پوشش ریسک چگونه کار می‌کند؟


روش پوشش ریسک کارگزار فارکس خود را بشناسید

برای یک کارگزار تبادل ارز هر معامله‌ای که مشتریانش به آن وارد شوند به معنی قرارگرفتن در معرض ریسک بازار است.

ریسک بازار خطر ضرر کردن در شرایطی است که توسط جابه‌جایی شدید قیمت‌ها ایجاد شده است.

ازاین‌رو که کارگزار تبادل ارز همیشه طرف مقابل معامله‌های شماست، ممکن است تصمیم بگیرد که معاملات شما را درون‌سازمانی اجرا کند یا از بیرون ریسک را پوشش دهد.

اصطلاح پوشش ریسک به فرایندی اطلاق می‌شود که حین آن کارگزار تبادل ارز قرارگرفتن در معرض ریسک بازار را با واردشدن به یک تراکنش موازی با واحدی دیگر (یک تأمین‌کنندهٔ نقدینگی) کاهش می‌دهد.

این روز‌ها محبوب‌ترین روش پوشش ریسک به‌جای پوشش ریسک برای هر معامله محدودکردن ریسک هر مشتری، پوشش مجموع ریسک است.

در این مرحله قبل از این که پوشش ریسک از بیرون انجام شود معاملات جدید داخلی می‌شوند.

این روش پوشش ریسک، فرصتی به مجموع ریسک مشتری می‌دهد که قبل از مورد پوشش واقع‌شدن در بازار سازمان‌یافتهٔ تبادل ارز خود را خنثی کند.

  • وقتی یک مشتری در یک‌جهت و دیگری در جهتی برابر و برعکس معامله کند قرارگرفتن در معرض ریسک بازار خنثی می‌شود.
  • اما وقتی مشتریان در یک‌جهت معامله کنند ریسک بازار برای کارگزار افزایش پیدا می‌کند. این ریسک سپس با پوشش ریسک در بازار اصلی خنثی می‌شود.

محدودیت‌های ریسک که توسط روش‌های کلی مدیریت ریسک کارگزار گردانده و سنجیده می‌شوند، حداکثر ریسک بازاری که یک کارگزار تبادل ارز می‌تواند متحمل شود را تعیین می‌کنند.

برای پوشش دادن ریسک‌های خود، کارگزار بیعانه به یک شخص ثالث می‌دهد. (مثل زمانی که شما به کارگزار خود بیعانه پرداخت می‌کنید.)

دانستن این نکته مهم است چرا که با پرداخت وجه تضمین اولیه کارگزار باید با شرکای تأمین‌کننده نقدینگی تأمین‌کننده (وجه تضمین اولیه) کنار بگذارد. اگر یکی از این تأمین‌کنندگان نقدینگی شکست بخورد و نتواند مارجین کارگزار را پس بدهد، ممکن است کارگزار در جایگاه مالی خطرناکی قرار بگیرد که باعث شود نتواند به وظایف مالی خود در قبال مشتریانش (مثل شما) عمل کند.

به همین دلیل است که هنگام انتخاب شرکای پوشش ریسک (تأمین‌کننده نقدینگی) کارگزار نرخ‌های رقابتی پیشنهادی، درجهٔ اعتبار، کارآمدی خدمات، اطمینان فناوری، وجههٔ کاری و جایگاه مالی را در نظر می‌گیرد.

کارگزاران کوچک‌تر ممکن است حق انتخابی در تأمین‌کنندگان نقدینگی‌شان نداشته باشند چرا که از خدمات یک Prime of Prime (PoP) برای پوشش ریسک معاملاتشان استفاده می‌کنند و به تامین‌کنندگانی که PoP در دسترسشان قرار می‌دهد محدود هستند.

این نکته مهم است که روش پوشش ریسک یک کارگزار ممکن است ریسک را برای مشتریان کاملاً از بین نبرد، مگر درصورتی‌که خود کارگزار ذکر کند.

از کارگزار خود روش پوشش ریسکش را بپرسید

روش پوشش ریسک فرایندهای به‌کارگرفته‌شده را تشریح می‌کند که توسط آن‌ها میزان در معرض ریسک بازار قرارگرفتن مدیریت می‌‌شود و شرکایی که با آنها تراکنش به‌منظور پوشش ریسک صورت می‌گیرد اعلام می‌شوند.

با درخواست آن می‌توانید از فرایندهای پوشش ریسک اطلاعاتی کسب کنید که به شما کمک می‌کند حین کار با کارگزارتان در سنجش ریسک ِشریک آگاهانه‌تر عمل کنید.

به یاد داشته باشید، اگر کارگزارتان شکست بخورد پول شما هم با از دست می‌رود.

اگر کارگزارتان نمی‌خواهد هیچ‌کدام از این جزئیات را بازگو کند بهتر است کارگزاری را پیدا کنید که این کار را انجام می‌دهد.

تنها راهی که کارگزار برای جلب اعتماد شما باید استفاده کند شفافیت است.

به هر کارگزاری که راجع به روش‌های پوشش ریسکش شفاف نیست مشکوک باشید، نه‌تنها باید جزئیات پوشش ریسک شرح داده شود بلکه شرکای پوشش ریسک (تأمین‌کنندگان نقدینگی) هم باید اعلام شوند.

خلاصه

ما سازوکار اولیهٔ کارگزاران برای پوشش و مدیریت ریسک بازار را بررسی کردیم.

چند مورد از مفاهیم مدیریت ریسک مانند A-Book، B-Book و انواع C-Book را معرفی کردیم که بسترهای تبادل ارز جزئی و قرارداد مابه‌التفاوت ممکن است استفاده کنند.

به دلیل ابهام زیاد در سازوکار کارگزاران، امیدواریم بخشی از پشت‌صحنهٔ مدیریت و درآمدزایی آن‌ها را شفاف کرده باشیم.

حالا می‌دانید که همهٔ کارگزاران تبادل ارز جزئی طرف مقابل معاملهٔ شما را می‌گیرند.

کارگزار شما شریک همهٔ معاملات شماست.

وقتی یک کارگزار معاملهٔ شما را انجام می‌دهد می‌تواند:

  • معاملهٔ شما را به‌صورت درون‌سازمانی از طریق معاملهٔ یک مشتری دیگر پوشش دهد
  • معاملهٔ شما را به‌صورت برون‌سازمانی از طریق یک تأمین‌کنندهٔ نقدینگی پوشش دهد

- اگر قبل از تأیید معامله انجام شود به آن pre-hedging گفته می‌شود. (STP)

  • -اگر بعد از تایید معامله انجام شود به آن post-hedging گفته می‌شود. (A-Book)
  • کلاً خنثی نکند و ریسک بازار را بپذیرد (B-Book)
  • بخشی از معامله را از طریق تأمین‌کنندهٔ نقدینگی پوشش دهد و باقی را B-Book کند (C-Book)
  • بیش از 100% ریسک معاملهٔ شما را از طریق یک تأمین‌کنندهٔ نقدینگی به‌صورت برون‌سازمانی خنثی کند. (C-book)
  • اصلاً خنثی نکند و ریسک بازار را بپذیرد و همچنین برون‌سازمانی با یک تأمین‌کنندهٔ نقدینگی پوشش ریسک برعکس انجام دهد (C-Book)

لازم به ذکر است که گرچه به چندین روش کارگزاران برای مدیریت ریسک پرداختیم، هر کارگزار با دیگری متفاوت است و شیوه‌هایی را به کار می‌گیرد که برای ظرفیت ریسکش مناسب باشد.

پوشش ریسک گران‌قیمت تلقی می‌شود و از آن جایی که کارگزاران می‌خواهند سود حداکثری داشته باشند ترجیح می‌دهند تا جای ممکن از پوشش ریسک پرهیز کنند.

شیوه‌های پوشش ریسک همچنان در حال تکوین هستند و هیچ روش معیاری برای مدیریت ریسک کارگزاران وجود ندارد.

معامله‌گران ممکن است نسبت به کارگزارانی که B-Book می‌کنند تردید داشته باشند و فکر کنند که تنها باید با کارگزارانی که A-Book می‌کنند معامله کنند اما آن چه در نهایت مهم است قیمت‌گذاری درست است و کیفیت عملکردی که برای سفارش‌هایتان دریافت می‌کنید.

صندوق پوشش ریسک(Hedge fund)چیست؟

صندوق های پوشش ریسک بعنوان گزینه ای جایگزین برای سرمایه گذاری مستقیم در یک نوع دارایی مالی مانند سهام محسوب می شوند که با بکارگیری استراتژی ها و گزینه های متنوع سرمایه گذاری در راستای حداکثرسازی سود سرمایه گذاران خود تلاش میکنند،لذا با این تعریف اولیه میتوان پی برد که صندوق های پوشش ریسک عملا روش منحصر بفردی برای سرمایه گذاری نمی باشند بلکه ساختار و تشکیلاتی هستند که ترکیب های مختلفی از روش های سرمایه گذاری مانندسهام، ابزارهای مشتقه و… را در بازار های داخلی و بین المللی به کار میگیرند تا بتوانند حداکثر سود را برای سرمایه گذاران خود محقق سازند.

ماهیت صندوق های پوشش ریسک بر خلاف نامگذاری آن ها، قرین و همراه با حداکثر ریسک است و عملا در این نوع از صندوق های سرمایه گذاری ریسک بالایی از طریق بکارگیری ابزارهای مختلف سرمایه گذاری پذیرفته میشود تا بتواند حداکثر بازده را ایجاد کند،لذا نام گذاری این صندوق ها ریشه ای تاریخی دارد که در ادامه نوشتار به آن خواهیم پرداخت.این صندوق های در ایالات متحده آمریکا صرفاً برای قشر خاصی از سرمایه گذاران که در سطح بالایی از اعتبار قراردارند قابل دسترسی است چراکه این صندوق ها کمترین وابستگی را به قوانین و مقررات نظارتی کمیسیون بورس اوراق بهادارآمریکا(SEC)دارند پس یکی از تفاوت های عمده صندوق های پوشش ریسک با انواع دیگر صندوق ها،حدأقل وابستگی این صندوق ها به قوانین نظارتی است.در این نوشتار قصد داریم به تعریف دقیق،ابعاد،کارکردهای این نوع از صندوق ها بپردازیم.

چرا به این صندوق ها،صندوق های پوشش ریسک گفته می شود؟

شرکت آلفرد وینسلو جونز اولین صندوق پوشش ریسک را پایه گذاری نمود.او با جمع آوری مبلغ ۱۰۰۰۰۰ دلار سعی کرد با اتخاذ موقعیت short-selling،ریسک سهام های بلند مدت خود را به حدأقل برساند،لکن نام گذاری این صندوق ها از جهت پوشش ریسک سبد سهام بوده است لکن بعدها ابزار متنوع بسیاری برای استفاده در این صندوق ها بکارگرفته شده که از ریسک بالایی برخوردار هستند مانند قراردادهای آتی،اهرم های مالی بلند مدت و…

استراتژی اتخاذ شده توسط جونز امروزه تحت عنوان مدل کلاسیک long/short equities شناخته می شود که در سهام هایی که انتظار ریزش قیمت در آینده را دارد موقعیت short(sell) میگیرد و در سهام هایی که انتظار رشد قیمت در آینده دارد موقعیت long(buy) اتخاذ میکند.)توضیحات بیشتر درباره این مدل را در نوشتار دیگری ارائه خواهیم داد.

مکانیسم عملکرد صندوق های پوشش ریسک چگونه است؟

هر صندوق پوشش ریسک مدیری دارد که به جمع آوری وجوه سرمایه گذاران خارج از صندوق می پردازد تا بتواند با شناسایی و اخذ موقعیت ها و استراتژی های متنوع سرمایه گذاری حداکثر سود را محقق کند.برخی از این استراتژی ها عبارتند از اتخاذ موقعیت long(buy) در سهام که صرفاً با انتظار افزایش قیمت سهام در آینده انجام می شود،استراتژی دیگری وجود دارد که در آن یک کسب و کار خصوصی توسط صندوق خریداری شده و پس از بهینه سازی عملکرد و ایجاد ارزش افزوده به صورت عرضه اولیه ارائه می شود،برخی دیگر از صندوق ها روش معامله اوراق قرضه پر ریسک را انتخاب میکنند و برخی دیگر به معاملات در دارایی های غیرمشهود مانند پوشش ریسک چگونه کار می‌کند؟ حق اختراع و… می پردازند.یک صندوق پوشش ریسک میتواند سبد مرکبی از چند روش استراتژی را داشته باشد بنحوی که حتی یک صندوق پوشش ریسک میتواند از چند صندوق پوشش ریسک دیگر تشکیل شده باشد.

یک مثال ساده برای مکانیسم عملکرد صندوق های پوشش ریسک:

فرض کنیم شما یک شرکت سرمایه گذاری مسئولیت محدود(LLC) تأسیس کرده اید.در توافق نامه عملیاتی شرکت(که مشخص کننده نحوه مدیریت شرکت است)آمده که در هر پروژه سرمایه گذاری شما خواهید توانست از کل سود محقق شده منهای ۳ درصد(توافق شده در قراردادعملیاتی)۲۵ درصد را بعنوان حق خود بردارید.حال فرض کنیم در یک سرمایه گذاری باورنکردنی شما توانسته اید برای یکی از مشتریان خود(سرمایه گذارتان)که آورده ای به اندازه ۱۰۰ میلیون دلار داشت در سال اول سود ۱۰۰ درصدی محقق کنید و آورده او را دوبرابر کنید(البته در این سرمایه گذاری شما آزاد بودید از انواع استراتژی های سرمایه گذاری بهره ببرید،هدف نهایی این است که بتوانید ارزش آورده سرمایه گذارتان را هرچه بیشتر افزایش دهید تا بتوانید خودتان نیز درآمد بیشتری کسب کنید)حال با این سود ۱۰۰ میلیون دلاری،ابتدا ۳ میلیون دلار مستقیما به سرمایه گذار اختصاص پیدا میکند(بر اساس ۳ درصد ذکر شده در قراردادعملیاتی) و ۲۵ درصد از مبلغ باقیمانده که ۹۷ میلیون دلار است به شما میرسد و ۷۵درصد باقیمانده سهم سرمایه گذاراست.پس از محاسبه متوجه میشویم سهم شما از این سرمایه گذاری(دستمزدتان)۲۴.۲۵ میلیون دلار و سهم سرمایه گذار۷۵.۷۵میلیون دلار(۷۲.۷۵+۳) خواهد بود.

صندوق های پوشش ریسک چه ویژگی هایی دارند؟

۱)فقط افراد معتبر و واجد شرایط خاص اجازه دسترسی به این صندوق ها و سرمایه گذاری در آن را دارند:

این صندوق ها صرفا مجاز به دریافت سپرده از سرمایه گذارانی هستند که درآمدی بالاتر از استاندارد تعیین شده دارند،در ایالات متحده آمریکا دارا بودن یکی از شرایط زیر برای سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک الزامیست:

    • درآمد سالانه بالای۲۰۰۰۰۰ دلار در دوسال گذشته و تضمین حفظ این مبلغ(برای افراد متأهل این مبلغ ۳۰۰۰۰دلار است)
    • ارزش دارایی های خالص سرمایه گذار(بدون در نظر گرفتن منزل مسکونی) بیش از ۱ میلیون دلار باشد.

    ۲)تنوع و گستره فرصت های سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک بیش از صندوق های دیگر است:

    همانطور که از ابتدای بحث بیان شده است،صندوق های پوشش ریسک میتوانند در گزینه های متنوعی از سرمایه گذاری ها مانند سهام،ابزار مشتقه،دارایی های غیرمشهود،املاک و مستغلات،فروش استقراضی و.. سرمایه گذاری کنند و برخلاف صندوق های سرمایه گذاری سنتی محدود به سرمایه گذاری در سهام و اوراق قرضه نیستند.این صندوق ها در تلاشند تا هم در موج های صعودی بازار سود کسب کنند هم در موج های نزولی آن .لذا استراتژی های مختلفی از اهرم های مالی و ابزار های مشتقه پیچیده را برای این امر به کار میگیرند.

    ۳)دریافت کارمزد ۲ درصدی

    همانطور که در مثال مکانیسم عملکرد صندوق های پوشش ریسک بیان شد،این صندوق ها درصدی از سود بالاتر از حد مشخص را بعنوان دستمزد به خود اختصاص میدهند اما جدای از این سهم،مبلغ دیگری تحت عنوان کارمزد که میزان آن معمولا ۲ درصد از دارایی است دریافت میکنند.این کارمزد ۲ درصد فارغ از تحقق سود یا زیان از سرمایه گذار دریافت خواهد شد.پس بطور خلاصه میتوان گفت که حق الزحمه یک شرکت پوشش ریسک درصد توافق شده در قرارداد(که معمولاً۲۰ درصد است)به اضافه کارمزد ۲ درصدی که فارغ از تحقق سود یا زیان دریافت خواهد شد.

    خطرات احتمالی صندوق های پوشش ریسک:

    همانطور که در ویژگی های صندوق های پوشش ریسک دیدیم،صرفا قشرخاصی از افراد که از درآمد وثروت بالایی برخوردارند امکان سرمایه گذاری در این صندوق هارا خواهند داشت از طرفی با توجه به گستردگی ابزارها و استراتژی های مورد استفاده در این صندوق ها،خطرهای احتمالی با درجه بالا، آورده سرمایه گذاران را تهدید میکنند و برخلاف برداشت اولیه از نام این صندوق ها که اشاره شد ریشه ای تاریخی دارد،صندوق های پوشش ریسک در درجه بالاتری از میانگین ریسک بازار قرار گرفته اند،بعبارتی دیگر هدف از بکارگیری گسترده ابزارها کسب سود حداکثری است تا پوشش ریسک و زیان های احتمالی.

    معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟

    معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟

    معاملات مارجین (Margin Trading) روشی برای معامله دارایی‌ها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است. در مقایسه با حساب‌های معاملات نقدی یا اسپات، حساب‌های مارجین به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و تا بتوانند از آن‌ها به عنوان اهرم برای باز کردن موقعیت‌های معاملاتی خود استفاده کنند. اساسا، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت می‌کنند تا تریدرها بتوانند در معاملات موفق خود به سودهای بیشتری دست یابند.

    معاملات مارجین (Margin Trading)

    توانایی معاملات مارجین برای تقویت و تشدید نتایج معاملاتی باعث می‌شود که این شکل از معامله‌گری در بازا‌رهای با نوسان کم، به ویژه بازار فارکس، محبوبیت خاصی پیدا کند. با این حال، بسیاری از معاملات مارجین در بازارهای سهام، کالا و ارزهای دیجیتال نیز استفاده می‌شود. در بازارهای رایج مالی، سرمایه قرض گرفته‌شده معمولا توسط یک کارگزار تامین می‌شود. با این حال، در معاملات ارزهای دیجیتال، این وجوه دارایی‌ها توسط معامله‌گران دیگر ارائه می‌شود – Lending and Borrowing – که بر اساس تقاضای بازار دارایی خود را وام داده و از این طریق سود کسب می‌کنند. البته برخی از صرافی‌های ارزهای دیجیتال نیز سرمایه‌هایی برای انجام Margin Trading در اختیار کاربران خود قرار می‌دهند.

    معاملات مارجین چیست؟

    از معاملات مارجین می‌توان برای باز کردن پوزیشن‌های خرید و فروش استفاده کرد. پوزیشن خرید (Long Position) منعکس کننده این فرض است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت، در حالی که یک پوزیشن فروش (Short Position) منعکس کننده عکس آن است. هنگامی که پوزیشن مارجین باز است، دارایی‌های معامله‌گر به عنوان وثیقه برای سرمایه قرض گرفته‌شده عمل می‌کنند. درک این موضوع برای معامله‌گران ضروری است؛ زیرا اکثر کارگزاری‌ها این حق را برای خود محفوظ می‌دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف پوزیشن آن‌ها (بالاتر یا پایین تر از یک آستانه خاص) این دارایی‌ها را مجبور به فروش کنند.

    معاملات مارجین چیست؟

    به عنوان مثال، اگر یک معامله‌گر یک پوزیشن اهرمی لانگ باز کند، زمانی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش یابد، مارجین می‌تواند فراخوانی شود. فراخوانی مارجین زمانی اتفاق می‌افتد که یک معامله‌گر باید وجوه بیشتری را به حساب مارجین خود واریز کند تا به حداقل نیاز معاملاتی مارجین برسد. اگر معامله‌گر نتواند این کار را انجام دهد، دارایی‌های آن‌ها به طور خودکار برای پوشش زیان خود به حساب صرافی واریز می‌شود که اصطلاحاً لیکوئید شدن (Liquidation) می‌گویند. به طور معمول، این زمانی اتفاق می‌افتد که ارزش کل تمام دارایی‌ها در یک حساب مارجین، که به عنوان لیکوئیدیشن مارجین نیز شناخته می‌شود، کمتر از حد نیاز کل آن صرافی یا کارگزار خاص باشد.

    معاملات مارجین چگونه انجام می‌شوند؟

    هنگامی که معامله مارجین آغاز می‌شود، معامله‌گر ملزم خواهد بود که درصدی از ارزش کل سفارش را تامین کند. این تریدینگ و سرمایه‌گذاری اولیه به عنوان مارجین شناخته می‌شود و ارتباط نزدیکی با مفهوم اهرم یا لوریج دارد. به عبارت دیگر، حساب‌های معاملاتی مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده می‌شوند و اهرم نسبت وجوه قرض گرفته شده به مارجین را توصیف می‌کند. برای مثال، برای باز کردن یک معامله ۱۰۰٬۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰:۱، یک معامله گر باید ۱۰٬۰۰۰ دلار از سرمایه‌ی خود را سپرده کند.

    معاملات مارجین چگونه انجام می‌شوند؟

    پلتفرم‌ها و بازارهای مختلف معاملاتی مجموعه‌ای متمایز از قوانین و نرخ‌های اهرمی را ارائه می‌دهند. به عنوان مثال، در بازار سهام، ۲:۱ یک نسبت معمولی است، در حالی که قراردادهای فیوچرز اغلب با اهرم ۱۵:۱ معامله می‌شوند. در رابطه با کارگزاری‌های فارکس، معاملات مارجین اغلب با نسبت ۵۰:۱ اهرمی می‌شوند. اما در برخی موارد از ۱۰۰:۱ و ۲۰۰:۱ نیز استفاده می‌شود. وقتی صحبت از بازارهای ارزهای دیجیتال به میان می‌آید، نسبت‌ها معمولاً از ۲:۱ تا ۱۰۰:۱ متغیر است. جامعه معامله‌گران بازار ارزهای دیجیتال اغلب از اصطلاحات “x” (۲x، ۵x، ۱۰x، ۵۰x و غیره) در باز کردن موقعیت‌های معاملاتی در معاملات مارجین خود استفاده می‌کند.

    مزایا و معایب معاملات مارجین

    بارزترین مزیت Margin Trading این است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر پوزیشن‌های معاملاتی می‌تواند منجر به سود بیشتر شود. به غیر از آن، معاملات مارجین می‌توانند برای تنوع مفید باشد، زیرا معامله‌گران می‌توانند چندین پوزیشن را با مقادیر نسبتاً کمی از سرمایه باز کنند. در نهایت، داشتن یک حساب مارجین ممکن است باز کردن سریع موقعیت‌ها را برای معامله‌گران آسان‌تر کند، بدون اینکه مجبور باشند مبالغ زیادی را به حساب خود منتقل کنند.

    علیرغم تمام مزایا، معاملات مارجین دارای مشکلِ آشکار افزایش زیان است. این نوع معاملات به همان صورتی که می‌تواند سود را افزایش دهد، زیان را نیز می‌تواند افزایش دهد. برخلاف معاملات معمولی اسپات، معاملات مارجین احتمال زیان‌هایی را دارد که بیش از سرمایه‌گذاری اولیه معامله‌گر است و به این ترتیب، یک روش معاملاتی با ریسک بالا در نظر گرفته می‌شود.

    مزایا و معایب معاملات مارجین

    بسته به میزان اهرمی که در یک معامله وجود دارد، حتی یک کاهش کوچک در قیمت بازار ممکن است زیان قابل توجهی را برای معامله‌گران به همراه داشته باشد. به همین دلیل، مهم است که سرمایه‌گذارانی که تصمیم به استفاده از Margin Trading دارند، از استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسب و استفاده از ابزارهای کاهش ریسک، مانند سفارش‌های استاپ-لیمیت (stop-limit) استفاده کنند.

    معاملات مارجین در بازارهای ارزهای دیجیتال

    معامله با مارجین ذاتا ریسک بیشتری نسبت به معاملات معمولی دارد، اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال به میان می‌آید، ریسک‌ها حتی بیشتر هم می‌شود. با توجه به سطوح بالای نوسانات که در این بازارها وجود دارد، معامله‌گران مارجین ارزهای دیجیتال باید مراقب باشند. در حالی که استراتژی‌های پوشش ریسک و مدیریت ریسک ممکن است مفید باشند، معاملات مارجین مطمئنا برای مبتدیان مناسب نیست.

    توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها، و تعیین نقاط ورود و خروج، خطرات مربوط به Margin Trading را از بین نمی‌برد اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسک‌ها و ترید کردن موثرتر کمک کند. بنابراین، قبل از معاملات ارزهای دیجیتال خود، به کاربران توصیه می‌شود ابتدا درک دقیقی از تحلیل تکنیکال داشته باشند و تجربه گسترده‌ای در معاملات اسپات کسب کنند.

    تامینات سرمایه

    برای سرمایه گذارانی که تحمل ریسک را ندارند و نمی‌خواهند در معاملات مارجین شرکت کنند، راه دیگری برای کسب سود از روش‌های معاملات اهرمی وجود دارد. برخی از پلتفرم‌های معاملاتی و صرافی‌های رمزنگاری ویژگی‌ای به نام تامین مالی مارجین را ارائه می‌کنند که در آن کاربران می‌توانند پول خود را برای تامین مالی معاملات حاشیه سایر کاربران متعهد کنند. معمولاً این فرآیند از شرایط خاصی پیروی می‌کند و نرخ‌های بهره پویا را به همراه دارد. اگر تریدری شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را قبول کند، تأمین‌کننده وجوه حق بازپرداخت وام را با سود توافق شده دارد.

    معاملات مارجین در بازارهای ارزهای دیجیتال

    اگرچه مکانیسم‌ها ممکن است از صرافی‌ای به صرافی دیگر متفاوت باشد، خطرات تامین وجوه مارجین نسبتا کم است. زیرا می‌توان پوزیشن‌هایی اهرمی را به اجبار بست تا از زیان‌های بیش از حد جلوگیری شود. با این حال، تامین مالی مارجین از کاربران می‌خواهد که وجوه خود را در کیف پول صرافی نگه دارند. بنابراین، مهم است که خطرات مربوطه را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی خاصی که برای سرمایه گذاری خود انتخاب کردیم چگونه کار می‌کند.

    کلام آخر

    مطمئنا مارجین تریدینگ ابزار مفیدی برای کسانی است که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند. اگر از این ویژگی به درستی استفاده شود، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حساب‌های مارجین می‌تواند به سودآوری و تنوع پرتفوی شما کمک کند.

    همانطور که گفته شد، این روش معامله می‌تواند زیان را نیز افزایش دهد و ریسک‌های بسیار بالاتری را در بر بگیرد؛ بنابراین، فقط باید توسط معامله‌گران ماهر استفاده شود. از آنجایی که این مسئله به ارزهای دیجیتال مربوط می‌شود، به دلیل سطوح بالای نوسانات بازار، باید با دقت بیشتری به Margin Trading پرداخت.

    نظر شما در مورد معاملات مارجین چیست؟ به نظر شما چگونه می‌توان بهترین بهره برداری را از این ویژگی صرافی‌‎ها کرد؟ سوالات و دیدگاه‌های خودتان را با ما درمیان بگذارید.

    سوالات متدوال

    سوالات متدوال

    معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟

    معاملات مارجین روشی برای معامله دارایی‌ها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است.

    مزایای مارجین تریدینگ چیست؟

    ۱. بارزترین ویژگی آن سودهای هنگفت است. ۲. معامله‌گران می‌توانند چندین پوزیشن با مقادیر کم باز کنند. ۳. معاملات مارجین باز کردن سریع معاملات را آسان‌تر می‌کند.

    نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

    صندوق پوشش ریسک یا (Hedge fund)

    صندوق پوشش ریسک

    در سرمایه‌گذاری، مفهومی به نام صندوق پوشش ریسک یا (Hedge Fund) وجود دارد. این صندوق زمانی به وجود آمد که یک مرد مفهومی ساده در بازار را توصیف کرد: بی‌طرفی بازار. آلفرد جونز دارایی‌هایی را خریداری کرد که معتقد بود ارزش آنها نسبت به عملکرد کلی بازار افزایش می‌یابد و دارایی‌های کوتاه مدتی را فروخت که انتظار داشت قیمت آنها کاهش یابد. این منجر به صنعت چند تریلیون دلاری با فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در بخش‌ها و دستیابی به بازده مثبت، بدون توجه به جهت‌گیری بازار شد. در ادامه با این مفهوم آشنا خواهید شد.

    صندوق پوشش ریسک چیست؟

    صندوق پوشش ریسک یا صندوق تامینی شکلی از سرمایه‌گذاری جایگزین است که سرمایه را از سرمایه‌گذاران فردی یا نهادی برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های متنوع جمع می‌کند، که اغلب بر تکنیک‌های پیچیده برای ایجاد سبد خود و مدیریت ریسک تکیه می‌کند. صندوق‌های پوشش ریسک می‌توانند در هر چیزی از املاک و مستغلات گرفته تا ارزها و سایر دارایی‌های جایگزین سرمایه‌گذاری کنند. این یکی از روش‌هایی است که هج فاندها از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک که معمولاً فقط در سهام یا اوراق قرضه سرمایه‌گذاری می‌کنند، متفاوت است.

    هدف همه‌ی صندوق‌های پوشش ریسک، به حداکثر رساندن بازده سرمایه‌گذاران و حذف ریسک است، صرف‌نظر از اینکه بازار در حال صعود یا نزول است. محبوبیت آنها اغلب به بازارهای گاوی ایالات متحده در دهه ۱۹۲۰، قبل از رکود بزرگ نسبت داده می شود. امروزه صندوق‌های تامینی دارای چندین تریلیون دلار تحت مدیریت هستند.

    انواع صندوق‌های پوشش ریسک

    از آنجایی که صندوق‌های پوشش ریسک ابزارهای سرمایه‌گذاری خصوصی هستند، تا زمانی که سرمایه‌گذاران در مورد استراتژی‌های به کار گرفته شده برای خود آگاه باشند، صندوق‌ها می‌توانند کمابیش هر کاری را که دوست دارند انجام دهند. (استراتژی سرمایه‌گذاری معمولاً در دفترچه‌ای برای سرمایه‌گذاران توضیح داده می‌شود تا قبل از سرمایه‌گذاری آن‌ها را مطالعه کنند.) در حالی که این درجه از آزادی عمل می‌تواند بسیار خطرناک باشد، اما به صندوق‌های تامینی انعطاف‌پذیری زیادی نیز می‌دهد. استراتژی‌های هج فاندها می‌تواند بر موارد زیر تمرکز کند:

    • کلان: سرمایه‌گذاری در سهام، اوراق قرضه و ارزها به امید سود بردن از تغییرات در متغیرهای کلان اقتصادی (مانند نرخ بهره جهانی، سیاست‌های اقتصادی و غیره)
    • سهام: سرمایه‌گذاری در سهام در سطح جهانی یا ملی در حالی که در مقابل رکود در بازارهای سهام، با قرض کردن سهام یا شاخص‌های سهام که دارای ارزش بیش از حد هستند،ریسک سرمایه‌گذاری را پایین می‌آورند.
    • ارزش نسبی: از ناکارآمدی قیمت یا گسترش ناکارآمدی‌ها استفاده می کند.
    • اکتیویسم: مدیر با تغییر هیئت مدیره، انتصاب مدیریت جدید یا اصرار برای فروش یک شرکت، نوسانات صندوق را دستکاری می‌کند.

    علاوه بر این، این امکان برای یک پوشش ریسک چگونه کار می‌کند؟ صندوق تامینی وجود دارد که با ترکیب سایر هج فاندها یا ابزارهای سرمایه‌گذاری تلفیقی، رویکرد استراتژیک “صندوق صندوق‌ها” را اتخاذ کند. هدف در اینجا کنترل بهتر نوسانات، ریسک و بازده صندوق با ترکیب استراتژیک استراتژی‌ها و وجوه اساسی است.

    مزایا و معایب صندوق پوشش ریسک

    مزایای هج فاندها

    _ استراتژی‌های هدفمند: صندوق ممکن است بازدهی کمتری را هدف قرار دهد، بنابراین در بازار نزولی ضرر کمتری می‌کند. این ممکن است به قیمت سود در بازار رو به رشد باشد. یا به معنای خطر زیان بیشتر است. بنابراین هنگام انتخاب صندوق، میزان پذیرش خود را برای ریسک در نظر بگیرید.

    _ تنوع دارایی: می‌تواند شما را در معرض طیف گسترده‌تری از طبقات و بازارهای دارایی قرار دهد. این صندوق می‌تواند به تنوع بخشیدن به سبد شما کمک کند. و کاهش مواجهه با رکود در برخی طبقات یا بازارهای دارایی شود.

    معایب هج فاندها

    _ ریسک اهرمی: یک صندوق ممکن است بیش از ۱۰۰٪ دارایی‌های سرمایه‌گذاری شده را در معرض خطر قرار دهد. بنابراین، اگر بازارها برخلاف موقعیت صندوق حرکت کنند، ممکن است ضررهای زیادی ایجاد کند. اوراق مشتقه و فروش استقراضی هر دو شامل ریسک اهرمی هستند.

    _ ریسک نقدینگی: سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی که در بازار آزاد معامله نمی‌شوند، فروش یا ارزش‌گذاری آن‌ها را دشوارتر می‌کند. اگر ارزش دارایی کاهش یابد و شما بخواهید پول خود را پس بگیرید، فروش سریع آن سخت خواهد بود. ممکن است یک صندوق از هج فاندها نتواند به سرعت از صندوق‌های پایه خارج شود. این امر بازخرید پول خود را در کوتاه مدت دشوارتر می‌کند.

    _ ریسک تمرکز: اگر تمام دارایی‌ها در یک بازار واحد متمرکز شوند و آن بازار عملکرد ضعیفی داشته باشد خطر زیان بسیار افزایش می‌یابد.

    _ ریسک طرف مقابل: اوراق مشتقه را می‌توان با توافق با یک نفر دیگر «از طریق بورس» خریداری کرد. آن طرف ممکن است به توافق پایبند نباشد.

    صندوق های تامینی در مقابل صندوق های سرمایه گذاری مشترک

    در حالی که هم صندوق های تامینی و هم صندوق های سرمایه گذاری مشترک، پول سرمایه گذاران را جمع می‌کنند و معمولاً سبدهای متنوعی را خریداری می‌کنند، تفاوت های زیادی بین این دو مدل سرمایه گذاری وجود دارد.

    اهداف سرمایه گذاری

    صندوق سرمایه گذاری مشترک معمولی دارای یک شاخص معیار است که مدیر صندوق قصد دارد از آن بهتر عمل کند. مدیران صندوق‌های تامینی انگیزه دارند تا بازدهی را به حداکثر برسانند تا کارمزد عملکرد خود را افزایش دهند. عدم تقارن در کارمزد (به عنوان مثال، شرکت صندوق نمی‌تواند به دلیل عملکرد منفی به سرمایه گذاران بدهکار باشد) منجر به استراتژی‌ها و نتایج بی‌ثبات‌تر سال به سال می‌شود.

    هزینه‌ها

    صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک نسبت هزینه‌ای را که معمولاً بین ۰.۵ تا ۱.۵ درصد کاهش می‌یابد، دریافت می‌کنند. اگر به صندوق‌های شاخص علاقه‌مند هستید، کارمزدها می‌تواند بسیار نزدیک به ۰٪ باشد. صندوق‌های پوشش ریسک معمولاً ۲٪ کارمزد مدیریت و کارمزد عملکرد اضافی ۲۰٪ از سود دریافت می‌کنند. این باعث می‌شود که صندوق‌های تامینی نسبت به صندوق‌های مشترک بسیار گران باشد.

    الزامات سهامداران هج فاند

    هر کسی می‌تواند در یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک سرمایه‌گذاری کند. صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک ممکن است به حداقل سرمایه‌گذاری ۱۰۰ دلار، ۱۰۰۰ دلار یا بیشتر نیاز داشته باشند، اما تا زمانی که پول دارید، می‌توانید سهام بخرید. صندوق‌های پوشش ریسک فقط سرمایه‌گذاران معتبر را می‌پذیرند. علاوه بر این، صندوق‌های تامینی معمولا دارای حداقل سرمایه‌گذاری بسیار بالایی هستند، مانند ۱ میلیون دلار. این محدودیت قابل توجهی را برای تعداد افرادی که می‌توانند در یک صندوق تامینی خرید کنند، ایجاد می‌کند.

    نقدینگی

    سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام خود را در یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک در هر روز بفروشند. در حالی که دستور فروش آن‌ها تا پایان روز معاملاتی اجرا نمی‌شود، آن‌ها می‌توانند هر روز که بازار سهام باز است، فروش یا خرید بیشتری داشته باشند. صندوق‌های تامینی سرمایه‌گذاران خود را به خرید و فروش در دوره‌های خاص هر سه ماهه، نیم‌سال یا گاهی طولانی‌تر محدود می‌کنند. علاوه بر این، سرمایه‌گذاران جدید باید وجوه خود را برای مدت معینی معمولاً یک سال قفل کنند.

    استراتژی‌های معاملاتی

    صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک در استراتژی‌هایی که می‌توانند برای سرمایه‌گذاری استفاده کنند محدود هستند. در بیشتر موارد، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک به خرید سهام، اوراق قرضه و سایر اوراق بهادار پایبند هستند. صندوق‌های پوشش ریسک تقریباً در هر چیزی می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند و بنابراین می‌توانند طیف گسترده‌ای از استراتژی‌ها را به کار گیرند. مدیران می‌توانند از مشتقات برای پوشش ریسک یا اهرم استفاده کنند، می‌توانند دارایی‌های غیر نقدشونده بیشتری مانند آثار هنری یا املاک خصوصی بخرند، می‌توانند شورت سلینگ داشته باشند و از استراتژی شورت استفاده کنند. این استراتژی‌ها اغلب بی‌ثبات‌تر از راهبردهای موجود در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک هستند.

    سخن پایانی

    سرمایه‌گذارانی که واجد شرایط تعریف “سرمایه‌گذار معتبر” هستند و علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در صندوق‌های تامینی هستند، باید سطح ریسک سرمایه‌گذاری، کارمزدها و اینکه چگونه صندوق‌های تامینی می‌توانند به استراتژی سرمایه‌گذاری کلی شما ارزش بیافزایند را در نظر بگیرند. در حالی که کار با صندوق‌های تامینی به طور بالقوه می‌تواند بازده را افزایش دهد، متعادل کردن ریسک و سود همیشه باید در ذهن هر سرمایه‌گذار باشد.

    جمع‌بندی نحوه پوشش ریسک بروکرها | بروکر شما از چه روشی برای مدیریت ریسک استفاده می‌کند؟

    نحوه پوشش ریسک بروکرها

    هر معامله‌ای را که مشتریان یک بروکر انجام می‌دهند، به منزله این است که بروکر در معرض ریسک بازار قرار گرفته است.

    ریسک بازار یعنی، ریسک ضرر در موقعیتی که در اثر تغییرات نامطلوب قیمت ایجاد می‌شود. نحوه پوشش ریسک بروکرها برای مدیریت این موضوع متفاوت است.

    از آنجایی که در معاملات، بروکر همیشه طرف مقابل معاملات شما است، یا تصمیم می‌گیرد معاملات شما را به صورت داخلی انجام دهد، یا به صورت خارجی هجینگ کند. اگر هنوز درس‌های قبلی را مطالعه نکردید، پیشنهاد می‌کنیم آنها را مرور کنید. در ادامه مطلب ترجمه شده اختصاصی توسط ایران بروکر، از وبسایت معتبر babypips در این زمینه را، با هم مطالعه مرور می‌کنیم.

    درباره نحوه پوشش ریسک بروکرها تحقیق کنید!

    اصطلاح «هجینگ» به فرآیندی اشاره می‌کند که در آن بروکر فارکس یک معامله موازی با یک نهاد دیگر (تأمین‌کننده نقدینگی) ایجاد می‌کند و با این کار ریسک بازار را کاهش می‌دهد.

    محبوب‌ترین سیاست پوشش ریسک و هجینگ این روزها این است که به جای اینکه بروکر هر معامله را جداگانه هجینگ کند، مجموع ریسک را هجینگ کند.

    این روشی است که معاملات جدید قبل از اینکه با معامله دیگری هجینگ شوند، داخلی‌سازی می‌شوند.

    این سیاست مدیریت ریسک، به مشتریان این فرصت را می‌دهد که قبل از هجینگ در بازار فارکس اصلی، معامله‌شان با معامله دیگری خنثی شود.

    • هنگامی که یک مشتری در یک جهت معامله می‌کند و مشتری دیگری در جهتی مخالف مشتری اول، به این صورت معامله این دو مشتری با هم خنثی یا جبران می‌شود.
    • اما وقتی که مشتریان همه در یک جهت معامله می‌کنند، ریسک بازار برای بروکر ایجاد می‌شود. بعد بروکر این ریسک را با هجینگ در بازار اصلی می‌کند.

    محدودیت‌های ریسک، که توسط سیاست‌های مدیریت ریسک بروکر انجام و سنجیده می‌شود، حداکثر ریسک بازاری را که یک بروکر می‌تواند متحمل شود را مشخص می‌کند.

    حداکثر ریسک بازار را که یک بروکر می‌تواند متحمل شود، محدودیت ریسک که توسط سیاست‌های کلی مدیریت ریسک انجام و سنجیده می‌شود، تعیین می‌کند.

    برای ایجاد این هجینگ‌ها، بروکر فارکس مبلغی به عنوان تضمین (مارجین) را نزد طرف مقابل دیگری سپرده می‌کند. (مشابه وقتی که شما به بروکرتان مارجین پرداخت می‌کنید.)

    مهم است که این نکته را بدانید که بروکر باید به تأمین‌کننده‌های نقدینگی‌ای که با آنها معامله می‌کند وجهی (مارجین) پرداخت کند. اگر یکی از این تأمین‌کننده‌های نقدینگی ورشکست شود و نتواند مارجین بروکر را بازگرداند، ممکن است بروکر در شرایط خطرناکی قرار بگیرد و نتواند از پس تعهدات مالی‌اش به مشتریان بر بیاید.

    به همین خاطر است که هنگام انتخاب طرف مقابل هجینگ (تأمین‌کننده نقدینگی) بروکر، قیمت‌های رقابتی ارائه‌شده، درجه اعتبار، کارآمدی خدمات، میزان اطمینان از نظر فناوری‌، شهرت و وضعیت مالی تأمین‌کننده نقدینگی را می‌سنجد.

    بروکرهای کوچک ممکن است نتوانند خودشان تأمین‌کننده نقدینگی‌‌شان را انتخاب کنند، زیرا صرفا به خدمات Prime of Prime (PoP) برای محافظت از معاملات متکی هستند و محدود به تأمین‌کننده‌های نقدینگی‌ای هستند که PoP دسترسی به آنها را به بروکر می‌دهد.

    پس توجه به این نکته مهم است که پوشش ریسک چگونه کار می‌کند؟ رویه پوشش ریسک یک بروکر، ممکن است به طور کامل ریسک مشتریانش را حذف نکند.

    حتما از بروکرتان یک نسخه کتبی از سیاست پوشش ریسکش را بخواهید!

    نحوه پوشش ریسک بروکرها

    سیاست پوشش ریسک، به شما نشان می‌دهد که بروکرتان از چه روش و سیستمی برای پوشش ریسک استفاده می‌کند. همچنین خواهید فهمید که بروکرتان چگونه ریسک خود را مدیریت کرده، با چه تامین کننده مالی کار می‌کند.

    اگر شما این را از بروکر بخواهید، می‌توانید اطلاعاتی از فرآیند پوشش ریسک به دست آورید که به شما کمک می‌کند بدانید بروکرتان چقدر در معرض ریسک بازار قرار دارد.

    فراموش نکنید که اگر بروکر شما ورشکت شود، پول شما نیز از دستتان خواهد رفت! در مورد مخاطرات ریسک طرف مقابل قبلا در این درس به طور مفصل صحبت کرده‌ایم.

    اگر بروکرتان مایل نیست این جزئیات را فاش کند، وقت آن رسیده که به دنبال بروکر دیگری باشید!

    شفافیت، تنها راهی است که بروکر می‌تواند اعتماد شما را جلب کند.

    به هر بروکری که در سیاست پوشش ریسکش شفاف نیست، مشکوک باشید! بروکرها نه تنها موظفند که روش‌های مدیریت ریسک خود را توضیح دهند، بلکه باید طرف مقابل پوشش ریسکشان (تأمین‌کننده نقدینگی) را هم اعلام کنند.

    خلاصه

    ما تا اینجا مکانیزم‌های پایه‌ای نحوه پوشش و مدیریت ریسک بازار که بروکرها از آنها استفاده می‌کنند را بررسی کردیم.

    در چند درس قبل، تعدادی از مفاهیم مدیریت ریسک از جمله: A-Book، B-Book، انواع مختلف C-Book را که پلتفرم‌های معاملاتی فارکس و CFD خرده‌فروشی ممکن است از آنها استفاده کنند، توضیح دادیم.

    با توجه به اینکه بروکرها مایلند در سطح بالایی از ابهام و عدم شفافیت فعالیت کنند، امیدواریم توضیح کافی در مورد پشت صحنه نحوه مدیریت ریسک و کسب درآمد بروکرها به شما داده، و در این زمینه روشنگری کافی را کرده باشیم.

    حالا شما می‌دانید که همه بروکرهای خرده‌فروش فارکس طرف مقابل معامله شما هستند.

    بروکر طرف مقابل همه معاملات شما است.

    وقتی که یک بروکر معامله شما را اجرا می‌کند، می‌تواند:

    • معامله شما را به صورت داخلی با معامله مشتریان دیگر خنثی کند ( روش داخلی‌ سازی)
    • تجارت شما را به صورت خارجی با تأمین‌کننده نقدینگی خنثی کند
      • اگر این کار را قبل از تأیید معامله شما انجام دهد، پیش‌هجینگ (pre-hedging) است (STP).
      • اگر این کار را بعد از تأیید معامله شما انجام دهد، پس‌هجینگ (post-hedging) است (A-Book).

      ما چندین روشی را که بروکرها برای مدیریت ریسکشان استفاده می‌کنند را توضیح دادیم، اما نکته مهم این است که بدانید هر بروکری متفاوت است و هر کدام روش خود برای مدیریت ریسک را دارند.

      به یاد داشته باشید که هجینگ و مدیریت ریسک با تامین کننده نقدینگی گران است، و از آنجایی که بروکرها می‌خواهند سودشان را به حداکثر برسانند، ترجیح می‌دهند تا حد امکان کمتر پوشش ریسک داشته باشند.

      روش‌های مدیریت ریسک همچنان در حال به روزرسانی‌اند و هیچ سیاست و روش استانداردی برای نحوه مدیریت ریسک بروکرهای فارکس وجود ندارد.

      معامله‌گران ممکن است در مورد بروکرهایی که از روش B-Book استفاده می‌کنند، ملاحظاتی داشته باشند و فکر کنند که فقط باید با بروکرهایی که A-Book هستند، معامله کنند، اما آنچه در نهایت اهمیت دارد، قیمت‌گذاری دقیق و کیفیت اجرای سفارش‌ها توسط بروکر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.