مدیریت و محاسبه پوزیشن در فارکس
یکی از اصطلاحاتی که در بین تریدرها و معامله گران به وفور شنیده می شود اصطلاح پوزیشن می باشد. برای آشنایی با این اصطلاح باید گفت که منظور از پوزیشن در فارکس معامله کردن می باشد که در بازار فارکس دو نوع پوزیشن وجود دارد، پوزیشن خرید و پوزیشن فروش. برای این که یک تریدر یک معامله پرسود داشته باشد باید از دانش و مهارت کافی برای مدیریت پوزیشن برخوردار باشد تا بتواند هم در پوزیشن خرید و هم در پوزیشن فروش بهترین عملکرد را داشته باشد.
مدیریت پوزیشن در فارکس
یکی از اصول اولیه که در رسیدن به موفقیت و کسب سود در بازار فارکس اهمیت زیادی دارد مدیریت پوزیشن می باشد. تریدر حرفه ای با مدیریت درست پوزیشن می تواند به سودهای مناسب و قابل توجهی دست یابد و اگر دچار ضرر هم بشود آن ضرر چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. به همین خاطر معمولاً بهتر است تریدرهای تازه کار و تازه ورود به دنیای فارکس توصیه می شود قبل از هر چیز توانایی خود را در زمینه مدیریت پوزیشن بیفزاید تا بتوانند از ضررهای زیاد پیشگیری کنند.
محاسبه پوزیشن سایز در فارکس
پوزیشن سایز در بازار فارکس به معنای حجم سهام اندازه پوزیشنی است که یک تریدر قصد باز کردن آن را دارد. به طور کلی در هر معامله هرچه فاصله نقطه ورود با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک بالاتر و هرچه فاصله کمتر باشد ریسک پایین تر می باشد. اما یک تریدر با کمک پوزیشن سایز می تواند بدون در نظر گرفتن فاصله نقطه ورود و استاپ لاس میزان ریسک در هر معامله را به اندازه دلخواه تغییر داد. به عنوان مثال فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس با قیمت کنونی ۴ درصد فاصله داشته باشد و ما می خواهیم که حداکثر ۲ درصد از سرمایه مان را در این تریدر ریسک کنیم در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و روزه خود را از ۴ درصد به ۲ درصد کاهش می دهیم.
آموزش پوزیشن در فارکس
آموزش پوزیشن مبحث تقریباً پیچیده و مهم می باشد که به خاطر اهمیت فراوانی که دارد همواره مورد توجه تریدرها قرار می گیرد. بنابراین برای یک ترید تازه کار آموزش مباحث مربوط به پوزیشن و مدیریت ریسک یکی از نکات بسیار ضروری می باشد.
چگونه می توان تمامی پوزیشن های فارکس را بست؟
بسته شدن تمامی پوزیشن های فارکس زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر در معاملات خود آن قدر ضرر کرده باشد که موجودی حساب او پایین تر از نرخ مشخص شده بروکر باشد. در چنین حالتی به اصطلاح کال مارجین گفته می شود و بروکر برای حفظ امنیت و جلوگیری از ضرر های بیشتر به طور خودکار تمامی پوزیشن های تریدر را مسدود می کند.
چگونه می توان یک پوزیشن را در فارکس به درستی باز کرد؟
در واقع روش های مختلفی برای باز کردن یک پوزیشن تعریف شدهاند و یک تریدر بر اساس نوع معامله و محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده یک نوع پوزیشن را انتخاب می کند. بطور کلی برای باز کردن یک پوزیشن مناسب بعد از این که وارد پنجره تریدینگ شدید می توانید جفت ارزی را که می خواهید معامله کنید را انتخاب کنید سپس باید بر اساس مدیریت ریسک حد ضرر و حد سود خود را تایید کرده و سپس پوزیشن برای شما باز می شود.
چه زمانی باید یک پوزیشن را ببندید؟
خرید یا فروش ارز به طور خودکار باعث باز شدن پوزیشن معاملاتی می شود برای این که یک تریدر بتواند در معامله سود بدست بیاورد باید پوزیشن را ببندد. در واقع بستن پوزیشن معامله همان عمل عکس باز کردن آن می باشد به عنوان مثال اگر یک تریدر یک لات اونس طلا خریده باشد برای بستن پوزیشن باید یک لات اونس طلا فروخته شود. به این صورت که اگر در یک معامله قیمت های بازار به سطح حد سود یا حد ضرر نزدیک شود پوزیشن معاملاتی به صورت خودکار بسته می شود برای این کار باید قیمت Bid با دستورات حد ضرر یا حد سود برابر باشد و در پوزیشن های فروش هم باید حد ضرر یا حد سود با قیمت Ask یک یکسان باشد.
هنگام بسته شدن یک پوزیشن فارکس چه اتفاقی می افتد؟
در معاملات فارکس زمانی که یک پوزیشن بسته می شود به این معنا است که ریسک معامله تریدر به حد ضرر یا حد سود از پیش تعیین شده نزدیک شده است. بنابراین در صورتی که به خط سود نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن سود مشخصی از معامله نصیب تریدر خواهد شد و در صورتی که به خط ضرر نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن تریدر متحمل ضرر خواهد بود.
پوزیشن در دنیای مالی به چه معناست؟
بر اساس نظریه پردازان دنیای اقتصاد به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر پوزیشن معاملاتی اطلاق می شود که برای مشخص کردن اندازه و حدود پوزیشن معاملاتی عموماً باید اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت ریسک یک موضوع بسیار مهم است در سرمایه گذاری می باشد چرا که در غیر این صورت ممکن است یک سرمایه گذار خیلی سریع با شکست مواجه شده و متحمل ضرر های قابل توجه می شود. بنابراین تعیین اندازه پوزیشن در سرمایه گذاری های مالی مفهوم بسیار مهم می باشد و تعیین اندازه آن در معاملات از جمله بازار فارکس اهمیت زیادی دارد چرا که با اندازه گیری صحیح پوزیشن اگر سطح قیمتی سهام هم پایین حد ضرر باشد سبب می شود تا سرمایه گذار بیشتر از محدودیت های تعیین شده متحمل ضرر نشود.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
محاسبه اندازه پوزیشن آنقدر اهمیت دارد که معمولاً تریدرهای حرفه ای اولین قدم در هر معامله ای تعیین اندازه ریسک در معامله می داند. برای اندازه ریسک در هر معامله اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. معمولاً توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آن ها فرصت برابر بدهید. معمولاً توصیه می شود که ریسک در معاملات یک تا سه درصد باشد چرا که ریسک بالای نیم درصد در واقع در بازاری که ریسک زیاد می تواند تاثیر جدی بر روی کل سرمایه شما بگذارد. یک نوع قمار محسوب می شود بنابراین در تعیین اندازه پوزیشن باید با دقت و فکر عمل کنید نه از روی احساسات و هیجان چراکه این اندازه گیری ها بر روی کل میزان سرمایه شما تاثیر گذار خواهد بود نه فقط یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین عامل که در محاسبه و تعیین اندازه ریسک حساب معاملاتی تاثیر گذار و تعیین کننده می باشد این است که یک تریدر یا معامله گر تصمیم دارد چه مقدار از کل موجودی سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری در معامله در بازار های مالی به خطر بیاندازد. تریدرهای حرفه ای و خبره که به دنبال کسب سود زیاد در این بازار هستند گاهی اوقات برای کسب سود بیشتر ریسک زیاد را می پذیرد و درصد بالاتری از سرمایه شان را وارد معامله می کنند که در نتیجه موفقیت آمیز معامله سود کلانی هم نصیبشان می شود.
-
را هم بخوانید.
قانون دو درصد به چه دلیل است؟
یکی از قانون های اساسی علاوه بر پوزیشن در فارکس که در دنیای فارکس و تریدینگ که به آن تاکید زیادی می شود قانون ۲ درصد است. به این معنا که یک معامله گر نباید بیش از ۲ درصد از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد. به طور کلی قانون دو درصد یکی از استراتژی های مناسب برای سبک های سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد و همچنین برای بازار هایی که دارای نوسانات کم هستند نیز مناسب می باشد. اما اگر تازه کار هستید و می خواهید با احتیاط بیشتر و محافظه کارانه تر عمل کنید می توانید به جای دو درصد یک درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید تا در صورتی که در محاسبه خود دچار اشتباه شدید فقط همین یک درصد از کل حساب شما از بین برود.
-
را در این مورد بخوانید.
تعیین ریسک معامله
در معامله گری کسب سود و همچنین گاهی از دست دادن سرمایه بخش جدایی ناپذیر معامله می باشد. گاهی اوقات شاهد این هستیم که یک تریدر با وجود این که در محاسبات خود دچار اشتباه می شود اما باز هم موفق به کسب سود می شود که این امر به خاطر مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و عمل به آن بر می گردد. بنابراین هر ایده و استراتژی معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد به این معنی که هر فردی بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاصی که از آن پیروی می کند باید حد ضرر خود را تعیین کند که این حد ضرر ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و بر اساس عوامل مختلف از جمله نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد. لذا برای تعیین ریسک معامله انتخاب استراتژی مناسب و همچنین تعیین حد ضرر بر اساس آن می باشد.
سوالات متداول در مورد پوزیشن در فارکس
- چند نوع پوزیشن وجود دارد؟
دو نوع پوزیشن خرید و پوزیشن فروش
مدیریت ریسک معامله
در پوزیشن خرید یا buy و یا پوزیشن long به معنی قرار گرفتن در سمت خرید بازار است.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
مدیریت و محاسبه پوزیشن در فارکس
یکی از اصطلاحاتی که در بین تریدرها و معامله گران به وفور شنیده می شود اصطلاح پوزیشن می باشد. برای آشنایی با این اصطلاح باید گفت که منظور از پوزیشن در فارکس معامله کردن می باشد که در بازار فارکس دو نوع پوزیشن وجود دارد، پوزیشن خرید و پوزیشن فروش. برای این که یک تریدر یک معامله پرسود داشته باشد باید از دانش و مهارت کافی برای مدیریت پوزیشن برخوردار باشد تا بتواند هم در پوزیشن خرید و هم در پوزیشن فروش بهترین عملکرد را داشته باشد.
مدیریت پوزیشن در فارکس
یکی از اصول اولیه که در رسیدن به موفقیت و کسب سود در بازار فارکس اهمیت زیادی دارد مدیریت پوزیشن می باشد. تریدر حرفه ای با مدیریت درست پوزیشن می تواند به سودهای مناسب و قابل توجهی دست یابد و اگر دچار ضرر هم بشود آن ضرر چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. به همین خاطر معمولاً بهتر است تریدرهای تازه کار و تازه ورود به دنیای فارکس توصیه می شود قبل از هر چیز توانایی خود را در زمینه مدیریت پوزیشن بیفزاید تا بتوانند از ضررهای زیاد پیشگیری کنند.
محاسبه پوزیشن استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ سایز در فارکس
پوزیشن سایز در بازار فارکس به معنای حجم سهام اندازه پوزیشنی است که یک تریدر قصد باز کردن آن را دارد. به طور کلی در هر معامله هرچه فاصله نقطه ورود با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک بالاتر و هرچه فاصله کمتر باشد ریسک پایین تر می باشد. اما یک تریدر با کمک پوزیشن سایز می تواند بدون در نظر گرفتن فاصله نقطه ورود و استاپ لاس میزان ریسک در هر معامله را به اندازه دلخواه تغییر داد. به عنوان مثال فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس با قیمت کنونی ۴ درصد فاصله داشته باشد و ما می خواهیم که حداکثر ۲ درصد از سرمایه مان را در این تریدر ریسک کنیم در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و روزه خود را از ۴ درصد به ۲ درصد کاهش می دهیم.
آموزش پوزیشن در فارکس
آموزش پوزیشن مبحث تقریباً پیچیده و مهم می باشد که به خاطر اهمیت فراوانی که دارد همواره مورد توجه تریدرها قرار می گیرد. بنابراین برای یک ترید تازه کار آموزش مباحث مربوط به پوزیشن و مدیریت ریسک یکی از نکات بسیار ضروری می باشد.
چگونه می توان تمامی پوزیشن های فارکس را بست؟
بسته شدن تمامی پوزیشن های فارکس زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر در معاملات خود آن قدر ضرر کرده باشد که موجودی حساب او پایین تر از نرخ مشخص شده بروکر باشد. در چنین حالتی به اصطلاح کال مارجین گفته می شود و بروکر برای حفظ امنیت و جلوگیری از ضرر های بیشتر به طور خودکار تمامی پوزیشن های تریدر را مسدود می کند.
چگونه می توان یک پوزیشن را در فارکس به درستی باز کرد؟
در واقع روش های مختلفی برای باز کردن یک پوزیشن تعریف شدهاند و یک تریدر بر اساس نوع معامله و محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده یک نوع پوزیشن را انتخاب می کند. بطور کلی برای باز کردن یک پوزیشن مناسب بعد از این که وارد پنجره تریدینگ شدید می توانید جفت ارزی را که می خواهید معامله کنید را انتخاب کنید سپس باید بر اساس مدیریت ریسک حد ضرر و حد سود خود را تایید کرده و سپس پوزیشن برای شما باز می شود.
چه زمانی باید یک پوزیشن را ببندید؟
خرید یا فروش ارز به طور خودکار باعث باز شدن پوزیشن معاملاتی می شود برای این که یک تریدر بتواند در معامله سود بدست بیاورد باید پوزیشن را ببندد. در واقع بستن پوزیشن معامله همان عمل عکس باز کردن آن می باشد به عنوان مثال اگر یک تریدر یک لات اونس طلا خریده باشد برای بستن پوزیشن باید یک لات اونس طلا فروخته شود. به این صورت که اگر در یک معامله قیمت های بازار به سطح حد سود یا حد ضرر نزدیک شود پوزیشن معاملاتی به صورت خودکار بسته می شود برای این کار باید قیمت Bid با دستورات حد ضرر یا حد سود برابر باشد و در پوزیشن های فروش استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ هم باید حد ضرر یا حد سود با قیمت Ask یک یکسان باشد.
هنگام بسته شدن یک پوزیشن فارکس چه اتفاقی می افتد؟
در معاملات فارکس زمانی که یک پوزیشن بسته می شود به این معنا است که ریسک معامله تریدر به حد ضرر یا حد سود از پیش تعیین شده نزدیک شده است. بنابراین در صورتی که به خط سود نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن سود مشخصی از معامله نصیب تریدر خواهد شد و در صورتی که به خط ضرر نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن تریدر متحمل ضرر خواهد بود.
پوزیشن در دنیای مالی به چه معناست؟
بر اساس نظریه پردازان دنیای اقتصاد به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر پوزیشن معاملاتی اطلاق می شود که برای مشخص کردن اندازه و حدود پوزیشن معاملاتی عموماً باید اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت ریسک یک موضوع بسیار مهم است در سرمایه گذاری می باشد چرا که در غیر این صورت ممکن است یک سرمایه گذار خیلی سریع با شکست مواجه شده و متحمل ضرر های قابل توجه می شود. بنابراین تعیین اندازه پوزیشن در سرمایه گذاری های مالی مفهوم بسیار مهم می باشد و تعیین اندازه آن در معاملات از جمله بازار فارکس اهمیت زیادی دارد چرا که با اندازه گیری صحیح پوزیشن اگر سطح قیمتی سهام هم پایین حد ضرر باشد سبب می شود تا سرمایه گذار بیشتر از محدودیت های تعیین شده متحمل ضرر نشود.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
محاسبه اندازه پوزیشن آنقدر اهمیت دارد که معمولاً تریدرهای حرفه ای اولین قدم در هر معامله ای تعیین اندازه ریسک در معامله می داند. برای اندازه ریسک در هر معامله اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. معمولاً توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آن ها فرصت برابر بدهید. معمولاً توصیه می شود که ریسک در معاملات یک تا سه درصد باشد چرا که ریسک بالای نیم درصد در واقع در بازاری که ریسک زیاد می تواند تاثیر جدی بر روی کل سرمایه شما بگذارد. یک نوع قمار محسوب می شود بنابراین در تعیین اندازه پوزیشن باید با دقت و فکر عمل کنید نه از روی احساسات و هیجان چراکه این اندازه گیری ها بر روی کل میزان سرمایه شما تاثیر گذار خواهد بود نه فقط یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین عامل که در محاسبه و تعیین اندازه ریسک حساب معاملاتی تاثیر گذار و تعیین کننده می باشد این است که یک تریدر یا معامله گر تصمیم دارد چه مقدار از کل موجودی سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری در معامله در بازار های مالی به خطر بیاندازد. تریدرهای حرفه ای و خبره که به دنبال کسب سود زیاد در این بازار هستند گاهی اوقات برای کسب سود بیشتر ریسک زیاد را می پذیرد و درصد بالاتری استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ از سرمایه شان را وارد معامله می کنند که در نتیجه موفقیت آمیز معامله سود کلانی هم نصیبشان می شود.
-
را هم بخوانید.
قانون دو درصد به چه دلیل است؟
یکی از قانون های اساسی علاوه بر پوزیشن در فارکس که در دنیای فارکس و تریدینگ که به آن تاکید زیادی می شود قانون ۲ درصد است. به این معنا که یک معامله گر نباید بیش از ۲ درصد از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد. به طور کلی قانون دو درصد یکی از استراتژی های مناسب برای سبک های سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد و همچنین برای بازار هایی که دارای نوسانات کم هستند نیز مناسب می باشد. اما اگر تازه کار هستید و می خواهید با احتیاط بیشتر و محافظه کارانه تر عمل کنید می توانید به جای دو درصد یک درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید تا در صورتی که در محاسبه خود دچار اشتباه شدید فقط همین یک درصد از کل حساب شما از بین برود.
-
را در این مورد بخوانید.
تعیین ریسک معامله
در معامله گری کسب سود و همچنین گاهی از دست دادن سرمایه بخش جدایی ناپذیر معامله می باشد. گاهی اوقات شاهد این هستیم که یک تریدر با وجود این که در محاسبات خود دچار اشتباه می شود اما باز هم موفق به کسب سود می شود که این امر به خاطر مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و عمل به آن بر می گردد. بنابراین هر ایده و استراتژی معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد به این معنی که هر فردی بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاصی که از آن پیروی می کند باید حد ضرر خود را تعیین کند که این حد ضرر ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و بر اساس عوامل مختلف از جمله نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد. لذا برای تعیین ریسک معامله انتخاب استراتژی مناسب و همچنین تعیین حد ضرر بر اساس آن می باشد.
سوالات متداول در مورد پوزیشن در فارکس
- چند نوع پوزیشن وجود دارد؟
دو نوع پوزیشن خرید و پوزیشن فروش
مدیریت ریسک معامله
در پوزیشن خرید یا buy و یا پوزیشن long به معنی قرار گرفتن در سمت خرید بازار است.
ساختن بهترین استراتژی معاملاتی در 5 مرحله
در مقالههای مدرسه تحلیل که مرتبط به تحلیل تکنیکال هستند، به طور مرتب با اصطلاح استراتژی معاملاتی یا استراتژی تحلیلی-معاملاتی برخورد میکنید. شاید این دو عبارت برای بسیاری از شما دوستان و همراهان مدرسه تحلیل ناآشنا باشد. این مقاله را به همین منظور نوشتیم تا از بابت درک کامل شما از مسیر معاملهگری و سرمایهگذاری مطمئن شویم. با ما همراه باشید.
استراتژی تحلیلی-معاملاتی چیست؟
استراتژی تحلیلی معاملاتی، مسیری است که یک تحلیلگر بعد از تصمیمگیری درباره نماد مد نظرش، طی میکند. این مسیر مثل اثر انگشت برای هر تحلیلگر، کاملا شخصی و منحصر به فرد است. استراتژی تحلیلی معاملاتی همانطور که از نامش پیداست از دو بخش تشکیل شده که در هر بخش تحلیلگر با سوالات از پیش تعیینشده روبرو میشود، که برای موفقیت در بازارهای مالی باید به ازای هر تحلیل به آنها پاسخ دهد. در ادامه هر یک از این بخشها را جداگانه توضیح میدهیم.
استراتژی تحلیلی
شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای زمانی مجاز به فعالیت در بازار هستید که قبل از ورود به پلتفرم معاملاتی کارگزاری یا صرافی خود، به طور کامل دارایی مدنظر خود را تحلیل و سیگنال ورود دریافت کرده باشید. برای تحلیل و دریافت سیگنال روشهای بسیار زیادی وجود دارد. اصلیترین دستهبندی برای آن تحلیل براساس تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال است. بعد از انتخاب نوع تحلیل هم با انواع ابزارهای تحلیلی و همچنین روشهای سیگنالگیری مواجه میشویم که میتوانیم از بین آنها انتخاب کنیم.
نکته: دقت داشته باشید که انتخاب از بین روشها و ابزارهای تحلیلی و سیگنالگیری کاملاً بستگی به تیپ شخصیتی شما دارد و با رعایت اصول درست برای کار با هر روش و ابزار میتوانید فرصت های معاملاتی خوبی را ایجاد کنید.
پس از تکمیل انتخاب شما از بین ابزارها و روشهای تحلیلی، استراتژی تحلیلی شما ایجاد میشود که متشکل از ابزارها و روشهای است که با تیپ شخصیتی شما بیشترین هماهنگی را دارد. به زبان ساده، کار کردن با این ابزارها و روشها برای شما ساده و لذتبخش است و در زمان تحلیل با این استراتژی تحلیلی کمترین چالش را احساس میکنید.
استراتژی معاملاتی
با ایجاد استراتژی تحلیلی و دریافت سیگنال از بازار مدنظرتان، نوبت به معامله میرسد. در این قسمت، شما باید جوابگوی سوالات زیر باشید:
- علت ورود من چیست؟ معامله من کجاست؟ معامله من کجاست؟ معامله من چقدر است؟
- چه درصدی از کل سرمایه من در هر معامله در معرض ریسک قرار میگیرد؟
- چه درصدی از کل سرمایه من برای این معامله استفاده میشود؟
- تا چه مدت قرار است در این معامله بمانم؟
- کارمزد و مالیات پرداختی برای باز و بسته شدن معامله من چقدر است؟
از تک تک شما همراهان عزیز مدرسه تحلیل خواهش دارم در صورتی که جواب تک تک این سوالات را در زمان معامله ندارید، به هیچ وجه اقدام به معامله نکنید. زیرا بدون داشتن جواب این سوالات استراتژی معاملاتی ندارید. بدون داشتن استراتژی معاملاتی احتمال از دست دادن بخش بزرگی از سرمایه شما وجود دارد و هیچ یک از ما تمایل به بروز چنین اتفاقی نداریم.
جان مورفی، در کتاب خود تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، یک چک لیست جامع از استراتژی تحلیلی-معاملاتی مورد استفاده در کتاب خود ارائه داد که این چکلیست میتواند مرجع بسیار خوبی برای افرادی باشد که فعالیت خود را به تازگی در بازارهای مالی شروع کردهاند و هنوز به استراتژی خاص خود نرسیدهاند.
آیا برای بازار ارز دیجیتال هم میتوان استراتژی طراحی کرد؟
بازار ارزهای دیجیتال یکی از بازارهای مالی برای فعالیت سرمایهگذاران و معاملهگران است. به همین دلیل، استراتژیهای تحلیلی-معاملاتی مورد استفاده برای کلیت بازارهای مالی برای بازار ارز دیجیتال نیز قابل استفاده است. تنها دو تفاوت در این بازار برای تحلیلگران ایجاد میشود. مورد اول نحوه ورود و فعالیت در این بازار است که برای هر بازار مالی این مورد ماهیت خاص خود را دارد. مورد دوم، تنها برای تحلیلگران بنیادی یا فاندامنتال مطرح میشود. زیرا که جنس پارامترهای مورد بررسی این افراد برای هر بازار تغییر میکند و این قضیه ورود به بازارهای مختلف را برای آنها پیچیدهتر از سایرین میکند.
استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
بازار فارکس یکی از بازارهای مالی نظیر بازار بورس و ارز دیجیتال است. برای تحلیلگر و معاملهگر تکنیکال استراتژی تحلیلی-معاملاتی مورد استفاده برای هر سه بازار یکسان است و در زمان تحلیل یا معامله در هر یک از این بازارها تغییر چندانی احساس نمیکند. ولی برای تحلیلگر بنیادی یا فاندامنتال جنس گزارشات و دادههای مورد بررسی در زمان تحلیل برای هر کدام از این سه بازار متفاوت است و به همین دلیل شاید در پروسه تحلیل و معامله سختی بیشتری را تجربه کند.
داشتن استراتژی معاملاتی چه اهمیتی دارد؟
تصور کنید در یک جزیره دورافتاده قرار گرفتهاید که از جزییات مکانی آن هیچ اطلاعی ندارید. در صورتی که هدف شما زنده ماندن در این جزیره باشد، داشتن نقشه جزیره و یک برنامه برای بقا از همه چیز برای شما حیاتیتر خواهد بود. استراتژی معاملاتی برای معاملهگر مثل یک نقشه و برنامه بقا در بازارهای پر از ریسک و نوسان مالی است. بدون وجود آن احتمال بقای شما در این بازارها بسیار کم میشود. شاید تعداد بسیار کمی از افراد بدون این نقشه دوام بیاورند ولی با مثال ذکرشده من و شما میدانیم که این فرد بسیار پرشانس بوده است.
شما چه نوع معاملهگری هستید؟
آیا تصمیم دارید که معاملات خود را براساس یک استراتژی تحلیلی-معاملاتی تدوینشده انجام دهید؟ یا بیشتر ترجیح میدهید که بازار مثل یک شهربازی برای شما و سرمایه شما ایجاد هیجان کند؟ اگر جواب شما به سوال اول بله باشد، نصف راه را به سمت تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای و منظم طی کردهاید. به منظور طی کردن نصف دیگر مسیر، باید استراتژی تحلیلی و استراتژی معاملاتی خود را شناسائی کنید. یکی از اصلیترین دستهبندیهای انجامشده برای معاملهگران براساس سرعت بستهشدن معاملات آنها انجام میشود که طبق آن معاملهگران به سه دسته معاملهگران کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دستهبندی میشوند. در صورتی که نمیدانید در کدام دسته از مواردی که گفتیم قرار میگیرید، توصیه میکنیم مقاله انواع معاملهگر و سرمایهگذار مدرسه تحلیل را مطالعه کنید.
ساختن بهترین استراتژی معاملاتی در ۵ مرحله
مسیر دستیابی به استراتژی تحلیلی-معاملاتی برای همه افراد یکسان نیست و با توجه به اینکه تیپ شخصیتی هر فرد مثل اثر انگشتش متفاوت است، نباید هم انتظار این را داشته باشیم که همه از یک مسیر به استراتژی شخصی خود برسیم. ولی برای فردی که در ابتدای راه است، ۶ مرحله زیر شاید یک دید کلی از اینکه باید به دنبال چه چیزی باشد ایجاد کند.
۱-انتخاب تایمفریم تحلیلی-معاملاتی
آیا شما معاملهگر کوتاهمدتی هستید یا ترجیح میدهید از نوسانات طولانیمدت بازار استفاده کنید؟ جواب این سوال به شما کمک میکند تا تایمفریمهای استاندارد خود را براساس تیپ معاملهگری خود انتخاب کنید.
نکته: مبحث معاملهگر کوتاهمدت و بلندمدت در اکثر مواقع فقط برای تحلیلگران تکنیکال مطرح میشود. زیرا معاملهگران فاندامنتال فقط در بلندمدت میتوانند نتایج تحلیل خود را مشاهده کنند.
با این انتخاب به سراغ پروسه تحلیلی و استراتژی تحلیلی میرویم.
۲-تمرین ذهنی و احساسی استراتژی تحلیلی
در طول مسیر تحلیلی، چه تکنیکال و چه فاندامنتال، باید تمرین بسیار بسیار زیادی داشته باشید تا ذهن شما کاملاً برای شناسایی وضعیت بازار آماده شود. در طول مسیر تمرین، با تکرار بسیار زیاد پروسه تحلیل بازار، به تدریج ابزارها و روشهایی که برای شما با راحتی بیشتری همراه است شناسایی میشود و با شناسایی آنها استراتژی تحلیلی شما ایجاد میشود.
۳-شناسایی روند بازار
ضربالمثل «روند دوست توست» (The trend is your friend) از اصلیترین ضربالمثلهای رایج در بازارهای مالی است. این ضربالمثل به این معناست که هنگامی که بازار در مسیر ریزش است، ورود به قصد کسب سود از صعود بازار بسیار غیرمنطقی است. همچنین در زمان حرکت صعودی بازار نیز فروش داراییها یا ورود به معامله فروش کار عقلانی به نظر نمیرسد. بسته به نوع استراتژی تحلیلی، شما باید به شناخت روند برسید و در مسیر روند شناساییشده به دنبال نقطه ورود بگردید.
۴-مشخص کردن نقطه ورود و خروج (حد سود و حد ضرر)
با شناسایی نقطه ورود و سیگنالگیری در دارایی مدنظر، همانطور که قبلتر صحبت کردیم، تا زمانی که جواب سوالات معاملاتی خود را به طور کامل و دقیق به دست نیاوردهاید، ورود به معامله برای شمایی که معاملهگر حرفهای هستید ممنوع است. اصلیترین پارامترهای مورد بررسی در استراتژی معاملاتی فرد، نقاط ورود و خروج معامله یا نقطه سیگنالگیری (ماشه) و حد سود و ضرر است. بدون شناسایی هرکدام از این سه مورد در عمل معامله شما ناقص و غیر حرفهای است.
۵-مدیریت ریسک
با شناسایی نقاط ورود و خروج معامله شما، نوبت به این سوال میرسد که چه میزان از سرمایهای که در صرافی یا کارگزاری تزریق کردهایم در این معامله درگیر شود که با درنظر داشتن حد ضرر میتوانیم در ادامه به این بررسی برسیم که چه میزان از کل این سرمایه در صورت فعال شدن حد ضرر در معرض ریسک از دست رفتن است.
یک روش استاندارد برای پاسخدهی به این سوال به این شکل است که در ابتدا جواب این سوال را بدهیم که در هر معامله حاضریم تا چه میزان از سرمایه را (برحسب ریال، دلار، تتر یا درصد) از دست بدهیم. با بدست آوردن جواب این سوال و مقایسه آن با حد ضرر معامله و یک محاسبه ریاضی میتوانیم سرمایه مورد استفاده در معامله را بدست آوریم. با بدست آوردن سرمایه و تقسیم آن بر نرخ فعلی بازار یا نرخ مدنظر شما، تعداد دارایی (حجم معامله) شما حساب میشود.
طراحی استراتژی معاملاتی با اندیکاتور چطور ممکن است؟
یکی از ابزارهایی که توسط بسیاری از تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد، اندیکاتورهای تکنیکال در انواع مختلف آنهاست. در مقاله انواع اندیکاتورها، دستهبندی مفصل و جامع اندیکاتور انجام شد. در استراتژی تحلیلی استفاده از اندیکاتورهای Overlay به عنوان سطوح حمایت/مقاومت و از اندیکاتورهای اسیلاتور برای سیگنالگیری استفاده میشود. استراتژی کلی برای استفاده از این ابزارها بسیار مشابه یکدیگر و مطابق با گامهای مورد استفاده در استراتژی تحلیلی است. در ابتدا پس از شناسایی روند، نقاط حمایتی/مقاومتی شناسایی میشود و در ادامه بعد از رسیدن قیمت به این سطوح سیگنالگیری انجام میشود.
سیستم معاملاتی چیست و چه تفاوتی با استراتژی معاملاتی دارد؟
حالتی را تصور کنید که استراتژی تحلیلی-معاملاتی شما به قدری دقیق و کامل باشد که معاملات شما کمترین نیاز به حضور شما در پشت سیستم را دارد و حتی با تنظیم یک ربات معاملاتی براساس این استراتژی نیز میتوانید معاملات خود را به صورت غیرحضوری و غیرفعال پیش ببرید. در این حالت، استراتژی معاملاتی شما تبدیل به یک سیستم معاملاتی میشود.
در مقایسه با استراتژی، سیستم معاملاتی پوستهای است که بر روی تمامیت استراتژی تحلیلی-معاملاتی خود میکشید و آن را یکپارچه میکنید. ولی همانطور که از توضیحات اولیه میبینیم، این سیستم اتوماتیک غیرحضوری قابلیت استفاده از ابزارهای ترسیمی تحلیل تکنیکال را ندارد. به همین دلیل است که تحلیل و معامله رباتهای معاملهگر، در بیشتر مواقع براساس اندیکاتورها تنظیم میشود.
نکته: با توجه به اینکه ما در مدرسه تحلیل استراتژیهای ارایهشده در دوره هتریک بازارهای مالی را در جامعترین حالت خود آماده کردهایم، استراتژی معاملاتی شما پس از سپریکردن دوره و با تمرین بسیار زیاد برای تسلط به مباحث دوره قابلیت تبدیل شدن به یک سیستم معاملاتی را دارد.
این چند سبک معاملاتی را هم بشناسید
ساختمان و ساختار کلی استراتژی تحلیلی-معاملاتی در بازارهای مختلف مالی برای یک معاملهگر حرفهای ثابت و یکسان است. ولی متناسب با سرعت انجام معاملات و نوع سرمایهگذار/معاملهگر، اسمهای مختلفی برای این استراتژیها معرفی میشود که در زیر چند مورد از این اسمها یا سبکهای معاملاتی را میبینید:
- اسکالپینگ (Scalping)
- ترید روزانه (Day Trading)
- نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
- پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
جدا از موارد گفتهشده، دو سبک معاملاتی دیگر با استفاده از اوراق اختیار توسط بعضی از فعالان بازار سرمایه مورد استفاده قرار میگیرد. این دو سبک معاملاتی عبارتند از:
- آپشن تریدینگ (Options Trading)
- هج تریدینگ (Hedge Trading)
سیستم کلی استفاده از اوراق اختیار در بازارهای مالی بسیار مشابه یکدیگر است. در مقاله اوراق اختیار وانیل صرافی بایننس، استراتژیهای مختلف استفاده از این سیستم را برای شما توضیح دادهایم.
سخن پایانی
در انتها، صمیمانه از تک تک شما خوانندگان عزیز این مقاله خواهش میکنم که بدون تدوین کامل استراتژی تحلیلی-معاملاتی خود وارد هیچ یک از بازارهای مالی نشوید. برای ما مدرسه تحلیلیها هیچ چیز ناراحتکنندهتر از این نیست که ببینیم سرمایه یکی از شما برای چنین دلیلی از دست رفته است. در بخش کامنتها برای ما از استراتژی شخصی خود بنویسید. اگر سوالی یا پیشنهادی در رابطه با این مقاله دارید، حتماً آن را در کامنتها بنویسید تا کارشناسان ما در اولین فرصت پاسخگوی شما باشند.
سوالات متداول
استراتژی تحلیلی معاملاتی، مسیری است که یک تحلیلگر بعد از تصمیمگیری درباره نماد مد نظرش، طی میکند. این مسیر مثل اثر انگشت برای هر تحلیلگر، کاملا شخصی و منحصر به فرد است. استراتژی تحلیلی معاملاتی همانطور که از نامش پیداست از دو بخش تشکیل شده که در هر بخش تحلیلگر با سوالات از پیش تعیینشده روبرو میشود، که برای موفقیت در بازارهای مالی باید به ازای هر تحلیل به آنها پاسخ دهد.
استراتژی معاملاتی برای معاملهگر مثل یک نقشه و برنامه بقا در بازارهای پر از ریسک و نوسان مالی است. بدون وجود آن احتمال بقای شما در این بازارها بسیار کم میشود. شاید تعداد بسیار کمی از افراد بدون این نقشه دوام بیاورند ولی با مثال ذکرشده من و شما میدانیم که این فرد بسیار پرشانس بوده است.
منابع
“What Is a Trading Strategy?”, Investopedia, 2022.
Murphy, John J. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
کپی تریدینگ چیست و چگونه می توان از آن برای سرمایه گذاری بهره برد؟
سیستم کپی تریدینگ (copy trading) به عنوان راه حل سرمایه گذاری مناسب در بازار فارکس استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ تلقی می گردد که می توانید برای اهداف مالی آینده تان روی آن حساب کنید. در دنیای امروز با توجه به نرخ تورم در برخی جوامع افراد به فکر حفظ ارزش پول خود از طریق کسب درآمد دلاری هستند. کپی ترید یکی از راهکارهای مفید در این حوزه به شمار می رود. اما چالشی که بسیاری از معامله گران و کاربران با آن رو به رو هستند، چگونگی به کار گیری این سیستم است. اغلب نگران این مسئله هستند که به دلیل عدم آموزش در بازار فارکس نتوانند از این سیستم برای کسب سود استفاده کنند. در ادامه متوجه خواهید شد که قابلیت این سیستم به گونه ای است که نه تنها معامله گران حرفه ای و افرادی که وقت کافی ندارند، بلکه افراد با سطح دانش متوسط و حتی اولیه در بازار نیز قادر به استفاده از آن خواهند بود.
تعریف سیستم کپی ترید چیست؟
پس از مطالعه مقاله فارکس چیست با عملکرد این بازار آشنا شدید، حال برای اینکه بتوانید از این بازار کسب سود کنید، یا باید تحلیل کردن را در فارکس آموزش ببینید و یا اینکه از سیستم کپی ترید استفاده کنید، که هدف اصلی ما در این مقاله استفاده از سیستم کپی ترید در فارکس و ارز دیجیتال است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
کپی ترید به عنوان شاخه ای از معاملات گروهی و روش نوین سرمایه گذاری، معامله گر یا سرمایه گذار را قادر میسازد پوزیشن های معاملاتی (خرید یا فروش) تریدر دیگر را در حساب معاملاتی خود به صورت خودکار و یا دستی کپی کند. بنابراین در حالی که سرمایه در اختیار خود فرد قرار دارد، مدیریت حساب خود را به صورت بالقوه به معامله گری با تجربه میسپارد تا از این طریق سود معقول کسب کند.
با استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ گسترش فنآوری و تعاریف دقیق اصطلاحات حقوقی بسیاری از تنظیم کنندگان این حوزه، سیستم کپی ترید مخصوص به خود دارند. در این گونه موارد و حتی زمانی که کپی تریدینگ به صورت اتومات انجام می شود، مشتری تصمیم میگیرد که معاملات کدام معامله گر را برگزیند.
در این میان روش های متفاوت دیگری نیز وجود دارد که شاید از حیث عملکرد شباهاتی با سیستم کپی تریدینگ داشته باشند که در این مقاله به معرفی این روش ها و نحوه کار آن ها خواهیم پرداخت.
نحوه کار سیستم کپی تریدینگ
سیستم کپی ترید همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد با تکیه بر بستر شبکه های اجتماعی و همچنین سیستم های معاملات گروهی کار می کند. زمانی که معامله گری پوزیشنی را باز می کند، این امکان را خواهند داشت که جزئیات و اطلاعات آنرا در اختیار دیگر معامله گران قرار دهند. پس از آن معامله گران تصمیم خواهند گرفت که این دستور را در حساب معاملاتی خود اجرا کنند یا نه و حتی این امکان برای آن ها نیز وجود دارد که با استفاده از سیستم های خودکار و بدون ورودی اضافی آن را انجام دهند. در اینگونه موارد معمولا تاجر اصلی که جزئیات پوزیشن های خود را منتشر می کند، در بازار اصلی تجربه دارد و سایرین که معاملات را کپی می کنند ممکن است فاقد این تجربه باشند و یا کاملا در این بازار مبتدی باشند.
سیستم کپی تریدینگ چطور کار میکند؟
کپی تریدینگ در دنیای فارکس یک استراتژی محبوب قلمداد می شود چرا که تغییرات قیمتی اغلب کوچک اما مکرر صورت می گیرد و به این معنی است که یک معامله گر می تواند به جای اسکن کردن حرکات سریع بازار پوزیشن های سایر معامله گران را کپی کند.
نحوه انتخاب بهترین تریدر برای کپی ترید
مهمترین نکته در انتخاب تریدر مناسب برای تریدینگ کپی در بازار فارکس و ارز دیجیتال، انتخاب شخصی است که شیوه معامله و ترفند آن همسو با اهداف شما باشد. بعنوان مثال اگر فردی مبتدی هستید و شخصیتی محافظه کار و کم ریسک دارید، باید تریدری را انتخاب کنید که مانند شما عمل میکند.
همچنین باید میزان بهره وری تریدر مورد نظر خود را بررسی کنید تا متوجه برایند آن شخص شوید. بعنوان مثال شخصی ممکن است مجموع معاملاتش مثبت 50 درصد باشد و شخص دیگری درصد سود کمتر و یا حتی منفی داشته باشد، همین مورد میتوند برای شما زنگ خطری باشد تا تریدری که برایند منفی یا کمتر داشته است را انتخاب نکنید.
سیستم PAMM و تفاوت آن با کپی تریدینگ
به جز سیستم کپی تریدینگ، برنامه ویژه ای مانند PAMM نیز وجود دارد.PAMM مخفف عبارت Percent Allocation Management Module (مدیریت اختصاص درصد) است. نرم افزار ویژه ایست که با کمک مدیران حرفه ای و قابل اطمینان، پول سرمایه گذاران را در یک حساب واحد قرار می دهد و سود حاصل از آن را با برخی از شرایط از پیش تعیین شده بین همه سرمایه گذاران تقسیم می کند.
با توجه به شباهت هایی که بین این دو وجود دارد این سوال مطرح می گردد کدام یک بهترین روش سرمایه گذاری به شمار می رود؟
پاسخ به این سوال کاملا به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. چرا که هر سرمایه گذار دید متفاوتی نسبت به دیگری دارد و هیچ گاه به صورت صد درصد نمیتوان یکی از این دو روش را بر دیگری برتری داد.
معاملات بازتاب دهنده در مقابل کپی تریدینگ
معاملات بازتاب دهنده (mirror trading) به معنای بازتاب یک استراتژی معاملاتی است و معامله گران از سبک یا استراتژی های معامله گران دیگر تقلید می کنند بنابراین تفاوت های اندکی با کپی ترید دارد. در ابتدا معامله گران تمایل به الگوریتم های خاصی که توسعه یافته بودند از خود نشان می دادند و توسعه دهندگان تاریخچه و تجارب معاملاتی خود را به اشتراک می گذاشتند. در مرحله بعد معامله گران الگوریتم های با بازدهی بالا پیدا می کنند و پس از اینکه اجازه دسترسی به آن ها را کسب کردند، نتایج حاصل از آن را کپی می کنند. بدین ترتیب میتوان گفت که کپی تریدینگ از معاملات بازتاب دهنده شکل می گیرد با این تفاوت که در سیستم کپی تریدینگ معامله گر ترتیب استراتژی را دریافت نمی کند و در عوض معاملات معامله گر اصلی را بی چون و چرا دنبال می کنند.
مثال برای توضیح بیشتر
در نظر بگیرید معامله گری با سرمایه 100000 دلاری 1 لات پوزیشن خرید جفت ارز eurusd باز کند و جزئیات حساب خود را منتشر کند سایر سرمایه گذاران در صورتی که مایل به کپی کردن این معاملات در حساب خود هستند باید حتما موجودی حساب خود و حجمی که انتخاب می کنند را در نظر بگیرند. معامله گری با سرمایه 1000 دلاری اگر بخواهد با همان میزان ریسک به معامله بپردازد باید حجم 0/01 لات را انتخاب کند. دقت داشته باشید در صورتی که حجم سرمایه گذاری در این مثال زیر 1000 دلار باشد همان حجم 0/01 لات برای سرمایه گذار به صورت خودکار انتخاب می گردد و تنها ریسک حاصل از آن افزایش می یابد.
همان گونه که تا بدین جا متوجه شدید این روش نیز مانند هر گونه سیستم معاملاتی دیگر دارای مزایا و معایبی است که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
? مزایا استفاده از سیستم کپی ترید:
✅ کپی ترید این امکان را به شما استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ می دهد که علیرغم آشنایی به بازارهای مختلف، آن را امتحان کنید.
✅ می توانید تصمیمات خود را بر پایه معاملات افراد با سابقه اتخاذ کنید و بدین ترتیب از وقت خود نهایت استفاده را ببرید.
✅ مزیت اصلی این روش آن است که فرد مجبور نیست پول به حساب معامله گر اصلی واریز کند و تمامی این معاملات برای خود او انجام می شود. به این ترتیب فرد می تواند وجوه حساب خود را کاملا کنترل کند و همچنین امکان استفاده از سایر برنامه ها و خدمات اضافی مانند cash back را فراهم می استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ سازد.
✅ دراین روش بر خلاف سیستم PAMM نیازی به مجوز معامله گر خاص وجود ندارد و شما توانایی انتخاب بین تعداد زیادی از معامله گران را خواهید داشت.
✅ تنظیمات این روش آسان، منعطف و شفاف است.
?معایب استفاده از سیستم کپی ترید:
❌ استفاده از این روش باعث می شود که معامله گران انگیزه کمتری برای تحقیق و کسب اطلاعات و آموزش های لازم بازار صرف کنند و فرصت سرمایه گذاری در سایر بخش ها را از دست بدهند.
❌ این روش خطرات حاصل از سرمایه گذاری را از بین نمیبرد.
❌ شاید برای کسانی که در ابتدا مسیر هستند این روش بسیار مفید باشد اما باید این نکته را در نظر گرفت که این تنها استراتژی موجود در بازار نیست.
❌همچنین قیمت های اجرا همیشه برای معامله گر و سرمایه گذار یکسان نیست زیرا سرمایه گذار تنها معاملات معامله گر اصلی را کپی می کند و میزان ریسک آن با توجه به سرمایه فرد متفاوت خواهد بود.
به خاطر داشته باشید که هر سیستم و روشی صرف نظر از مزایا و معایب، بی شک با ریسک های احتمالی همراه است . در دنباله این مطلب ریسکهای سیستم استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ کپی تریدینگ را در بازار فارکس مرور خواهیم کرد.
ریسک بازار خطر ایجاد ضرر را با توجه به تغییرات قیمتی تعریف می کند. هدف نهایی استفاده از این روش ایجاد سود از طریق افزایش ارزش دارایی مورد معامله است. اما همان گونه که به آن نیز اشاره شد خطر از دست دادن سرمایه درسیستم کپی تریدینگ وجود دارد. برای جلوگیری از این ضرر تاجران می توانند تنها مقدار مشخصی از سرمایه خود را به این روش اختصاص دهند. چرا که با صرف تمامی دارایی های خود در صورت اتفاق غیر منتظره در بازار فرد سرمایه گذار با خسارات جدی مواجه خواهد شد
این بدان معنی است که ممکن است فرد نتواند پوزیشن معاملاتی را در سطح مورد انتظار خود ببندد. بنابراین در روش مدیریت ریسک باید استراتژی معاملاتی دارای یک پیشینه تاریخی باشد تا سرمایه گذار بتواند حداکثر سقوط تاریخی معامله گر اصلی را ببیند. در واقع حداکثر افت قیمت، اوج کاهش در طول عمر یک استراتژی را بیان می دارد. این رقم بسیار مهمی است چرا که اجازه میدهد تا سرمایه گذاران پیش از ورود به استراتژی معاملاتی حداکثر مبلغی را که ممکن است در هر زمان از دست بدهند را مشاهده کنند.
این امر بیشتر در مورد ارزهایی که به تازگی به بازار عرضه شده اند اتفاق میافتد. این بدان معناست که ممکن است پول شخص در حساب قفل شود به گونه ای که نتواند پوزیشن خود را ببندد یا از آن خارج شود. به نظر می رسد این اتفاق نادری است اما باید در استراتژی معاملاتی گنجانده شود.
در نظر گرفتن تمامی این نکات باعث می شود معامله گران انتخاب سنجیده تر و مناسب تری را با توجه به نوع تحلیل خود از بازار فارکس و یا ارزهای دیجیتال داشته باشند.
نتیجه گیری
پیدا کردن مناسب ترین راه درآمدی زایی در بازارهای بین المللی که ریسک بسیار پایینی را داشته باشد به نظر کار مشکل و پیچیده ای است. این در حالیست که برخی از سرمایه گذاران برای پایین آوردن ریسک احتمالی معاملات خود به سپردن پول خود به بنگاههای معاملاتی و یا افراد با تجربه در این حوزه می سپارند تا برای آنها و به جای آنها معامله کنند. شاید به نظر روش مناسبی باشد اما در این صورت افراد مدیریت حساب و وجوه خود را دیگر نخواهند داشت. معرفی سیستم کپی ترید در دنیای فارکس به عنوان راه حلی برای به دست گرفتن مدیریت حساب خود و کاهش ریسک معاملاتی در کنار به کار گیری معاملات افراد با تجربه، فرصت مناسبی را برای سرمایه گذاران و معامله گران حتی در سطوح ابتدایی فراهم ساخته است. هرچند انتخاب بروکر فارکس مناسب و حرفه ای در این زمینه بسیار راه گشا خواهد بود.
❓معیارهای انتخاب بهترین سیستم کپی ترید و بهترین معامله گر کدام است؟
معیارهای مهم عبارتند از:
✅مدت زمانی که معامله گر در حال تجارت است
✅دارای چه میزان سابقه سرمایه گذاری است
✅پوزیشن های بازی که دارد چه تعداد است
✅چه بازه زمانی برای استراتژی پوزیشن تریدینک چیست؟ سرمایه گذاری معقول است
✅کدام روش های سرمایه گذاری مناسب تر است
آیا کپی تریدینگ سود آور است؟
کپی تریدینگ یکی از بهترین ترفند ها برای افراد مبتدی و تازه کار در بازار فارکس و ارز دیجیتال می باشد. البته باید یک تریدر موفق و حرفه ای را انتخاب کنید و همچنین اصول مدیریت سرمایه را رعایت کنید، در این صورت این روش برای شما بسیار سودآور خواهد بود
آیا کپی ترید برای مبتدی ها مناسب است؟
افراد مبتدی که در حال آموزش هستند میتواند برای شروع کار از این سیستم استفاده کنند و سودهای زیادی از بازار فارکس کسب کنند.
دیدگاه شما