استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟


درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۳۳۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

بایدن چه نقشه ایی برای فریب رهبر چین کشیده است؟

بایدن و شی رو در روی سران دو کشور از زمان شروع ریاست جمهوری بایدن در جریان اجلاس سران گروه 20 در بالی دیدار کردند.دیداری که با حاشیه های بسیاری همراه بود.

سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رای‌الیوم» در تحلیلی ضمن اشاره به طرح رئیس‌جمهور آمریکا برای فریب همتای چینی خود، تاکید کرد واشنگتن به هیچ وجه موفق به فروپاشی اتحاد مستحکم بین مسکو و پکن نخواهد شد.

عبدالباری عطوان تحلیلگر مشهور جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رأی الیوم» در یادداشتی تحلیلی به اهداف و نتایج دیدار «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا و «شی جین پینگ» همتای چینی او در حاشیه نشست گروه ۲۰ پرداخته و تاکید کرده است که بایدن به هدف اصلی خود که از بین بردن اتحاد مسکو و پکن است، نخواهد رسید. در ادامه مشروح این یادداشت را می‌خوانیم.

دیدار آمریکای از هم پاشیده با چین قدرتمند

جهان منتظر یک دیدار «تاریخی» است که فردا (دوشنبه، ۱۴نوامبر) در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰ در جزیره بالی اندونزی بین جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و شی جین پینگ، همتای چینی‌اش برگزار خواهد شد؛ آن هم در تلاش برای کاهش تنش رو به افزایش در روابط دو کشور و تلاش برای تعیین خطوط قرمزی که طرفین برای جلوگیری از رویارویی باید رعایت کنند. رئیس‌جمهور چین، به پشتوانه قدرت‌ و اختیارات بی‌سابقه‌ای که در آخرین نشست کمیته مرکزی حزب کمونیست حاکم به دست آورده، از موضع قدرت در این نشست شرکت خواهد کرد؛ جایی که همه مخالفان خود استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ را به حاشیه راند و به‌عنوان قدرتمندترین رئیس‌جمهور چین بعد از دوران رهبری رهبری «مائو تسه تونگ» توصیف شد. چینی که حالا در جایگاه دومین اقتصاد قدرتمند جهان قرار گرفته است، و واحد پول قوی (یوان) همانند یک سلاح نظامی جهانی و قوی حرکت می‌کند.

اما در مورد رئیس‌جمهور بایدن، طبق گزارش تحلیلی مجله «آتلانتیک»، او در یک ابر دولت رو به زوال به نام «ایالات منقسمه آمریکا» حضور دارد. این کشور درگیر یک جنگ جهانی بزرگ است که آن را از نظر مالی و نظامی هدف قرار می‌دهد و آنچه از وجهه و رهبری خود به عنوان یک ابرقدرت (در اوکراین) باقی مانده است، از دست می خواهد داد؛ آمریکایی که از شکست‌های متعدد در افغانستان و عراق بیرون آمده و با آغاز جنگ داخلی و شورشی از سوی متحدان اروپایی خود روبه رو است.

بایدنِ خسته، توان و قدرت پیشبرد اهداف آمریکا را ندارد

بایدن کسی بود که خواستار این نشست و دیدار با همتای چینی خود برای رسیدن به یک هدف اساسی شد؛ هدفی که نظریه «هنری کیسینجر» مبنی بر «فاصله گرفتن روسیه از چین یا ایجاد فاصله برای چین از روسیه» را منعکس می‌کند. طرح و برنامه‌ریزی بایدن در جهت حرکت در مسیر این نظریه، با تصمیم «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه مبنی بر عدم شرکت در اجلاس G-۲۰ و عدم ملاقات با وی تکمیل شد او فرصت این را پیدا کرد تا تنها با رئیس‌جمهور چین دیدار کند.

این ترفند بایدن، جین پینگ، رئیس‌جمهور چین را فریب نخواهد داد؛ کسی که با «چشم‌های خیره‌شده» به اندونزی و اجلاس G-20 روانه شده و به خوبی می‌داند که آمریکا در وضعیت انحطاطی قرار دارد که نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. از سوی دیگر، بایدن می‌خواهد تلاش کند تا ترمز صعود چینی‌ها به جایگاه‌های بالاتر را از طریق سیاست مهار در سطح متوسط بکشد؛ ساده‌ترین و گویاترین مفهوم برای چنین سیاستی «انحلال و فروپاشی اتحاد روسیه و چین» است.

آمریکا تایوان و کره شمالی را رها کرده تا روی شکاف مسکو-پکن کار کند!

ما اصلاً بحث نمی‌کنیم که موضوعات مهمی در دستور کار اجلاس روسای جمهور چین و آمریکا خواهد بود، مانند تنش در دریای چین به دلیل تهدیدهای چین برای بازگرداندن تایوان به سرزمین مادری؛ اما توجه داشته باشید که بایدن زبان خود را قورت داد و تهدیدهای خود مبنی بر مداخله نظامی در صورت حمله چین به تایوان را تکرار نکرد. به همین ترتیب، کره شمالی بیش از ده موشک بالستیک پرتاب کرد که علاوه بر انجام آزمایش‌های هسته‌ای جدید، این موشک‌ها از آسمان ژاپن و کره جنوبی عبور کرد. با این حال، مهم ترین هدف بایدن و سیاست‌های آمریکایی، ایجاد شکاف بین چین و روسیه است. به همین دلیل بود که وزارت امور خارجه چین دیروز بدون برنامه ریزی و هیچ مناسبت مشخصی، بسیار زود بیانیه‌ای صادر کرد که تأیید می‌کند روابط چین و روسیه براساس یک استراتژی محکم بنا شده‌اند و هیچ کس نمی‌تواند این روابط را تغییر داده و یا بی‌ثبات کند.

برخلاف آمریکا، چین سیاست خارجی خود را بر مبناهای دیگری پایه‌گذاری کرده است. سیاست خارجی پکن بر اساس دو مبنای مهم ایجاد شده است: اول احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها و ثانیاً عدم مداخله در امور داخلی آن‌ها.. و این توضیح دهنده محکومیت چین از تهاجم روسیه به اوکراین و الحاق چهار منطقه توسط آن است. این تئوری فکری و پذیرش دو اصل مهم در سیاست‌خارجی پکن منجر به «مقاومت مسالمت آمیز» چین و دستیابی آن به سریع ترین روند توسعه در جهان شد. آنجایی که تولید ناخالص از ۰.۷۳ تریلیون در سال ۱۹۹۵، حالا به ۱۴.۷ تریلیون در سال ۲۰۲۰ رسید؛ آن‌هم با وجود اینکه هزینه‌های نظامی و فناوری‌های پیشرفته آن به حدود ۳۰۰ میلیارد دلار در همین سال‌ها افزایش یافته است.

«معمارِ چین» فریب نمی‌خورد، بایدن هم عادت دارد دست‌خالی به کشورش برگردد!

ما باور نداریم که رئیس‌جمهور آمریکا، همتای چینی خود جین پینگ، معمار زیرک ظهور چین را فریب دهد و بنابراین بایدن نیز دست خالی از این نشست باز خواهد گشت؛ درست مثل بازگشتش از نشست ریاض، که بایدن بعد از آن تحقیر شده و با بال شکسته، به آمریکا برگشت. جایی که او نتوانست میزبان عربستانی خود را متقاعد کند که تولید نفت را افزایش دهد تا قیمت نفت را کاهش پیدا کند و از روابط درگیرآمیز با روسیه بر اساس توافق «اوپک پلاس» رها شود. اما این بار باز هم فرق دارد؛ چرا که رئیس‌جمهور چین، همتای اوکراینی بایدن «ولودیمیر زلنسکی» یا حتی برخی از سران خاورمیانه نیست که حتی از ذکر نام آمریکا هم وحشت داشته باشند! شی به خوبی می‌داند آن‌چه درباره در اختیار داشتن ۹۹ درصد از کارت‌های بازی توسط آمریکا که مدام گفته می‌شد، حقیقتی ندارد.

موسسه صلح استکهلم در یکی از گزارش‌های خود فاش می‌کند که چین و با توجه به استراتژی رازداری و سیاست غیرآشکاری که در دو دهه گذشته دنبال کرده، نه تنها موفق به توسعه اقتصادی قوی و رشدی متمایز از سایر کشورها شده، بلکه توانایی‌های نظامی قدرتمندی را نیز به دست آورده است. براساس این گزارش علاوه بر این‌ها حالا پکن به «قابلیت‌های نظامی سیاه» هم مجهز شده است؛ یعنی سلاح‌هایی که می‌توانند مخالفان خود را در هنگام ظاهر شدن در هر جنگی از آینده غافلگیر کنند. مثال شکست آمریکا در برابر شرقی‌ها زیاد است؛ حتی «کیم جونگ اون» رئیس جمهور کره شمالی هم «دونالد ترامپ» را به لانه آسیایی خود برای دوبار (یکی در سنگاپور و دیگری در هانوی) کشانده و حتی یک امتیاز هم به او نداده است. آیا حالا انتظار می‌رود که بایدن بتواند در مقابل شی، رئیس‌جمهور بزرگ چین دستاوردی داشته باشد و با موفقیت به واشنگتن بازگردد؟!

چرا ایران باید با روسیه ارتباط نزدیک و استراتژیک داشته باشد؟

جریان فکری طرفدار سیاست خارجی آرمانگرایانه کانتی با تغییر مفاهیم؛ خود را واقعگرا معرفی کرده و با همین روش درهم و بدون چهارچوب روابط راهبردی با روسیه را نقد می کند.

«سیاست خارجی ایران که زمانی «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود هم اکنون به «فقط روسیه» تبدیل شده است.» این ادعایی است که این روزها در بین طیفی از احزاب سیاسی مطرح شده و تَکرار می شود. در این منطق، سیاست خارجی ایران استقلال خود را از دست داده و در حال تبعیت از سیاست خارجی روسیه است که نتیجه خوبی به بار نخواهد آورد. زیرا ضمن اینکه استقلال کشور را از بین برده، به دلیل غیرقابل اعتماد بودن روس‌ها (مفروض این گفتمان) عایدی مادی هم برای کشور نخواهد داشت. قائلین به این گفتمان؛ خود را واقعگرا دانسته و مخالفین را به بی ارتباطی با واقعیت و آرمانگرا بودن (بخوانید خیالبافی) متهم می کنند. در این یادداشت تلاش می شود به بحث منافع ملی و تبارشناسی قائلین به واقعگرایی و آرمانگرایی پرداخته شده و ارتباط آن با روابط ایران و روسیه بررسی شود.

به گزارش تسنیم کشورها منافع ملی ثابت دارند، اما دوست و دشمن ثابت ندارند. این گزاره ای است که به گوش فعالان رسانه ای و کارشناسانی که در حوزه سیاست خارجی فعالیت می کنند آشنا است. قریب به اتفاق روشنفکران ایرانی معتقدند که نگاه آنها به سیاست خارجی واقعگرایانه است و مخالفان آنها آرمانگرایانه فکر می کنند و سیاستی هزینه زا و بی منطق دارند که برای منافع ملی مضر است. اما چگونه متوجه شویم چه کسی واقعگرا و چه کسی آرمانگرا است و در نهایت اینکه روسیه در سیاست خارجی ایران چه جایگاهی باید داشته باشد؟

واقعگرایی(Realism) قویترین جریان نظری در روابط بین الملل است که سابقه آن را به دوره یونان باستان و توسیدید می رسانند. واقعگرایی در تمام نحله های آن مانند واقعگرایی کلاسیک، نوواقعگرایی(تهاجمی و تدافعی)، واقعگرایی نئوکلاسیک و . بر مفروضه هایی استوار است که هویت و شاکله آنرا شکل می دهد.

دولتها بازیگران اصلی نظام بین الملل
عقلانیت در عملکرد دولت‌ها
اصل بقا
اصل اهمیت قدرت( مادی، نظامی، فیزیکی و سرزمینی)
اهمیت اندک نقش نهادهای بین المللی
تاثیر اندک ایدئولوژی در رفتار دولتها
خودیاری
آنارشی
اتحادها و ائتلاف ها ناپایدار هستند

اصول ذکر شده در بالا؛ در مباحث خاص نظری قابل تفصیل و بسط و شرح هستند که به همین مقدار بسنده شده و تلاش می شود رویکرد مخالفان روابط راهبردی با روسیه با شیوه واقعگرایی تحلیل شود.

در منطق واقعگرایی، جمهوری اسلامی ایران باید به خود اتکا کند (اصل خودیاری) و نمی تواند امید داشته باشد با برجام و روبط با غرب مشکلات امنیتی و اقتصادی آن حل شود، اما می تواند در اتحاد با کشورهایی که با ایران منافع راهبردی همسو دارند؛ بر قدرت خود بیافزاید.

در منطق واقعگرایی، جمهوری اسلامی ایران باید بر توان نظامی خود بیافزاید زیرا مهمترین ابزار قدرت است. نمی توان گفت دوره موشک و جنگ گذشته است زیرا جنگ و تعارض جز ذات روابط بین الملل مبتنی بر آنارشی (بدون راس بودن در نظام بین الملل) است.

در منطق واقعگرایی، جمهوری اسلامی ایران باید در منطقه حضور قوی داشته باشد تا بتواند منافع ملی خود را تامین کند و به طور طبیعی با قدرتهای فرامنطقه ای و منطقه ای دچار تعارض خواهد شد. تعارضی که قابل حل نیست و نمی توان با مذاکره آن را برای همیشه پایان داد و مختومه کرد. تا کشورهای ملی و نظام بین المللی مبتنی بر آنارشی وجود داشته باشد تعارض منافع هم وجود خواهد داشت. باید تعارض را مدیریت کرد.

در منطق واقعگرایی، جمهوری اسلامی ایران نمی تواند برای تامین منافع ملی خود بر روی نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل متحد یا اتحادیه اروپا حساب کند. زیرا این سازمان ها بازتاب منافع ملی اعضای قدرتمند هستند و خلاف منافع ملی کشورهای مرکز(اصلی) کاری نمی کنند.

بررسی گفتمان دولت و طرفداران رویکرد دولت های یازدهم و دوازدهم در سیاست خارجی به سادگی نشان می دهد که طرفدران دولت اعتدال مطلقا از منطق واقعگرایی پیروی نمی کنند. زیرا معتقدند که "قدرت نظامی را باید تعطیل کرد، باید از منطقه خارج شد (ایران در منطقه واقع شده است و معلوم نیست که چگونه می توان از منطقه خارج شد)، امضای یک شخص تضمین است (امضای جان کری، در منطق واقعگرایی اشخاص فاقد تاثیر هستند)، شعار نوشتن روی موشک باعث ایجاد مشکلات شده است نه تعارض منافع، دوران موشک تمام شده است، ارتباط با غرب (با تاکید بر اقتصاد و سیاست خارجی) راه حل عمده مشکلات کشور است و . تا منافع ملی تامین شود." گزاره هایی از این دست به کرات در شعار و عمل مقام های دولتی و کارشناسان طرفدار آنها بر زبان آورده شده است. گزاره هایی که ریشه در آرمانگرایی و اتوپیایی فکر کردن دارند.

برخلاف ادعای رایج از طرف دولت و طرفداران آن؛ سیاست خارجی ایران در دوره های سازندگی، اصلاحات و اعتدال که یک هویت مشابه دارند را می توان آرمانگرایی و یا کانتی البته به شکل «در هم و بر هم» آن دانست. «کانت نه براساس یک رویه قضایی بلکه با استناد به عقل اصول حق آزادی فردی و قانونمندی را استنتاج می کند و آن را مبنای مناسبات سیاسی داخلی و بین المللی کشورها قرار می دهد در نهایت هدف کانت تحقق آزادی و برابری انسان ها بود. کانت اصول مزبور را در سه سطح ملی و فدراسیونی و جهان شهری بکار می برد.»1 کانت به دنبال صلح پایدار با استفاده از به کار بردن اصول اخلاقی در روابط بین الملل بود. 1- علت فرهنگی و 2- علت نهادی یا ساختاری، اساس شاکله ذهنی آرمانگرایان را شکل می دهد.

از نظر آرمانگرایی، جنگ و نزاع نتیجه عدم عقلانیت است. حکومت‌ها باعث بروز جنگ هستند و نه سیستم؛ و با دموکراتیزه کردن حکومت‌ها از بروز جنگ جلوگیری می شود. دیپلماسی سنتی از طریق فرایند غیردموکراتیک و محرمانه باعث جنگ است و این توازن قوا (کنسرت اروپا در قرن نوزدهم) بود که باعث آغاز جنگ جهانی اول شد. ایدئالیسم خواستار جلوگیری از بروز جنگ و تعارض است. آرمانگرایان به دنبال تعمیم لیبرال دموکراسی به همه کشورها، اصل تعیین سرنوشت و ایجاد نظام امنیت دسته جمعی بودند که در آن استفاده غیرمشروع از خشونت ممنوع شود. این تاخت و تاز شعارگونه در دوران بعد از جنگ جهانی اول اتفاق افتاد و جامعه ملل را به عنوان یک نمونه عملی بر مبنای اصول چهارده گانه ویلسون ایجاد کرد که با شروع جنگ جهانی دوم فروپاشید.

از دوران بعد از جنگ 8 ساله عراق علیه ایران، آرمانگرایان در عمده سالها بر مقدرات سیاست خارجی کشور مسلط بوده اند. آنها در دهه هفتاد سیاست تنش زدایی را طراحی کردند و در دهه هشتاد با طرح گفتگوی استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ تمدن ها آن را به وادی تخیلی تری وارد کرده و معتقد شدند که دنیای آینده دنیای گفتگوست. حتی حمله به افغانستان در سال طرح گفتگوی تمدن ها(2001) و دو سال بعد حمله به عراق(2003)؛ یعنی اشغال مشرق و مغرب ایران؛ هم نتوانست این طیف را با واقعیت روبرو کند، و همچنان بر طبل ادعاهای خود مبنی بر لزوم پرهیز از تنش در سیاست خارجی در هر شرایطی تاکید دارند. یعنی فارغ از اینکه علیه ایران چه اقداماتی انجام می شود، ایران باید عقب نشینی کند و به طور مطلق نباید به دنبال استفاده از اهرم های متعارف قدرت باشد. هزینه های نظامی خود را باید صفر کند و تمام توجه خود را متوجه غرب نماید. این ورژن جدید از آرمانگرایی (مدل ایرانی) در هیچ جای جهان یافت نمی شود.

روسیه و سیاست خارجی ایران

چرا ایران با روسیه روابط نزدیکی دارد؟ پاسخ به این سوال ساده است. آمریکا تمام حیات خلوت های روسیه در بالکان، اروپای شرقی و بالتیک، شمال قفقاز و افغانستان را درنوردیده و به مرزهای این کشور رسیده است. انبوه تهدیدهای اقتصادی و اجتماعی هم از تهاجم فرهنگی گرفته تا انقلاب مخملی را علیه مسکو اجرا کرده است، روندی که همچنان ادامه دارد. آمریکا می خواهد واحدهای سیاسی قدرتمندی که می توانند هژمونی این کشور را به خطر اندازند تجزیه کند. مانند روسیه، چین، ایران و . ؛ و طبیعی است که این کشورها هم واکنش نشان داده و اتحادی برای تقابل تشکیل دهند.

ایران هم در 40 سال اخیر در معرض کلکسیونی از تهدیدهای آمریکا قرار داشته است. از تسلیح سنگین حزب بعث عراق گرفته تا حمله به پایگاه های ایران در خلیج فارس و سرنگونی هواپیمای مسافری، تحریم اقتصادی شدید و تهدید مداوم به حمله نظامی که این اقدامات خصمانه را پایانی نیست. اگر ایران و روسیه به سمت مقابله به مثل با آمریکا با همکاری نزدیک و گسترده نباشند باید تعجب کرد. تشکیل اتحاد برای مقابله با دشمن مشترک یک اصل منطقی و طبیعی در روابط بین الملل است که هزاران مثال برای تایید آن وجود دارد.

روسیه در فروش نفت، سرمایه گذاری در نفت و گاز و حوزه هایی که مزیت دارد و در دور زدن تحریم های بانکی به ایران کمک می کند، و در عمل اثبات شده است که برجام که در آن کشورهای غربی قول داده بودند سطحی از تحریم ها را برداشته و مشکلات بانکی ایران را کاهش دهند موثر نبوده و قدرت های غربی به تعهدات خود عمل نمی کنند. در چنین شرایطی باید باز هم به دنبال قول های بی سرانجام اروپا و آمریکا رفت و یا از سایر ظرفیت های نظام بین الملل استفاده کرد؟ این سوال مشخص و ساده پاسخی به همین سادگی دارد و جای شگفتی است که چرا آرمانگرایان تخیلی آن را درک نمی کنند.

افشای اسناد محرمانه از پروژه آشوب عربستان علیه ایران/ فتنه‌گری‌های «ایران اینترنشنال» چقدر برای سعودی‌ها آب می‌خورد؟

روزنامه الاخبار لبنان به افشای اسنادی پرداخته که نشان می‌دهد محور آمریکایی-سعودی و متحدان آن از چند سال قبل طرح گسترده‌ای برای آشوب‌آفرینی در ایران ارائه کرده و اصلی‌ترین بازوهای اجرایی این طرح شبکه‌های وابسته به عربستان همچون ایران اینترنشنال هستند. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، در پی فتنه‌افروزی‌ها و موج‌سواری‌های عربستان سعودی بر حوادث اخیر در ایران و تلاش برای دامن زدن به آشوب‌ها با انواع حمایت‌های مالی و سیاسی از خرابکاران و آشوبگران، روزنامه الاخبار لبنان به افشای اسنادی پرداخت که نشان می‌دهد عربستان در کنار متحدان خود برنامه‌ای برای آشوب‌آفرینی و ایجاد «جنگ داخلی» در ایران طراحی کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخبار روز استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ خبربان

«محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در 3 مه 2017 اعلام کرد: «ما منتظر نمی‌مانیم که عربستان میدان جنگ باشد بلکه تلاش می‌کنیم جنگ را به داخل ایران بکشانیم نه عربستان».

بسیاری در آن زمان در تحلیل و تفسیر این سخنان محمد بن سلمان معتقد بودند که عربستان برای ایجاد آشوب در ایران به هسته‌های تروریستی داعش و عملیات‌هایی که گروه‌های افراطی و تجزیه طلب در سیستان و بلوچستان انجام می‌دهند متوسل خواهد شد، اما اسنادی که الاخبار به دست آورده نشان می‌دهد که منظور بن سلمان هدف قرار دادن فضای داخلی ایران از طریق نفوذ در میان جوانان ایران و تشدید گفتمان «اهریمن سازی» از نظام ایران بوده است.

پروژه آشوب محور سعودی-آمریکایی علیه ایران

اسنادی که الاخبار به این منظور کشف کرده به شکل زیر است:

بامداد 2 ژانویه 2016 جهان با خبر اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی شیعه در عربستان و گروهی از جوانان قطیف از خواب بیدار شد. این خبر واکنش‌های متعددی در داخل و خارج عربستان به همراه داشت و شب همان روز ساختمان نمایندگی دیپلماتیک عربستان در ایران توسط جوانان خشمگین ایرانی به آتش کشیده شد.

4 روز بعد یعنی 6 ژانویه 2016 شورای ملی رسانه‌ای امارات طرحی به نمایندگان عربستان و بحرین ارائه کرد که آن را «استراتژی رسانه‌ای برای تعامل با پرونده ایران» نامید و این طرح در سال‌های بعد با هماهنگی آمریکایی‌ها تبدیل به پروژه‌ای برای «تضعیف ایران از درون» شد.

این طرح توسط «سلطان الجابر» وزیر دولت و رئیس شورای رسانه‌های ملی امارات مطرح شده بود که هدف آن ایجاد افکار عمومی مخالف با سیاست‌های نظام ایران در داخل و خارج بود. این استراتژی مبتنی بر ابعاد سیاسی و به دور از گفتمان فرقه‌ای بود تا گفتمان رسانه‌ای آن تضعیف نشود. نکته مهم اینجاست که نتایج چنین طرحی چند سال بعد خود را نشان داد.

طبق سند شماره یک، بند اول این طرح نشان می‌دهد که مخاطبان آن افکار عمومی منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس و به ویژه افکار عمومی در داخل ایران و به طور خاص اقلیت‌های ایرانی غیرفارسی زبان و مخالفان نظام این کشور در داخل و خارج هستند. قابل توجه است که اماراتی‌ها در طرح مذکور خود اعلام کرده بودند که سازمان همکاری اسلامی به عنوان شریک در اجرای این استراتژی در کنار کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین اتحادیه عرب و مراکز مطالعاتی و معارضان ایران است.

سلطان الجابر در ردیف عناصر اصلی استراتژی رسانه‌ای کشورهای عربی برای مقابله با نظام ایران، همه آنچه را که کشورهای حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی و آمریکا تحت عنوان «مداخله ایران در امور دیگر کشورها» مطرح و ایران را متهم به حمایت از تروریسم می‌کنند، بیان کرده بود. این طرح همچنین متمرکز بر مخاطب قراردادن افکار عمومی ایرانی‌ها و تاکید بر «اختلاف میان ملت و دولت ایران» بود. درواقع سازماندهی کنندگان طرح مذکور تلاش داشتند ملت ایران به ویژه قشر جوان را مورد هدف قرار داده و به آنها بگویند که مردم ایران در مقایسه با کشورهای خلیج فارس از رفاه اجتماعی محروم هستند تا به این ترتیب موجب ایجاد اختلاف در داخل این کشور شوند.

از دیگر ابزارهای اجرایی طرح آشوبگرانه مذکور علیه ایران می‌توان به راه‌اندازی وبسایتی برای جوانان ایرانی در شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد که عنوان آن «Iranianshub.com» با بودجه 338 هزار دلار در سال می‌باشد. با این حال مشخص شد که این سایت از سال 2021 در اینترنت در دسترس نبوده و دامنه آن از سال 2017 رزرو شده اما هیچ محتوایی در آن قرار نگرفته است و سه بار در سال‌های 2018 و 2019 و 2021 آرشیو شد.

این مسئله نشان می‌دهد که طراحان سایت مذکور در یک پروژه بزرگ اختلاس از بودجه اختصاص یافته به این سایت دست داشتند و سالانه 338 هزار دلار از کشورهای خلیج فارس دریافت می‌کردند بدون اینکه فعالیتی انجام دهند و البته این امری شایع در کشورهای حوزه خلیج فارس است.

دعوای دو رسانه تروریستی بالا گرفت؛ اینترنشنال به بی‌بی‌سی: خودتان با مالیات مردم انگلیس علیه ایران فعالیت می‌کنید!ویدیوی تقلبی جالبی که مچ بی بی سی و اینترنشنال را گرفتاختصاصی| یکی از عوامل شبکه تروریستی سعودی اینترنشنال در ایران بازداشت شد + تصویر

علاوه بر آن گروه‌های آنلاینی تحت عنوان «تصور کن اگه اینجا ایران بود» با بودجه 338 هزار دلار در سال، «اندیشه-پذیرش-تغییر» با بودجه 546 هزارو 700 دلار در سال ایجاد شده بود تا جوانان ایرانی مقیم خارج را تحت تاثیر قرار دهد. تشویق جوانان ایرانی به تغییر اصول فرهنگی آنها از طریق شبکه‌های اجتماعی نیز از دیگر ابزارهای اجرایی طرح مخرب کشورهای عربی و محور وابسته به آمریکا علیه ایران است.

از دیگر برنامه‌های پیشنهادی در طرح مذکور که توسط اماراتی‌ها مطرح شده و عربستان و آمریکا و متحدان آنها در اجرای آن مشارکت داشتند، تخصیص بودجه‌ای به مبلغ 2.68 میلیون دلار برای تولید سریال‌هایی درباره فرهنگ امارات به زبان فارسی بود. 25 هزار دلار بودجه نیز برای انجام تحقیق و نظرسنجی از ایرانیان درباره تصور آنها از کشورهای حوزه خلیج فارس اختصاص یافت. طبق این طرح بودجه‌ای به مبلغ 723 هزار دلار نیز برای تولید یک برنامه تلویزیونی اختصاص یافته بود تا وجوه مشترک جوامع ایرانی و کشورهای حوزه خلیج فارس را از نظر جغرافیای زمان و مکان تبلیغ کند. ایجاد پرتال الکترونیکی برای جوانان ایرانی با بودجه 3.13 میلیون دلار به همین منظور صورت گرفت.

این استراتژی توسط «سلطان النعیمی» مدیر کل مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک و مدرس دانشکده دفاع ملی امارات و همچنین «عادل الطریفی» وزیر اطلاع‌رسانی عربستان در تاریخ 22 آوریل 2017 در نشست سه جانبه امارات-عربستان-بحرین مطرح شد. بعد از تصویب استراتژی مذکور، سعودی‌ها و بحرینی‌ها برای آماده‌سازی اجرای آن دو نماینده را با پیشینه امنیتی برای مدیریت هماهنگی این استراتژی معرفی کردند که شامل «هانی الضلعان» مشاور وزیر اطلاع رسانی عربستان و «احمد بن خالد العریفی» عضو دفتر معاون اول نخست‌وزیر بحرین بودند.

اسناد شماره 3 و 4 شامل 2 نامه است که توسط سلطان الجابر، رئیس شورای رسانه ملی امارات به «عبدالله بن زاید آل نهیان» وزیر خارجه این کشور ارسال شد و در آن به استراتژی مذکور و بخش‌ها و اهداف آن اشاره شده بود. سلطان الجابر همچنین اعلام کرد که به منظور اجرای طرح استراتژیک خود با دو طرف صاحب نفوذ ارتباط برقرار کرده که یکی از آنها «سعد محسنی» مالک شبکه‌های ماهواره‌ای متعدد از جمله «فارسی وان» است.

سلطان الجابر در نامه خود به وزیر خارجه امارات تاکید کرد که هدف او از برقراری ارتباط با سعد محسنی ارائه یک دیدگاه هماهنگ درباره نحوه همکاری جهت مدیریت پلتفرم‌ها و کانال‌ها در راستای اهداف اصلی استراژی مذکور امارات بوده است.

بنابراین شواهد نشان می‌دهد که اماراتی‌ها از فعالان معارض ایران در خارج این کشور برای اجرای طرح آشوبگرانه خود در داخل ایران کمک گرفتند.

پروژه عربستان برای ضربه به اقتصاد ایران

سند شماره 5 مهمترین سند مربوط به فتنه‌افروزی‌های محور سعودی-آمریکایی علیه ایران است؛ زیرا ثابت می‌کند که آمریکا نقش اساسی در طراحی این استراتژی داشته و این طرح توسط کمیته سه جانبه آمریکایی-سعودی-اماراتی تصویب شد. نکته قابل توجه آنجاست که تاریخ ارائه این طرح به آمریکایی‌ها بعد از خروج «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق ایالات متحده از توافق هسته‌ای با ایران در مه 2018 بود.

اطلاعات نشان می‌دهد که عربستان به عنوان یکی از بازیگران اصلی طرح آشوبگرانه مذکور علیه ایران، در تاریخ 30 نوامبر 2018 در حاشیه اجلاس گروه بیست که در آرژانتین برگزار شد مجموعه‌ای از اقدامات اضافی برای همگام شدن با استراتژی رسانه‌ای موسوم به «طرح تضعیف ایران از درون» را با هیئت آمریکایی در میان گذاشت.

در سند شماره 5 آمده که ریاض به آمریکایی‌ها قول داده بود که بعد از اعمال تحریم‌ها علیه ایران، عربستان مقادیر نفت ایران را جبران کرده و با مشتریان این کشور در آسیا و اروپا تماس می‌گیرد تا به آنها در این زمینه تضمین دهد و به این ترتیب روند ضربه زدن به ایران و اقتصاد آن تسهیل گردد.

این سند فاش می‌کند که عربستان سعودی در عرض 4 ماه تولید نفت خود را به بیش از 2 برابر نفت صادراتی ایران افزایش داد و دست به اقدامات دیگری نیز در سیاست‌های نفتی خود زد تا از وارد شدن شوک به بازار نفت در نتیجه تحریم نفت ایران، جلوگیری کند. عربستان سعودی در این زمینه تلاش کرد کشورهای حوزه خلیج فارس و روسیه را متقاعد کند که صادرات نفت خود را افزایش دهند. تلاش‌های عربستان منجر به کاهش قیمت سوخت در آمریکا شد و سعودی‌ها آن را یک دستاورد بزرگ برای دولت ترامپ می‌دانستند.

بر اساس اسناد افشا شده، پروژه آشوب در ایران شامل مجموعه‌ای از طرح‌ها بود که با هدف مداخله در تحولات ایران و تحریف آنها به ویژه در میان جوانان ترسیم شده بود. شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی مهمترین بازوی اجرایی این طرح‌ها محسوب می‌گردند. طرح‌های مذکور شامل موارد زیر است:

-پورتال «ایرانیان هاب»، وبسایت « iranianshub.com» و شبکه‌های آنلاین: در این طرح تاکید شده که آموزش در جامعه ایران بسیار ارزشمند بوده و جوانان ایرانی تشنه دانش زیاد هستند و علاقه فراوانی به فناوری دارند و آرزو دارند که آخرین ابزارهای فناوری را در اختیار داشته باشند. جوانان ایرانی بیشتر کالاها و خدمات مورد نیاز خود را از طریق اینترنت دریافت می‌کنند. بنابراین باید یک پلتفرم آنلاین فارسی زبان وجود داشته باشد که کاربر ایرانی بتواند از طریق آن مطالب، ویدیوها یا مطالب بصری جالب مرتبط با فناوری، هنر، موسیقی، علم، مد و خانواده را وبلاگ یا جستجو کند. این فرصت بزرگی برای نفوذ در فرهنگ ایرانی و جمع‌آوری اطلاعات درباره مردم ایران و علایق آنهاست.

بر اساس این طرح، پلتفرم مذکور می‌تواند با شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، یوتیوب، آپارات، فیس‌نامیا و همچنین با تبلیغات موتورهای جستجو مرتبط باشد که به جلب توجه و افزایش شانس انتشار آن در بین ایرانیان کمک می‌کند.

-کمپین آنلاین «تصور کن اینجا ایران است»: در این طرح شخصیت‌ها مشهور مانند هنرمندان شروع به تبلیغ روش‌های تغییر فرهنگ جامعه ایران می‌کنند و اغلب بازوهای اجرایی این کمپین هنرمندان و عکاسان نوظهور ایرانی هستند. این کمپین با همکای نهادهای جامعه مدنی و همچنین سازمان ملل راه‌اندازی شده و از جمله روش‌های آن برگزاری نمایشگاه‌های آنلاین نقاشی و عکس و فیلم و. با هدف تغییر فرهنگ جامعه ایرانی است. در این کمپین از کاربران ایرانی خواسته می‌شود تا داستان‌ها و نظرات خود درباره مشکلات کشور را با استفاده از حس طنز و کنایه در پلتفرم‌های فیسبوک، اینستاگران و یوتیوب مطرح کنند.

-تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی جوانان ایرانی و تخریب باورهای آنها درباره واقعیت‌های تاریخی: در این طرح تلاش شده تا صداهای مخالف نظام ایران با روشی ساده و جذاب در اختیار مردم این کشور به ویژه جوانان قرار گرفته و درواقع طرز فکر و فرهنگ آنها را به چالش بکشد.

-کمپین «فکر کن-بپذیر-تغییر کن»: هدف از این طرح به چالش کشیدن اصول فرهنگی ایران و تحریک جوانان ایرانی برای مبارزه با فرهنگ این کشور و تبلیغ زندگی مرفه اینفلوئنسرهای ایرانی مقیم خارج از طریف رسانه‌های اجتماعی است.

سازماندهی‌کنندگان این طرح تاکید می‌کنند ایرانی‌ها فرهنگ اصیلی دارند و با باورهایی تربیت شده‌اند که شکستن آنها آسان نیست. بنابراین اینفلوئنسرها باید در رسانه‌های اجتماعی انگیزه داشته باشند و باورهای رایج در فرهنگ ایران را به چالش کشیده و جوانان ایرانی را وادار به تغییر اصول فرهنگی خود کنند. در این روش می‌توان از مورد هدف قرار دادن اساطیر فرهنگی و تاریخی ایران شروع کرد و سپس به صحنه سیاسی ایران رسید و در وهله بعدی به حقوق زنان و فساد معطوف شد.

-اینفوگرافیک‌ها و کارتون‌های سرگرم‌کننده: سازماندهی‌کنندگان این طرح تاکید دارند که با استفاده از کاریکاتورها و اینفوگرافیک‌ها از طریق رسانه‌های اجتماعی می‌توان با جوانان ایرانی ارتباط گرفت و با آنها درباره مسائل فرهنگی و سیاسی گفتگو کرد.

-ساخت انیمیشن‌های طنز درباره جامعه ایران: در این طرح انیمیشن‌هایی درباره ماهیت جامعه ایران و تحولات آن در قالب طنز ساخته می‌شود که هدف آن تاثیرگذاری بر فرهنگ ایران بوده و انیمیشن‌ها در رسانه‌های اجتماعی که بیشترین طرفداران را دارند ارائه می‌گردند.

دروغ مزدک میرزایی و ایران اینترنشنال درباره سردار آزمون خیلی زود رو شد!خط‌ونشان بی‌بی‌سی برای ایران اینترنشنال: خبرنگارمان را آزار ندهید؛ تحمل نمی‌کنیم!پیام 2 عضو سعودی‌اینترنشنال به وزارت اطلاعات برای همکاری و بازگشت به تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۳۳۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

سعودی اینترنشنال رسما وارد مواضع تجزیه طلبانه شد

پیشتر صوت آشکار شده از خبرنگار بی بی سی افشا کرده بود که سعودی ها به اینترنشنال سیاستهای تجزیه ایران را در رسانه ابلاغ کرده اند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ رسانه سعودی اینترنشنال رسما با پوشش اخبار هدف دار به دنبال مواضع تجزیه طلبانه ای در قبال ایران است.

استراتژی اروپایی‌ها برای راضی کردن ترامپ به حفظ برجام چیست؟

اعمال فشار به برنامه موشکی و نفوذ ایران در منطقه، استراتژی اروپایی‌ها برای قانع کردن ترامپ است. چندین مقام و دیپلمات اروپایی و آمریکایی بر پیش‌بینی‌ناپذیری ترامپ تاکید کردند و تردید‌ها نشان می‌دهد که وی می‌خواهد توپ را به زمین کنگره و اتحادیه اروپا بیندازد.

استراتژی اروپایی‌ها برای راضی کردن ترامپ به حفظ برجام چیست؟

به گزارش ایلنا به نقل از رویترز، مقام‌های اروپایی اعلام کردند که یک روز قبل از اعلام اولتیماتوم ترامپ علیه ایران برای تغییر توافق هسته‌ای، قدرت‌های اروپایی با وزیر خارجه ایران دیدار داشتند و در این دیدار بر حمایتشان از ایران تاکید کردند اما اعلام حمایت آن‌ها تاثیری بر حمله ترامپ به توافق هسته‌ای نداشت.

به گفته این مقام‌ها که نامشان برده نشده، هم اندیشی در بروکسل قرار بود بر مخالفت ترامپ تاثیر بگذارد. درعوض ترامپ به متحدان اروپایی‌اش و به کنگره آمریکا ۱۲۰ روز وقت داد تا با هم به رویکرد مشترکی برای ترمیم توافق هسته‌ای برسند. با هشدار ترامپ بریتانیا، فرانسه و آلمان مذاکره را برای راضی کردن او به هدف گرفتن برنامه هسته‌ای ایران و نفوذ منطقه‌ای این کشور و در عین حال حفظ توافق هسته‌ای آغاز کرده‌اند.

بر اساس این گزارش، این مقام‌های اروپایی اذعان کرده‌اند که فهم اینکه چه چیزی ترامپ را راضی می‌کند، سخت است. باید بین کسانی که خواستار پاره کردن توافق هسته‌ای هستند و کسانی که امیدوارند این توافق حفظ شود، تفکیک قائل شویم.

به گزارش رویترز، بر اساس قانون آمریکا ترامپ باید بار دیگر درباره اعمال مجدد تحریم‌های ایران هر ۱۲۰ روز یک بار تصمیم‌گیری کرده و تصمیم خود را به اطلاع کنگره و دیپلمات‌های اروپایی برساند و این تا اواسط ماه می‌ است که باید دید آیا راهی برای حل معضلات وجود دارد یا نه. اما دیداری که در بروکسل انجام شد این تردید را در قدرت‌های اروپایی باقی گذاشت که هر تصمیمی بگیرند کافی نباشد.

به گفته یکی از دیپلمات‌های ارشد اروپایی، ما قرار است روی ماهیت این که آمادگی مذاکره درباره همه چیز اعم از توافق هسته‌ای تا موشک‌های بالستیک با ایران را داریم کار کنیم. اما می‌خواهیم موضوع‌ها را مجزا کنیم و قرار نیست همه چیز را با هم مخلوط کنیم.

بر اساس این گزارش، این توافق صرفا یک توافق تاریخی متعلق به دوران پیشا ترامپ نیست بلکه یک دستاورد مهم دیپلماتیک در دهه‌های اخیر است.

بر اساس این گزارش، به گفته مقام‌های ارشد آمریکایی و دیپلمات‌های اروپایی فروپاشی توافق هسته‌ای یک شکست در روابط میان آمریکا واروپا خواهد بود و اولین شکست بعد از جنگ جهانی دوم است. این شکست می‌تواند ترس اروپایی‌ها از اینکه دیگر نمی‌شود روی آمریکا حساب باز کرد را تایید کند.

خبرگزاری رویترز در ادامه به استراتژی اروپایی‌ها برای اعمال فشار بر برنامه موشکی ایران اشاره کرده و نوشت: این استراتژی می‌تواند شامل تهدید ایران به تحریم در صورت عدم پذیرش اعمال محدودیت بر انبارهای سلاح‌های بالستیکش باشد. سلاح‌هایی که از نظر غرب با برد بالایی است که قابلیت حمل سلاح هسته‌ای رادارد.

دیپلمات‌های اروپایی خواستار تشکیل گروه‌های همکاری سطح بالا با ایران برای مذاکره درباره مساله هسته‌ای هستند. واشنگتن از سازمان ملل خواسته که بازرسانش برای بازدید از سایت‌های نظامی ایران به ایران فشار بیاورند. آژانس بین المللی انرژی اتمی اما اعلام کرده هیچ تفاوتی میان سایت هسته‌ای وغیر هسته‌ای وجود ندارد و ایران به تعهداتش در برجام پایبند بوده است.

دیپلمات‌های اروپایی به رویترز گفتند که آژانس هنوز از هیچ یک از سایت‌های نظامی بازدید نکرده و اگر استراتژی آمریکا در برابر ایران چیست؟ واشنگتن از آن‌ها چنین در خواستی داشته باشد، باید اطلاعات کافی برای چنین بهانه‌ای را به آژانس تقدیم کند. در این مورد اما ایران گفته سایت‌های نظامی‌اش مورد هدف آژانس نیستند و هر گونه ابعاد نظامی در برنامه هسته‌ای‌اش را رد کرده است.

رویترز به یک استراتژی دیگر نیز اشاره و اعلام کرده است که بخش دیگر این استراتژی می‌تواند این باشد که اروپایی‌ها در ارتباط با سیاست‌های منطقه‌ای ایران به این کشور فشار بیاورند. مذاکراتی هم با ایران برای پذیرش مذاکرات صلح سوریه به رهبری آمریکا انجام گرفته است.

به گزارش رویترز، این تلاش‌ها می‌تواند با اقدام‌های قانونی آمریکا برای تغییر بندهایی از توافق هسته‌ای که در واقع تا سال ۲۰۲۵ منقضی می‌شود، همراه شود. در کنگره آمریکا سران کمیته روابط خارجی مجلس سنا با کاخ سفید همکاری می‌کنند تا قانونی تصویب شود که امیدوارند توسط آن به تقاضاهای ترامپ برای حذف نواقص توافق هسته‌ای جامه عمل پوشانده شود.

به گفته یکی از دیپلمات‌های ارشد اروپایی کافی است کاری کنیم ترامپ مدعی شود به یک پیروزی دیپلماتیک دست پیدا کرده و قانونی را که کنگره تصویب کرده است را امضا کند.

بر اساس این گزارش، در حالی که به نظر می‌رسد آلمان، فرانسه و بریتانیا متحد شده‌اند، موگرینی با اعمال تحریم‌های موشکی علیه ایران به دلیل اینکه این تحریم‌ها می‌تواند توافق هسته‌ای را به خطر بیندازد، مخالف است. ایران درخواست ماکرون در ماه نوامبر برای گفت‌و‌گو در حوزه موشکی را رد کرده بود.

یکی از دیپلمات‌های آمریکایی در این باره گفته است: مفهوم دیالوگ از نظر ایرانی‌ها این است که ثابت کنند درست می‌گویند.

بر اساس این گزارش، بریتانیا، فرانسه و آلمان با یک دولت آمریکایی از هم گسیخته رو‌به‌رو هستند. مقام‌های فعلی و سابق آمریکایی می‌گویند معلوم نیست ترامپ خواستار حفظ توافق است یا ماموریت غیر ممکنی برای اروپایی‌ها و کنگره دارد.

به گفته یکی از مقام‌های سابق آمریکایی درجه‌ای از عدم توافق در دولت ترامپ نیز دیده می‌شود. در حالی که یک گروه خواستار حفظ توافق هسته‌ای هستند، گروه دیگر می‌خواهند دست پیش را بگیرند و همه تقصیر‌ها را بر گردن اروپایی‌ها و کنگره بیندازند.

تغییر استراتژی آمریکا در سوریه

غضنفر رکن آبادی: تغییر رویکرد برخی کشورهای منطقه ازجمله ترکیه و قدرت‌های دیگر همچون آمریکا در قبال مسئله سوریه، خبر از اتفاقات جدیدی در سرنوشت این کشور می‌دهد. هدف‌قراردادن نیروهای داعش از سوی ترکیه را می‌توان اقدامی پوششی دانست.

غضنفر رکن آبادی

براي تركيه، داعش هيچگاه هدف اصلي نبوده است. با توجه به ارتباطاتي كه از گذشته وجود داشته و نوع حمايت‌هايي كه از سوي تركيه نسبت به داعش صورت مي‌گرفته مي‌توان گفت تركيه به‌دنبال هدف قرار دادن كردهاست، نه نيروهاي داعش . در ماجراي كوباني شاهد بوديم كه ترك‌ها مانع كمك رساني به كردهاي كوباني شدند و اين، دست داعش را براي انجام عمليات در اين منطقه باز گذاشته بود. اخيرا تركيه برخي مواضع داعش را مورد هدف قرار داده اما نبايد فراموش كرد كه خط قرمز اين كشور قدرت‌گيري كردها در مرزهاي شمالي سوريه است. نقشي كه نيروهاي كرد در حال حاضر در اين منطقه ايفا مي‌كنند موجب نگراني تركيه شده است؛ به‌ويژه اينكه اين نيروها در حال حاضر بخش وسيعي از خط مرزي تركيه و سوريه را در كنترل دارند.

در مورد صدور مجوز از سوي آمريكا براي انجام حمايت هوايي از نيروهاي معارض به‌اصطلاح ميانه‌رو سوريه در مقابل دولت مركزي اين كشور، بايد به اين نكته توجه داشت كه چارچوب استراتژي آمريكا در سوريه از اساس بر مبناي استفاده از گروه‌هاي معارض تكفيري مثل گروه تروريستي داعش، براي گذر از دولت بشار اسد و ساقط كردن اين دولت بوده است، اما آمريكا هيچگاه به اين گروه‌ها به‌عنوان جايگزين دولت نگاه نمي‌كرده است.

هيچگاه قرار نبوده كه اين گروه‌ها در سوريه صاحب حاكميت شوند و به زعم خودشان دولت به‌اصطلاح اسلامي تشكيل دهند. با تغيير رفتار داعش و تهديد منافع كشورهاي غربي ازجمله آمريكا و برخي ديگر از كشورهاي منطقه همچون عربستان، موضوع حمايت از گروه‌هاي معارض به‌اصطلاح معتدل به جاي گروه‌هاي تكفيري پيش آمد. در مرحله بعد، عدم‌موفقيت اين گروه‌ها در مقابل دولت بشاراسد هم باعث شد بار ديگر طراحي اين كشورها براي صحنه سوريه تغيير كند و حتي ديگر اين گروه‌ها هم به‌عنوان جايگزين دولت مركزي در سوريه مدنظر نيستند.

در بيانيه اجلاس وزراي خارجه اتحاديه اروپا كه حدود 3‌ماه پيش در بروكسل برگزار شد، براي نخستين بار اين تغيير موضع نسبت به نظام سوريه به وضوح بيان شده است؛ در اين بيانيه اشاره شده كه معارضان سوريه بخشي از گروه‌هاي داخلي اين كشور هستند كه بايد در آينده سوريه در قدرت مشاركت داده شوند. بنابراين اگر امروز هم مجوزي براي حمايت از معارضان مورد حمايت آمريكا صادر مي‌شود، درواقع نوعي برنامه‌ريزي براي افق آينده در سوريه است تا درصورتي كه در اين كشور انتخاباتي برگزار شود، اين نيروها هم حضور داشته باشند و در نظام حاكميتي سوريه ايفاي نقش كنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.