معمولا حد سود را در نزدیکی مقاومت های معتبر و سقف های تکنیکالی در نظر میگیرند و برخی معامله گران با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی شان، به محض رسیدن قیمت سهم به محدوده حد سود، از آن خارج میشوند.
حد ضرر چیست؟
به بیان ساده و مفید حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید. همچنین باید بدانید حد ضرر معمولا مقداری پائین تر از حمایت های معتبر و کف های تکنیکالی در نظر گرفته میشود و البته واکنش سهامداران به محض رسیدن قیمت سهم به حد ضرر، با توجه به دیدگاه کوتاه مدتی یا بلند مدتی و با توجه به استراتژی های معاملاتی شان، متفاوت خواهد بود.
راه حلی برای جبران ضرر
یکی از مهم ترین کارها در بازار بورس این است که برای هر معامله، پس از تعیین حد سود و حد ضرر، به حد سود و حد ضرر پایبند باشید؛ گاها رخ میدهد که علی رغم تحلیل و بررسی سهم مورد نظر، پس از ورود به سهم به دلیل رخ دادن اتفاقات منفی حول شرکت و یا دیگر دلایل، سهم دچار ضرر و افت قیمتی میشود. اصلاح و افت قیمت و یا ضرر در هر سهمی ممکن است اتفاق بیفتد که این امری بدیهی است و انتظار می رود که پس از طی کردن دوران اصلاح، سهم به روند صعود بازگشته و مجددا سود دهی خود را آغاز کند؛ اما برای جبران ضرر در این جور مواقع، دو راه وجود دارد.
راه حل اول این است که به محض فعال شدن حد ضرر از سهم خارج شد و آن سهم را به دقت زیر نظر گرفت و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از این سهم، مجدد سوار آن شد و ضرر متحمل شده را جبران کرد.
همچنین راه حل دوم این است که اگر از ارزندگی و آینده ی درخشان سهم تان اطمینان دارید، به محض فعال شدن حد ضرر سهم، از سهم خارج نشده و اندکی صبر پیشه کنید. حال در چنین شرایطی، سهم را به دقت زیر نظر گرفته و به محض دریافت سیگنال های بازگشتی از سهم، میانگین کم کرده و از سیر صعودی سهم لذت ببرید. همچنین باید بدانیم که میانگین کم کردن به این معناست که در چنین شرایطی که در ضرر هستید و سهم در کف قیمتی سیگنال بازگشت به روند صعودی را صادر کرده، مجددا از آن سهم در کف قیمت خریداری کنید تا میانگین قیمت خرید تان کاهش یابد و سریع تر به سود برسید.
چگونگی تعیین حد سود و حد ضرر
تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است. پس از تشخیص روند سهم و تعیین نقاط حمایتی و مقاومتی، به طور کلی، معمولا حد سود سهم مورد نظر را 5 درصد پائین تر از محدوده مقاومت سهم در نظر می گیرند؛ چرا که ممکن است به محض رسیدن سهم به محدوده مقاومتی و فشار فروش سهامداران، سهم با صف فروش سنگینی مواجه شود و نتوان به راحتی از آن خارج شد.
همچنین به طور کلی معمولا حد ضرر سهم مورد نظر را چند درصد پائین تر از محدوده حمایتی و نقطه خرید در نظر می گیرند.
البته برای خروج از سهم باید مطمئن شویم که سطح حمایتی سهم شکسته شده و سهم به سمت قیمت های پائین تر در حال حرکت است؛ چرا که ممکن است هر آن مورد حمایت قرار گرفته و روند صعودی خود را در پیش گیرد.
تعیین نسبت ریسک به ریوارد
نکته خیلی مهم در تعیین حد سود و حد ضرر، تعیین نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله است. نسبت ریسک به ریوارد، آن قدر اهمیت بالایی دارد که خود میتواند مقاله ای جداگانه باشد اما با توجه به اینکه به مبحث حد سود و حد ضرر مرتبط است، به صورت کوتاه و مختصر به آن اشاره میشود. نسبت ریسک به ریوارد یعنی من در ازای کسب X مقدار سود، حاضرم تا Y مقدار ضرر را به جان بخرم.
همانطور که پیشتر گفتیم، هیچ چیز در بازار سرمایه قطعیت ندارد و هر آن ممکن است تحلیل و تفسیر برترین تحلیل گران و مفسران با انتشار اخبار و اتفاقاتی، اشتباه از آب در بیاید. نسبت ریسک به ریوارد، نسبتی است که هر شخص با توجه به دیدگاه و استراتژی معاملاتی اش برای خود تعیین میکند و یک قانون خاص یا از پیش نوشته شده ای نیست.
بطور مثال یک شخص ممکن است که نسبت ریسک به ریوارد در معاملات خود را 2 به 1 در نظر بگیرد که نسبتی معمول و منطقی است؛ یعنی حاضر است مثلا در ازای کسب 20 درصد سود، 10 درصد ضرر را بپذیرد. همچنین نسبت های 3 به 1 در تعیین ریسک به ریوارد هم میتواند منطقی باشد اما نسبت های خیلی بالاتر، شخص را طمع کار جلوه میدهد که اصلا خوب نیست و نسبت 1 به 1 هم بدون شک قمار محسوب میشود.
نمیدونی چجوری سیو سود کنی؟! » سیو سود در بازار بورس
نتیجه گیری پایانی در خصوص حد سود و حد ضرر
همواره بسیار گفتیم و شنیدیم که تعیین حد سود و حد ضرر و پایبندی به آن، یکی از اصلی ترین اصول معامله گری است که هر فرد در بازار سرمایه باید آن را رعایت کند. نکته هم ضروری است که بدانیم استراتژی و دیدگاه هر شخص در بازار سرمایه متفاوت است. پس با استراتژی، دیدگاه و گفته دیگران معامله نکنید؛ زیرا که آستانه تحمل ضرر هم برای هر شخص متفاوت است. موفق و پرسود باشید.
سوالات متداول در رابطه با حد سود و حد ضرر
حد سود به محدوده ای بالاتر از قیمت خرید گفته میشود که شما قبل از خرید یک سهم آن را مشخص می کنید و آن محدوده را، نهایت سودی که میتوانید از این سهم کسب کنید می پندارید و تصمیم می گیرید که وقتی قیمت سهم به آن محدوده رسید، آن سهم را فروخته و از آن خارج شوید؛
حد ضرر به محدوده ای پائین تر از قیمت خرید گفته میشود که شما منتظر هستید که اگر سهم به این محدوده برسد، با ضرر از آن خارج شده و متحمل ضررهای بیشتری نشوید؛
تعییین محدوده ای برای حد سود و حد ضرر برای هر سهم متفاوت است؛ زیرا که قیمت های سهام مختلف با یکدیگر و دیدگاه سهامداران مختلف با یکدیگر، مختلف و متفاوت است؛
تاثیر رعایت حد ضرر در بازدهی معاملات در بورس
حد ضرر از جمله مفاهیم بسیار مهم در حرفهی معاملهگری (Trading) است که فعالان بورس ایران کمتر به آن پایبند هستند. در حالی که رعایت حد ضرر در بورس میتواند بازدهی معاملات ما را به شدن افزایش دهد. این مسئله آنقدر مهم است که اقرار نیست اگر بگوییم مرز میان موفقیت یا عدم موفقیت در معاملات سهام تعیین حد ضرر و حد سود و پایبند بودن به آنها است. مطالعه این مقاله فقط 3 دقیقه زمان نیاز دارد ولی اگر آن را به خوبی درک کنید سه سال شما را در معاملهگری در بازار سرمایه جلو میاندازد. در این مقاله همچنین با مفهوم مدیریت معامله آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.
رعایت حد ضرر در بورس به چه معنی است؟
در دنیای معاملهگری وقتی شما وارد یک معامله میشوید از آینده آن معامله بی خبر هستید و ممکن است روند قیمت به هر دلیلی بر خلاف پیش بینی شما حرکت کند و شما متحمل ضرر سنگینی شوید. برای جلوگیری از این ضرر سنگین مفهومی بوجود امده است به نام حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) و به معنی این است که شما برای معامله خود حد مشخصی از ضرر را تعیین میکنید و اگر معامله شما به آن حد از ضرر رسید شما از معامله خارج خواهید شد تا ضرر بیشتری را متحمل نشوید.
برای مثال شما سهمی را به قیمت 100 تومان خریداری میکنید و طبق چارت سهم یا هر دلیل دیگری حد ضرر را 95 تومان در نظر میگیرید. حال اگر قیمت سهم به 95 رسید شما با رعایت حد ضرر خود باید سهم را بفروشید و با 5 تومان ضرر از سهم خارج شوید.
برای اطلاعات کامل درباره مفهوم حد ضرر مقاله حد ضرر و اهمیت آن در معاملهگری را مطالعه کنید.
فلسفه حد ضرر
وقتی ما با تحلیلی وارد سهمی میشویم، علی القاعده اعتقاد داریم سهم باید قیمتش افزایش پیدا کند. حال اگر قیمت کاهش پیدا کند دو حالت دارد:
- یا بازار دارد اشتباه میکند
- یا تحلیل ما اشتباه بوده است
اگر تحلیل ما اشتباه بوده باشد، حد ضرر جایی است که ما اعتراف کردهایم که تحلیل ما اشتباه بوده است (و یا تحلیل ما فیلد شده). اگر بازار در حال اشتباه کردن است ممکن است این اشتباه آنقدر ادامه داشته باشد که بیش از نیمی سرمایه ما از بین برود! پس در این حالت تعیین حد ضرر یعنی اعتراف به این مطلب که بازار فعلا در حال اشتباه است و ما زمانی دوباره به این سهم وارد خواهیم شد که شرایط بهتری وجود داشته باشد. میبینید که هر حال ما باید برای میزان ضرر خود حدی را تعیین کنیم. این باید از آنجا میآید که قیمت سهم میتواند به طرز باورنکردی کاهش یابد.
حد سود یا تارگت معامله در بورس چیست؟
قبل از اینکه به بحث مهم مدیریت معامله بپردازیم اجازه دهیم اشارهای به مفهوم حد سود یا تارگت معامله نیز داشته باشیم. همان طور که باید برای میزان ضرر و زیان حد و مرز مشخصی تعیین کنیم، برای میزان سود یک معامله نیز باید محدودیت و حد مشخصی را تعریف کنیم. این کار در همان زمان ورود به معامله انجام میشود ولی طبق آنچه در ادامه توضیح خواهیم داد، در آینده ممکن است دستخوش تغییراتی شود.
مدیریت معامله و اهمیت رعایت حد ضرر و حد سود
همان طور که ذکر شد ما در زمانی که وارد یک سهم میشویم باتوجه به تحلیل خود و با توجه به چارت سهم برای معامله خود حد ضرر و حد سود تعیین میکنیم به طوری که ریسک به ریوارد معامله جذاب باشد. ریسک به ریواردِ جذاب یعنی حد ضرر نسبت به حد سود کوچک باشد. توجه کنید نکتهی مهم این مطلب است که ما نیستیم که با تعیین حد ضرر و حد سود، ریسک به ریوارد معامله را جذاب میکنیم، بلکه ما به دنبال معاملهای هستیم که باتوجه به حد سود و حد ضرر آن، ریسک به ریواردش جذاب باشد.
به عبارتی تعیین حد ضرر و حد سود دلبخواهی نیست! برای نمونه میتوانید به مقاله الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید تا نحوه تعیین حد سود و حد ضرر را به خوبی متوجه شوید. اما بعد از تعیین حد سود و حد ضرر، ما وظیفه داریم معامله خودمان را مدیریت کنیم.
خارج شدن از یک معامله به اندازه ورود به آن اهمیت دارد. توجه کنید ما با انتخاب معاملههایی که ریسک به ریوارد جذابی دارند در واقع کاری میکنیم که برایند معاملات ما سودده باشند. برای مثال فرض کنید چهار معامله انجام داده اید که ریسک به ریوارد آن 1 به 3 است و درصد حد سود و زیان در هر 4 معامله برابر است. در این صورت اگر سه معامله ما به حد ضرر برسد و تنها یک معامله ما به حد سود برسد برایند معاملات ما صفر خواهد بود و نه ضرر کرده ایم و نه سود. همان یک معاملهی سودده ضرر ان سه معامله را جبران خواهد کرد.
توجه کنید که در اینجا فقط 25 درصد معاملات ما به حد سود رسیده است و 75 درصد معاملات به حد ضرر. با این حال ما ضرری نکرده ایم. در صورتی که در تحلیل و معامله گری تبحر خوبی داشته باشیم در بدترین حالت 50 درصد معاملات ما به حد سود خواهد رسید و به این ترتیب ما همواره در سود خواهیم بود.
نکته مهم در اینجا تخصیص سرمایه به هر معامله است که باتوجه به حد ضرر مشخص میشود. به طوری که نباید با فرض فعال شدن حد ضرر ما بیشتر از 2 درصد از کل سرمایه خود را از دست بدهیم. نکته مهم دیگر این است که ما باید معامله خود را رصد و مدیریت کنیم. در صورتی ضعفی در روند سهم مشاهده میکنیم باید از تکنیک ریسک فری استفاده کنیم.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
تکنیک فری ریسک کردن معامله چیست؟
در بسیاری مواقع ما باید معامله خودمان را مدیریت کنیم نه اینکه بنشینیم تا قیمت به حد سود یا حد ضرر ما برسد. در مدیریت معامله فری ریسک کردن معامله کاری است که ما انجام میدهیم تا در صورتی که حد ضرر ما فعال شد، بدون ضرر از معامله خارج شویم.
یکی از روش های فری ریسک کردن معامله، سیو بخشی از سود است. نحوهی کار به این صورت است که وقتی به اندازه میزان حد ضرر معامله، معاملهی ما به سود میرسد (البته در بورس ایران 1.5 درصد کارمزد را باید به میزان حد ضرر اضافه کنیم)، نصف حجم سهمی که مالک آن هستیم را بفروشیم و بخشی از سودی که کسب کردهایم را سیو کنیم. در این حالت نصف باقیمانده سهم را صبر میکنیم تا به حد سود برسیم.
اگر با مفهوم ریسک فری در معاملات آشنا نیستید برای اطلاعات تکمیلی مقاله تکنیک ریسک فری کردن معامله را مطالعه کنید.
تفاوت عملکرد معاملهگر در رسیدن به حد ضرر و حد سود
در مدیریت معامله نحوه واکنش ما هنگامی که به حد سود و حد ضرر میرسیم متفاوت است. در زمانی که قیمت به حدضرر ما میرسد در صورتی که روند حرکت قیمت قوی نیست و محدوده حد ضرر ما به طور کامل شکسته نشده است باید صبر کنیم.
اما زمانی که به حد سود میرسیم این قضیه بر عکس است. در صورت مشاهده ضعف در روند حرکت قیمت نباید صبر کنیم و باید بلافاصله از سهم خارج شویم.
اما شکست یک محدوده قیمتی (چه محدوده حد سود چه حد ضرر) به معنی عبور قیمت با یک کندل قوی و بلند و حداقل بسته شدن یک کندل دیگر در آن طرف سطح مورد نظر برای تثبیت قیمت است. توجه کنید صف خرید و فروش در بورس ما حکم یک کندل قوی و بلند را دارد. پس مدیریت معامله در زمانی که به حد سود یا حد ضرر میرسیم خیلی مهم است.
چند مثال درباره رعایت حد ضرر و حد سود در بورس
برای مثال نماد کاوه را در نظر بگیرید که که در نقطه قرمز (پرچم) رنگ وارد معامله شدهایم و حد ضرر و حد سود را طبق تصویر زیر مشخص کردهایم.
حال فرض کنید سهم به با صف خرید به حد سود ما رسیده است. در این صورت حد سود جدیدی تعریف میکنیم و حد ضرر را به نقطهی حد سود قبلی جابجا میکنیم.
از طرفی صرف لمس قیمت حد ضرر در یک روز معاملاتی به معنی فعال شدن حد ضرر ما نیست. همان طور که ذکر شد زمانی حد ضرر فعال میشود که قیمت به طور کامل سطح مورد نظر را بشکند و تعریف شکست مشخص است. برای مثال در تصویر زیر حد ضرر با خط قرمز رنگ مشخص شده است و لمس آنی حد ضرر را مشاهده میکنید که به هیچ عنوان به معنی فعال شدن حد ضرر ما نبوده است.
توجه کنید همین مدیریت معامله است که در نهایت برآیند معاملات ما را سودده خواهد کرد چراکه ما به سود اجازه رشد خواهیم داد و ضررها را محدود میکنیم. در این صورت با تعداد اندکی معامله سود ده نیز در مجموع بازدهی ما مثبت خواهد بود. کاری که افراد غیر حرفه ای دقیقا بر عکس ان را انجام میدهند. افراد غیر حرفهای تعداد زیادی معامله با سودهای کم انجام میدهند و در یک یا دو معامله با ضرر سنگین همه ان سودها را از دست میدهند.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما